از تعامل با دیگران تا موفقیت
روانشناسها مثل کارآگاهها هستند- آنها همیشه ورای سطح تعاملهای روزانه را نگاه میکنند تا پیببرند آدمها واقعا چه فکری میکنند و چه احساسی دارند. گاهی اوقات دانستن نکات روانشناختی برای برقراری رابطه و تعامل با دیگران در موفقیت ما سهم زیادی دارد.
کد خبر :
۱۸۹۹۰
بازدید :
۳۰۶۷
روانشناسها مثل کارآگاهها هستند- آنها همیشه ورای سطح تعاملهای روزانه را نگاه میکنند تا پیببرند آدمها واقعا چه فکری میکنند و چه احساسی دارند. گاهی اوقات دانستن نکات روانشناختی برای برقراری رابطه و تعامل با دیگران در موفقیت ما سهم زیادی دارد.
روانشناسان در طول چند دههی گذشته شروع به کشف صدها راز کردهاند: اگر در یک مصاحبهی کاری سوالی دربارهی مواد مخدر را صادقانه پاسخ دهید، مصاحبهکننده چه واکنشی نشان خواهدداد؟ چگونه فردی را که متفاوت فکر میکند وادار میکنید از نقطهنظر شما به موضوع نگاه کند؟
در ادامه ما ۱۰ مورد از این درسهای بینظیر را فهرست کردهایم. این موارد را بخوانید تا دریارهی خودتان، دوستانتان، همکارانتان- و چگونگی ایجاد بهترین روابط با همهی آنها- بیشتر بدانید.
۱. یک تاثیر بد قابل تغییر است
دانشمندان مدتها فکر میکردند تغییر یک تاثیر اولیهی بد تقریبا غیرممکن است. حتی اگر یک شخص معتقد است شما را دوست دارد، باز هم ممکن است در سطح نیمهآگاهانه شما را دوست نداشتهباشد.
پژوهشهای اخیر نشاندهندهی خلاف این موضوع است. اگر به شخص فرصت بدهید رفتارتان را از منظری جدید ببیند، این شانس را دارید که ارزیابیهای نیمهآگاهانهی او را از خودتان تغییر دهید.
مثلا، فرض کنید یکی از آشنایان را در خیابان نادیده گرفتهاید چون دعوای سختی با همسرتان داشتهاید. حوصلهی صحبت کردن نداشتید. بعدها پیمیبرید آن آشنا فکر میکند شما احمق هستید. شاید بخواهید با او تماس بگیرید و توضیح دهید در حالت عادی عاشق صحبت کردن با او هستید، اما آن روز تازه گریهتان بند آمدهبود و نمیخواستید خودتان یا او را ناراحت کنید.
۲. نخستین قضاوت آدمها این است که آیا شما قابل اعتماد هستید یا نه
بر اساس گفتههای ایمی کادی، استاد دانشکدهی کسب و کار هاروارد، آدمها وقتی برای نخستین بار شما را میبینند، ۲ سوال از خودشان میپرسند:
آیا میتوانم به این شخص اعتماد کنم؟
آیا میتوانم به این شخص احترام بگذارم؟
به عبارت دیگر، آنها میخواهند بدانند آیا شما خونگرم و یا لایق هستید یا نه.
کادی در کتاب ۲۰۱۵ خود به نام "حضور" مینویسد خونگرمی عامل مهمتر در نحوهی ارزیابی آدمها از شما است- آنها بعد از اینکه مطمئن شدند قابل اعتماد هستید، میتوانند به دنبال شواهدی مبنی بر لیاقتتان باشند.
۳. ما آدمهایی را ترجیح میدهیم که اطلاعات شخصیشان را به اشتراک میگذارند
پژوهشهای اخیر حاکی از آن است که عموما بهتر است حتی به جای مخفی کردن اطلاعاتی که احتمالا ناراحتکننده است، آن را فاش کنیم.
