(تصاویر) رؤیت بشقابپرندهای در آسمان تهران
او مشاهداتش از این شیء را این طور کرده است: «حرکتهای خیلی سریعی میکرد و با سرعت بالا جابهجا میشد. از خود چهار نور ساطع میکرد. از قسمت بالای آن نوری قرمز و چشمکزن، در پایین نوری نارنجیرنگ و در طرفین نوری آبیرنگ ساطع میشد. این نورها به قدری شدید بودند که امکان دیدن بدنۀ این شیء وجود نداشت.»
شیرو بیدرانی | در خبرها آمده بود که نهادهای اطلاعاتی ایالات متحدۀ آمریکا در حال مطالعۀ صدها گزارش جدید از رؤیت اشیاء ناشناس پرنده هستند و شورای امنیت ملی ایالات متحده تا کنون بیش از ۵۱۰ گزارش دربارۀ مشاهدۀ چنین اشیائی دریافت کرده است. شیء ناشناس پرنده (یوفو) همان چیزی است که قبلا در ایران به آن بشقابپرنده میگفتند.
اگرچه برخی از داشنمندان و متخصصان هوانوردی معتقدند بیشتر حوادث مربوط به مشاهدۀ بشقابپرندهها، حاصل خطای دید یا نا آگاهی افراد بوده، با این حال هنوز هم مواردی وجود دارد که به راحتی نمیتوان آنها را محصول جهل و خطا دانست.
یکی از دلایل جدیت نهادهای علمی و حکومتی آمریکا برای بررسی دقیقتر یوفوها این است که در دهههای اخیر بسیاری از گزارشهای مربوط به مشاهدۀ این اشیاء، از سوی خلبانان نظامی ارائه شده است. یعنی افرادی که در هوانوردی تخصص دارند و حرفشان در این زمینه در قیاس با شهروندان نامتخصص قابل اعتناتر است.
دلیل دیگر البته پرواز یوفوها در آسمان مناطق نظامی آمریکا است که حساسیتهای امنیتی را نزد مقامات این کشور برانگیخته است. در ایران هم گاهی چنین اشیائی در آسمان دیده شده و معمولا نیز شبهنگام؛ اما کسی این پدیده را چندان جدی نگرفته است و شاید هم حق داشتهایم. جدی گرفته شدن این پدیده احتمالا ربطی هم به سطح پیشرفت علمی یک کشور دارد.
یکی از موارد بسیار مهم مشاهده اشیای پرندۀ ناشناخته در آسمان تهران، در سال ۱۳۵۵ روی داده است. صحت این گزارش از آنجا که صرفا توسط مردم عادی ارائه نشده و برج مراقبت فرودگاه مهرآباد تهران و خلبانان نیروی هوایی آن را تایید کردهاند از احتمال بالایی برخوردار است.
حدود ساعت دهونیم شب ۳۰ شهریور ۱۳۵۵، تماسهای مردم با برج مراقبت فرودگاه مهرآباد و نیروی هوایی ارتش از رؤیت شئ پرندۀ مرموزی در افق شمالی تهران و منطقۀ شمیرانات خبر داد. ساعاتی بعد، چند نفر از مردم خیابانهای آزادی و شادمهر هم گزارشهایی مبنی بر رؤیت شئ ناشناس و نورانی به برج مراقبت فرودگاه مهرآباد مخابره کردند. پس از تایید این گزارشها توسط برج مراقبت فرودگاه مهرآباد تهران، از پایگاه هوایی شاهرخی (شهید نوژه) دوفروند F-۴ Phantom عازم تهران میشوند.
پرویز جعفری، خلبان هواپیمای دوم، که در زمان حادثه با درجۀ سرگردی فرماندهی دو فانتوم اعزامی از پایگاه شاهرخی را بر عهده داشت، گفته است پس از تماس مسئول برج مراقبت مهرآباد با تیمسار یوسفی، فرماندۀ کشیک نیروی هوایی، دو فانتوم این نیرو از همدان روانۀ تهران میشوند.
