داستان ناگفته اولین ماهواره هند؛ چگونه کشوری کمدرآمد به قدرت فضایی نوظهور تبدیل شد؟

پنجاه سال پیش، فضاپیمایی که توسط دانشمندان جوان هندی طراحی و ساخته شد، نشان داد که چگونه کشوری کمدرآمد میتواند به موفقیتهای فضایی دست یابد.
در ساعات ابتدایی ۱۹ آوریل ۱۹۷۵، فضای حاکم بر سایت پرتاب نظامی شوروی در «کاپوستین یار» (پایگاه تأسیسات آزمایشی فضایی واقع در شمال دریای خزر) سرشار از هیجان و انتظار بود. دانشمندان و مهندسان با دقت و سرعت در حال فعالیت بودند و سکوت پیش از پرتاب تنها با صدای خشخش کاغذ، کلیک روی رلهها و تبادل کلمات با لهجههای غلیظ روسی و هندی شکسته میشد.
مهندسان هندی که اکثراً زیر ۳۵ سال سن داشتند، به این منطقه دورافتاده که اکنون جنوب روسیه محسوب میشود، آمده بودند تا نخستین ماهواره کشورشان را که به افتخار ستارهشناس باستانی هندی، «آریابهاتا» نامگذاری شده بود، با استفاده از موشک Kosmos-3M به فضا پرتاب کنند. این ماهوارهی نسبتاً سبک که یک محموله ۳۵۸ کیلوگرمی مملو از ابزارهای علمی بود، درون یک محفظه مخصوص ضدضربه و پوشیده از فنرهای مارپیچ، برفراز نیمی از قاره آسیا پرواز کرده بود.
زمانی که آریابهاتا به پایگاه فضایی کاپوستین یار رسید، اجزای آن شامل پوسته پایینی، عرشه ابزارآلات و پوسته بالایی، دوباره مونتاژ و با دقت مورد بررسی قرار گرفت. دانشمندان شوروی به طور دقیق مقاومت در برابر ضربه، چرخههای حرارتی و ارتعاش ماهواره را آزمایش کردند و در کمال تعجب، این آزمایشها با موفقیت انجام شد.
در آن زمان، «سازمان پژوهشهای فضایی هند» (ایسرو) هنوز یک نهاد جوان و کمتجربه بود. برای حدود ۲۰۰ دانشمند و مهندس در مرکز ماهوارهای ایسرو در بنگلور، این لحظه نخستین تجربه واقعی آنها در زمینه پرواز فضایی مداری بود. اگرچه آنها قبلاً روی موشکهای تحقیقاتی و پروژههای کوچک مشترک کار کرده بودند، هیچکدامشان از نظر مقیاس یا اهمیت قابل مقایسه با آریابهاتا نبود. این ماهواره چندوجهی ساده قرار بود نمایانگر توانمندیهای یک کشور کمدرآمد باشد.

آریابهاتا قرار بود نمایانگر توانمندیهای یک کشور کمدرآمد باشد
زمانی که موشک Kosmos-3M به پرواز درآمد، نه تنها مدارهای الکتریکی، بلکه آرزوهای ملتی را که هنوز ۳۰ سال از آزادی خود از سلطه استعمار فاصله داشت، حمل میکرد. این پرتاب موفقیتآمیز بود و هنگامی که آریابهاتا از میان لایههای هوای سرد و سوزان شوروی گذشت، برنامهای فضایی متولد شد که قرار بود به دلیل تواناییاش در فعالیت با بودجهی بسیار محدود، به الگویی برای دیگر کشورها تبدیل شود.
اکنون پس از گذشت ۵۰ سال، ایسرو خدمات پرتاب خود را به دیگر کشورهای دارای درآمد کم و متوسط ارائه میدهد و آرزوهای فضایی بسیاری از کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین را برآورده میکند. در شرایطی که شرکتهای خصوصی به طور فزایندهای بر صنعت فضایی تسلط یافتهاند، میراث آریابهاتا دیدگاهی غیرتجاری و در خدمت علم را ارائه میدهد.
