چن شیسن؛ پدر علم هوا و فضا در چین
ولی به هر حال جواز امنیتی چن شیسن از او گرفته شد و او تحت حصر خانگی قرار گرفت. همکاران او در انستیتوی تکنولوژی کالیفرنیا از جمله تئودور فُن کارمن به دولت آمریکا نامهای مبنی بر بیگناهی او نوشتند، ولی تلاشها بینتیجه ماند.
کد خبر :
۸۸۵۹۷
بازدید :
۵۷۶۵
چن شیسن، یک دانشمند چینی است که نه تنها به یک بلکه به دو ابرقدرت در رسیدن به کره ماه کمک کرد، ولی داستان او تنها در یکی از این دو ابرقدرت به یادها مانده است. در شانگهای موزهای وجود دارد که تمام هفتاد هزار اشیاء موزه وقف یک نفر شده است: چن شیسن، "دانشمند خلق".
چن شیسن پدر برنامه موشکی و فضایی چین است. پژوهشهای او به ساخت راکتهایی که اولین ماهواره چین را به فضا بُرد، و نیز موشکهایی که بخشی از زرادخانه هستهای چین شد کمک کرد. در چین از او به عنوان یک قهرمان ملی تجلیل میشود.
ولی در ابرقدرت دیگر، جایی که چن شیسن بیش از یک دهه مطالعه و کار کرد، از نقش قابل توجه او در پیشرفتهای فضایی به ندرت یاد میشود.
چن شیسن، در سال ۱۹۱۱، هنگامی که آخرین خاندان امپراتوری چین جای خود را به یک جمهوری میداد، متولد شد. پدر و مادر او هر دو تحصیلکرده بودند و پدرش بعد از مدتی کار در ژاپن، نظام آموزشی ملی چین را پیاده کرده بود. از همان کودکی هوش فوقالعاده او مشهود بود.
چن شیسن پدر برنامه موشکی و فضایی چین است. پژوهشهای او به ساخت راکتهایی که اولین ماهواره چین را به فضا بُرد، و نیز موشکهایی که بخشی از زرادخانه هستهای چین شد کمک کرد. در چین از او به عنوان یک قهرمان ملی تجلیل میشود.
ولی در ابرقدرت دیگر، جایی که چن شیسن بیش از یک دهه مطالعه و کار کرد، از نقش قابل توجه او در پیشرفتهای فضایی به ندرت یاد میشود.
چن شیسن، در سال ۱۹۱۱، هنگامی که آخرین خاندان امپراتوری چین جای خود را به یک جمهوری میداد، متولد شد. پدر و مادر او هر دو تحصیلکرده بودند و پدرش بعد از مدتی کار در ژاپن، نظام آموزشی ملی چین را پیاده کرده بود. از همان کودکی هوش فوقالعاده او مشهود بود.
با رتبه اول از دانشگاه جیائو تونگ شانگهای فارغ التحصیل و برنده یک بورس نادر برای ادامه تحصیل در اِم آی تی (انستیتوی تکنولوژی ماساچوست) در آمریکا شد.
در سال ۱۹۳۵، این مرد خوش قیافه و خوش لباس وارد بوستون شد. کریس جسپرسن، استاد تاریخ در دانشگاه جورجیای شمالی میگوید احتمالا چن شیسن بیگانه هراسی و تبعیض نژادی را تجربه کرده بود. ولی "همچنین این احساس امیدواری و اعتقاد هم وجود داشت که چین به نحو قابل توجهی در حال تغییر است" و او مطمئنا در زمره کسانی خواهد بود که به دانشش احترام گذاشته خواهد شد.
چن شیسن از انستیتوی تکنولوژی ماساچوست به انستیتوی تکنولوژی کالیفرنیا رفت تا تحت نظر تئودور فُن کارمن، یک مهاجر مجار که یکی از برجستهترین مهندسین علم هوانوردی زمان خود بود، تحصیل کند. در آنجا دفتر کار او با فرانک مالینا عضو مهم گروه کوچکی از مبتکرین موسوم جوخه خودکشی، مشترک بود.
فریزر مکدونالد، نویسنده کتاب "گریز از زمین: تاریخ سرّی موشک فضایی" میگوید وجه تسمیه گروه به این دلیل بود که آنها سعی کرده بودند در محوطه دانشگاه یک موشک بسازند و از آنجا که بعضی از آزمایشهای آنان با مواد شیمیایی فرّار و انفجاری، بود، نتیجه خیلی بدی داد.
