ارواح همسرم را کشتند!
ارواح و اجنه همسرم را کشتهاند. او مدتی بود که دو مرد را به صورت روح میدید. حال روحیاش خیلی بد بود. مرتب با آن دو…
ارواح و اجنه همسرم را کشتهاند. او مدتی بود که دو مرد را به صورت روح میدید. حال روحیاش خیلی بد بود. مرتب با آن دو…
روز حادثه با هم جروبحث کردیم و بعد هم من شالی را از پشت سر دور گردن او انداختم و خفهاش کردم، وقتی مطمئن شدم مرده…
همسرم هم که از ناحیه سر مصدوم شده بود، برای گریز از دست من، به سمت سرویس بهداشتی فرار کرد. من هم به دنبال او رفتم و…
در نهایت درحالیکه از شرایطم خسته شده بودم، با شوهرم درگیر شدم و او را با واردکردن ضرباتی به سرش به قتل رساندم. بعد…
من میخواستم شوهرم را تهدید کنم اگر بار دیگر من و دخترم را کتک بزند، فیلمها را در اینستاگرام پخش میکنم و آبرویش را…
مادرم برای حل این مشکل داخل غذا یا چای پدرم داروی خواب آور میریخت و به او میداد. با خوردن داروی خواب آور، پدرم به…
صبح روز حادثه وقتی دوباره بگومگوها شروع شد از کوره دررفتم. از خانه خارج شدم. سراغ سلاحی رفتم که از قبل تهیه کرده…
یک روز قبل از جنایت من سنگ بزرگی را درون حیاط آنها گذاشتم تا این که حدود ساعت ۳ بامداد وقتی متوجه شدم شوهر «ف» با…
نمیخواستم او را بکشم. وقتی مرد غریبه وارد خانهام شد با چاقو به او حمله کردم، اما همسرم سعی داشت مرا آرام کند که…
روز حادثه دوباره با هم بحث کردیم و من بشدت عصبانی شده وکنترل خود را از دست دادم یک لحظه صندلی چوبی را برداشته و محکم…