برنامه فضایی هند نشاندهنده اهمیت سرمایهگذاری عمومی در علم است. فناوریهای مرتبط با فضا در این کشور به توسعه اندامهای مصنوعی فوق سبک، دستگاههای مراقبت بهداشتی و سیستمهای تصفیه آب کمک کرده است. اما شاید تأثیر غیرقابل اندازهگیری آریابهاتا، افزایش اعتماد ملی باشد که الهامبخش نسلی از دانشمندان و مهندسان محسوب میشود. اغراق نیست اگر بگوییم آریابهاتا نهتنها به دور زمین، بلکه به دور آرزوهای هند نیز چرخید.
مدرنیته علمی
آریابهاتا هرگز قرار نبود به عنوان یک پروژه درخشان و برجسته شناخته شود. هدف آن بسیار ساده اما عمیق بود: فراهمکردن تجربه عملی در طراحی، ساخت و بهرهبرداری از یک فضاپیما برای گروهی از دانشمندان جوان هندی. پنلهای خورشیدی آن ساده و ابزارهایش از نظر امکانات محدود بودند و سیستم تثبیت چرخشیاش بسیار ابتدایی به نظر میرسید. اما نکته قابل توجه این بود که تمامی اجزای این فضاپیما، از بردهای تلهمتری گرفته تا عایق حرارتیاش، در خود هند ساخته شده بودند.
تصمیم به استفاده از فناوری با هزینه کم به صورت عمدی اتخاذ شده بود. «یوداپی راماچاندرا رائو»، مدیر پروژه، موفق شد ایسرو را متقاعد کند که توسعه ماهوارههای ارتباطی عملی و سنجش از دور بدون ساخت ماهوارههای آزمایشی ممکن نیست. این مأموریت به عنوان یک کلاس درس مداری عمل کرد که هدف اصلی آن آموزش نسل جدیدی از متخصصان فضایی و اعتبارسنجی سختافزارهای تولید داخلی بود.
نام آریابهاتا به طور خاص و با دقت برای ماهواره انتخاب شده بود. در مراحل اولیه پروژه، این ماهواره به طور داخلی به نام «ماهواره-۱ ایسرو» یا «IS-1» شناخته میشد. ایده تغییر نام این فضاپیما زمانی مطرح شد که «ساتیش داوان»، رئیس وقت سازمان فضایی هند (ISRO)، از خانم «ایندیرا گاندی»، نخستوزیر وقت، نظر خواست؛ زیرا ماهواره به مراحل نهایی خود نزدیک میشد و آماده پرتاب بود. هم ایسرو و هم دولت به دنبال نامی بودند که نماد افتخار ملی و میراث فرهنگی هند باشد.
تمام ابزارها و اجزای ماهواره آریابهاتا در خود هند ساخته شده بودند

گاندی مدرنیته علمی را به عنوان بخشی از تداوم میراث تمدنی هند تلقی میکرد. پس از بررسیهای دقیق، او پیشنهاد داد که نام ماهواره به افتخار ریاضیدان و ستارهشناس هندی قرن پنجم، آریابهاتا انتخاب شود. آریابهاتا بهدلیل دستاوردهای پیشگامانهاش، از جمله نظریه چرخش زمین حول محور خود، محاسبه دقیق عدد پی (π) و پایهگذاری علم جبر، شناخته میشود.
آریابهاتا بار معنایی عمیقی داشت، تاریخ غنی هند در عرصه علم و دانش را به نمایش میگذاشت و دستاوردهای فکری باستانی را با پیشرفتهای تکنولوژیکی مدرن پیوند میزد. از منظر سیاسی، این نام همچنین روایتی متفاوت از رقابت فضایی دوران جنگ سرد بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی ارائه و موضع غیرمتعهد هند را تقویت میکرد. هند در این مسیر در حال پیروی از روندهای جهانی نبود، بلکه در تلاش بود تا قدرت فکری دیرینه خود را بازپس گیرد.