سرنشینان جنگندۀ اول پس از نزدیک شدن به شیء پرندۀ ناشناس برفراز تهران، متوجه از کار افتادن وسایل ارتباط رادیویی خود میشوند و مجبور به برگشت به پایگاه شاهرخی میشوند. سرگرد جعفری که به همراه سروان دمیریان، خلبان دوم خود، به فاصلۀ ده دقیقه پس از هواپیمای اول پایگاه را ترک کرده بود، سعی میکند با نزدیک شدن به شیء ناشناس، با چشم و همچنین به وسیلۀ رادار آن را ارزیابی کند.
او مشاهداتش از این شیء را این طور کرده است: «حرکتهای خیلی سریعی میکرد و با سرعت بالا جابهجا میشد. از خود چهار نور ساطع میکرد. از قسمت بالای آن نوری قرمز و چشمکزن، در پایین نوری نارنجیرنگ و در طرفین نوری آبیرنگ ساطع میشد. این نورها به قدری شدید بودند که امکان دیدن بدنۀ این شیء وجود نداشت.»
با نزدیک شدن جنگندۀ اف-۴ به فاصلۀ ۴۰ کیلومتری شیء پرندۀ ناشناس، که به سمت بیابانهای جنوب تهران در حال حرکت بود، جسم نورانی گویمانند کوچکی از آن جدا میشود و به سمت هواپیمای ایرانی حرکت میکند.
خلبانجعفری دربارۀ احساس و واکنش خود در آن لحظه گفته است: «هم حس کنجکاوی داشتم و هم اینکه با گذشت زمان وحشت برم داشت. فکر کردم موشکی به سمت من شلیک شده و سعی کردم با موشک حرارتی آن را هدف قرار دهم؛ ولی وقتی موشکم را انتخاب کردم، متوجهٔ از کار افتادن وسایل دقیق و خاموش شدن همهٔ چراغها بر روی صفحهٔ مقابلم شدم. در آن لحظه وسایل دقیق شروع به نوسان کردند و ارتباط رادیویی هم از کار افتاد.»
با ادامۀ حرکت جسم نورانی به طرف جنگندۀ اف-۴، خلبان ایرانی تصمیم میگیرد در صورت نزدیکتر شدن آن، به بیرون بپرد ولی با فاصلهگرفتن هواپیما از شیء پرندۀ ناشناس اصلی، جسم نورانی به سوی بشقابپرنده یا سفینۀ اصلی برمیگردد. اما سپهبد شاپور آذربرزین، که در هنگام وقوع این حادثه از فرماندهان ارشد نیروی هوایی بود و پس از انقلاب نیز به مدت کوتاهی، از ۲۴ بهمن تا ۶ اسفند ۱۳۵۷، فرماندۀ نیروی هوایی ایران بود، روایتش از حادثه اندکی متفاوت است.
مطابق روایت سپهبد آذربرزین، علت بازگشت دو جنگندهٔ اول به پایگاه تمامشدن سوخت و عدم رؤیت شیء نورانی بوده و پرندهٔ ناشناس توسط هواپیمایی که در نوبت دوم به پرواز درآمده رؤیت شده است. همچنین جنگندهٔ نیروی هوایی فقط رادار را روی شیء ناشناس قفل کرده و اقدام به شلیک موشک نکرده است؛ چرا که بر اساس رویهٔ جاری نیروی هوایی اجازهٔ چنین کاری نداشته.
دربارۀ موشکی که خلبانجعفری خواسته به سمت شیء ناشناس پرنده شلیک کند نیز بین سپهبد آذربرزین و گزارش تیم تحقیق این حادثه و البته گزارش خود خلبانجعفری اختلاف نظری وجود دارد. مطابق نظر سپهبد آذربرزین، موشک نام برده شده در گزارش تیم تحقیق، از نوع حرارتی است و باید از پشت به هواپیما شلیک شود و طبق اطلاع سپهبد، جنگندهٔ نیروی هوایی در پشت شیء پرنده قرار نداشته.
