نسخه معتبر مهار آلودگی

مقایسه کلی زیرساختهای حملونقلی تهران و سایر شهرهای بزرگ دنیا نشان میدهد که چرا مصوبات ضدآلودگی هوا در زمانهایی که هوای سمی، شهر را فراگرفته است، به نتیجه مطلوبی نمیرسد. ما امکان اعمال محدودیت تردد خودروها در حد کفایت را نداریم؛ چراکه قطار شهری کافی نداریم که بتوانیم در روزهای آلوده بهجای خودروی شخصی، شهروندان را وادار به استفاده از آن کنیم.
روزانه بیش از ۴میلیون دستگاه خودرو در سطح شهر تهران تردد میکند و آمار موتورسیکلتها نیز در خوشبینانهترین حالت دست کم نصف این تعداد است. در شهری با این حجم از تردد خودروها که یکی از اصلیترین منابع انتشار آلایندهها در هوا محسوب میشود، نمیتوان انتظار داشت که در فصل سرد سال با معضل آلودگی هوا مواجه نباشیم؛ آنهم با توجه به آمار قابل توجه خودروهای فرسوده که گفته میشود در تهران تعداد آنها به ۲میلیون و ۹۰۰هزار خودرو میرسد.
با توجه به احتراق ناکامل برخی از خودروهای فرسوده، حتی استفاده از سوخت با بهترین کیفیت نیز نمیتواند مانع انتشار حجم بالای آلایندهها در هوا از اگزوز این قبیل خودروها شود.
از سوی دیگر در فصلهای سرد، هر سال پدیدهای موسوم به «اینورژن» (وارونگی هوا) نه فقط در تهران، بلکه در بسیاری از شهرهای جهان عامل تشدید آلودگی هوا میشود. به زبان ساده، اینورژن زمانی اتفاق میافتد که یکلایه هوای سرد که از کوهها روانه آسمان شهرها میشود، روی لایههای پایینی جو قرار میگیرد و اجازه نمیدهد گازها و آلایندههای سمی از آسمان شهر خارج شوند.
در تابستان این لایه هوای سرد وجود ندارد، در نتیجه آلایندهها بهراحتی در هوای گرم پراکنده شده و غلظت زیادی در واحد حجم پیدا نمیکنند. اما در زمان سرما این لایه هوای سرد درست مانند دمکنی عمل میکند؛ یعنی همان طور که دمکنی اجازه نمیدهد بخارهای داخل ظرف بهراحتی خارج شود، آلایندهها نیز با سد هوای سرد مواجه میشوند و راهی به بیرون پیدا نمیکنند.
وارونگی هوا پدیدهای مختص تهران نیست و حتی شهری مثل لس آنجلس با وجود مجاورت با اقیانوس و بادهای طوفانی، گاهی طی روزهای پیاپی با اینورژن درگیر میشود.
همین حالا بسیاری از شهرهای بزرگ در حال مطالعه درباره راهکارهای کاهش موثر آلودگی هوا هستند و حتی شهری مثل پاریس، سال هاست ناگزیر به اجرای طرح زوج و فرد از در منازل در زمانهای شدت آلودگی میشود. از طرفی در تهران و بهطور کلی در شهرهای آلوده ایران، تصمیماتی که به صورت اضطراری در روزهای آلوده مصوب و اجرا میشود، اغلب از جنس همان تصمیماتی است که در دنیا اتخاذ میشود.
اقداماتی مثل تعطیلکردن مدارس یا برگزاری غیرحضوری کلاس ها، اجرای طرح زوج و فرد از در منازل و نظایر آن، در این حوزه بدعت محسوب نمیشود و اساسا در وضعیت قرمز غیر از این قبیل تصمیمات فوری، تقریبا راه دیگری وجود ندارد.
اما آنچه موجب شکست این مصوبات و کم اثر بودن آنها در مهار آلودگی میشود یا حتی دست دولت را در اعمال محدودیت تردد خودروها با وجود نقش پررنگ آنها در تشدید آلودگی هوا بهویژه در روزهای سرد و در شرایط پایداری هوا که راهی برای خروج آلایندهها به بیرون از شهر نیست میبندد، فقدان زیرساخت مناسب برای اجرای این تصمیمات است.
