مروری بر نقش‌های مهم بهزاد خلج به بهانه پایان «اجل معلق» و اکران «مجنون»؛ نمره؛ 20 تمام

به بهانه پایان سریال «اجل معلق» و اکران فیلم «مجنون» مروری داریم بر نقش‌های موفق این بازیگر.

آقای قاضی | سجاد مهرگان | 1400 تا 1403

بهزاد خلج با سریال «اقای قاضی» به شهرت رسید.

مهمترین نقش بهزاد خلج را در «آقای قاضی» شاهد بودیم. خیلی‌هایمان تا مدت‌ها گمان می‌کردیم خلج واقعا قاضی است و نمی‌دانستیم بازی قدرتمنی به نمایش گذاشته است. محور اصلی مجموعه «آقای قاضی» روی بازی بهزاد خلج بنا شده و نام مجموعه از این شخصیت گرفته شده است. هربار یک یا دو پرونده با موضوعاتی نظیر دزدی، مردم آزاری، کلاه‌برداری و … مطرح می‌شود و همه‌چیز درست مثل یک دادگاه واقعی پیش می‌رود. او مثل یک قاضی کاملا جدی به نظر می‌رسد و اجازه خطا به کسی نمی‌دهد اما از سوی دیگر گهگاه زیرکانه و با شوخ‌طبعی سوالاتی مطرح می‌کند که همه را به خنده می‌اندازد. بخصوص مواقعی که می‌فهمیم طرف مقابل دروغ می‌گوید یا مغلطه می‌کند، واکنش‌های به‌موقع خلج وضعیت را به سمت دیگری می‌برد. خلج شرایط را طوری مدیریت می‌کند که فضا بیش از اندازه عصبی و خشن نباشد و از طرفی هم شأن و منزلت دادگاه کاملا حفظ شود.

پوست شیر | جمشید محمودی | 1401

یکی از بازی‌های خوب «پوست شیر» متعلق به بهزاد خلج بود.

بهزاد خلج در «پوست شیر» نقش سروان رسول فولادوند را بازی کرد که مسئول پیگیری پرونده ربوده شدن دختر نعیم بود. با اینکه بازپرس اصلی این پرونده، محب مشکات با بازی شهاب حسینی بود اما فولادوند هم نقش موثری داشت. او در این نقش با اینکه به نقش آقای قاضی به نسبت نزدیک بود اما سعی کرد آن را متفاوت اجرا کند. در عین جدیت و دخالت‌های مکررش در مسیر پرونده، راحتی‌اش را جلوی دوربین حفظ کرده بود و سعی داشت ماموری متفاوت با مامورهای کلیشه‌ای سریال‌های تلویزیونی به نظر برسد. نقش او در این سریال به نسبت فرعی‌ بود.

حیثیت گمشده | سجاد پهلوان‌زاده | 1401

بهزاد خلج در سریال «حیثیت گمشده« حضوری کوتاه اما موثر داشت.

بهزاد خلج در سریال «حیثیت گمشده» نقش مردی به نام اسماعیل را داشت؛ سرکرده یک گروه قاچاق مواد مخدر که با شخصیت اصلی سریال درگیر می‌شد. او در این نقش متفاوت از قبل ظاهر شد و قالبی که تا پیش از آن برای مخاطبان ساخته بود شکست. خلج این نقش را کاملا شناخته بود و ظرافت‌های بازی در این نقش را به‌خوبی رعایت می‌کرد. او یک بدمن صرف نبود. رفتارهایی از خودش بروز می‌داد که باعث می‌شد او را به عنوان یک انسان واقعی و نه اغراق‌شده بپذیریم و کاملا باورش کنیم. اصول اخلاقی خاص خودش را داشت و خلافکاری بود که از چارچوب‌هایش فراتر نمی‌رفت.

تمساح خونی | جواد عزتی | 1402

بهزاد خلج در فیلم «تمساح خونی» حضوری درخشان داشت.

یکی از نکات مثبت فیلم «تمساح خونی»، انتخاب صحیح بازیگران آن بود. جواد عزتی برای انتخاب بهزاد خلج هوشمندی به خرج داده بود. خلج با اینکه برای مخاطبان شناخته شده بود اما تا قبل از «تمساخ خونی» کسی او را در قالب یک اثر کمدی ندیده بود. عزتی نقشی به او واگذار کرد که کاملا متفاوت با فضای کاری‌اش تا آن زمان به حساب می‌آمد. خلج ثابت کرد بازیگر قدرتمندی است و از پس هر نقشی برمی‌آید. او در نقش فرید قنبری، یک خلافکار متفاوت ظاهر شده بود؛ شخصیتی که در عین جدیت، با رفتار و ری‌اکشن‌هایش می‌توانست یک موقعیت خنده‌دار ایجاد کند. او کاملا از قالب همیشگی خودش خارج شده بود و از میمیک صورتش به‌خوبی برای انتقال درست موقعیت استفاده می‌کرد.

مجنون | مهدی شامحمدی | 1402

بهزاد خلج برای فیلم «مجنون» برنده سیمرغ بلورین شد.

فیلم «مجنون» به کارگردانی مهدی شامحمدی اخیرا روی پرده سینماها رفته است. این فیلم اولین بار در جشنواره چهل‌ودوم فیلم فجر به نمایش درآمد. بهزاد خلج با «مجنون» اولین حضورش را در یک اثر دفاع مقدسی تجربه کرد. او در این فیلم نقش یک رزمنده و همراه صمیمی شهید زین‌الدین را بازی کرد که در لحظات حساس و دشوار عملیات، در کنار او ماند. یکی از ویژگی‌های مهم بازی خلج این بود که از کلیشه‌ها فاصله گرفت و اجازه داد مخاطبان با ترس‌ها و احساسات دقیق یک رزمنده در موقعیتی بحرانی مواجه شوند. او با نگاه‌ها و سکوت‌هایش بخش مهمی از احساساتش را منتقل می‌کرد. خلج به قدری در این فیلم موفق ظاهر شد و توانست سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره چهل‌ودوم را از آن خودش کند.

اجل معلق | عادل تبریزی | 1404

بهزاد حلج در کنار رضا عطاران زوج جالبی را در «اجل معلق» تشکیل داده بودند.

بدون در نظر گرفتن کیفیت سریال «اجل معلق»، می‌توان گفت سوژه جذابی داشت و بازی زوج کمدی رضا عطاران و بهزاد خلج هم جزو نکات مثبت آن بود. خلج در این سریال نقشی کاملا فانتزی داشت. او فرشته مرگ بود و خودش را «اجل» معرفی می‌کرد. یکی از ماموران گرفتن جان، که زمان گرفتن جان کاراکتر داوود با بازی رضا عطاران، به مشکل برمی‌خورد و مجبور می‌شد او را با خودش همه‌جا ببرد. داوود مدام با این فرشته مرگ، بگومگو داشت و موقعیت او را جدی نمی‌گرفت. مدام در کارش دخالت می‌کرد و اعصابش را بهم می‌ریخت. اجل با موهای سفید و لباسی بلند، در هر شرایطی کنار داوود بود و از دست او حرص می‌خورد. مواجهه او با رفتاری که داوود در قبال کائنات در پیش می‌گرفت بسیار جذاب از اب درآمده بود. خلج در هر شرایطی جدیتش را حفظ می‌کرد و همین جدی بودن در فضایی که هیچ جدیتی ندارد خنده‌دار می‌شد.

منبع: فیلم نیوز