تصاویر؛ متفاوتترین آپارتمان ژاپن که برای «نمردن» ساخته شده است

۲۰ سال پس از تکمیل، آپارتمانهای «سرنوشت تغییرپذیر میتاکا» که به یاد هلن کلر ساخته شدهاند، همچنان یکی از اسرارآمیزترین تجربهها در حوزه معماری مسکونی به شمار میآیند.
فرادید| این مجموعه نهواحدی با تمرکز بر فعالسازی همزمان بدن و ذهن در حومه توکیو توسط دو هنرمند و معمار به نامهای شوساکو آراکاوا و مادلین جینز در قالب خانهای «برای نمردن» طراحی شد؛ خانهای که مدام ساکن خود را درگیر و تحریک میکند.
به گزارش فرادید، این پروژه شامل سه نوع هندسی اصلی میشود: مکعب، کره و لوله. هر کدام از این هندسهها بهشکل نامنظم در هم چیده شدهاند. این ساختارهای روشن که ستوچی جاکوچوی نویسنده با عشق و علاقه آنها را «خانهی فرارنگی و نامیرا» نامیده، در داخل و خارج با ۱۴ رنگ مختلف رنگآمیزی شدهاند و از بینظمیهای فضایی تشکیل شدهاند. این عناصر با هم، بازتاب باور دو معمار به محیطهای واکنشگرایی هستند که سازگاری فیزیکی و ذهنی ساکنان خود از کودکی تا پیری را تقویت میکنند.
آپارتمانهای میتاکا بلندپروازانهترین تلاش عملی آنها برای تبدیل این فلسفه به فرم بودند. از زمان افتتاح این آپارتمانها در سال ۲۰۰۵، این فضاها همچنان بهعنوان محل سکونت، مکانهای آموزشی و فضاهای فرهنگی عمل کردهاند و امکان رزرو کوتاهمدت یک واحد آنها از طریق Airbnb وجود دارد. بهعلاوه، به مناسبت سالگرد بیست سالگیشان، یک سری برنامهها و رویدادهای عمومی جدید از جمله یک نمایشگاه بازنگری برگزار میشود.
فضاهای داخلی با گسترش شخصیت بازیگوش و تقریباً بیپرده نمای ساختمانها، به همان اندازه چالشبرانگیز هستند. از ارتفاعات نامتوازن در کفسازی که حرکت شهودی را ترغیب میکنند و ارتفاعات مختلف سقف تا افتهای ناگهانی، میلههای عمودی و سطوح اشباعشده از رنگ، هر جزئیات با هدف مختل کردن الگوهای حرکتی و ادراکی معمول طراحی شده تا بدن را بیدار و ذهن را هوشیار نگه دارد. شوساکو آراکاوا و مادلین جینز زمانی اظهار کردند که سرنوشت ثابت نیست، بلکه چیزیست که میتوان آن را با کمک تجربه فضایی ساخت. از این رو، «آپارتمانهای سرنوشت تغییرپذیر میتاکا» از بیطرفی با استانداردسازی معمارگونه فاصله میگیرند تا مشارکت فعال و مداوم بین کاربران و محیطشان را در قالبهای غیرمنتظره ترغیب کنند.
اگرچه شکوه ظاهری این آپارتمانها اغلب به زمینهای بازی یا فانتزیهای پستمدرن شباهت دارد، تأثیر آنها در هدف تئوریک آنها نهفته است. این پروژه که با هدف ساخت خانهای «برای نمردن» طراحی شده، بر اساس این باور جسورانه است که معماری میتواند بهعنوان ابزاری برای به چالش کشیدن خود مرگ عمل کند. آراکاوا و گینس فلسفهای به نام «معماری روشی» توسعه دادند که در آن محیط ساختهشده بهشکل کاتالیزوری فعال برای تحول شناختی و فیزیکی در نظر گرفته میشود. بنابراین، هدف این نوعشناسی آزمایشی تحریک حواس با ارائه امکان کشف پتانسیل کامل بدن و تجربه محیطهای چالشبرانگیز است.
رابطه بین بدن، ذهن و فضا به جزء جداییناپذیر این ایده تبدیل میشود و تجربه بالا رفتن، خم شدن و دوباره متعادل شدن، هدف واقعی معماری را آشکار میکند. این ارتباط نیازهای فردی تمام سنین، سبکهای زندگی و تواناییهای فیزیکی را هم در نظر میگیرد. برخی پیکربندیها ممکن است بیشتر برای یک کودک مناسب باشد، در حالی که دیگر پیکربندیها برای بزرگسالان طراحی شدهاند. به این ترتیب، معماری به تفاوتهای افراد توجه کرده و آنها را در نظر میگیرد. این مواجهه با محدودیتهای فیزیکی، بخش مرکزی فلسفه آپارتمانهای «سرنوشت تغییرپذیر» است. همانطور که بدن با سن یا وضعیت تغییر میکند، معماری همچنان پویا باقی میماند.
برای آراکاوا و گینس، این پتانسیل تحول در زندگی هلن کلر تجسم یافت که این پروژه به یاد او ساخته شده است. آنها هلن کلر را نماد غلبه بر سختیها میدیدند.
مترجم: زهرا ذوالقدر