اما دربارۀ اینکه از بشقابپرنده، شیئی خارج شده و به سمت هواپیمای ایرانی آمده و خلبانجعفری به تصور اینکه آن شیء موشک است، اقدام به فرار کرده و از بشقابپرنده دور شده، اختلافی بین روایت سپهبد آذربرزین و خلبانجعفری وجود ندارد.
اختلاف دیگر در گزارش روایت سپهبد آذربرزین و خلبانجعفری این است که خلبانجعفری گفته آن گوی نورانی خارجشده از بشقابپرنده، مجددا به سمت بشقابپرنده بازگشت، ولی سپهبد آذربرزین گفته است که گوی نورانی پس از طی مسافتی در حوالی دریاچۀ قم به زمین اصابت کرد و بعد از برخوردش به زمین، دستگاههای الکترونیکی هواپیما دوباره به کار افتاد.
سپهبد آذربرزین افزوده است: «در بازدیدی که روز بعد از محل برخورد شیء نورانی انجام شد مشخص شد دستگاههای الکترونیکی در این محل دچار اختلال میشوند و این مسئله تا سه روز پس از برخورد باقی بود. همچنین دو نفر که در نزدیکی محل برخورد زندگی میکردند، تصور کرده بودند رعد و برقی در محل رخ داده است.»
سپهبد شاپور آذربرزین، نفر اول سمت راست
به هر حال پس از اینکه دستگاههای الکترونیکی هواپیما دوباره به کار میافتند، به خلبانجعفری دستور داده میشود که در فرودگاه مهرآباد فرود آید. او نیز میگوید هنگام پرواز به سمت مهرآباد، متوجه حرکت یک شیء ناشناس دیگر از شمال تهران به سوی هواپیمایش شده است: «یک چیزی در ارتفاع خیلی پایین از بالای سر من رد شد. این یکی خطکشمانند بود و مانند شیء ناشناس اول گرد نبود.»
مطابق روایت خلبانجعفری، پس از گزارش این موضوع، او بار دیگر ماموریت پیدا میکند به سمت آن حرکت کند، اما با نزدیک شدن مجدد جت اف-۴ به شیء پرندۀ ناشناس، آلات دقیق و رادار آن بار دیگر از کار میافتد و در نهایت مجبور به بازگشت به فرودگاه مهرآباد میشود.
خلبانجعفری با اشاره به وقایع آن شب میگوید: «علاوه بر مسئولان ایرانی، آمریکاییها هم به این موضوع کنجکاوی نشان دادند و اسناد خود دربارۀ آن را تا سالها به حالت طبقهبندیشده نگهداری میکردند.»
به گفتۀ او، اسناد منتشرۀ آمریکاییها نشان میدهد که یکی از ماهوارههای نظامی آمریکا پرواز شیء پرندۀ ناشناس برفراز تهران را ردگیری کرده بود.
در گزارش سازمان اطلاعات دفاعی امریکا (DIA) دربارۀ این واقعه آمده است:
۱) این مورد شامل گزارشهای مختلفی در زمینۀ یک مورد واحد است که توسط شاهدان مختلف در شمیران و فرودگاه مهرآباد و ... که از آسمان و هم از روی سطح زمین در مکانهای مختلف دیده شده است.
۲) جدا از وجود تعداد زیادی شاهد عام، تعدادی از پرسنل نیروی هوایی که دارای علم و تجربۀ کافی بودند نیز بر وجود چنین شی ناشناسی گواهی دادند.
۳) تمام این مورد توسط رادار مشاهده و تایید شده است.
۴) تاثیرات الکترومغناطیسی ناشناخته همانند EME توسط دو هواپیما و برج مراقبت فرودگاه مهرآباد تایید شده است.
۵) تاثیرات فیزیولوژیک قابل مشاهدهای مانند تاثیر در عضو بینایی پرسنل نیروی هوایی گذاشته است
۶) مقدار مانورپذیری بسیار بالایی برای شی ناشناس گزارش شده است.
با توجه به مدارک موجود، این مورد قابلیت بررسی به عنوان یک شی ناشناس پرنده (UFO) را دارد.»