در شهرهای بزرگ وقتی اینورژن حاکم میشود، سیاستهای محدودکننده تردد خودروهای آلاینده بهراحتی در دستور کار قرار میگیرد؛ چراکه شبکه پرسرعت قطار شهری در خدمت شهروندان است و به نیاز آنها برای انجام سفرهای ضروری پاسخ میدهد. در شهرهای بزرگ دنیا تمهیداتی برای تردد خودروهای شخصی بهضرورت حتی در روزهای آلوده نیز پیشبینی شده که یکی از آنها «ایجاد شبکه خطوط پرسرنشین» (HOV) است.
به این ترتیب میتوان در صورت ضرورت از خودروی شخصی در حالتی که تعداد سرنشینهای آن تکمیل باشد استفاده کرد؛ اما در خطوط ویژهای که برای این موضوع پیشبینی شده و امتیازی ویژه با هدف دور زدن ترافیک برای خودروسوارانی است که سفر اشتراکی انجام میدهند. در شهرهای بزرگ سرفاصله حرکت اتوبوسها با دقت زیاد تعیین شده است و شهروندان میتوانند برای سفر درون شهری روی این ناوگان حساب ویژه باز کنند و دغدغهای مثل تاخیر در رسیدن به مقصد نداشته باشند.
مقایسه کلی زیرساختهای حملونقلی تهران و سایر شهرهای بزرگ دنیا نشان میدهد که چرا مصوبات ضدآلودگی هوا در زمانهایی که هوای سمی، شهر را فراگرفته است، به نتیجه مطلوبی نمیرسد. ما امکان اعمال محدودیت تردد خودروها در حد کفایت را نداریم؛ چراکه قطار شهری کافی نداریم که بتوانیم در روزهای آلوده بهجای خودروی شخصی، شهروندان را وادار به استفاده از آن کنیم.
ما خطوط پرسرنشین، اتوبوس کافی و شبکه اتوبوسرانی منظم نداریم و این نداشته هاست که موجب میشود در شرایط اضطرار، با علم به اینکه خودروهای شخصی و موتورسیکلتها عامل اصلی تشدید آلودگی هوای پایتخت هستند، نتوانیم تصمیمات فوری و موثری برای کنترل آلودگی اتخاذ کنیم. واضح است که در این شرایط ممانعت از تردد خودروها حتی در بدترین وضعیت ممکن به لحاظ شدت آلودگی هوا نیز ممکن نیست و اگر چنین محدودیتهایی پیشبینی شود، احتمالا افراد شاغل ساعتها دیرتر از همیشه سر کار خود حاضر میشوند.
به هر روی آلودگی هوای امروز تهران نتیجه سالها اصرار بر راه نادرست با اقداماتی مثل از بین بردن فضای سبز شهری، ساختوساز در ارتفاعات بالای ۱۴۰۰ متر، روانه کردن خودروهای بی کیفیت به بازار و... است؛ اما این امر به منزله ناتوانی در مهار آن نیست. در صورتی که نخبگان در مطالبه و سیاستگذاران در وضع سیاستها و اجرای برنامههای علیه آلودگی مصمم باشند، این موضوع نباید به صورت فصلی و تنها در نیمسال دوم (هنگام بروز پدیده اینورژن) مورد توجه قرار گیرد. تنها راه بنیادی مقابله با آلودگی هوا توسعه حملونقل عمومی پاک و در دسترس است.
شهروندان باید مطمئن باشند که میتوانند بدون خودروی شخصی سفری باکیفیت با کمترین اتلاف وقت در ترافیک انجام دهند. لازم است برای تحقق این چشم انداز سرمایه گذاری قابلتوجهی در حوزه توسعه ناوگان و خطوط حملونقل عمومی ترسیم شود. توسعه زیرساختها و به طور خاص توسعه حملونقل عمومی تنها نسخه معتبر ضدآلودگی هواست که هم در بلندمدت آثار آن به شکل بهبود پایدار کیفیت هوا مشهود خواهد شد و هم در روزهایی که تحتتاثیر اینورژن شرایط اضطرار حاکم و هوا برای همه ناسالم است، به پشتوانه آن میتوان سیاستهای کنترل کننده انتشار آلودگی با منشا خودرویی را اجرا کرد.
مادامی که ظرفیت حملونقل عمومی پاسخگوی نیاز شهر نیست، حتی اجرای زوج و فرد از در منازل نیز نمیتواند بر بهبود کیفیت هوا تاثیری داشته باشد؛ چراکه شهروندان به دلیل دسترسی نداشتن به مترو و اتوبوس، راههایی برای دور زدن این ضوابط نیز پیدا میکنند.
منبع: اسماعیل کهرم؛ کارشناس محیطزیست، دنیای اقتصاد