تصاویر؛ 10 فیلم زندانمحور قدر نادیده که به خوبی رستگاری در شاوشنک هستند
این فیلمها بهترین (و بدترین) جنبههای حبس را در عالیترین شکل ممکن به تصویر میکشند؛ رنج، امید و تلاش برای سازگاری. اینجا با رئیسهای زندان بدجنس، نگهبانهای خشن، همبندیهای قلدر و رفاقتهای ناگهانی روبرو خواهید شد و مهمتر از همه، بار دیگر به شما یادآوری میشود که زندان یک تفرجگاه نیست؛ پس همیشه عاقلانهتر این است که تابع قانون باشید.
«من مامانم رو میخوام… جای من اینجا نیست!» این نقلقول از فیلم رستگاری در شاوشنک (The Shawshank Redemption)، یکی از دردآورترین چیزهاییست که تاکنون در یک فیلم گفته شده است. همچنین یکی از دلایل متعددی است که باعث میشود هرگز این اقتباس جاودان از رمان کوتاه «ریتا هیورث و رستگاری در شاوشنک» (Rita Hayworth and Shawshank Redemption) استیون کینگ را فراموش نکنیم. فیلمی که به عنوان یکی از بزرگترین آثار زندانمحور تاریخ سینما شناخته میشود و در کنار نامزدی اسکار – در هفت رشته از جمله بهترین فیلم و بهترین بازیگر نقش اول مرد – ، از بازیهای درخشان تیم رابینز و مورگان فریمن و فیلمنامهای پرپیچ و خم و سرشار از غافلگیری بهره میبرد. شاهکاری از دههی نود که ارزش بارها و بارها دیده شدن دارد.
با این حال، اگر به دنبال آثاری هستید که کیفیتشان دستکمی از «رستگاری در شاوشنک» ندارد و تنها به اندازهی آن معروف نشدهاند، گزینههای فوقالعادهای پیش روی شماست. این فیلمها بهترین (و بدترین) جنبههای حبس را در عالیترین شکل ممکن به تصویر میکشند؛ رنج، امید و تلاش برای سازگاری. اینجا با رئیسهای زندان بدجنس، نگهبانهای خشن، همبندیهای قلدر و رفاقتهای ناگهانی روبرو خواهید شد و مهمتر از همه، بار دیگر به شما یادآوری میشود که زندان یک تفرجگاه نیست؛ پس همیشه عاقلانهتر این است که تابع قانون باشید.
در ادامه، 10 فیلم زندانمحور درجه یک اما کمتر دیده شده را معرفی میکنیم که اگر عاشق «رستگاری در شاوشنک» هستید، بلافاصله باید به سراغ تماشای آنها بروید.
10. مغلوب قانون (Down by Law)
یک فیلم زندانمحور ساه و سفید به سبک جیم جارموش

- کارگردان: جیم جارموش
- بازیگران: تام ویتس (زک)، جان لوری (جک)، روبرتو بنینی (روبرتو)، نیکولتا براسکی (نیکولتا)، الن بارکین (لورت)
- تاریخ اکران: 1986
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
بر حسب تصادف، سه مرد که به خاطر جنایاتی که مرتکب نشدهاند به زندانی در نیواورلئان فرستاده شدهاند، سر از یک سلول مشترک درمیآورند. زک، یک دیجی بیخیال؛ جک، یک دلال محبت و روبرتو (روبرتو بنینی)، یک توریست ایتالیایی. آنها زیر سایهی سرنوشت مشترکشان، تصمیم میگیرند تا به جای ماندن در حبس و تحمل سختی، به سوی سرزمین آزادی بگریزند. همه چیز محیا میشود و آنها پس از خروج موفق از قفس، در خانهی زنی مهربان پناه میگیرند. زنی که روبرتو به خاطر محبتهایش به تدریج دلباختهی او میشود. آیا این عشق تازه رسیده، آنها را در «مغلوب قانون» از مسیرشان منحرف خواهد کرد؟
به دست گرفتن سرنوشت خویش
این فیلم تلخ و شاعرانه، جنبههای کمتر شناخته شدهای از فرآیند فرار را با جزئیات روانشناختی عمیق و دردناکی به تصویر میکشد. جیم جارموش، کارگردان اثر، با هدایت دقیق خود، بازیهای فراموش نشدنیای از گروه بازیگرانش میگیرد و داستانی الهامبخش از استیصال، امید، رفاقت، عشق و ناکارآمدیهای سیستم قضایی را روایت میکند. تماشاگران در کنار تماشای این روایت از حرکات دوربین آرام و حساب شدهی فیلم که با هوشمندی معماری نیواورلئان و مردابهای لوئیزیانا (جایی که زندانیان به آن میگریزند) را به ثبت میرساند هم حسابی لذت خواهند برد. نکتهای جذابتر در بارهی «مغلوب قانون» اینکه روبرتو بنینی و نیکولِتا براسکی – که شخصیتهایشان در فیلم عاشق یکدیگر میشوند – بعدها در دنیای واقعی نیز دلباختهی یکدیگر میشوند و باهم ازدواج میکنند.
