10 فیلم ابرقهرمانی مستقل که نباید از دست بدهید

شکی نیست که غولهایی چون مارول و دیسی با شخصیتهای نمادین و جهانهای سینمایی عظیمشان، ژانر ابرقهرمانی را به اوج محبوبیت رساندهاند. اما زیر سایهی سنگین بتمنها و اسپایدرمنهای آشنا، گنجینهای غالبا پنهان از فیلمهای ابرقهرمانی مستقل وجود دارد که شایستهی توجه بیشتری هستند؛ آثاری که با جسارت، خلاقیت و نگاهی متفاوت، مفهوم «قهرمان» و «قدرتهای فرابشری» را به چالش میکشند و مورد بازنگری قرار میدهند.
این فیلمهای ابرقهرمانی مستقل شاید بودجههای چند صد میلیون دلاری برای جلوههای ویژهی سرسامآور نداشته باشند، اما دقیقا همین فاصله گرفتن از فرمولهای امتحان پس داده، به آنها فضایی برای تمرکز بر عناصری میدهد که اغلب در هیاهوی بلاکباسترها گم میشوند. شخصیتپردازیهای عمیق، فیلمنامههای هوشمندانه با پیچشهای داستانی غیرمنتظره، دیالوگهایی که از تکهکلامهای تبلیغاتی فراتر میروند و فضاسازیهای منحصربهفرد که شما را در دنیای خود غرق میکنند. آنها به جای اتکا به شهرت برندهای بزرگ، بر قدرت داستانگویی اصیل و نوآوری تکیه دارند. همچنین بیشتر فیلمهای ابرقهرمانی مستقل اقتباسی از کتابهای کمیک نیستند و بنابراین مخاطبان برای فهمیدن داستان نیازی به مطالعهی قبلی ندارند.
اگر آمادهاید تا کمی از کلیشههای مارول و دیسی فاصله بگیرید و نگاهی تازه به پتانسیلهای بیپایان ژانر ابرقهرمانی بیندازید، این لیست برای شماست. در ادامه، ده فیلم ابرقهرمانی مستقل و کمتر شناخته شده را معرفی میکنیم که ثابت میکنند برای خلق یک اثر ابرقهرمانی تاثیرگذار و ماندگار، همیشه به بودجههای نجومی و انفجارهای عظیم نیازی نیست.
10. مدافع (Defendor)
- کارگردان: پیتر استبینگز
- بازیگران اصلی: وودی هرلسون، الیاس کوتیاس، مایکل کلی، ساندرا اوه، کت دنینگز
- سال اکران: 2009
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 74 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.7 از 10
شخصیت اصلی «مدافع»، آرتور پاپیگنتون (با بازی وودی هرلسون)، فردی متوهم اما در عین حال، به طرز عجیبی دوست داشتنی است. او عمیقا باور دارد که یک ابرقهرمان است و به همین دلیل، علیرغم نداشتن هیچگونه توانایی ویژهای، شبها را به تلاش برای مبارزه با جرم و جنایت در شهر میگذراند. بزرگترین رویای او شکست دادن تبهکاری به نام «کاپیتان اینداستری» (Captain Industry) است، اما این ماموریت سختتر از آن چیزیست که او انتظارش را میکشید. اگرچه نیت آرتور خیر است، اما ماجراجوییهای شهری شبانهاش معمولا به افتضاحات بزرگی ختم میشوند.
وقتی مباحث بزرگسالانه با سرخوشی کودکانه ترکیب میشود
آیا به دنبال یک سرگرمی عدالتجویانه و متفاوت هستید که در عین حال هوشمندانه هم باشد؟ فیلم به شدت خندهدار «مدافع» قطعا یک انتخاب ایدهآل است. این فیلم که در نقطهی تلاقی منطق کودکانه و واقعیتهای زندگی بزرگسالان قرار دارد، سرخوشی اغراقآمیز و خاص فیلم «شزم!» (!Shazam)، خشونت گزنده و پرالتهاب «دردویل» (Daredevil) و آن بازیگوشی سرخوشانهی مضحک و مفرح کمدیهای دههی 2000 را همزمان در خود جای داده است. با این حال، «مدافع» صرفا روایتگر یک ماجرای کاریکاتورگونه نیست؛ فیلم با جسارت به موضوعات حساسی چون سلامت روان و کارگری جنسی نیز میپردازد.
