تصاویر؛ معرفی بهترین سریالهای درامی که هیچ فصل بدی ندارند
در این مقاله قصد داریم به معرفی بهترین سریالهای درام بپردازیم که در طول تماشایشان با هیچ فصل بدی مواجه نمیشوید. در ادامه همراه ما باشید.
وقتی بحث سریالهای درام به میان میآید، روایت داستانی سرگرمکننده حائز اهمیت است اما چیزی که اهمیت بیشتری دارد، تداوم آن در هر قسمت و هر فصل است. بسیاری از سریالها توانستهاند مخاطب را جذب کنند اما فقط معدودی از آنها هستند که کیفیت و جذابیت خود را تمام مدت حفظ کردهاند؛ سریالهایی که دنیای داستانیشان آنقدر باورپذیر و شخصیتهایشان آنقدر دقیق خلق شدهاند که جدا شدن از آنها تقریباً غیرممکن است. در این مطلب به معرفی بهترین سریالهای درام خواهیم پرداخت که در حفظ کیفیت کاملاً موفق عمل کردهاند؛ آثاری که اوج جذابیتشات به قسمت ابتدایی خلاصه نشده یا در میانه راه سقوط آزاد را تجربه نکردند، بلکه در تمام طول پخش در اوج ماندند و لحظهای مخاطب را به حال خود رها نکردند
Six Feet Under

سریال Six Feet Under همزمان که یک درام خانوادگی محسوب میشود، به موضوع بسیار مهم «مرگ و فناپذیری انسان» میپردازد؛ سریالی که از سوی بسیاری از کارشناسان و مخاطبان یکی از تأثیرگذارترین و ماندگارترین درامهای تاریخ تلویزیون بهشمار میرود. داستان درباره خانواده فیشر است که اداره یک خانه تدفین را در لس آنجلس بر عهده دارند و در خلال کارشان، با جنبههای واقعی مرگ و پیچیدگیهای زندگی روبهرو میشوند. سریال با مرگ ناگهانی پدر خانواده، نیتانیل فیشر سینیور آغاز میشود؛ اتفاقی که باعث میشود پسرش نیت از سیاتل به خانه بازگردد تا همراه با برادرش دیوید و مادر عجیبشان روث کسب و کار خانوادگی را ادامه دهند.
Six Feet Under بواسطه صداقت در پرداخت به موضوعات و جذابیتهای احساسیاش مخاطب را مجذوب میکند. فیلمنامه با دقتی مثالزدنی نوشته شده، شخصیتها چندبُعدی و واقعگرایانهاند و لحن سریال ترکیبی از طنز سیاه و صمیمیت است. علاوه بر این، سریال در تمام فصلهایش تجربهای منسجم را برای مخاطب به ارمغان میآورد. از آغاز تا پایان، Six Feet Under نمونهای بینقص از ثبات در کیفیت است؛ اثری که زندگی و مرگ را به تصویر کشیده و هر فصلش به اندازه فصل قبلی روی مخاطب تاثیر میگذارد.
Succession

سریال Succession داستان جذاب از خانواده روی است؛ میلیاردرهایی که یک امپراتوری رسانهای داشته و گرفتار جنگ قدرت، درگیریهای خانوادگی و عطش برای نشستن روی صندلی مدیریتی هستند. از شامهای خانوادگی پر از تنش گرفته تا خیانتها و نبردهای هیئتمدیره، این سریال همه چیز دارد؛ همین ترکیبِ درام، طنز و رقابت است که تماشایش را تا این حد لذتبخش کرده است.
بواسطه نقش آفرینیهای درخشان بازیگرانش از جمله جرمی استرانگ، کییرن کالکین، سارا اسنوک و برایان کاکس، سریال Succession به یکی از قدرتمندترین سریالهای تلویزیونی سالهای اخیر تبدیل شده است. Succession دنیای سرد و پرزرقوبرق ثروتمندان را به شکلی هوشمندانه به تصویر میکشد و هرگز اجازه نمیدهد مخاطب احساس تکرار کند. در واقع، این سریال بهخاطر تمرکز عالی روی شخصیتپردازی و روایت بدون توقفش شناخته میشود. هیچ فصل ضعیف یا قسمت اضافیای نداشته و فقط بازیهای قدرت، تنشهای خانوادگی و طنز طعنهآمیز است که تا آخرین لحظه جذاب باقی میماند.
Justified