9. ستارهدار (Starred Up)
یک مطالعهی بیرحمانه از خشونت و هویت در پشت میلهها

- کارگردان: دیوید مکنزی
- بازیگران: جک اوکانل (اریک لاو)، بن مندلسون (نویل لاو)، روپرت فرند (اولیور)، سم رید (بِنِت)، پیتر فردیناندو (دنیس)
- تاریخ اکران: 2013
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
فیلمنامهی این فیلم زندانمحور فوقالعاده بر اساس تجربیات واقعی نویسنده، جاناتان اَسِر، در مقام یک درمانگر داوطلب در زندان «اچام واندزوُرث» (HM Prison Wandsworth) نوشته شده است و داستان اریک لاو 19 ساله (با بازی فوقالعادهی جک اوکانل) را روایت میکند. نوجوانی خطرناک و پرخاشگر که به دلیل خشونت کنترلناپذیرش اصطلاحا «ستارهدار» (اصطلاحی برای انتقال زودهنگام یک زندانی از کانون اصلاح و تربیت به یک زندان فوقامنیتی بزرگسالان) میشود. تغییر روند دوران حبس اریک و ورودش به زندانی با امنیت بالا، در حالی رخ میدهد که پدرش، نِویل، سالهاست در همان محل دوران حبساش را میگذراند؛ دو نسل از یک خانواده که سالهاست همدیگر را فراموش کردهاند، حالا در فضایی بسته و خشن روبهروی یکدیگر قرار میگیرند و دیری نمیپاید که این پدر و پسر دردسرساز با هم شاخبهشاخ میشوند.
دو حیوان درنده در یک قفس
«ستارهدار» صرفا داستان تقابل پدر و پسر نیست. فیلم مجموعهای متنوع از زندانیان را نمایش میدهد: از کسانی که سعی دارند تا به هر شکل ممکن دل رئیس زندان را به دست آورند تا کسانی که احساس میکنند باید در برابر تمام تحقیرها و قلدریهای بیاساس قد علم کنند. همچنین، مطمئن باشید که در تمام طول فیلم چهرهای جدی و عبوس خواهید داشت زیرا «ستارهدار» از ابتدا تا انتها شما در فضایی خشن، بدون شوخی و سرشار از فشار عصبی رها میکند. در قیاس با دیگر فیلمهای زندانمحور شناخته شده، «ستارهدار» اثری خشک، پرجزئیات و خودآگاه است؛ نمونهای کلاسیک از قصهگویی آکادمیک با لحنی تاریک. در اینجا خبری از شوخیهای هوشمندانه یا حتی ذرهای شوخطبعی نیست، فقط فشار، مشاجره و تنش.