یک روز چن شیسن با مالینا و سایر اعضای گروه به بحث در باره یک مشکل پیچیده ریاضی کشانده شد و در مدت کمی یکی از اعضای جدا نشدنی این گروه و آغازگر تحقیقات در باره پرتاب موشک شد.
مک دونالد میگوید در آن موقع علم موشک، یک چیز عجیب و غریب و خیال پردازانه بود. هیچ کس آن را جدی نمیگرفت- هیچ مهندس ریاضی نمیخواست با گفتن این که: آینده این است، شهرت خود را به مخاطره بیاندازد. "، ولی با شروع جنگ جهانی دوم این طرز فکر به سرعت عوض شد.
جوخه خودکشی، مورد توجه ارتش آمریکا قرار گرفت. ارتش برای برای تحقیق در باره بلند شدن هواپیما با وصل دستگاههای نیرو دهنده به بالهای هواپیما- برای این که بتواند از باندهای کوتاه فرودگاه به پرواز درآید، پول در اختیار گروه قرار داد.
در سال ۱۹۳۵، این مرد خوش قیافه و خوش لباس وارد بوستون شد. کریس جسپرسن، استاد تاریخ در دانشگاه جورجیای شمالی میگوید احتمالا چن شیسن بیگانه هراسی و تبعیض نژادی را تجربه کرده بود. ولی "همچنین این احساس امیدواری و اعتقاد هم وجود داشت که چین به نحو قابل توجهی در حال تغییر است" و او مطمئنا در زمره کسانی خواهد بود که به دانشش احترام گذاشته خواهد شد.
چن شیسن از انستیتوی تکنولوژی ماساچوست به انستیتوی تکنولوژی کالیفرنیا رفت تا تحت نظر تئودور فُن کارمن، یک مهاجر مجار که یکی از برجستهترین مهندسین علم هوانوردی زمان خود بود، تحصیل کند. در آنجا دفتر کار او با فرانک مالینا عضو مهم گروه کوچکی از مبتکرین موسوم جوخه خودکشی، مشترک بود.
فریزر مکدونالد، نویسنده کتاب "گریز از زمین: تاریخ سرّی موشک فضایی" میگوید وجه تسمیه گروه به این دلیل بود که آنها سعی کرده بودند در محوطه دانشگاه یک موشک بسازند و از آنجا که بعضی از آزمایشهای آنان با مواد شیمیایی فرّار و انفجاری، بود، نتیجه خیلی بدی داد.
یک روز چن شیسن با مالینا و سایر اعضای گروه به بحث در باره یک مشکل پیچیده ریاضی کشانده شد و در مدت کمی یکی از اعضای جدا نشدنی این گروه و آغازگر تحقیقات در باره پرتاب موشک شد.
مک دونالد میگوید در آن موقع علم موشک، یک چیز عجیب و غریب و خیال پردازانه بود. هیچ کس آن را جدی نمیگرفت- هیچ مهندس ریاضی نمیخواست با گفتن این که: آینده این است، شهرت خود را به مخاطره بیاندازد. "، ولی با شروع جنگ جهانی دوم این طرز فکر به سرعت عوض شد.
جوخه خودکشی، مورد توجه ارتش آمریکا قرار گرفت. ارتش برای برای تحقیق در باره بلند شدن هواپیما با وصل دستگاههای نیرو دهنده به بالهای هواپیما- برای این که بتواند از باندهای کوتاه فرودگاه به پرواز درآید، پول در اختیار گروه قرار داد.
مک دونالد میگوید چن شیسن شهروند چین بود، ولی از آنجا که جمهوری چین یکی از متحدان آمریکا بود هیچ کس به دانشمند چینی که در مرکز مطالعات فضایی آمریکا بود مظنون نمیشد. صلاحیت امنیتی او برای کار در تحقیقات تسلیحاتی محرمانه، تایید شده بود و حتی به عنوان عضو هیئت مشورتی علوم دولت، خدمت کرده بود.
در اواخر جنگ جهانی دوم چن شیسن یکی از مشهورترین کارشناسان نیروی محرّکه برای پرتاب بود و به اتفاق تئودور فُن کارمن، با درجه موقت ژنرالی برای انجام یک ماموریت خارق العاده به آلمان اعزام شد. هدف آنها مصاحبه با مهندسان آلمان نازی از جمله ورنر فُن براون، دانشمند برجستهای بود که در مورد راکت تحقیقات زیادی کرده بود؛ آمریکا میخواست پی ببرد که آلمان دقیقا چه اطلاعاتی دارد.
در پایان دهه ۱۹۵۰ چن شیسن ناگهان شغل عالیاش را از دست داد و زندگی او شروع به از هم پاشیدن کرد.