سریال Justified حول محور یک کلانتر آمریکایی به نام رایلن گیونز میچرخد؛ شخصیتی که تیموتی اولیفانت با مهارت تمام نقش او را جلوی دوربین ایفا کرده است. رایلن، یک کابوی مدرن است که واکنشهای سریعی داشته، زبان تیزی داشته و باهوش است. این سریال ترکیبی جذاب از وسترنهای کلاسیک و درامهای جنایی مدرن محسوب شده و همزمان فرهنگ جنوب آمریکا و پیچیدگیهای اخلاقی مردمش را به تصویر میکشد. در ضمن، نگاه سنتی رایان به عدات و تلاشش برای اجرای شخصی آن، داستان را به شکلی تماشایی پیش میبرد و باعث میشود تا پایان جذاب بماند.
سریال Justified بدون هیچ گونه شک و تردید کیفیت خود را در تمام شش فصلش حفظ کرده است. دلیلش هم چند عامل کلیدی است: نخست، فیلمنامه منسجم آن که داستانهای جنایی را با دیالوگهای تند و جذاب ترکیب کرده است؛ دوم، شخصیتهایی کاملاً پرداخته و چندلایه به خصوص رایلن گیونز که ترکیبی از جذابیت و بیرحمی است؛ سوم، روایت پرکشش و پویایی بوده که همیشه چیز تازهای برای ارائه دارد. عاملی که باعث میشود سریال Justified هرگز از نفس نیفتد، تعادل کامل میان درام شخصیتمحور و اکشن پرآدرنالین در تمام قسمتهاست. همچنین سریال در کنار شناساندن فرهنگ جنوب آمریکا، بهزیبایی سراغ مفاهیمی مثل وفاداری، عدالت و بقا میرود.
Mad Men

سریال Mad Men با دقتی تحسینبرانگیز مخاطب را به دهه ۶۰ میلادی میبرد. اتفاقات در قلب خیابان مدیسون رخ میدهد که محل اصلی فعالان حوزه تبلیغات به شمار رفته و میرود. تمرکز اصلی داستان، یک مدیر مرموز به نام دن دریپر است که جان هَم با کاریزمای خاصی نقش او را ایفا میکند. در ضمن، سریال نگاهی به تحولات فرهنگی و تغییر هنجارهای اجتماعی دهه ۶۰ میلادی داشته و همزمان به مفاهیم مهمی مثل جاهطلبی، هویت و بهای موفقیت میپردازد.
دلیلی که سریال Mad Men را به یکی از معدود آثار تلویزیونی تبدیل کرده و باعث شده هیچ فصلی از آن ضعیف نیست، تواناییاش در احیا است. به بیان سادهتر، هر باری که یک نقطه ضعف در آستانه آشکار شدن باشد، سریال سریعاً آن را برطرف کرده و هرگز درجا نمیزند. همچنین هر قسمت مثل یک فیلم کوتاه سینمایی بوده و دیالوگهای هوشمندانه و روایتهای عمیق و جذابی را در خود جای داده است. از سوی دیگر، هر شخصیت در سریال Mad Men سرگذشتی معنادار و انسانی دارد که باعث میشود این سریال با تمرکز روی شخصیتپردازی، به اثری ماندگار و محبوب تبدیل شود. سریال Mad Men در هیچ فصلی حتی به حد متوسط افت نکرده و همیشه تازه، غیرقابلپیشبینی و احساسی باقی میماند.
The Wire

سریال جنایی The Wire در شهر بالتیمور جریان دارد و در هر فصل یکی از جنبههای اصلی این شهر را بررسی میکند؛ از تجارت مواد مخدر و پلیس گرفته تا بنادر، سیاست شهری و رسانهها. داستان با حضور گروهی از بازیگران توانمند روایت میشود که هم در نقش نیروهای قانون و هم در قالب اعضای سازمانهای جنایی شهر ظاهر شده و به معنای واقعی کلمه جلوی دوربین میدرخشند.
چیزی که سریال The Wire را به یکی از ماندگارترین و منسجمترین سریالهای تمام دوران تبدیل کرده، فقط حضور بازیگرانی مثل ادریس البا و دومینیک وست نیست، بلکه تعهدش به واقعگرایی است. این سریال صرفاً داستان جرم و جنایت را روایت نمیکند، بلکه روح یک شهر را زیر ذرهبین برده و همه چیز را بررسی میکند؛ شهری که در آن همه چیز به هم گره خوردهاند و قهرمان و ضدقهرمان چندان از هم قابلتشخیص نیستند. در ضمن، نویسندگی هوشمندانه و چندلایه سریال باعث میشود مخاطب تا پایان درگیر و مشتاق بماند.
در نهایت، The Wire تعریف تازهای از پتانسیل سریالهای تلویزیونی ارائه میدهد: یک کلاس درس در حفظ ثبات کیفی و جذابیت روایی در هر فصل. این اتفاق در حالی رخ میدهد که تمرکز اصلی سریال در فصلهای مختلف تغییر کرده و با این حال، موفق میشود مخاطب را همراه خود کرده و تا انتها نگه دارد.
The Sopranos