8. تبهکار (Felon)
قانون شمشیری دو لبه است که هر دو ور آن بسیار تیز است

- کارگردان: ریک رومن واف
- بازیگران: استیون دورف (وید پورتر)، ول کیلمر (جان اسمیت)، هارولد پرینو (جکسون)، سم شپارد (گوردون)، جانی لوئیس (ویلیام جکسون)
- تاریخ اکران: 2008
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
هیچکس نمیتواند به وید پورتر، مرد خانوادهدوستی که برای دفاع از خود ناچار به کشتن یک مزاحم میشود، خرده بگیرد؛ با این حال، عدالت کور است و او به اتهام قتل غیرعمد دستبند میخورد و روانهی جهنم زندان میشود. در زندان وید تلاش میکند تا با سیستم بیرحم و وحشیانهی مبارزه برای بقا که توسط نگهبانان فاسد و یک گروه جنایتکار طراحی شده کنار بیاید. در این شرایط تنها شانس او برای زنده ماندن، یک زندانی کهنهکار و فیلسوف به نام جان اسمیت (با نقشآفرینی ماندگار ول کیلمر) است که تبدیل به راهنما و مربی وید پورتر در این میدان نبرد محبوس میشود.
پیدا کردن تکیهگاه در جایی بعید
«تبهکار» یا «جنایتکار» که تا حدی بر اساس وقایع تکان دهندهی دههی 1990 زندان بدنام ایالت کالیفرنیا، کورکوران ساخته شده، برای به نمایش گذاشتن نهایت اصالت و خشونت تلاش میکند و تا آنجا پیش میرود که یک قاتل زنجیرهای واقعی – کلیفتون بلومفیلد – محکوم به اعدام را به عنوان سیاهیلشکر، به تصویر میکشد. این اثر فراتر از بازیگران با استعداد و خوشچهره، از نماهای کرین برجسته (crane camera- یعنی دوربینی که روی بازوی بلند و متحرک قرار میگیرد و میتواند در ارتفاع بالا حرکت کند، روی صحنه شناور شود، از بالا به پایین بیاید یا روی جمعیت و فضاها پرواز کند)، سکانسهای موسیقایی دلنشین و دیالوگهای فلسفی جذاب بهره میبرد که آن را به یک درام زندانمحور نفسگیر و پرکشش تبدیل کردهاند. اگر به «داستانهای مربی و شاگرد» (Mentor-Mentee Tales) علاقه دارید، این فیلم دقیقا همان چیزیست که باید تماشا کنید.
7. آ.جی. (O.G.)
زندان از نگاه یک کهنه زندانیِ در آستانهی آزادی

- کارگردان: مادلین ساکلر
- بازیگران اصلی: جفری رایت (لوئیس)، تئوتوس کارتر (بیچر)، ویلیام فیچنر (دنوِرز)، بوید هولبروک (استوکس)، جولیان الایجا مارتینز (رِجی)
- تاریخ اکران: ۲۰۱۸
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۸ از ۱۰
فیلم «آ.جی.» داستان لوئیس (با بازی درخشان و کنترل شدهی جفری رایت) را روایت میکند؛ یک زندانی باتجربه و قدیمی که پس از تحمل 24 سال حبس به جرم قتل، در آستانهی آزادی و بازگشت به زندگی عادی قرار دارد. در روزهای حساس منتهی به رهایی اما، آشنایی با زندانی جوان و سرکشی به نام بیچر، آرامش شکنندهی او را به خطر میاندازد. رفتارهای بیقید و بند بیچر، آینهای از جوانیِ بر باد رفتهی خود لوئیس است و همین موضوع، او را در دوراهی دشواری میان حفظ آرامش خود یا ایفای نقش مربی برای نجات این جوان قرار میدهد. سوال کلیدی فیلم این است: آیا روش دلسوزانهی لوئیس میتواند زندگی جوانی سرکش را از تکرار همان چرخه خشونت و حبس 24 ساله نجات دهد، یا سرنوشت او اجتنابناپذیر است؟
قلمروی زندان از چشم باتجربه و جوان
اگرچه اجرای عمیق و چند لایهی رایت ستودنی است، اما ستارهی واقعی این فیلم زندانمحور درگیر کننده در پشت دوربین قرار دارد. مادلین ساکلر در اولین تجربهی فیلم بلند داستانی خود، با جسارتی مثال زدنی دوربین را به زوایای پنهان و خفقانآور زندان میبرد و ملالِ فرسایندهی سلولها، نورهای لرزان و پوچی سنگین راهروها را با جزئیاتی دقیق به تصویر میکشد. نکتهای که «آ.جی.» را از تمام آثار مشابه متمایز میکند، سطح رئالیسم و واقعگرایی بینظیر آن است؛ این فیلم به طور کامل در زندان اصلاحی پندلتون در ایالت ایندیانا فیلمبرداری شده است که این ویژگی اتمسفری کاملا مستندگونه به درام میبخشد (همچنین حضور ویلیام فیکنر، بازیگر محبوب سریال «فرار از زندان»، در نقشی کلیدی از دیگر نکات جذاب فیلم است).
