او فقط به بدرفتاری با من بسنده نمی‌کرد و بچه‌هایم را کتک می‌زد و به آن‌ها فحاشی می‌کرد، به‌همین‌خاطر من خیلی ناراحت…
وقتی وارد کارگاه شدم دو جسد دیدم که سر از تنشان جدا شده بود. من این افراد را نمی‌شناسم، وسایلی هم آنجا بود که متعلق به…
به خاطر پول چندباری با هم در تماس بودیم و بعد از آن تماس‌مان بیشتر شد البته لیدا به من گفته بود از شوهرش جدا شده، اما…
آن روز هم وقتی سعید با آن پسر درگیر شد من اصلاً نمی‌دانستم چرا با هم درگیر شده‌اند فقط وقتی دیدم سعید دارد کتک می‌خورد…
یک اسلحه شکاری در نزدیکی جسد کشف شد که گلوله‌ای از آن شلیک شده و پسر جوان را به‌کام مرگ کشانده بود. باتوجه به مشکوک…
مرد جوان پس از دستگیری منکر اطلاع از سرنوشت دوستش شد، اما با پیدا شدن آثار لکه‌های خون در داخل خودرواش مشخص شد خون…
همان موقع یونس و برادرش به کمکم آمدند و با گرفتن چاقو از دست حسن، او را از قهوه‌خانه بیرن کردند و دیگر از ادامه ماجرای…
من به عمد برادرم را نزدم و از آنچه اتفاق افتاده است به‌شدت ناراحت هستم. برادرم می‌دانست من چقدر گوشی تلفن همراهم را…
روز حادثه بار دیگر ما سر همان موضوعات سابق با هم درگیر شدیم. من در یک لحظه به‌شدت عصبانی شدم؛ طوری‌که کنترل خودم را از…
به همین دلیل به داخل حمام رفتم و جسد همسرم را مثله کردم. یک ساعتی طول کشید و بعد از آن قسمت‌های جسد را داخل کیسه‌های…
