(تصاویر) تغییر چهره بازیگر خردسال «فیلم شب برهنه» در آستانه 33 سالگی
سینا مهرداد معروف به سینا سهیلی بازیگر جوان سینما و تلویزیون کشورمان است. او متولد 12 آذر 1370 است. سینا مهراد دانشجوی انصرافی در رشته معماری است. او برای آینده کاری اش راه بازیگری را پیمود.
سینا مهراد در یک خانواده هنرمند و 6 نفره بزرگ شده است، پدر او سعید سهیلی از کارگردانان مشهور کشورمان است. سینا مهراد یک برادر به اسم ساعد سهیلی و 2 خواهر به اسم صبا و سارا دارد که برادرش از چهره های سرشناس در عالم بازیگری است.
ساعد سهیلی متاهل بوده و همسرش هم بازیگر است و گلوریا هاردی نام دارد که در سریال کیمیا در نقش آزاده بازی کرده است. خواهران سینا مهراد هم در زمینه طراحی و بازیگری سینما فعالند.
علت تغییر نام خانوادگی سینا مهراد بازیگر خردسال فیلم شب برهنه
علت تغییر نام خانوادگی سینا سهیلی به سینا مهراد هنوز مشخص نشده است اما یکی از گزینه های پررنگ برای دلیل تغییر نام خانوادگی سینا مهراد این است که او بتواند با دانش و توانایی خود در عالم هنر بازیگری در اذهان عمومی جا بیفتد نه با تکیه بر شهرت و نام پدرش.
ازدواج سینا مهراد
سینا مهراد از آن دسته بازیگرانی است که هنوز ازدواج نکرده و مجرد است. او تا این لحظه تصمیمی برای تشکیل زندگی مشترک ندارد و هدفش فیلمسازی است و فعلا تمرکزش را روی بازیگری گذاشته است.
ورود سینا مهراد به عرصه بازیگری
سعید سهیلی، پدر سینا مهراد از دوران کودکی پسرش او را به عرصه هنری سوق داد. درنتیجه سینا مهراد از همان کودکی تجربه بازیگری را داشته و برای نخستین بار در فیلم مردی شبیه باران در کنار ابوالفضل پورعرب از هنرمندان پیشکسوت به اجرای نقش پرداخت. سینا در آن زمان 4 سال بیشتر نداشت.
او از همان آوان کودکی در چند فیلم سینمایی نقش های کوتاهی را بازی کرد که 4،5 سال به خاطر تحصیل و مدرسه بازیگری را رها کرد. سپس فعالیت هنری اش را در 19 سالگی با تئاتر دوباره آغاز کرد. سینا مهراد در شب برهنه از ساخته های پدرش نیز بازی کرده است که با شادمهر عقیلی در این فیلم همبازی بود.
حضور در فیلم شب برهنه در کنار شادمهر عقیلی
شب برهنه فیلمی به کارگردانی سعید سهیلی است که اکران آن در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۳۸۰ آغاز شد و به پرده سینما رفت. شادمهر عقیلی و علی قربانزاده از بازیگران این فیلم میباشند. شادمهر عقیلی بازیگر نقش اول این فیلم پس از اتمام ساخت و پیش از اکران این فیلم، ایران را ترک کرده و به کانادا مهاجرت کرد.
داستان فیلم از این قرار است که در شب عروسی پوریا و شیوا ، منشی شرکت پوریا (شعله) ادعای رابطه با پوریا را میکند و مراسم عروسی به هم میخورد. در پی این ماجرا منشی(شعله) خود را دار زده و می میرد .آرش دوست پوریا، او را تشویق به فرار میکند. شیوا نیز خودکشی میکند و پوریا که تحت تعقیب قرار گرفته بود به قطار متروکهای پناه میبرد و با مرد معتاد در قطار آشنا میشود. او تمام ارثیه اش را به مرد داخل قطار می دهد
شبی در آتشسوزی قطار مرد معتاد میسوزد و همه فکر میکنند پوریا مرده است. پوریا میفهمد که آرش و شیوا قرار ازدواج دارند. او به آرش شک میکند، اما با پیدا کردن آلبوم عکس شیوا نزد رشید، به بی تقصیری آرش پی میبرد و در همان قطار سوخته از رشید اعتراف گیری میکند رشید برای انتقام، پوریا را با چاقو زخمی میکند و خود را نیز به روی ریل قطار میاندازد و با قطار برخورد میکند و خودکشی میکند . پوریا زخمی خود را به جشن عروسی شیوا و آرش میرساند و حلقه ی ازدواج را به او می دهد ؛ و در پایان عروسی پوریا در کنار قبر پدرش میمیرد.
فعالیت های هنری سینا مهراد تا به امروز
سینا مهراد در فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی و نمایش خانگی بسیاری حضور داشته که در ادامه می خوانید.
تئاتر
- صحنه هایی از زندگی پدرم 1396
سینما
- مردی شبیه باران 1375
- شب برهنه 1380
- گشت ارشاد 1390
- پنجشنبه آخر ماه 1390
- کلاشینکف 1392
- رفتن 1395
- زار 1395
- ژن خوک 1397
- سالمون 1398
- شادروان 1400
- دو روز دیرتر 1402
تلویزیون
- پنجره 1390
- پرده نشین 1392
- سایهبان 1396
- پدر 1397
نمایش خانگی
- آقازاده 1399
- بوی خون 1399
پشت صحنه (دستیار کارگردان)
- فیلم گشت ارشاد 1390
شهرت با سریال پدر
سینا مهراد درمورد نقش خود می گوید: حامد از لحاظ پایه و درون خیلی به من نزدیک است، چون من هم در خانواده ای مذهبی بزرگ شده و زندگی می کنم؛ اما او شیطنتی را که من دارم ندارد. حامد آدم خیلی آرامی است که سرش به کار خودش گرم است، زندگی اش را پیش می برد و به کسی کاری ندارد. شخصیت مادرم در سریال که خانم لعیا زنگنه ایفای آن را برعهده دارند، خیلی به مادر خودم شبیه است.
حتی قربان صدقه رفتن ها و نگاه کردن های او به حامد نیز مثل رابطه مادرم با من است. آقای مهدی سلطانی هم که نقش پدرم را بازی می کنند، دکتر و استاد دانشگاه هستند و من که هیچوقت برخوردی با او نداشتم، یکی از آرزوهایم بازی کنار ایشان بود.
حرف زدن معمولی آقای سلطانی سر صحنه برای من به منزله کلاس بازیگری است و هر جمله ای را که به من می گویند طلا می گیرم و در ذهنم حفظ می کنم. که ادامه را در تلویزیون مشاهده خواهید کرد.
منبع: چشمک