همانطور ارین برادوین در بیزینس اینسایدر گزارش میکند، "وقتی دیگران میتوانند حدس بزنند ما چیزی را پنهان میکنیم- یا حداقل تمام حقیقت را نمیگوییم- تمایل دارند در مقایسه با کسانی که اطلاعات بیشتری دربارهی خودشان فاش میکنند، ما را کمتر قابل اعتماد بدانند."
در یک آزمایش، شرکتکنندگان نقش کارجو و کارفرما را بازی کردند. از کارجویان خواستهشد تصور کنند قبلا داروی نیروزا مصرف کردهاند و پرسشنامههایی را پر کنند که میپرسید آیا تا به حال داروی نیروزا مصرف کردهاند یا نه. بیشتر آنها تصمیم گرفتند اطلاعات مربوط به مصرف این نوع دارو و مدت مصرف آن را پیش خودشان نگهدارند.
اما حقیقت ناخوشایند این است: احتمال اینکه کارفرمایان کسانی را استخدام کنند که پاسخ "بله" دادهبودند، بیشتر از کسانی بود که اصلا پاسخ نداده بودند.
۴. آدمهای برونگرا با تقلید از آدمها دلشان را بهدست میآورند
راز برونگراها بر ملا شدهاست: آنها با کپی کردن زبان بدن آدمها، علاقهشان را جلب میکنند.
حداقل، پژوهشی که طی آن آزمایشکنندگان از تعاملهای بین داوطلبان خانم فیلم گرفتند، اینطور نشان میدهد. به همه گفته شدهبود که باید برای انجام وظیفهای با یک شخص دیگر همکاری کنند، اما به نیمی از داوطلبان گفته شدهبود که وقتی با زوج کاریشان به خوبی کنار بیاییند، آن وظیفه بهترین نتیجه را خواهدداشت.
نتایج این پژوهش نشان داد آدمهایی که خودشان را برونگرا توصیف کردهبودند، در رسیدن به توافق با زوج کاریشان بهتر عمل کردهاند، اما تنها وقتی به آنها گفته شدهبود که مهم است به خوبی با زوج کاریشان کنار بیایند. به نظر میرسد راهبرد این آدمها برای رسیدن به توافق تقلید زبان بدن زوج کاریشان باشد.
۵. آدمهایی که سریع صحبت میکنند بهتر میتوانند مخالفان را متقاعد کنند
اگر سعی دارید فردی را متقاعد کنید تا از نقطهنظر شما به موضوع نگاه کند، نباید وقت زیادی به او بدهید تا دربارهی استدلالتان انتقادی فکر کند. بنابراین سریع صحبت کنید.
در یک پژوهش، پژوهشگران از دانشجویان دورهی کارشناسی- که اکثرشان موافق پایینتر بودن سن مجاز برای مصرف الکل بودند- خواستند به پیامی دربارهی یک قانون گوش کنند که سن مجاز را برای خرید و مصرف الکل از ۱۹ سال به ۲۱ سال افزایش میداد. سپس بعضی دانشجویان یک سخنرانی در حمایت از این قانون شنیدند، در حالی که دیگران یک سخنرانی علیه آن شنیدند.
دانشجویانی که استدلالی مخالف با این قانون را شنیدند (دیدگاه مشابه خودشان)، هر چه سخنرانی با سرعت کمتری ارائه میشد، بیشتر احتمال داشت با آن موافق باشند. اما وقتی استدلالی در حمایت از این قانون شنیدند (دیدگاهی برخلاف دیدگاه خودشان)، هرچه سخنرانی با سرعت بیشتری ارائه میشد، بیشتر احتمال داشت با آن موافق باشند.
۶. ما اغلب دچار این سوگیری هستیم که آدمهای چاق قابلیت کمتری دارند
مجموعهی در حال گسترشی از پژوهشها حاکی از آن است که سوگیری وزن تاثیر قدرتمندی در محل کار دارد.
در یک پژوهش، مردان و زنان به رزومههای دیجیتال آدمهای غیرچاق، که شامل عکس بود، امتیاز دادند و به صورت دیجیتال عکس همان آدمها را به افرادی بسیار چاق تبدیل کردند.
