چرا بازیهای پرخطر برای رشد بچهها لازم است؟
مطالعات نشان می دهد که بازیهای ریسکی میتواند به رشد سالم کودک کمک کند؛ اما پذیرفتن این موضوع ممکن است برای والدین یک چالش باشد.
الیتیا جرباین در ساحل آفتابی نزدیک ملبورن استرالیا، با نگرانی نظارهگر تلاش دختران ۱۰ و ۱۳ سالهاش برای بالارفتن از صخرههای شیبدار و خطرناک بود. او بهطور غریزی میخواست به آنها بگوید بس کنند؛ اما درعینحال بهعنوان محقق سلامت عمومی و روانشناسی در دانشگاه دیکین، میداند که این نوع فعالیتها که به آنها «بازیهای پرریسک» میگویند، برای رشد سالم کودکان ضروری هستند. کودکان برای رشد آگاهی فضایی، هماهنگی، تحمل عدم اطمینان و اعتماد، به این فرصتهای پرریسک نیاز دارند.
بااینحال، در بسیاری از کشورها به دلیل ترس والدین و برداشتهای نادرست، بازیهای پرریسک محدود شدهاند. تحقیقات جدید نشان میدهند که کودکان بیشتر از چیزی که بزرگسالان فکر میکنند از تواناییهای خود آگاه هستند. حتی سازمانهای پیشگیری از آسیب نیز فواید اجتماعی، جسمی و روانی این بازیها را تأیید میکنند. پژوهشگران اکنون با ابزارهایی مثل واقعیت مجازی در حال بررسی عمیقتر این موضوع هستند.
هیجان مورد نیاز برای کودکان
در سال ۱۹۹۶، نروژ قانونی برای ایمنی زمینهای بازی تصویب کرد که نصب تجهیزات ایمنی مثل نردهها و گوشههای گرد را الزامی کرد. اما چند سال بعد الن سندستر، روانشناس، متوجه شد این قوانین باعث حذف تجهیزات بازی و کاهش فرصتهای خطرپذیری برای کودکان شده است. تحقیقات او نشان داد نوجوانانی که فرصت تجربه هیجانات مثبت، مانند بالارفتن از جاهای بلند را ندارند، ممکن است به خطرات منفی مثل دزدی از مغازه روی بیاورند.
احتمال ریسک با خطر یکسان نیست
سندستر شروع به مطالعهی بازیهای پرریسک در کودکان سه تا پنج ساله کرد و تعریفی برای این نوع بازی ارائه داد که همچنان مورد استفاده است: بازی هیجانانگیز و همراه با عدم قطعیت که احتمال خطر (ریسک) واقعی یا فرضی از آسیب جسمی یا گمشدن را دربردارد.
احتمال خطر یا ریسک با خطر یکسان نیست. ریسک شامل فعالیتهایی است که کودک میتواند با آنها کنار بیاید، در حالی که خطرناکبودن شامل شرایطی است که کودک آمادگی لازم برای مدیریت آنها را ندارد؛ مثل عبور کودکان کوچک از خیابان شلوغ بدون تمرین. ریسک با افزایش سن تغییر میکند و همیشه شامل مواردی نیست که برای بزرگسالان خطرناک به نظر میرسد. برای کودکی یک ساله که قبلاً هرگز راه نرفته است، برداشتن یک قدم احتمالاً به اندازه کافی ریسکی است.
هدف از تشویق بازیهای پرریسک، تبدیل کودکان محتاط به هیجانطلب نیست، بلکه ایجاد فرصتی برای هر کودک است تا به تدریج و به انتخاب خود، محدودیتهایش را آزمایش کند. به گفتهی سندستر، حتی کودکان محتاط نیز نیاز دارند که این تجربیات را داشته باشند؛ زیرا همهی کودکان تمایل دارند محدودیتهایشان را کشف کنند.
مدیریت ریسک
براساس مطالعات سندستر و دیگران، بازی پرریسک با بیشترشدن انعطافپذیری، اعتماد به نفس، حل مسئله و مهارتهای اجتماعی مانند همکاری، مذاکره و همدلی همراه است. مطالعهای در بلژیک نشان داد کودکانی که فقط دو ساعت در هفته فرصت بازیهای پرریسک داشتند، مهارتهای ارزیابی خطر بهتری نسبت به گروه کنترل پیدا کردند. همچنین، بازیهای پرریسک در فضای باز با کاهش استرس و اضطراب مرتبط است. هلن داد، روانشناس کودک، معتقد است، زمانی که کودکان فرصتی برای تجربهی مکرر چرخهی چالش، برانگیختگی و مقابله دارند، به آنها کمک میشود تا مدیریت اضطراب را یاد بگیرند و درک کنند که استرس فیزیولوژیکی فاجعه نیست و برای همیشه باقی نمیماند.