به گفتهی نشریهی «تورنتو استار»، واقعگرایی برخی جنبههای فیلم از طریق مشورت با کارگران جنسی واقعی به دست آمده است. هر عنصری در فیلم، از طراحی لباس گرفته تا نورپردازی، با وسواس و دقتی مثال زدنی ساخته شده و اصیل به نظر میرسد. همچنین از بازی تحسینبرانگیز وودی هرلسون نیز نباید به سادگی گذشت که موفق شده قهرمان داستان را تا این حد انسانی و قابللمس به تصویر بکشد.
9. همهی ابرقهرمانان باید بمیرند (All Superheroes Must Die)
- کارگردان: جیسون تراست
- بازیگران اصلی: جیسون تراست، لوکاس تیل، جیمز ریمار، سوفی مرکلی، لی والون
- سال اکران: 2011
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: –
- امتیاز IMDb به فیلم: 3.6 از 10
در فیلم «همهی ابرقهرمانان باید بمیرند»، گروهی از «جهش یافتهها» (mutants) پس از مدتها بیدار میشوند و میفهمند که تمام قدرتهایشان را از دست دادهاند و در شهری غریب و ناآشنا بسر میبرند. اما خوشبختانه، طولی نمیکشد که هم آنها و هم مخاطبان پاسخ سوالاتشان را دریافت میکنند؛ زیرا شخصیتی مرموز معروف به «تمپلار» (Templar) ظاهر میشود و ادعا میکند که مسئول همه چیز است. او که عزیزان آنها را نیز به اسارت گرفته، قصد دارد از قهرمانان به عنوان عروسکهای خیمهشببازی برای اجرای نقشههایش استفاده کند.
مبارزهای جذاب برای بقا
در این فیلم گلوها بریده و اماکن عمومی بمبگذاری میشوند، بنابراین تماشای این فیلم ابرقهرمانی مستقل ساختهی جیسون تراست، تنها به طرفداران فیلمهای ابرقهرمانی با مایههای ترسناک توصیه میشود. با توجه به جلوههای ویژهی بصری متوسط فیلم، مشخص است که تزریق بودجهی بیشتر میتوانست به آن کمک کند، اما فیلم به خاطر لحظات نفسگیر و شخصیت شرورش بسیار تماشاییست؛ شخصیتی که صحنههای حضورش اغلب با لحظات دلخراش و کشتاری فجیع به پایان میرسد.
وحشت در تکتک صحنههای این فیلم مستقل ابرقهرمانی موج میزند و قهرمانان در بیشتر مواقع کاملا درمانده به نظر میرسند، فضایی که یادآور فیلم «انتقامجویان: جنگ ابدیت» (Avengers: Infinity War) است. اجراهای قوی اعضای تیم بازیگری نیز – به ویژه از سوی لوکاس تیل بازیگر نقش هاوک در فیلم «مردان ایکس: کلاس اول» (X-Men: First Class) و جیمز ریمار بازیگر نقش پدرخواندهی دکستر مورگان در سریال «دکستر» (Dexter) – یکی از مهمترین دلایلی است که باید «همهی ابرقهرمانان باید بمیرند» را ببینید و لذت ببرید.