ضربان قلب یک ملت
پروژه اولین ماهواره هند به شدت نمادین و حائز اهمیت بود و به همین دلیل، موفقیت آن برای ملت هند حیاتی به شمار میرفت. هنگامی که آریابهاتا بلافاصله پس از ورود به مدار، شروع به غلتیدن کرد، مهندسان حاضر در ایستگاه زمینی محدوده سریهاریکوتا، نفسهایشان را در سینه حبس کردند.
مشکل ماهواره به یک رله کنترل معیوب نسبت داده شد که نتوانسته بود چرخش ماهواره آریابهاتا را آغاز کند
مشکلی که پیش آمد به یک رلهی کنترل دریچه معیوب نسبت داده شد که نتوانسته بود چرخش ماهواره را آغاز کند؛ امری که برای حفظ ثبات مداری ضروری بود. مهندسان در زمین دست به کار شدند و یک فرمان اصلاحی ارسال کردند. در طول چهار روز پرتنش، آریابهاتا دادههایی درباره منابع اشعه ایکس و الکترونهای یونوسفر جمعآوری کرد.
در روز پنجم مأموریت، مشکل دیگری شناسایی شد. یک خط تغذیه ۹ ولتی که مسئول تأمین انرژی سه آزمایش علمی (اخترشناسی پرتو ایکس، اشعههای گامای خورشیدی و هواشناسی) بود، دچار نقص شده بود. در نتیجه، تصمیم بر این شد که آزمایشها متوقف شوند و آریابهاتا به عنوان یک پلتفرم آزمایشی فناوری عمل کند. این تصمیم اگرچه دشوار بود، اما منطقی به نظر میرسید.
هدف اصلی مأموریت همواره توسعه قابلیتها بوده و آزمایشهای علمی تنها یک مزیت اضافی محسوب میشدند. بنابراین در ۴۵امین گردش مداری ماهواره، سیستم چرخش پشتیبان فعال شد و ماهواره با سرعت ۵۰ دور در دقیقه تثبیت گردید. شادی و هیجان در مرکز کنترل مأموریت طنینانداز شد. بدین ترتیب، هند نه تنها اولین ماهواره خود را به فضا پرتاب کرده بود، بلکه آن را نیز در مدار کنترل میکرد. با اینکه وجود ماهواره از نظر علمی چندان ضروری نبود، به مدت دو سال آینده به طور قابل اعتمادی دادهها را منتقل کرد.
آریابهاتا به عنوان یکی از آخرین نمایشهای خود، سیگنال الکتروکاردیوگرام (ضبطی از ضربان قلب انسان) را از سریهاریکوتا به مرکز ماهوارهای در بنگلور، حدود ۳۶۰ کیلومتر دورتر ارسال کرد. این عمل پیشگامانه نشاندهنده پتانسیل ماهوارهها در پزشکی از راه دور بود که قبل از ظهور چنین سیستمهایی پیشبینی شده بود. همانطور که «یاش پال»، فیزیکدان هندی، سالها بعد از آن یاد کرد، «آن روز ما ضربان قلب هند را در فضا شنیدیم.»
این عمل با بار شاعرانهای که داشت، ضربان قلبی که از دستگاهی به نام یک ستارهشناس از قرن پنجم بازتاب مییافت، عمیقتر از آن چیزی بود که تصور میشد.
میراث و درسها
زمانی که خبر پرتاب آریابهاتا به گوش جهانیان رسید، این رویداد به نقطه عطفی مهم در عرصه دیپلماسی و فناوری برای هند تبدیل شد. تنها دو روز پس از قرارگیری موفقیتآمیز این ماهواره در مدار، دولت هند توافقی با اتحاد جماهیر شوروی برای پرتاب ماهواره دوم امضا کرد. این اقدام نه تنها اعتماد دانشمندان هندی را تقویت کرد، بلکه برنامه فضایی کشور را بر پایهای مستحکم بنا نهاد.