6. فراری (The Escapist)
وقتی تنها راه نجات، عبور از غیرممکنهاست

- کارگردان: روپرت وایت
- بازیگران اصلی: برایان کاکس (فرانک پری)، جوزف فاینز (لنی دریک)، دیمین لوئیس (ریزّا)، دومینیک کوپر (لِیسی)، شیمس (برندان)
- تاریخ اکران: ۲۰۰۸
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
فرانک پری یک زندانی محکوم به حبس ابد است که سالهاست با این واقعیت تلخ که دیگر هرگز دوباره رنگ آزادی را نخواهد دید کنار آمده. او با قوانین نانوشتهی زندان خو گرفته و مدت زمانی طولانیست که در سایهها زندگی میکند، تا اینکه دریافت یک نامه پس از 14 سال حبس، همه چیز را دگرگون میکند: دخترش در اثر مصرف بیش از حد مواد مخدر اوردوز کرده و در آستانهی مرگ است. پس از این خبر تکان دهنده، پری با کمک چند زندانی دیگر نقشهی فراری جسورانه میچیند، اما نه برای چشیدن طعم آزادی، بلکه برای یک وداع آخر و شاید جبران گذشته.
خانواده همیشه اولویت است
«فراری» یک تریلر زندانمحور معمولی نیست؛ فیلمیست که با مهندسی دقیق تنش و بهرهگیری از بازیگران توانمندی چون دیمین لوئیس و دومینیک کوپر، اتمسفری خفقانآور میسازد. اما در نهایت، این برایان کاکس است که بار اصلی درام را به دوش میکشد و مخاطب را وادار میکند تا برای موفقیت او دعا کند. تماشاگر، بیوقفه همراه او میشود و امید دارد که پری نه فقط بگریزد، بلکه بتواند دخترش را نیز به زندگی بازگرداند. اما داستان زمانی پیچیدهتر میشود که برادر یکی از قدرتمندترین زندانیان متوجه نقشهی فرار میشود و همه چیز را به لبهی پرتگاه میبرد. اگر به دنبال یک فیلم زندانمحور پرشتاب و لبریز از گفتوگوهای سنجیده و نفسگیر هستید، این فیلم گزینهای ایدهآل است. (نکته جالب برای طرفداران ورزشهای رزمی: ستارگان WWE و UFC، شیمس و کانر مکگریگور نیز در نقشهایی کوتاه در پسزمینهی این زندان مخوف دیده میشوند).