8. سوپر (Super)
- کارگردان: جیمز گان
- بازیگران اصلی: رین ویلسون، الیوت پیج، لیو تایلر، کوین بیکن، ناتان فیلیون، مایکل روکر
- سال اکران: 2010
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 49 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.7 از 10
فیلم ابرقهرمانی مستقل جیمز گان، «سوپر»، داستان یک آشپز «غذاهای سریع» (short-order cook) به نام فرانک داربو (رین ویلسون) که پس از دیدن یک رویا، گمان میکند که خداوند او را برای نجات دنیا انتخاب کرده و فردی برگزیده است. به همین دلیل، با کمک صاحب یک فروشگاه کتابهای کمیک، لباسی برای خود میسازد و خود را «کریمسون بولت» (The Crimson Bolt) مینامد. او همچنین عزم خود را جزم میکند تا معشوقهاش را از چنگ یک قاچاقچی بزرگ مواد مخدر که از او برای رسیدن به اهدافش سواستفاده میکند نجات دهد.
قهرمانی مثل هیچکس
داربو شاید قدرت خاصی نداشته باشد، اما شخصیت بسیار سرگرم کنندهای است. در شروع ماجرا، ایدهی او برای مجازات مجرمان صرفا به کتک زدن آنها با یک آچار لولهگیر خلاصه میشود! او مسلح به همین سلاح عجیب در خیابانهای شهر قدم میزند و هرکس را که به نظرش مجرم میرسد به شدت مضروب میسازد. طرفداران همچنین از اینکه گان از خردهپیرنگهای عاشقانهی کلیشهای و دمدستی ابرقهرمانی اجتناب میکند حسابی استقبال کردند؛ به این خاطر که داربو علیرغم تلاشی جانفرسا برای نجات معشوقهاش، در نهایت او را از دست میدهد. یک پایانبندی خاص که باعث میشود این فیلم ابرقهرمانی مستقل از دیگر آثار مشابه در این ژانر متمایز شود.
7. خاص (Special)
- کارگردان: هال هابرمان، جرمی پادسوا
- بازیگران اصلی: مایکل راپاپورت، جاش پک، رابرت بیکر، پال بلکتورن، الکساندرا هولدن
- سال اکران: 2006
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 63 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.2 از 10
قهرمان داستان ابرقهرمانی مستقل «خاص»، لس فرانکن (با بازی مایکل راپاپورت)، یک طرفدار کتابهای کمیک است که زندگی آرامی به عنوان مامور پارکومتر دارد، اما زمانی که در یک مطالعهی آزمایشی برای داروی ضدافسردگی شرکت میکند، همهچیز در زندگیاش زیرورو میشود. پس از چند روز، او تواناییهای ویژهای پیدا میکند و با درک آنچه در بدنش در حال وقوع است، قدرت درونیاش آشکار میشود. او با انگیزهای که از این تغییر میگیرد، کارش را رها کرده و اودیسهای شخصی و پرشور را برای تغییر دادن دنیا آغاز میکند.
جستجویی پرشور برای رشد فردی
«خاص» که ترکیبی برابر از کمدی- درام، طنز اجتماعی، تریلر روانشناختی و علمی- تخیلی است، تفسیری روشن و زنده از پدیدهی «بیگ فارما» (شرکتهای بزرگ داروسازی) و مقولهی سلامت روان ارائه میدهد. در طول مدت زمان 82 دقیقهای فیلم، راپاپورت به عنوان چسبی که فیلم را منسجم نگه میدارد عمل میکند و مخاطبان را با حالات چهره و حرکات پرجنبوجوش و گاه آشفتهاش به وجد میآورد. در نهایت این فیلم ابرقهرمانی مستقل با بارقهای از امید به پایان میرسد و هم قلب و هم ذهن مخاطب را تغذیه میکند.
6. گریف نامرئی (Griff the Invisible)
- کارگردان: لئون فورد
- بازیگران اصلی: رایان کوانتن، میو درمودی، پاتریک برمل، توبی اشمیت
- سال اکران: 2010
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 80 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6 از 10
داستان «گریف نامرئی» حول محور گریف (با بازی رایان کوانتن) میچرخد؛ مردی از نظر اجتماعی کمرو و ناموفق که اغلب توسط همکارش، تونی، مورد قلدری قرار میگیرد. اما چیزی که هیچکس نمیداند این است که او شبها در نقش یک «ویجلانته» (عدالتجوی خودخوانده) با جنایتکاران مبارزه میکند. گریف تنهاست تا اینکه با ملودی، نامزد برادر درگذشتهاش آشنا شده و عاشق او میشود. به زودی مشخص میشود که این دو وجوه اشتراک زیادی دارند؛ ملودی نیز فردی منزوی است و اغلب در خیالپردازیهایش به قدرتهای فرابشری فکر میکند.
