اینفلوئنسر اسپانیایی گوشت خودش را خورد؛ گوشت انسان چه طعمی دارد؟
یک اینفلوئنسر ۲۰ ساله ی اسپانیایی به نام پائولا گونو به تازگی به پختن و خوردن قسمتی از گوشت زانوی خود به همراه اسپاگتی اذعان کرده است.
گوشت مرغ، گاو و گوسفند در همه جای دنیا متداول اند، اما یک گوشت ممنوعه هست که کمتر کسی جرأت امتحان کردنش را دارد: گوشت انسان! گرچه آدمخواری عملی تابو و به شدت شنیع شمرده می شود، اما برخی بوده اند که توان مقاومت در برابر کنجکاوی خود را نداشتند.
یک اینفلوئنسر ۲۰ ساله ی اسپانیایی به نام پائولا گونو به تازگی به پختن و خوردن قسمتی از گوشت زانوی خود به همراه اسپاگتی اذعان کرده است.
او اما تنها یکی از بسیار افرادی است که دست به این کار زده اند. یکی از مشهورترین نمونه های آدمخواری، مردی آلمانی است که در سال ۲۰۰۱ قربانی خود را که شخصاً برای این کار داوطلب شده بود، به قتل رساند و از گوشت او خورد.
اما گوشت انسان واقعاً چه طعمی دارد؟
در دهه ی ۱۹۲۰، ویلیام بولر سیبروک، ماجراجوی آمریکایی تصمیم به تهیه ی شرحی دقیق از قبایلی گرفت که مصرف گوشت انسان در آن ها متداول است.
او حتی تا جایی پیش رفت که خود نیز گوشت انسان را امتحان کرد. این اتفاق پس از آشنایی او با مردم قبیله گوئرو در غرب آفریقا رخ داد و او تجربیات خود را در سال ۱۹۳۱ در کتابی به نام Jungle Ways منتشر کرد.
سیبورک در کتاب خود گوشت خام انسان را شبیه به گوشت گاو اما با قرمزی کمتر و چربی ای به رنگ زرد کمرنگ توصیف کرده است.
به گفته ی سیبورک گوشت انسان بعد از پخت به رنگ خاکستری درآمد و بویی شبیه به گوشت گاو داشت.
او درباره ی طعم آن نوشته: «مزه اش آنقدر به یک گوشت گوساله ی خوب نزدیک بود که فکر می کنم هیچکسی با یک حس چشایی معمولی نمی تواند آن را از گوشت گوساله تشخیص دهد.»
بسیاری توصیفات سیبورک را غیر قابل اعتماد می دانند، چرا که او بعدها اذعان کرد مردم قبیله گوئرو به او اجازه ی شرکت در رسم خود را ندادند.
سیبورک ادعا کرد او پس از این ناکامی مقداری از گوشت جسد بیمار درگذشته ی بیمارستانی در فرانسه را به دست آورد و آن را روی سیخ پخت.
با این حال، کارشناسان توصیفات او را قابل استنادتر از باقی نمونه های مشابه می دانند، چرا که عمده ی اظهارنظرها درباره ی آدمخواری توسط مجرمان روان پریش صورت گرفته و اغلب با تناقضاتی همراه بوده اند.
آرمین مایوز، آدمخوار آلمانی اصرار داشت گوشت انسان مزه ای شبیه به گوشت خوک دارد اما کمی تلخ تر و تندتر. ایسی ساگاوا اما گوشت انسان را لطیف و ملایم مانند گوشت ماهی تن توصیف کرد.
ساگاوا که در سال ۱۹۸۱ زنی هلندی را به قتل رسانده بود، گفته بود گوشت او مثل ماهی تن خامی که در رستوران های سوشی سرو می شود، در دهانش آب شده بود.
بازماندگان حادثه ی هواپیمای اوروگوئه ای که در سال ۱۹۷۲ در میان کوه های آند سقوط کرد، برای زنده ماندن مجبور به تغذیه از اجساد قربانیان این سقوط شدند. با این حال، آن ها تأکید داشتند گوشت یخ زده ی اجساد هیچ طعمی نداشت.
ناندو پارادو، از بازماندگان این حادثه گفته بود: «اولین تکه را که خوردم هیچ مزه ای نداشت. خودم را مجبور کردم که قورتش دهم، بدون احساس گناه. برای زنده ماندن این کار را کردم.»