نتایج نشان داد کارجویان بسیار چاق بهطور چشمگیری نالایقتر از کارجویان غیرچاق به نظر میرسند. جالب است که حتی شرکتکنندگانی که خودشان اضافه وزن داشتند، نسبت به کارجویان چاق سوگیری داشتند.
پژوهش دیگری نشان دادهاست برداشت آدمها از کسانی که اضافه وزن دارند این است که بهرهوریشان کمتر است، بیشتر مستعد مشکلات میانفردی هستند، تنبل و کمهوشتر هستند. همچنین معمولا کمتر از دیگران پول در میآورند.
۷. بعضی ویژگیهای شخصیتی 'سیاه' با موفقیت حرفهای در ارتباط است
دانشمندان میگویند آدمهایی که در سنجش خودشیفتگی و ماکیاولیسم (تمایل به بازی دادن آدمهای دیگر و بهرهکشی از آنها) امتیاز بالایی بهدست میآورند، بیشتر احتمال دارد موفق شوند.
بهطور خاص، آدمهایی که ویژگیهای خودشیفتگی را بروز میدهند دستمزد بالاتری دریافت میکنند، در حالی که کسانی که ویژگیها ماکیاولیسم را نشان میدهند بیشتراحتمال دارد مقامهای رهبری را در اختیار بگیرند و از موقعیت حرفهایشان رضایت داشتهباشند.
احتمالا علتاش این است که کسانی که ماکیاولیسم شدید دارند میل زیادی به مقام بالا دارند، در حالی که کسانی که خودشیفتگی شدید دارند تاثیر اولیهی خوبی میگذارند، بهویژه در مصاحبههای شغلی.
۸. استانداردهایی که برای دیگران در نظر میگیریم سختتر از استانداردهای خودمان است
روانشناسان آن را "خطای بنیادی برچسبزدن" مینامند: ما تصور میکنیم رفتارهای آدمهای دیگر نتیجهی نقصهای شخصیتی است، در حالی که رفتارهای خودمان را به عوامل محرک نسبت میدهیم.
مثلا، همکارتان یک پروژه را دیر تحویل میدهد و شما او را یک بیخاصیت تلقی میکنید. هفتهی بعد، خودتان پروژه را دیر تحویل میدهید و به خودتان میگویید علتاش این است که درگیر مسائل مربوط به رابطهتان بودهاید.
۹. بدیهی است که شخصیتها در محل کار دچار کشمکش میشوند
بر اساس گفتهی تیم اورسینی، روانشناس حوزهی کسب و کار و بنیانگذار مرکز مشاورهی کسبوکار ادونتیج کوچینگ، آدمها معمولا به ۴ دسته تقسیم میشوند:
در محل کار، شخصیتهای سلطهطلب با شخصیتهای باثبات، و شخصیتهای وظیفهشناس با شخصیتهای بانفوذ دچار کشمکش میشوند. اورسینی میگوید نخستین گام برای کاهش کشمکش این است که تیپ شخصیتیتان را بشناسید.
شما میتوانید ویژگیهایی را که برای هر تیپ شخصیتی ذکر شدهاست بررسی کنید و ببینید کدام توصیف متناسب با شما است.
۱۰. در یک رویداد شبکهسازی بیشتر احتمال دارد آدمها یک چهرهی خندان را به خاطر بسپارند
اگر میخواهید آدمها بعد از یک جلسه چهرهی شما را به یاد بیاورند، بهترین راه این است که حالت چهرهتان را با فضای آن رویداد تطبیق دهید.
پس اگر در یک همایش پرشور هستید، بهتر است لبخند بزنید. یک پژوهش نشان دادهاست بیشتر احتمال دارد شرکتکنندگان در حاشیهی یک میهمانی چهرهی خندان را به خاطر بسپارند تا چهرههای مشوش و بیمناک.
این امکان وجود دارد که ۲ تصویر ذهنی شاد بتواند توانایی توجه کردن را در آدمها بالا ببرد، یا یک چهرهی خندان آدمها را تشویق کند تصویر ذهنی آن چهره را با آن محیط پیوند دهد.