بیشتر درباره احساسات تا قدرتها
«گریف نامرئی» که توسط لئون فورد نوشته و کارگردانی شده، بیشتر یک فیلم ابرقهرمانی «درونی» است؛ فیلمی که چندان بر صحنههای اکشن تمرکز نمیکند و در عوض، بر احوالات و تفکرات درونی آدمهای معمولیای درنگ میکند که با چالشهای مختلف دست و پنجه نرم میکنند. در اینجا، شخصیتها میدانند که به نوعی خاص هستند، اما همچنان با این سوالات کلنجار میروند که چرا اوضاع اینگونه پیش میرود و برای درست کردن همهچیز دقیقا باید چه کار کنند. این فیلم با روند آهسته، شاعرانه و عاشقانهاش جذابیت پیدا میکند و یک فیلم ابرقهرمانی مستقل است که هیچ مشابهی برایش وجود ندارد.
5. استثناییها (The Specials)
- کارگردان: کریگ مازن
- بازیگران اصلی: راب لو، توماس هیدن چرچ، پجت بروستر، جیمی کندی، جودی لن اوکیف، جردن لد، جیمز گان
- سال اکران: 2000
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 47 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 5.9 از 10
«استثناییها» به زندگی ابرقهرمانان همنام فیلم در روز تعطیلشان میپردازد. اما نگذارید نام گروه شما را گول بزند؛ اعضای «استثناییها» چندان هم خاص نیستند. آنها با رتبهای پایین، تنها هفتمین گروه ابرقهرمانی محبوب در جهان محسوب میشوند. اعضای گروه عمدتا باید خودشان را مقصر بدانند، زیرا رویکردی سازگار با شرکتها و تجارت ندارند و به همین دلیل، مانع قراردادهای سودآور فروش «محصولات جانبی» (merchandising) میشوند. در نتیجه، آنها فقط با تبهکاران کمقدرتتر مبارزه میکنند.
فیلمی ساده با چاشنی سرخوشی بیادعا
جیمز گان (نویسندهی فیلم) اعتراف کرده که چندان به این فیلم افتخار نمیکند. البته این با توجه به اینکه او از آن زمان فیلمنامههای بسیار بهتری نوشته کاملا قابل درک است. با این وجود، «استثناییها» همچنان فیلمی متمایز و ارزشمند برای تماشاست. این فیلم فوقالعاده که به سبک سیتکام ساخته شده، انرژی خود را از اجراهای استثنایی و همه جانبهی بازیگران و فضای گیرا و آکنده از شوخیهای سبکسرانه و بامزه میگیرد.
هر کسی که فیلم را ببیند به احتمال زیاد بیشتر شخصیتهای قصه را دوست خواهد داشت، از جمله «مینِت مَن» (با بازی خود گان) که از لباسش متنفر است و اغلب از اینکه مردم او را با یک «مینِتمَن» واقعی (سربازان داوطلب دوران انقلاب آمریکا) اشتباه میگیرند کلافه میشود. فیلم همچنین به خاطر پردهی پایانیاش بسیار شناخته شده است؛ جایی که قهرمانان بالاخره فرصت پیدا میکنند تا قدرتهایشان را حسابی به نمایش بگذارند.
