از حمله به اردوغان تا بحران پناهجویان
برندۀ جایزۀ نوبل، از رمان جدیدش، عشقش به شهرش یعنی استانبول، و واکنش ترکیه به حملۀ ویرانگر تروریستی میگوید.
کد خبر :
۵۲۱۵
بازدید :
۳۰۳۹
فرادید | برندۀ جایزۀ نوبل، از رمان جدیدش، عشقش به شهرش یعنی استانبول، و واکنش ترکیه به حملۀ ویرانگر تروریستی میگوید.
رمان جدیدتان به نام "غربت در ذهن من"، زندگی مردی از طبقۀ کارگرِ استانبول را از دهۀ شصت میلادی تا به امروز به تصویر میکشد.
من در ابتدا میخواستم این اثر در قالب یک رمان کوتاه راجع به یک بوزافروش (بوزا نوعی نوشیدنی محلی در ترکیه است) باشد. قرار نبود یک رمان حماسی 600 صفحهای راجع زندگیای که در خیابانهای استانبول جریان دارد، باشد. به خاطر مقدار انبوه مطالب، به این شکل و حجم درآمد. چالشی که در این کتاب وجود داشت، این بود که همانطور که راجع به برادران کارامازوف یا هملت مینویسید، راجع به یک فروشندۀ خیابانی بنویسید و به طور کامل به جنبۀ انسانی او بپردازید.
شخصیت اصلی رمان شما که نامش مِولوت است، "بوزا" میفروشد. این نوشیدنی نزد مردم ترکیه چه جایگاه و معنایی دارد؟
بوزا در زمان عثمانیها نوشیدنی محبوبی بود، چون که نوشیدنیای است که اندکی الکل دارد. در نتیجه با نوشیدنش کمی احساس شنگولی میکنید، اما این احساس به شما دست نمیدهد که کاری خلاف انجام دادهاید. این نوشیدنی، بخشی از تصویر رمانتیکی است که مردم ترکیه نسبت به دوران عثمانی دارند. روزهای خوشی که سنتی پرسبقه، یک امپراطوری و استمرار داشتیم.
آیا خودتان هم بوزا مینوشید؟
من خودم هم نوشیدهام، مخصوصاً به خاطر این رمان. اما راستش را بخواهید خیلی خوشمزه نیست.
ما در طول دهههایی که در رمان میگذرد، شاهد تغییر و رشد استانبول هستیم. آیا این شهر چیزی را هم از دست داده است؟
من نمیتوانم آدمی نوستالژیک باشم که از اینکه خیابانهای کودکیم از بین رفتهاند ناله کنم. من میخواهم با کسانی که تازه به استانبول آمدهاند، ارتباط برقرار کنم. اما وقتی که در یک شهر زندگی میکنیم، عاشق میشویم. عصبانی میشویم. به چیزی شوق داریم. ما به این نشانهها و نمادها و معماریهای اعجاببرانگیز- پیوستگی شهر- نیاز داریم تا خاطراتمان را حفظ کنیم.
"غربت در ذهن من"
برای من غافلگیرکننده نبود. شب قبل از جایزه، با یکی از دوستان ترکم شام میخوردیم که گفت: "فردا قرار است رای بدهند...". وقتی که ساعت 7 صبح به من زنگ زدم، میدانستم قضیه چیست، چون هیچ کس 7 صبح به من زنگ نمیزند.
نظرتان راجع به رییس جمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان چیست؟
او روز به روز مستبدتر میشود و به دموکراسی احترام نمیگذارد. امروز ما در ترکیه دارای دموکراسی انتخاباتی هستیم، ولی از منظر آزادی بیان، دموکراسی تمام و کمال نداریم. آزادی بیان در ترکیه در وضعیت بدی قرار دارد.
آیا در مقابل کاری که اردوغان در پی انجامش است، مقاومتی وجود دارد؟
خوشحالم که بگویم بله وجود دارد. اردوغان حتی رایهای محافظهکاران طرفدارش را هم دارد از دست میدهد، چون که آنها او را به عنوان یک محافظهکار حقیقی قبول ندارند. این خوب است که رایدهندگان ترک در مقابل رییس جمهور مستبدی که اهمیتی به دموکراسی تمام و کمال نمیدهد، ایستادگی میکنند.
بحران پناهجویان چه تاثیری بر ترکیه گذاشته است؟
من در نزدیکی میدان تقسیم زندگی میکنم و در آنجا شما هر روز سوریهایی را میبینید که در حال گدایی هستند. ترکیه تاکنون 2 میلیون پناهجو را پذیرفته است. من خوشحالم که آلمان در یک سال 800000 پناهجو را خواهد پذیرفت و به آنها اوراق هویتی، امنیت و آیندهای که سوریها فکر میکنند در ترکیه نمیتوانند به آن برسند، میدهد.
در گذشته شما برای عضویت ترکیه در اتحادیۀ اروپا تلاش میکردید، اما آیا ترکیه هنوز در اروپا جایی دارد؟
عضویت در اتحادیۀ اروپا به ثمر ننشست. ملیگرایان کلیدی ترکیه و ارتش سکولار خواهان عضویت نبودند. و محافظهکاران اروپایی نیز طالب چنین چیزی نبودند. حالا اروپا سرگرم مشکلات خودش است. اما همین که آنها دارند 800000 پناهندۀ مسلمان را میپذیرند، نشانۀ خوبی است که اروپا نیز دارد زندگی با جامعۀ چندفرهنگی را یاد میگیرد.
ترکیه در روز دهم اکتبر شاهد یک حملۀ تروریستی هولناک بود. واکنش کشورتان به این حمله چه خواهد بود؟
شاید من زیادی خوشبین هستم، اما این حمله واقعاً مردم ترکیه را به هم نزدیک کرد. من امیدوارم که شوق به داشتن یک دموکراسی باثبات و آرام و خشم نسبت به اردوغان و هر کسی که بانی این کار بوده، راه را برای صلح و دموکراسی در تمامی انتخابات باز کند.
منبع: تایم
ترجمه: وبسایت فرادید
۰