5. ارواح… مردگان مدنی (Ghosts… of the Civil Dead)
کابوسی دیستوپیایی در دل بیابانهای استرالیا

- کارگردان: جان هیلکات
- بازیگران اصلی: دیوید فیلد (ونزِل)، کریس هیوود (لیلی)، مایک بیشاپ (دیوید یِیل)، نیک کیو (مینارد)، فردو نونو (میکی)
- تاریخ اکران: ۱۹۸۸
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۱۰۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۸ از ۱۰
داستان «ارواح… مردگان مدنی» ما را به زندان فوقامنیتی «سنترال اینداستریال» میبرد؛ مجموعهای فوقامنیتی و خصوصی که در انزوای مطلق و جهنمی بیابانهای استرالیا بنا شده است. در اینجا، خشونت تنها یک اتفاق روزمره نیست، بلکه بخشی از یک مهندسی دقیق است. در حالی که نگهبانان و زندانیان در چرخهای بیپایان از شورش و سرکوب یکدیگر را میدرند، توطئهای هولناک آشکار میشود: این هرج و مرج تصادفی نیست. نیروهای بالادستی و پیمانکاران خصوصی، عمدا میان نگهبانان و زندانیان شکاف انداختهاند تا با اثبات خطرناک بودن وضعیت فعلی، ساخت زندانی بزرگتر و پرسودتر را توجیه کنند. اینجا زندان فقط محل حبس نیست؛ میدان آزمایش قدرت و سرمایه است.
همه چیز برای چند دلار بیشتر
این فیلم زندانمحور که نامزد دریافت ۹ جایزه از انستیتوی فیلم استرالیا شده، اثری کالت و تکان دهنده است که تا حد زیادی از نوشتههای جنایتکار واقعی، جک هنری ابوت، الهام گرفته است. «ارواح… مردگان مدنی» ترکیبی عجیب و مسحور کننده از خشونت عریان و دیالوگهای عمیق دربارهی فساد دولتی و خطرات خصوصیسازی زندانهاست و تجربهای پرشتاب، خشن و سرشار از آدرنالین ارائه میکند. فیلم عامدانه از رئالیسم محض فاصله میگیرد تا فضایی کابوسوار و نمادین بسازد. عنوان فیلم نیز کنایهای هوشمندانه به اصطلاح حقوقی رومی «Civiliter Mortuus» است؛ وضعیتی که در آن مجرم با از دست دادن تمام حقوق شهروندیاش، عملا یک «مردهی متحرک» در نظر گرفته میشود.
4. سرکرده (Shot Caller)
حکم ابدیت در بازی بقای یک دلال بورس

- کارگردان: ریک رومن واف
- بازیگران اصلی: نیکولای کاستر-والدو (جیکوب مانی هارلون)، جان برنتال (شاتگان)، عمری هاردویک (کوچر)، لیک بل (کیت هارلون)، جفری داناوان (باتِلز)
- تاریخ اکران: ۲۰۱۷
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
شخصیت اصلی فیلم زندانمحور «سرکرده»، جیکوب هارلن، زندگی آرام و موفقی به عنوان یک کارگزار بورس دارد تا اینکه یک دییوآی (DUI- مخفف عبارت Driving Under the Influence؛ یعنی رانندگی تحت تاثیر الکل یا مواد مخدر که در قوانین بسیاری از کشورها جرم سنگینی دارد و میتواند منجر به جریمه و زندانهای طولانی مدت شود) مرگبار همه چیز را فرو میریزد و او را راهی زندان میکند. برای زنده ماندن پشت میلهها، جیکوب ناچار به پیوستن به یک باند خشن نژادپرست میشود، تصمیمی که رفته رفته او را از یک مرد معمولی آرام، به گانگستری سخت جان و تعیین کننده بدل میکند. اما تراژدی واقعی زمانی آغاز میشود که پس از آزادی، او دیگر قادر به رها کردن گذشتهاش در زندان نیست و در نتیجهی یک رشته اتفاقات خونین، بار دیگر به پشت میلهها بازگردانده میشود؛ این بار با حکم حبس ابد.