سریال The Sopranos در طول شش فصل روی زندگی یک رئیس مافیا تمرکز داشته و از طریق او، پیچدگیهای ذهن انسانها را مورد کندوکاش قرار میدهد. این سریال هیچ وقت به کلیشهها رضایت نمیدهد و با جسارت، مفاهیمی مثل قدرت، خانواده و وفاداری را بررسی میکند. در مرکز ماجرا تونی سوپرانو با نقشآفرینی فراموشنشدنی جیمز گاندولفینی قرار دارد که گانگستری اهل نیوجرسی بوده و تلاش دارد امپراتوری جناییاش را حفظ کند و همزمان از پس مشکلات خانوادگی و روانیاش برآید. داستان از جایی آغاز میشود که تونی دچار حملات عصبی شده و برای درمان به یک روانپزشک مراجعه میکند.
سریال The Sopranos نه تنها روی سلامت روان انسانها تمرکز دارد، بلکه تنشها و درامهای دنیای مافیا را به تصویر کشیده و همین ویژگی، ترکیبی منحصربهفرد از خشونت، طنز و واقعگرایی را به همراه داشته است. هر فصل، پرجزئیات و هوشمندانه بوده و لحنش میان یک تریلر مافیایی و یک درام خانوادگی احساسی و گاهی خندهدار در حال تغییر است. همین تعادلِ فوقالعاده باعث شده این سریال هم جذاب و پرهیجان و هم عمیقاً انسانی و قابلدرک باشد. بیدلیل نیست که سریال The Sopranos به یکی از تأثیرگذارترین آثار تاریخ تلویزیون تبدیل شد؛ سریالی که نشان داد یک داستان گانگستری هم میتواند احساسی و فلسفی باشد. از اولین حمله عصبی تا پایان مبهم و بحثبرانگیزش، این سریال همچنان یکی از بهترین تجربههای تلویزیونی تمام دوران است.
Breaking Bad

سریال Breaking Bad که درخشانترین و بهیادماندنیترین نقشآفرینی برایان کرانستون را در خود دارد، داستان دبیر شیمیای را روایت میکند که پس از تشخیص سرطان ریه مسیر زندگیاش بهکلی تغییر میکند. والتر وایت که مردی آرام و معمولی است، برای تأمین آینده خانوادهاش تصمیم میگیرد به همراه شاگرد سابقش یعنی جسی پینکمن به تولید و فروش متآمفتامین بپردازد. چیزی که در ادامه میبینیم، تحول تدریجی و هولناک والتر از یک معلم سادهدل به یکی از بیرحمترین قاچاقچیان مواد مخدر است.
سریال Breaking Bad به لطف فیلمنامهای بینقص، شخصیتپردازیهای استادانه و ریتمی دقیق، یکی از تأثیرگذارترین سریالهای تاریخ تلویزیون شده است. هر فصل ارتباط تنگاتنگی با فصل پیشین دارد، بدون اینکه از انسجام یا جذابیت فصل جدید کم شود. در کنار نقشآفرینی خیرهکننده برایان کرانستون، بزرگترین نقطه قوت سریال پرداخت عمیق به ابهام اخلاقی، پیامدهای تصمیمات و تحول شخصیت انسان است؛ عناصری که این اثر را از یک درام جنایی ساده فراتر میبرند و به اثری با محوریت بررسی ماهیت انسان تبدیل میکنند.
در کنار آن، سریال Better Call Saul هم ارزش تماشا دارد. اثر مزبور، پیش درآمد Breaking Bad بوده و همان کیفیت داستانگویی، شخصیتپردازی دقیق و انسجام بینقص را با خود به همراه دارد. حتی برخی اعتقاد دارند سریال پیش درآمد از لحاظ کیفیتی بالاتر از سریال اصلی است!
منبع: مجله بازار