دکتر داد در یک مطالعه مشاهدهای که در طول اولین ماه قرنطینه کووید-۱۹ در بریتانیا انجام شد، دریافت کودکانی که بیشتر به بازیهای ماجراجویانه میپردازند، نشانههای کمتری از اضطراب و افسردگی دارند و شادتر هستند. این الگوی بازی ریسکی به عنوان عامل محافظتی در برابر مسائل بهداشت روانی برای کودکان خانوادههای کمدرآمد، قویتر از خانوادههای با درآمد بالاتر بود.
ماریانا بروسونی، محقق رشد کودک در دانشگاه بریتیش کلمبیا در ونکوور کانادا، میگوید بهطور کلی، کیفیت تحقیقات در زمینهی بازیهای پرخطر متفاوت است، اما اغلب با دلایل موجه. او میگوید بسیاری از مطالعات، کارآزماییهای تصادفیسازی شده با استاندارد طلایی نیستند، اما این کارآزماییها «گران هستند و گاهیاوقات برای سؤال پژوهشی مناسب نیستند».
دکتر داد میگوید نتایج مطالعات به این معنا نیست که والدین باید به بچهها بگویند بیشتر ریسک کنند؛ زیرا این کار به یادگیری مثبت منجر نمیشود. او میگوید: «بازی همیشه باید توسط کودک و آنچه که کودک میخواهد انجام دهد، هدایت شود. نقش بزرگسالان این است که محیطی مساعد را فراهم کنند و سپس دخالتی نکنند یا حداکثر به آرامی کودک را تشویق کنند. این امر باعث میشود که بازیهای پرریسک برای مطالعهی تجربی سخت باشد. داد میگوید: «از لحظهای که بزرگسالی به کودک میگوید این کار را انجام دهد، دیگر بازی از بین میرود.»
مدافعان بازیهای پرریسک معمولاً شعار میدهند: «کودکان باید به اندازهی لازم ایمن باشند، نه به اندازهی ممکن.» اما والدین چگونه باید این رویکرد را عملی کنند؟ حالات چهره و زبان بدن کودکان میتواند نشانههای خوبی باشد. مطالعهای به رهبری بروسونی، جدولی ارائه کرد که بازیهای پرریسک مثبت را از بازیهای خطرناک تفکیک میکرد. وقتی کودکان در محدودهی بازی پرریسک سازنده هستند و فعالیتهایی فراتر از توانایی خود انجام میدهند، معمولاً حالتی مصمم دارند، بدنشان را کنترل و از روش آزمون و خطا استفاده میکنند. در این موارد، هلن داد توصیه میکند والدین کمی صبر کنند، به جای مداخله فوری تا ۱۰ بشمارند و بگذارند کودک خودش مشکل را حل کند.
کودکان باید به اندازهی لازم ایمن باشند، نه به اندازهی ممکن
تحقیقات نشان میدهد که زمینهای بازی با ویژگیهای طبیعی میتوانند بازیهای پرریسک مثبت را تشویق کنند. بهعنوان مثال، بازی روی سطوح ناصاف مانند سنگها یا شیبهای تند رفتارهای پرریسک سازنده بیشتری نسبت به بازی روی زمینهای صاف ایجاد میکند. این موضوع در مطالعهای در سال ۲۰۲۳ که در فضای بازی موزه تاریخ طبیعی سانتا باربارا انجام شد، تأیید شده است.
آزمایش مجازی ریسک برای کودکان
فرضیهی بروسونی دربارهی بازیهای مخاطرهآمیز این است که آنها میتوانند به تقویت مهارتهای مدیریت ریسک که در موقعیتهای دیگر مانند عبور از خیابان شلوغ کاربردی هستند، کمک کنند. اما آزمایش این موضوع دشوار است؛ زیرا قراردادن کودکان در موقعیتهای واقعی خطرناک از نظر اخلاقی غیرممکن است. بنابراین، بروسونی، سندستر و همکارانشان محیطی مجازی ایجاد کردند تا مهارتهای مدیریت ریسک کودکان را بدون خطر بررسی کنند.