همهی انتخابها عواقبی دارند
«سرکرده» پرترهای تلخ و تکان دهنده از سقوط اخلاقی یک انسان است؛ تبدیل یک مرد خوب به یک هیولای تمامعیار. فیلمی که معصومیت دنیای آزاد را در برابر اصول خشن بقا در زندان قرار میدهد. ریک رومن واف، با تکیه بر بازی قدرتمند کاستر-والدو و اجرای حساب شدهی جان برنتال و عمری هاردویک، روایت را با جسارت و خویشتنداری قابل تحسینی هدایت میکند؛ بدون افتادن در دامِ سانتیمانتالیسـم و ترحمآفرینی کلیشهای که بسیاری از فیلمهای زندانمحور در آن غرق میشوند. «سرکرده» با نمایش پیامدهای ویرانگر تصمیمات، به ما یادآوری میکند که گاهی برای نجات جسم، روح به بند کشیده میشود. (آماده باشید؛ نامهای از پسر جیکوب در طول فیلم، قلب شما را به درد خواهد آورد).
3. سلول ۲۱۱ (Cell 211)
وحشت اولین روز کاری در دل یک شورش خونین

- کارگردان: دنیل مونزون
- بازیگران اصلی: لوییس توسار (مالامادره)، آلبرتو اَمان (خوان اولیور)، کارلوس باردِم (آپاریسیو)، مارتا اِتورا (اِلنا)، آنتونیو رِسینس (اوتریلا)
- تاریخ اکران: ۲۰۰۹
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
تریلر زندانمحور «سلول 211» (با نام اصلی Celda 211) روایتگر داستان عجیب و غریب خوان الیور است؛ نگهبان جوان و تازهکاری که درست در اولین روز کاریاش با کابوس وحشتناک شورشی بزرگ و خونین روبرو میشود. او در میان هرج و مرج به وجود آمده گیر میافتد و برای حفظ جان خود، باید وانمود کند که یک زندانی جدید و بینام است و اعتماد مالامادره (با بازی حیرتانگیز لوییس توسار)، مغز متفکر و رهبر بیرحم شورشیان را جلب کند. اما این نمایش تا کجا دوام میآورد؟
بقا به هر قیمت
«سلول 211» با این ایدهی جذاب و میخکوب کنندهاش، به سرعت به یک فیلم پرتنش، هولناک و سرشار از فشار روانی تبدیل میشود. احتمال لو رفتن راز خوان، هر لحظه بحران هویت او را عمیقتر میکند و فیلم با هنرمندی تمام، مخاطب را تا رسیدن به اوج عاطفی و پرتنش خود در تعلیق نگه میدارد. آیا او از این بازی بیبازگشت جان سالم بهدر میبرد؟ همه ناگزیر همراه خوان میلرزیم، چون میدانیم یک لغزش کوچک یعنی سقوط کامل و مرگ. این اثر که نامزد دریافت 15 جایزهی گویا (Goya Awards- مهمترین جایزهی سینمایی کشور اسپانیا) هم شده، یک شاهکار در ژانر بقا و هویت است. اگرچه این فیلم، خارج از مرزهای اسپانیا کمتر دیده شد، اما هرگز برای کشف دوبارهی این گنجینهی سینمایی دیر نیست!
2. من یک فراری از گروه مجرمان هستم (I Am a Fugitive from a Chain Gang)
شاهکار کلاسیکی که تابوهای زندان را شکست

- کارگردان: مروین لروی
- بازیگران اصلی: پل مونی (جیمز آلن)، گلندا فارل (ماری)، هلن وینسون (هلن)، پرستون فاستر (پیت)، آلن جنکینز (بارنی سایکس)
- تاریخ اکران: ۱۹۳۲
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
«من یک فراری از گروه مجرمان هستم» روایت داستان زندگی پرفراز و نشیب جیمز آلن است؛ کهنه سرباز جنگ جهانی اول که در دل رکود بزرگ آمریکا برای ادامهی زندگی تقلا میکند اما سرنوشت بیرحمتر از آن است که انتظار میرود. او طی یک اشتباه، به اتهام سرقت، محکوم شده و با حکم کار اجباری راهی زندان میشود. در آنجا، آلن به سرعت در معرض شرایط وحشیانهی کار اجباری و سواستفادههای سیستم زندان قرار میگیرد و خیلی زود با دوزخ واقعی یک «چینگنگ» روبهرو میشود؛ گروههای کارگری زندانی که با زنجیر به هم بسته میشدند و زیر شلاق و بیخوابی جهنم را به چشم میدیدند. پس از تحمل رنج بسیار، جیمز تصمیم به فرار میگیرد.