4. انتقامجوی سمی (The Toxic Avenger)
- کارگردان: مایکل هرتز، لوید کافمن
- بازیگران اصلی: میچ کوهن، مارک تورگل، آندری ماراندا، پت رایان جونیور، سارا کندی
- سال اکران: 1984
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 70 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.2 از 10
فیلم «انتقامجوی سمی» اخیرا یک بازسازی سمی داشته، اما نسخهی اصلی فیلم همچنان بهتر و تماشاییتر است. وقایع این فیلم ابرقهرمانی مستقل بر محور ملوین فرد جونکو سوم (با بازی میچ کوهن) استوار است، یک سرایدار 98 پوندی بسیار لاغر در یک باشگاه ورزشی، که دائما توسط مشتریان مورد تمسخر و خنده قرار میگیرد. یک روز او به طور اتفاقی به داخل مخزنی از زبالههای سمی سقوط میکند و پس از بازگشت به خانه متوجه میشود که به یک جهش یافته (میوتنت) و به طرز وحشتناکی بدشکل با قدرتهای فرابشری تبدیل شده است.
فیلمی قوی و سرحال از دههی 1980 میلادی
«انتقامجوی سمی» که در تمام جنبهها قوی ظاهر میشود، تصویری پرکشش، عمیق و از نظر احساسی تکان دهنده از مردیست که در حین مبارزه با بیعدالتیها، تلاش میکند هویت خود را بیابد. به لطف کار فوقالعادهی تیم گریم و چهرهپردازی، چشم برداشتن از شخصیت اصلی غیرممکن است؛ او چه زمانی که بیصدا در حال پاییدن اطراف است و چه زمانی که در حال «فروپاشی کامل عصبی» (meltdown) است، کاملا مسحور کننده و گیراست.
از دیدگاهی دیگر، این فیلم ابرقهرمانی مستقل به موضوعات مهمی چون تمسخر به خاطر وزن (چاقستیزی)، تخریب محیط زیست و سلامت روان میپردازد. مهمتر از همه، این فیلم اعتبار قابلتوجهی در محبوبسازی پیوند میان ژانرهای ابرقهرمانی و ترسناک دارد.
3. موج قدرت: از جنس قهرمانان (Surge of Power: The Stuff of Heroes)
- کارگردان: آنتونیو هنکس، وینسنت جی. روزو
- بازیگران اصلی: وینسنت جی. روزو، جان توماس بلوچی، کارن ریدل، رابرت پیکاردو، لو فریگنو (به همراه حضورهای افتخاری متعدد)
- سال اکران: 2004
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: –
- امتیاز IMDb به فیلم: 5.2 از 10
«موج قدرت: از جنس قهرمانان» داستان یک وکیل عجیب و غریب به نام گوین لوکاس است. او پس از آنکه در یک انفجار آزمایشگاهی گرفتار میشود، پی میبرد که میتواند هستههای انرژی قدرتمندی از خود شلیک کند. او که هیجانزده شده، همه چیز دیگر را در زندگیاش به حاشیه میراند و به ابرقهرمانی معروف به «سارج» (Sarge) تبدیل میشود. او مجهز به ساعدبندهای زرهی و لباسی ضدگلوله، عازم نجات شهروندان از دست کسانی میشود که قصد غارت و نابودی شهر را دارند.
حضورهای افتخاری بامزه و نقلقولهای خندهدار
گوین یک بار به قربانیای که سعی در نجاتش دارد میگوید: «من خیلی ترسیدهام». او شاید قدرتها را داشته باشد، اما فاقد اعتماد به نفس است. با این حال، تمام تلاشش را میکند. از طریق شخصیت گوین، چالشهای روابط عاطفی مربوط به دیگر اقلیتهای جامعه نیز برجسته میشود. او اغلب سعی میکند با دیگران وارد رابطهی عاطفی شود، اما اوضاع هرگز چندان خوب پیش نمیرود. با وجود این، او خوشبین باقی میماند.
فراتر از اینها، حضورهای غافلگیر کنندهی چهرههای مشهوری چون نوئل نیل، فارست جی اکرمن، برنارد فاکس، مارتی کرافت، رز ماری، لیزا لورینگ، بابی ترندی و بوچ پاتریک، این فیلم را به جشنوارهای بامزه از «فرهنگ عامه» (Pop Culture) تبدیل کرده است.