گروه تحقیقاتی ابتدا، کودکان ۷ تا ده ساله را به هدست واقعیت مجازی ردیابی چشم مجهز کردند و حسگرهای حرکتی روی مفاصل آنها قرار دادند. کودکان در سه موقعیت قرار گرفتند: عبور از خیابان، پریدن از سنگ به سنگ برای عبور از رودخانه و بازی در زمین مجازی برای تعادل روی تجهیزات. همچنین، والدین پرسشنامههایی دربارهی تمایل کودکان به بازیهای پرریسک و جستجوی هیجان تکمیل کردند. ساختن فناوری و سناریوهای مجازی برای تحقیق، دو سال طول کشید و تاکنون اطلاعات حدود ۵۰۰ کودک در نروژ و کانادا جمعآوری شده است. دادههای منتشرنشده از شرکتکنندگان نروژی تاکنون نشان میدهد که والدین، ریسکگریزی ندارند و کودکان به خوبی با خطرات مقابله میکنند.
بااینحال، بیشتر تحقیقات دربارهی بازیهای پرریسک در مناطق شهری و حومه انجام شده که با انتقادهایی مواجه شده است. آدری گیلز، انسانشناس فرهنگی از دانشگاه اتاوا، معتقد است که این توصیهها گاهی بدون درنظرگرفتن اینکه کودکان در جوامع روستایی یا بومی در برخی مناطق با خطرات بیشتری روبرو هستند، به همهی جمعیت تعمیم داده میشود. در جوامع روستایی و کشاورزی، آسیبهای کودکان بیشتر شامل تعامل با حیوانات مزرعه میشود.
بااینحال، برخی محققان مطالعاتی را دربارهی بازیهای پرریسک در میان کودکان روستایی و بومی انجام میدهند. یکی از این پروژهها در مراکز مراقبت از کودکان در مناطقی دورافتاده انجام میشود که دسترسی به آنها نیازمند سفر هوایی و رانندگی طولانی است. این تحقیقات با تأکید بر قراردادن کودک در مرکز توجه و حمایت خانواده و جامعه از او انجام میشود. در این جوامع، کودکان از سنین پایین مهارتهایی مانند آتشروشنکردن، ماهیگیری و برفنوردی را در گروههای سنی مختلف یاد میگیرند و از مشاهدهی کودکان بزرگتر تجربه کسب میکنند.
بزرگکردن کودکان سخت است
بروسونی به این فکر میکند که چگونه میتواند از تحقیقهایش بهطور عملی استفاده کند و موانع بازیهای پرریسک را از بین ببرد. او ابزارهای آموزشی آنلاین برای والدین و مربیان طراحی کرده است تا فواید این بازیها را درک کنند؛ اما هدف وی این نیست که تحقیق در مورد بازیهای پرریسک را بهعنوان بار دیگری بر دوش والدین قرار دهد.
موافقان بازیهای پرریسک معتقدند که تغییرات زیادی لازم است، از جمله نحوهی طراحی شهرها، سیاستهای مدارس و طراحی زمینهای بازی. این تغییرات به درک درست از آموزش و اهداف سیستمهای آموزشی نیاز دارند.
نحوهی تطبیق با این تغییرات بسته به کشور و فرهنگ متفاوت است. سندستر میگوید که کشورهای اسکاندیناوی بهطور کلی دیدگاههای بازتری نسبت به ریسک دارند. در ژاپن، فرهنگ فرستادن کودکان به ماموریتهای مستقل وجود دارد و حتی کودکان پیشدبستانی به تنهایی به مدرسه میروند، در حالی که در بریتانیا، والدین کلمهی «پرریسک» را دوست ندارند و محققان برای خوشایند آنها از کلمهی «ماجراجویانه» استفاده میکنند.
کشورها همچنین دارای دیدگاه متفاوتی به مسائل قضایی و بیمه هستند. مثلاً در یک پارک ماجراجویی در ملبورن، با وجود اینکه هیچ شکایتی علیه آنها وجود نداشته است، شرکتهای بیمه چندین بار پوشش خود را قطع کردهاند.
با وجود پیچیدگیهای فرهنگی و تغییرات آهسته، محققان معتقدند که تلاشها برای تغییر نگرشها ارزشمند است. سندستر به یاد میآورد که پسرش در سن ۴ یا ۵ سالگی میخواست از درخت بزرگی را در خانهی کلبه خانوادگی بالا برود، اما از رسیدن به بالای آن میترسید. بعد از ۳ سال تلاش، روزی در بالای درخت ایستاده بود و به خودش افتخار میکرد. سندستر میگوید بسیاری از بزرگسالان از انجام کارهایی که این حس را به آنها میدهد، دست کشیدهاند. شاید حمایت از بازیهای پرریسک بتواند به بزرگسالان یادآوری کند که این احساس هنوز در دسترسشان است.
منبع: خبرآنلاین