منبع:بیزینس اسنایدر
ترجمه: بازده
روانشناسان در طول چند دههی گذشته شروع به کشف صدها راز کردهاند: اگر در یک مصاحبهی کاری سوالی دربارهی مواد مخدر را صادقانه پاسخ دهید، مصاحبهکننده چه واکنشی نشان خواهدداد؟ چگونه فردی را که متفاوت فکر میکند وادار میکنید از نقطهنظر شما به موضوع نگاه کند؟
در ادامه ما ۱۰ مورد از این درسهای بینظیر را فهرست کردهایم. این موارد را بخوانید تا دریارهی خودتان، دوستانتان، همکارانتان- و چگونگی ایجاد بهترین روابط با همهی آنها- بیشتر بدانید.
۱. یک تاثیر بد قابل تغییر است
دانشمندان مدتها فکر میکردند تغییر یک تاثیر اولیهی بد تقریبا غیرممکن است. حتی اگر یک شخص معتقد است شما را دوست دارد، باز هم ممکن است در سطح نیمهآگاهانه شما را دوست نداشتهباشد.
پژوهشهای اخیر نشاندهندهی خلاف این موضوع است. اگر به شخص فرصت بدهید رفتارتان را از منظری جدید ببیند، این شانس را دارید که ارزیابیهای نیمهآگاهانهی او را از خودتان تغییر دهید.
مثلا، فرض کنید یکی از آشنایان را در خیابان نادیده گرفتهاید چون دعوای سختی با همسرتان داشتهاید. حوصلهی صحبت کردن نداشتید. بعدها پیمیبرید آن آشنا فکر میکند شما احمق هستید. شاید بخواهید با او تماس بگیرید و توضیح دهید در حالت عادی عاشق صحبت کردن با او هستید، اما آن روز تازه گریهتان بند آمدهبود و نمیخواستید خودتان یا او را ناراحت کنید.
۲. نخستین قضاوت آدمها این است که آیا شما قابل اعتماد هستید یا نه
بر اساس گفتههای ایمی کادی، استاد دانشکدهی کسب و کار هاروارد، آدمها وقتی برای نخستین بار شما را میبینند، ۲ سوال از خودشان میپرسند:
آیا میتوانم به این شخص اعتماد کنم؟
آیا میتوانم به این شخص احترام بگذارم؟
به عبارت دیگر، آنها میخواهند بدانند آیا شما خونگرم و یا لایق هستید یا نه.
کادی در کتاب ۲۰۱۵ خود به نام "حضور" مینویسد خونگرمی عامل مهمتر در نحوهی ارزیابی آدمها از شما است- آنها بعد از اینکه مطمئن شدند قابل اعتماد هستید، میتوانند به دنبال شواهدی مبنی بر لیاقتتان باشند.
۳. ما آدمهایی را ترجیح میدهیم که اطلاعات شخصیشان را به اشتراک میگذارند
پژوهشهای اخیر حاکی از آن است که عموما بهتر است حتی به جای مخفی کردن اطلاعاتی که احتمالا ناراحتکننده است، آن را فاش کنیم.
همانطور ارین برادوین در بیزینس اینسایدر گزارش میکند، "وقتی دیگران میتوانند حدس بزنند ما چیزی را پنهان میکنیم- یا حداقل تمام حقیقت را نمیگوییم- تمایل دارند در مقایسه با کسانی که اطلاعات بیشتری دربارهی خودشان فاش میکنند، ما را کمتر قابل اعتماد بدانند."
در یک آزمایش، شرکتکنندگان نقش کارجو و کارفرما را بازی کردند. از کارجویان خواستهشد تصور کنند قبلا داروی نیروزا مصرف کردهاند و پرسشنامههایی را پر کنند که میپرسید آیا تا به حال داروی نیروزا مصرف کردهاند یا نه. بیشتر آنها تصمیم گرفتند اطلاعات مربوط به مصرف این نوع دارو و مدت مصرف آن را پیش خودشان نگهدارند.
