انگار من هم دیگر ایرانی نیستم...
در آن دوره همسر من در ایران دانشجو بود. متأسفانه آن روزها پست DHL هم در ایران کار نمیکرد. با تمام این سختیها، مدارک…
در آن دوره همسر من در ایران دانشجو بود. متأسفانه آن روزها پست DHL هم در ایران کار نمیکرد. با تمام این سختیها، مدارک…
آن روز وقتی من وارد خانه شدم شوهر فریبا مرده بود و این من بودم که برای دفن جسد کمک کردم. وقتی ما شناسایی شدیم به خاطر…
او ۱۰ سال قبل ازدواج کرده و دختری پنج ساله به نام «پرستو» دارد و نه تنها خودش را با نام مستعار معرفی کرده بود بلکه…
بعد از دقایقی سهیلا از خانه خارج شد و او را تعقیب کردیم. وقتی خواهرم وارد خانه پسر جوان شد زنگ خانه را زدم و با او…
بهدلیل اینکه قصد ازدواج با حیدر را داشتم و خانواده مخالف این امر بودند، اقدام به سرقت اموال شامل تعدادی نیمسکه و…
یک موتور تهیه کردم و در خیابانهای بالای شهر پرسه زدم تصمیم داشتم فقط از خانمها سرقت کنم، چون راحتتر میشد گوشی را…
طبق نقشهای که کوروش طراحی کرده بود من بهعنوان یک طراح حرفهای با شاکی تماس گرفتم و با او وارد رابطه شدم. بعد هم با…
اصولا تمامی موارد و امور اجتماعی اگر بر پایه اراده و خواست قلبی و پذیرش مردم اتفاق بیفتد، هزینه اداره جامعه بسیار کم…
خیلی عصبانی شدم، اصلا کارهایم دست خودم نبود. نمیفهمیدم دقیقا چه میکنم. من عاشق مینا بودم و اصلا امکان نداشت بتوانم…
اما او نه تنها توجهی نداشت بلکه مرا تهدید میکرد که اگر به تماس هایش پاسخ ندهم، آبرویم را نزد همسرم و خانواده اش میبرد.