سال گذشته، ولادیمیر نیکلایویچ نیکلایف، قاتل روسی درباره ی اولین تجربه ی خود از خوردن گوشت انسان در سال ۱۹۹۷ صحبت کرد.
نیکلایویچ پس از مشاجره با مردی در نزدیکی خانه اش، به او حمله برده و به قتلش رسانده بود و در نهایت جسد او را قطعه قطعه کرده بود.
بعد از بریدن سر و دست و پای مرد، نیکلایویچ به فکر خوردن گوشت قربانی اش افتاد.
او در گفتگوی خود با نشنال جئوگرافیک گفت: «یک دفعه به سرم زد که گوشتش را امتحان کنم. یک تکه از گوشت رانش را بریدم و آبپزش کردم.»
به گفته ی نیکلایویچ مزه ی خام آن را دوست نداشت، به همین دلیل آن را سرخ کرد.
نیکلایویچ همچنین به فروش ۵ کیلوگرم گوشت انسان در بازار آزاد متهم است. او این گوشت را با ادعای گوشت کانگورو بودن به فروش رسانده بود.
در نهایت دست نیکلایویچ بعد از آن رو شد که یک زن متوجه غیر طبیعی بودن مزه ی گوشت فروخته شده توسط او شد و آن را برای بررسی نزد یک پزشک برد و آنجا بود که معلوم شد این گوشت حاوی خون انسان است.
با توجه به تابو بودن ماهیت این عمل، پژوهش های علمی قانونی اندکی درباره ی مزه ی واقعی گوشت پخته شده ی انسان صورت گرفته است.
گوشت انسان سرشار از میوگلوبین های پروتئینی مملوء از رنگدانه است، به این معنی که مانند گوشت گاو در تعریف کلی «گوشت قرمز» می گنجد.
در سال ۲۰۰۶ محققان شرکت تولیدکننده ی لوازم الکترونیک NEC و دانشگاه MIE در ژاپن رباتی با قابلیت تشخیص طعم شراب ساختند که قرار بود یک پیشخدمت مسئول سرو شراب از نوع الکترومکانیک باشد.
با این حال، زمانی که دانشمندان دست و پای خود را درون قسمت تشخیص طعم آن فرو بردند، ربات مزه ی آن ها را شبیه به گوشت خوک تشخیص داد.
در سال ۲۰۱۴، گرگ فوت، خبرنگار علمی بیبیسی تکه ای از ماهیچه ی پای خود را برای تحقیق درباره ی طعم گوشت انسان برید.
فوت البته آن را نخورد. نمونه ی گوشت او ابتدا در آزمایشگاه برای پی بردن به نوع بافت آن مورد پردازش قرار گرفت و سپس پخته شد و رایحه ی نهایی آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
فوت پی برد ماهیچه ی انسان حاوی فیبرهایی مشابه سینه ی مرغ و برخی قسمت های گوشت گاو است.
او درباره ی بوی گوشت پخته شده ی انسان گفت: «واقعاً بوی خوبی دارد. کاملاً بوی گوشت می دهد… خیلی بیشتر از گوشت خوک یا مرغ.»
فوت همچنین آن را شبیه به گوشت پخته شده ی گاو دانست.
در انگلیس و آمریکا هیچ ممنوعیت مشخصی برای آدمخواری وجود ندارد، اما در مورد اقداماتی که فرد را قادر به خوردن گوشت شخصی دیگر کند، چرا.
این اقدامات شامل قتل – که مایوز به آن متهم شده بود، دستبرد به بافت های انسان و جلوگیری از دفن قانونی می شود.
با همه ی این ها، برخی کارشناسان معتقدند آدمخواری می تواند یکی از راه حل های مقابله با تغییرات آب و هوایی باشد.
در سال ۲۰۱۹، پروفسور مگنوس سودرلوند، دانشمند سوئدی مدعی شد در صورت کمیاب شدن منابع غذایی در آینده، اجساد مردگان منبعی پایدارتر از صنعت گوشت و لبنیات خواهند بود.
او همچنین مدعی شد بحث ها درباره ی تابو بودن آدمخواری می تواند به مرور زمان تغییر کند و می توان مردم را به آنچه «اتخاذ تصمیمات درست» خواند، سوق داد.
منبع: روزیاتو