قتل

  • آنجا مواد مصرف کردیم و بعد از آن از داوود خواستم ۳ میلیون تومان پولی را که از او طلب داشتم به من برگرداند. اما داوود…

    ۱۱۳۳۵
  • فکر می‌کردم مقتول پول زیادی دارد برای همین او را کشتم، اما او فقط دو انگشتر و ۱۰ هزار تومان پول داشت.

    ۱۱۴۲۲
  • او به جای اینکه کوتاه بیاید، بدتر کرد و من خیلی ناراحت شدم. نتوانستم خودم را کنترل کنم به آشپزخانه رفتم و یک چاقو…

    ۱۰۶۲۰
  • بله قبول دارم این‌ها را من نوشتم، اما تخیلات ذهنی من است. در آن روز‌ها آن‌قدر از مرگ بچه‌هایم ناراحت بودم که می‌خواستم…

    ۱۱۸۷۳
  • متهم درباره اینکه چرا از جسد همسرش اثری در محل نبود، گفت: من اصلا نمی‌دانم چرا این اتفاق افتاده است. جسد را روی…

    ۱۱۵۶۵
  • در ادامه مأموران با انجام بررسی‌ها اثر گلوله‌ای که به کنار پنجره شاگرد اصابت کرده بود را پیدا کرده و این موضوع اثبات…

    ۱۱۷۴۵
  • من برای دفاع از برادرم و آرام‌کردن او سراغ سعید رفتم، اما آن‌ها تعدادشان زیاد بود و به سمت ما حمله کردند من و برادرم…

    ۱۱۵۰۲
  • به‌این‌ترتیب پلیس مرد جوان را به صورت ویژه مورد بازجویی قرار داد. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: من همسر و فرزندم را…

    ۱۶۱۳۳
  • من و ممد خیلی شبیه هستیم و تنها یک وجه تمایز داریم و آن هم چشم هایمان است. چشم‌های ممد درشت است. بر عکس چشم‌های من که…

    ۱۲۸۴۱
  • مادر مقتول گفت: من آدمی نیستم که مادر دیگری را داغدار کنم، حتی اگر حکم بر قصاص دهید من قصاص نمی‌کنم، دیه قانونی برای…

    ۱۳۹۸۱

تازه‌ها

پربازدید

پرطرفدار