مأموریت آریابهاتا درسهای ارزشمندی برای کشورهای نوظهور فضایی دارد
پنج دهه بعد، ممکن است ردپای فنی آریابهاتا کوچک به نظر برسد، اما تأثیر آن شاید از هر ماهواره هندی دیگری که پس از آن به فضا پرتاب شده، پایدارتر باشد. این پروژه نشان داد که یک کشور با درآمد کم قادر است سختافزار فضایی پیچیدهای را طراحی کند، بسازد، آزمایش کند و به کار بگیرد، بدون اینکه به کمکهای خارجی یا طرحهای وارداتی وابسته باشد. این یک تلاش جسورانه بود که در مواجهه با چالشهای اقتصادی، تردیدهای جهانی و میراث استعماری صورت گرفت.
مأموریت آریابهاتا درسهای ارزشمندی برای کشورهای نوظهور فضایی دارد. این مأموریت ثابت کرد که حتی یک ماهواره ساده نیز میتواند محرکی برای رشد و توسعه یک برنامه فضایی کامل باشد. کلید موفقیت درازمدت، نه در دسترسی به منابع بیپایان، بلکه در ایجاد نهادهایی است که از آزمایش حمایت کنند و سرمایهگذاری در نیروی انسانی را در اولویت قرار دهند. مجموعهای از مأموریتهای کمهیجان که هدفشان تقویت تخصص داخلی است میتواند زمینهساز پروژههای بلندپروازانهتر در آینده باشد.
در زمان طراحی برنامه ماهوارهای هند، هدف اولیه ایجاد ارتباط نزدیک با ناسا بود. اما با پیشرفت پروژه، دولت متوجه شد که همکاری با آکادمی علوم اتحاد جماهیر شوروی میتواند نتایج بهتری به همراه داشته باشد. توانایی هند در مدیریت شراکتهای بینالمللی، در حالی که مالکیت ملی پروژه را در دوران جنگ سرد حفظ کرد، دستاوردی بزرگ به شمار میرود. سایر کشورهایی که در حوزه فضایی فعال هستند میتوانند از توسعه برنامههای دیپلماسی فضایی بهرهمند شوند که به آنها کمک میکند به خدمات پرتاب دسترسی پیدا کنند و به عنوان مشارکتکنندگان مؤثر در جامعه جهانی فضا شناخته شوند.
یک جهان چندقطبی فرصتهای بیشتری برای شراکتهای منعطف بدون نیاز به تعهدات استراتژیک فراهم میآورد. آریابهاتا نمونهای قانعکننده ارائه میدهد که همکاری علمی نیازی به تعیین ایدئولوژیک ندارد و حاکمیت فنی قابل دستیابی است. کشورهایی که در حال توسعه نخستین ماهواره خود هستند میتوانند توافقنامههای همکاری را طوری تنظیم کنند که بر انتقال دانش و توسعه مشترک فناوری تأکید کنند، نه بر ارائه خدمات. این به معنای انتخاب همکارانی است که مایلند در مهارتها و زیرساختهای محلی سرمایهگذاری کنند.
با تجاریتر و رقابتیتر شدن فضا، آریابهاتا یادآور این نکته است که مهمترین مأموریتها لزوماً پرسروصدا نیستند. آریابهاتا نه یک ماهواره «اسپوتنیک» بود و نه یک مأموریت «آپولو». این مأموریت مرزهای ممکن در فضا را جابجا نکرد و هدفش تحت تأثیر قراردادن نبود؛ بلکه بر شکلگیری دیدگاهی بلندمدت درباره ارزش علم در ملتی جوان تمرکز داشت و همین موضوع آن را پایدار کرد.
منبع: زومیت