پس از فرود هواپیمای خلبانجعفری در تهران، او به همراه سروان دمیریان و دو خلبان اف-۴ دیگر مورد آزمایش پزشکی قرار گرفتند و هواپیماهای آنها نیز از نظر آلودگی رادیواکتیوی بررسی شد. آزمایشهای پزشکی چند ماه ادامه داشت و هیچ مورد غیرطبیعی در بدن او و سایر خلبانان مشاهده نشد.
دو اختلاف دیگر که در روایت سپهبد آذربرزین و روایتهای مشهورتر این واقعه وجود دارد. اول اینکه، طبق روایت سپهبد، شیء گویمانندِ خارجشده از بشقابپرنده (یا یوفو)، به زمین اصابت کرده، ولی روایتهای دیگر، دلالت بر فرود این شیء دارند نه اصابتکردنی شبیه سقوط. دوم اینکه، سپهبد آذربرزین گفته است شیء مذکور در حوالی دریاچۀ قم به زمین اصابت کرد، ولی روایت مشهورتر، محل فرود شیء مذکور را جایی به مراتب نزدیکتر به تهران میداند. احتمالا در حوالی کهریزک.
به هر حال فردای حادثه، خلبانان دومین هواپیمای فانتوم (یعنی خلبانجعفری و خلبان دمیریان) با استفاده از هلیکوپتر با پرواز بر فراز منطقه سعی در پیدا کردن محل فرود شیء ناشناس پرنده داشتند، اما هیچ رد و اثری نیافتند.
بنابراین تصمیم گرفته شد محل تقریبی فرود شیء ناشناس پرنده، در یک دایره با استفاده از دستگاهای ردیاب امواج رادیویی و بررسی تششعات مختلف (رادیو اکتیو و.) بررسی شود که در هنگام این جستجو، امواج رادیویی گوشخراشی در همان اطراف از یک خانۀ کوچک که در همان نزدیکی بود دریافت گردید.
وقتی از ساکنین خانه در مورد اینکه شب گذشته موردی غیر عادی ندیدهاند سوال شد آنها پاسخ دادند که دیشب صداهای عجیب به همراه نورهای خیرهکنندهای مانند صاعقه شنیده و دیدهاند. در آن زمان گزارشی از بازجویی اعضای این خانواده و یا منبع آن امواج گوشخراش و حتی گزارشی از نتایج تحقیقات بررسی تششعات، منتشر نشد و بعد از سقوط رژیم شاه نیز مدرک یا گزارشی در خصوص این واقعه منتشر نشده است.
یدالله ناظری، یکی از خلبانان اولین هواپیمای جت فانتوم، گفته است که اشیاء ناشناس پرنده (UFO) میتوانند با سرعت چندین هزار مایل در ساعت مسافرت کنند. او دربارۀ واقعۀ تهران نیز گفته است: «این اشیاء فراتر از سرعت و قدرت ما بودند و اف-۴ مطمئناً نمیتوانست به این اشیاء ناشناس پرنده برسد، هنوز هیچ کشوری نتوانسته به چنین وسایل پرندهای با چنین قدرت و سرعتی دست یابد.»
سپهبد آذربرزین نیز در گزارش خودش نوشته است: «تمامی شاهدان بر این باور هستند که هیچ کشوری به چنین تکنولوژی پیشرفتهای دسترسی ندارد و این اشیا ناشناس ساخت دست بشر نبودند.»
خلبانان هواپیمای فانتومی که به بشقابپرندۀ آسمان تهران نزدیک شد، پرویز جعفری و جلال دمیریان بودند. خلبان جعفری پس از آن حادثه تا پایان جنگ به خدمت در نیروی هوایی ایران ادامه داد و در سال ۱۳۶۸ با درجۀ سرتیپدومی بازنشسته شد، خلباندمیریان نیز در بهمن ماه ۱۳۵۹، در حالی که به درجۀ سرگردی رسیده بود، در جریان جنگ ایران و عراق به شهادت رسید.