اما حقیقت ناخوشایند این است: احتمال اینکه کارفرمایان کسانی را استخدام کنند که پاسخ "بله" دادهبودند، بیشتر از کسانی بود که اصلا پاسخ نداده بودند.
۴. آدمهای برونگرا با تقلید از آدمها دلشان را بهدست میآورند
راز برونگراها بر ملا شدهاست: آنها با کپی کردن زبان بدن آدمها، علاقهشان را جلب میکنند.
حداقل، پژوهشی که طی آن آزمایشکنندگان از تعاملهای بین داوطلبان خانم فیلم گرفتند، اینطور نشان میدهد. به همه گفته شدهبود که باید برای انجام وظیفهای با یک شخص دیگر همکاری کنند، اما به نیمی از داوطلبان گفته شدهبود که وقتی با زوج کاریشان به خوبی کنار بیاییند، آن وظیفه بهترین نتیجه را خواهدداشت.
نتایج این پژوهش نشان داد آدمهایی که خودشان را برونگرا توصیف کردهبودند، در رسیدن به توافق با زوج کاریشان بهتر عمل کردهاند، اما تنها وقتی به آنها گفته شدهبود که مهم است به خوبی با زوج کاریشان کنار بیایند. به نظر میرسد راهبرد این آدمها برای رسیدن به توافق تقلید زبان بدن زوج کاریشان باشد.
۵. آدمهایی که سریع صحبت میکنند بهتر میتوانند مخالفان را متقاعد کنند
اگر سعی دارید فردی را متقاعد کنید تا از نقطهنظر شما به موضوع نگاه کند، نباید وقت زیادی به او بدهید تا دربارهی استدلالتان انتقادی فکر کند. بنابراین سریع صحبت کنید.
در یک پژوهش، پژوهشگران از دانشجویان دورهی کارشناسی- که اکثرشان موافق پایینتر بودن سن مجاز برای مصرف الکل بودند- خواستند به پیامی دربارهی یک قانون گوش کنند که سن مجاز را برای خرید و مصرف الکل از ۱۹ سال به ۲۱ سال افزایش میداد. سپس بعضی دانشجویان یک سخنرانی در حمایت از این قانون شنیدند، در حالی که دیگران یک سخنرانی علیه آن شنیدند.
دانشجویانی که استدلالی مخالف با این قانون را شنیدند (دیدگاه مشابه خودشان)، هر چه سخنرانی با سرعت کمتری ارائه میشد، بیشتر احتمال داشت با آن موافق باشند. اما وقتی استدلالی در حمایت از این قانون شنیدند (دیدگاهی برخلاف دیدگاه خودشان)، هرچه سخنرانی با سرعت بیشتری ارائه میشد، بیشتر احتمال داشت با آن موافق باشند.
۶. ما اغلب دچار این سوگیری هستیم که آدمهای چاق قابلیت کمتری دارند
مجموعهی در حال گسترشی از پژوهشها حاکی از آن است که سوگیری وزن تاثیر قدرتمندی در محل کار دارد.
در یک پژوهش، مردان و زنان به رزومههای دیجیتال آدمهای غیرچاق، که شامل عکس بود، امتیاز دادند و به صورت دیجیتال عکس همان آدمها را به افرادی بسیار چاق تبدیل کردند.
نتایج نشان داد کارجویان بسیار چاق بهطور چشمگیری نالایقتر از کارجویان غیرچاق به نظر میرسند. جالب است که حتی شرکتکنندگانی که خودشان اضافه وزن داشتند، نسبت به کارجویان چاق سوگیری داشتند.
پژوهش دیگری نشان دادهاست برداشت آدمها از کسانی که اضافه وزن دارند این است که بهرهوریشان کمتر است، بیشتر مستعد مشکلات میانفردی هستند، تنبل و کمهوشتر هستند. همچنین معمولا کمتر از دیگران پول در میآورند.