در چین مائوتسه تونگ، در سال ۱۹۴۹ تاسیس جمهوری خلق چین را اعلام کرد و طولی نکشید که به گفته کریس جسپرسن، در آمریکا از چینیها به عنوان افراد خبیث، نام برده میشد. "زمانی ما در آمریکا شیفته چین بودیم، بعد اتفاقی افتاد و ما شروع کردیم به ناسزا گفتن و تحقیر کردن چین. "
در همین حال مدیر تازه آزمایشگاه نیروی محرکه برای پرتاب، معتقد شده بود که یک جاسوس در آزمایشگاه است و شک و تردید خود در باره چند تن از کارکنان آزمایشگاه را با افبیآی، در میان گذاشت. فریزر مکدونالد میگوید: "من متوجه شدم که همه آنها چینی یا یهودی هستند. "
جنگ سرد آغاز شده بود و دوره مککارتی و تعقیب و اذیت و آزار افراد به ظن کمونیست بودن در آستانه شروع شدن بود. در یک چنین جوّی بود که افبیآی چن شیسن شوسن، فرانک مالینا و سایرین را متهم به کمونیست بودن و تهدیدی برای امنیت ملی کرد.
در اواخر جنگ جهانی دوم چن شیسن یکی از مشهورترین کارشناسان نیروی محرّکه برای پرتاب بود و به اتفاق تئودور فُن کارمن، با درجه موقت ژنرالی برای انجام یک ماموریت خارق العاده به آلمان اعزام شد. هدف آنها مصاحبه با مهندسان آلمان نازی از جمله ورنر فُن براون، دانشمند برجستهای بود که در مورد راکت تحقیقات زیادی کرده بود؛ آمریکا میخواست پی ببرد که آلمان دقیقا چه اطلاعاتی دارد.
در پایان دهه ۱۹۵۰ چن شیسن ناگهان شغل عالیاش را از دست داد و زندگی او شروع به از هم پاشیدن کرد.
در چین مائوتسه تونگ، در سال ۱۹۴۹ تاسیس جمهوری خلق چین را اعلام کرد و طولی نکشید که به گفته کریس جسپرسن، در آمریکا از چینیها به عنوان افراد خبیث، نام برده میشد. "زمانی ما در آمریکا شیفته چین بودیم، بعد اتفاقی افتاد و ما شروع کردیم به ناسزا گفتن و تحقیر کردن چین. "
در همین حال مدیر تازه آزمایشگاه نیروی محرکه برای پرتاب، معتقد شده بود که یک جاسوس در آزمایشگاه است و شک و تردید خود در باره چند تن از کارکنان آزمایشگاه را با افبیآی، در میان گذاشت. فریزر مکدونالد میگوید: "من متوجه شدم که همه آنها چینی یا یهودی هستند. "
جنگ سرد آغاز شده بود و دوره مککارتی و تعقیب و اذیت و آزار افراد به ظن کمونیست بودن در آستانه شروع شدن بود. در یک چنین جوّی بود که افبیآی چن شیسن شوسن، فرانک مالینا و سایرین را متهم به کمونیست بودن و تهدیدی برای امنیت ملی کرد.
فرانک مالینا ۱۹۴۶
اتهامات علیه چن شیسن، بر اساس یک سند سال ۱۹۳۸ حزب کمونیست آمریکا بود که نشان میداد او در یک گردهمآیی که افبیآی احتمال میداد جلسه حزب کمونیست پاسادنا بوده، شرکت داشته. اگر چه چن شیسن عضویت در این حزب را تکذیب کرد، بررسیهای تازه حاکی از این است که او همزمان با فرانک مالینا در سال ۱۹۳۸به حزب ملحق شده بود.
ژوی ونگ، استاد تاریخ در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا میگوید هیچ گونه شواهدی مبنی بر جاسوسی چن شیسن برای چین یا این که او در آمریکا یک مامور اطلاعاتی بوده، وجود ندارد.
ولی به هر حال جواز امنیتی چن شیسن از او گرفته شد و او تحت حصر خانگی قرار گرفت. همکاران او در انستیتوی تکنولوژی کالیفرنیا از جمله تئودور فُن کارمن به دولت آمریکا نامهای مبنی بر بیگناهی او نوشتند، ولی تلاشها بینتیجه ماند.