پایانی بر تحمل رنج
فیلم جسورانهی مروین لروی از نخستین آثار هالیوود بود که بیپرده از خشونت و بیرحمی زندانهای آمریکا سخن گف. موضوعی که در دهههای ابتدایی قرن بیستم تقریبا تابو محسوب میشد، زمانی که جامعه، مجرمین را شایستهی هرگونه مجازات و سختگیری میدید. «من یک فراری از گروه مجرمان هستم» برگرفته از اتوبیوگرافی رابرت الیوت برنز است؛ مجموعه روایتی که در سال 1932، ابتدا در مجلهی «کارآگاهان حقیقی» (True Detective) منتشر شد. نتیجه اثری است هوشمندانه، پر از چرخشهای روایی، ریتم سنجیده و لحظاتی که حتی به نرمی طنز تلخ را وارد قصه میکند. به جرات میتوان گفت که «من یک فراری از گروه مجرمان هستم» نه تنها یک تریلر زندانمحور کلاسیک، بلکه یک سند اجتماعی قابل اتکاست که ارزش تماشای تاریخی و دراماتیک آن، همچنان پس از گذشت دههها محفوظ است.
1. آخرین قلعه (The Last Castle)
نبرد حماسی یک ژنرال قهرمان علیه استبداد در زندان نظامی

- کارگردان: راد لوری
- بازیگران اصلی: رابرت ردفورد (ژنرال یوجین ایروین)، جیمز گاندولفینی (سرهنگ وینتر)، مارک رافلو (یِیتس)، دلروی لیندو (ژنرال ویلر)، استیو برتون (گروهبان دافی)
- تاریخ اکران: ۲۰۰۱
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۵۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
جیمز گاندولفینی در زمان اوج شهرت خود به خاطر سریال «سوپرانوها» (The Sopranos) در این فیلم ظاهر شد و در نقش سرهنگ وینتر، رئیس زندان فوقامنیتی نظامی، روبروی یک اسطوره قرار گرفت: ژنرال یوجین ایروین (با بازی پرصلابت رابرت ردفورد)، قهرمان ارتش آمریکا که در دادگاه نظامی محکوم شده و به زندان فرستاده میشود. با ورود ژنرال، سرهنگ وینتر با یک رقیب جدی روبرو میشود و احساس خطر میکند. با جلوتر رفتن داستان ایروین که از حکومت ظالمانه و ستمگر وینتر به ستوه آمده، با کاریزمای رهبری ذاتی خود، به آرامی تمام زندانیان را به سوی خود جذب میکند و یک شورش تمام عیار و سازمان یافته را علیه اقتدار وینتر کلید میزند.
بالاخره باید کسی جلوی او میایستاد
این فیلم از حضور بازیگران بزرگی چون مارک رافلو، دلروی لیندو و رابین رایت در ترکیب خود بهره میبرد، اما جدال قدرت میان ردفورد (در نقش قهرمانی سرکش) و گاندولفینی (در نقش مستبدی کینهتوز) است که جوایز و ستایش منتقدان را به دست میآورد. کارگردان نیز با هوشمندی کامل از نور و رنگ برای نمایش جابجایی قدرت استفاده میکند؛ در ابتدا دفتر رئیس زندان روشن و محوطه زندانیان تاریک است، اما این پالت رنگی به تدریج با تسلط زندانیان بر اوضاع تغییر میکند. نکتهی جالب دربارهی « آخرین قلعه» اینکه فیلمبرداری اثر عمدتا در زندان ایالتی تنسی در نشویل – ساختمانی ۱۰۳ ساله که پیشتر فیلم ماندگار «مسیر سبز» (The Green Mile) هم در آن ساخته شده بود – انجام شده شده است.
منبع: مجله مایکت