2. استار کید (Star Kid)
- کارگردان: مانی کوتو
- بازیگران اصلی: جوزف مازلو، ریچارد گیلیلند، کورین بوهره، الکس دنیلز
- سال اکران: 1997
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 42 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 5.1 از 10
مزایای دوست شدن با یک موجود فضایی چیست؟ خب، شاید یک لباس زرهی اسکلت خارجی باحال با قدرتهای ویژه به شما بدهند! این دقیقا همان اتفاقی است که برای اسپنسر گریفیث (جوزف مازلو)، دانشآموز کلاس هفتمی فیلم «استار کید» رخ میدهد. او مسلح به این تجهیزات پیشرفته، با قلدرهای مدرسه و خواهر بزرگتر نامهربانش روبرو میشود. علاوه بر این، او در برابر پسرهای دیگری که سعی در جلب توجه دختر مورد علاقهاش، میشل، دارند نیز دست بالا را پیدا میکند.
اجرای درخشان مازلو
شاید مرد آهنی و استارگرل به ترتیب حرفهایی برای گفتن درباره لباس و نام اسپنسر داشته باشند، اما این داستان خاص از بسیاری جهات هویت مستقلی دارد. فیلم که به شکلی جذاب فیلمبرداری و نوشته شده، به اندازهای جالب بود که انتشار یک پیشدرآمد کمیک توسط انتشارات «دارک هورس کامیکس» را توجیه کند.
در فیلم پیچشهای داستانی و رویاروییهای فراوانی وجود دارد و یک تعامل دلگرم کننده در اوج داستان میان اسپنسر و میشل، حسن ختام زیبایی را رقم میزند. «استار کید» فراتر از یک فیلم ابرقهرمانی مستقل صرف است؛ فیلم، لمس بینقصی از «هیجان عاشقانه» (romantic frisson) و همچنین جریانی زیرپوستی و روان از رشد فردی اسپنسر را در خود جای داده است؛ شخصیتی که نمایندهی بچههای مدرسهای دستکم گرفته شده در دنیای واقعی است. تمام اعضای گروه بازیگران میدرخشند، اما این مازلو است که صحنه را در دست دارد و ستاره اصلی فیلم محسوب میشود.
1. سایدکیک (Sidekick)
- کارگردان: بلیک ون دی گراف
- بازیگران اصلی: پری موچی، دیوید اینگرام، مککنزی گری، کریستل فورد
- سال اکران: 2005
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 90 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 5.4 از 10
در فیلم «سایدکیک»، نورمن (پری موچی)، یک تکنسین کامپیوتر و عاشق کتابهای کمیک، پس از آنکه پی میبرد همکارش ویکتور (دیوید اینگرام) دارای قدرتهای «دورجُنبانی» (تلهکینتیک) است، به او پیشنهاد میدهد تا برای تبدیل شدن به یک ابرقهرمان، آموزشاش دهد. طولی نمیکشد که نورمن میفهمد با دستهای خودش یک هیولا خلق کرده است. ویکتور به جای استفاده از قدرتهایش برای کارهای خوب، تصمیم به دزدی پول میگیرد و برای نورمن چارهای جز تلاش برای متوقف کردن او باقی نمیگذارد.
نگاهی نو به روابط ابرقهرمانی
بلیک ون دی گراف کارگردان کمتر شناخته شدهای است، اما در این فیلم به اندازهی غولهای هالیوود قدرتمند ظاهر میشود. داستان پرجزئیات و خوشساخت او دربارهی طمع و خیانت در دنیای شرکتهای آمریکایی، از دل شخصیتهای خوب پرداختهاش، هم موقعیتهای کمیک و هم حس اضطرار و فوریت بیرون میکشد. تماشای اینکه چگونه قهرمانِ داستان به شخصیت منفی، و دستیارش (sidekick) به قهرمان تبدیل میشود، تجربهای بسیار سرگرم کننده است.
منبع: مایکت