۷. بعضی ویژگیهای شخصیتی 'سیاه' با موفقیت حرفهای در ارتباط است
دانشمندان میگویند آدمهایی که در سنجش خودشیفتگی و ماکیاولیسم (تمایل به بازی دادن آدمهای دیگر و بهرهکشی از آنها) امتیاز بالایی بهدست میآورند، بیشتر احتمال دارد موفق شوند.
بهطور خاص، آدمهایی که ویژگیهای خودشیفتگی را بروز میدهند دستمزد بالاتری دریافت میکنند، در حالی که کسانی که ویژگیها ماکیاولیسم را نشان میدهند بیشتراحتمال دارد مقامهای رهبری را در اختیار بگیرند و از موقعیت حرفهایشان رضایت داشتهباشند.
احتمالا علتاش این است که کسانی که ماکیاولیسم شدید دارند میل زیادی به مقام بالا دارند، در حالی که کسانی که خودشیفتگی شدید دارند تاثیر اولیهی خوبی میگذارند، بهویژه در مصاحبههای شغلی.
۸. استانداردهایی که برای دیگران در نظر میگیریم سختتر از استانداردهای خودمان است
روانشناسان آن را "خطای بنیادی برچسبزدن" مینامند: ما تصور میکنیم رفتارهای آدمهای دیگر نتیجهی نقصهای شخصیتی است، در حالی که رفتارهای خودمان را به عوامل محرک نسبت میدهیم.
مثلا، همکارتان یک پروژه را دیر تحویل میدهد و شما او را یک بیخاصیت تلقی میکنید. هفتهی بعد، خودتان پروژه را دیر تحویل میدهید و به خودتان میگویید علتاش این است که درگیر مسائل مربوط به رابطهتان بودهاید.
۹. بدیهی است که شخصیتها در محل کار دچار کشمکش میشوند
بر اساس گفتهی تیم اورسینی، روانشناس حوزهی کسب و کار و بنیانگذار مرکز مشاورهی کسبوکار ادونتیج کوچینگ، آدمها معمولا به ۴ دسته تقسیم میشوند:
- آدمهای سلطهطلب رفتارهای آنی دارند و شکاک هستند؛ صریح هستند و نتایج فوری را ترجیح میدهند.
- آدمهای وظیفهشناس منظم و شکاک هستند؛ به جزییات گرایش دارند و تحلیل میکنند.
- آدمهای بانفوذ رفتارهای آنی دارند و خونگرم هستند؛ از کار گروهی لذت میبرند و اشتیاق ایجاد میکنند.
- آدمهای باثبات منظم و خونگرم هستند؛ اینها صبور و در جستوجوی هماهنگی هستند.
در محل کار، شخصیتهای سلطهطلب با شخصیتهای باثبات، و شخصیتهای وظیفهشناس با شخصیتهای بانفوذ دچار کشمکش میشوند. اورسینی میگوید نخستین گام برای کاهش کشمکش این است که تیپ شخصیتیتان را بشناسید.
شما میتوانید ویژگیهایی را که برای هر تیپ شخصیتی ذکر شدهاست بررسی کنید و ببینید کدام توصیف متناسب با شما است.
۱۰. در یک رویداد شبکهسازی بیشتر احتمال دارد آدمها یک چهرهی خندان را به خاطر بسپارند
اگر میخواهید آدمها بعد از یک جلسه چهرهی شما را به یاد بیاورند، بهترین راه این است که حالت چهرهتان را با فضای آن رویداد تطبیق دهید.
پس اگر در یک همایش پرشور هستید، بهتر است لبخند بزنید. یک پژوهش نشان دادهاست بیشتر احتمال دارد شرکتکنندگان در حاشیهی یک میهمانی چهرهی خندان را به خاطر بسپارند تا چهرههای مشوش و بیمناک.
این امکان وجود دارد که ۲ تصویر ذهنی شاد بتواند توانایی توجه کردن را در آدمها بالا ببرد، یا یک چهرهی خندان آدمها را تشویق کند تصویر ذهنی آن چهره را با آن محیط پیوند دهد.
منبع:بیزینس اسنایدر
ترجمه: بازده
۰