پس از آن که چن شیسن پنج سال را در حصر خانگی گذراند، در سال ۱۹۵۵، آیزنهاور رئیس جمهور وقت آمریکا تصمیم گرفت او را به چین تبعید کند. او همراه همسر و دو فرزندش که در آمریکا متولد شده بودند با کشتی آمریکا را ترک کرد و به خبرنگارانی که انتظارش را میکشیدند گفت هرگز دوباره قدم به خاک آمریکا نخواهد گذاشت. چن شیسن به این قول خود وفادار ماند.
چن شیسن به همراه وکیلش گراند کوپر، ۱۹۵۰
چن شیسن مانند یک قهرمان وارد چین شد، ولی حزب کمونیست چین بلافاصله او را به عضویت نپذیرفت. سابقه او بدون ایراد نبود. همسر او دختر اشرافی یک رهبر ملی گرا بود و تا موقعی که چن شیسن در آمریکا مغضوب واقع نشده بود زندگی خوبی در آن کشور داشت و حتی تقاضای شهروندی آمریکا را کرده بود.
در سال ۱۹۵۸ سرانجام او به عضویت حزب کمونیست پذیرفته شد و همیشه سعی میکرد رابطه خوب خود با حکومت را حفظ کند. او از تصفیههای حزبی و انقلاب فرهنگی در امان ماند و توانست یک حرفه فوق العاده را ادامه دهد.
زمانی که او وارد چین شد علم راکت شناخته شده نبود، ولی ۱۵ سالِ بعد پرتاب اولین ماهواره چینی به فضا تحت سرپرستی او صورت گرفت. در طول دههها چن شیسن یک نسل جدید دانشمندان را آموزش داد و کارهای او پایهای بود که با کمک آن چین توانست شهروندان خود را به ماه بفرستد.
فریزر مکدونالد میگوید جالب اینجاست که برنامه موشکی چین که چن شیسن به انجام آن کمک کرد، منجر به تولید تسلیحاتی شد که متعاقبا علیه خود آمریکا به کار گرفته شد. دَن کیمبال، یک معاون سابق نیروی دریایی آمریکا گفته بود اخراج چن شیسن، از آمریکا احمقانهترین کاری بوده که آمریکا تا کنون انجام دادهاست.
موشکی در موزه چن شیسن در شانگهای
امروز یک بار دیگر تنش بین چین و آمریکا بالا گرفته؛ ولی این بار تنش در باره ایدئولوژی نیست بلکه در باره بازرگانی و نگرانیها از نظر امنیت تکنولوژی وهمچنین به گفته دونالد ترامپ کوتاهی چین در مهار ویروس کروناست.
تیانیو فنگ، میگوید در حالی که بیشتر آمریکاییها از چن شیسن و نقش او در برنامه فضایی آمریکا اطلاعی ندارند، بسیاری از آمریکاییهای چینی تبار و نیز دانشجویان چینی در آمریکا او را میشناسند و دلیل رفتن او از آمریکا را میدانند و وضیعت کنونی را مشابه وضعیت چن شیسن میدانند.
او در اشاره به موقعیت چینی تبارهای آمریکا میگوید: "روابط چین و آمریکا تا آن حد تیره شده است که آنها میدانند ممکن است روزی همان ظن و بدگمانی نسبت به نسل چن شیسن شامل آنها نیز بشود. "
به نظر فریزر مکدونالد، داستان چن شیسن هشداری است درباره آنچه که وقتی شما دانشمندی را اخراج میکنید ممکن است پیش آید. او میگوید تمام پیشرفت علمی آمریکا مرهون کسانی است که از خارج آمدهاند، ولی در این جوّ محافظهکارانه تجلیل این اشخاص مشکلتر میشود.
"این ایده که اولین برنامه فضایی موفقیت آمیز آمریکا را سوسیالیستهای خانگی اعم از یهودی یا چینی، شروع کردند، داستانی نیست که واقعا آمریکا بخواهد در باره خود بشنود. "
زندگی چن شیسن تقریبا یک قرن را در بر میگیرد. در طول این زمان چین از یک مهره بیاهمیت اقتصادی به یک ابرقدرت در زمین و هوا تبدیل شد. چن شیسن بخشی از این پیشرفت بود. ولی داستان او میتوانست یک داستان مهم آمریکایی نیز باشد- این که اعم از این که استعداد در چه جایی باشد، میتواند شکوفا شود.
سال گذشته چین تاریخ ساز شد و ماهواره چینی در سمت پنهان ماه در گودالی موسوم به فّن کارمن، مهندس علم هوانوردی و استاد چن شیسن، فرود آمد. شاید نشانهای از پذیرفتن این حقیقت که ضدیت آمریکا با کمونیسم به فرستادن چین به فضا کمک کرد.
۰