مقتول میخواست آزارم دهد
کد خبر :
۳۷۶۸۰
بازدید :
۱۲۰۷
پسر جوانی که مرد میانسالی را به قتل رسانده است، در جلسه دادگاه ادعا کرد به خاطر دفاع از خود دست به این کار زده است چون مقتول به او تجاوز کرده بود.
به گزارش شرق، مردادماه سال ٩٥ پسر جوانی به اداره پلیس مراجعه کرد و به مأموران پلیس گفت: پدرم سینا از دیروز که به محل کارش رفته است، به خانه برنگشته.
آخرینبار ساعت دو ظهر دیروز با هم حرف زدیم که در راه بازگشت به خانه بود. چند روز پس از اعلام این خبر، مأموران جسد سینای ٦٣ساله را در حالی پیدا کردند که با چاقو به قتل رسیده و روی زمین افتاده بود. با خبر مرگ سینا مأموران بلافاصله کار خود را برای پیداکردن قاتل آغاز کردند.
آنها در تحقیقات مقدماتی به فردی به نام علی مظنون شدند. علی که ابتدا منکر قتل سینا شد، پس از ارائه مستندات از سوی پلیس لب به سخن گشود و گفت: ٣٢ سال دارم و در سال ٨٣ به طور غیرقانونی از عراق وارد ایران شدم.
تقریبا یک ماه قبل از روز حادثه بود که برای اولین بار سینا را دیدم. تازه از محل کارم خارج شده بودم و میخواستم به خانه برگردم. پسر جوانی که تکدیگری میکرد به طرفم آمد و از من پول خواست، به او ١٠ هزار تومان دادم و گفتم به جای این گدایی برو کار کن؛ تو جوان هستی و بدن سالمی داری.
در همین حین سینا به طرف ما آمد و من را هول داد و روی زمین انداخت. هنگامی که خواستم از خودم دفاع کنم، خودشان را فرد مهمی معرفی کردند و از من خواستند هر کاری میگویند انجام دهم؛ من هم چون غیرقانونی وارد ایران شده بودم و همیشه از مردم میترسیدم، برای همین مقاومت نکردم و سینا در گوشهای از خیابان به من تعرض کرد.
بعد از آن به زور تلفن همراهم را گرفت و با شماره خودش تماس گرفت. از آن روز به بعد همیشه با من تماس میگرفت. در این مدت سه بار با من قرار گذاشت. آخرین بار من را به جایی مانند یک زمین کشاورزی برد که اطرافش دیوار کشیده شده بود. با خود میوه هم آورده بود. اول میوه خوردیم، بعد از من خواست هر کاری میگوید انجام دهم.
خیلی عصبی شده بودم. نمیخواستم هر کاری میگوید انجام دهم؛ برای همین چاقوي میوهخوری را از دستش گرفتم و یک ضربه به او زدم و سینا روی زمین افتاد؛ بعد از آن نیز از محل فرار کردم.
به این ترتیب با توجه به شکایت اولیای دم و گفتههای علی و سایر مدارک موجود در پرونده کیفرخواستی علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه یازدهم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.
ابتدای جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را قرائت کرد؛ سپس اولیای دم در مقابل قضات ایستادند و از دادگاه تقاضای قصاص متهم را کردند. بعد از آن علی در جایگاه حاضر شد و ماجرا را همانطور که قبلا گفته بود، شرح داد و گفت: قصد کشتن سینا را نداشتم؛ میخواستم از خودم دفاع کنم.
چاقو برای سینا بود؛ او هربار من را با چاقو تهدید میکرد و من ترسیدم من را بکشد. برای اینکه خود را فرد مهمی معرفی کرده بود و من غیرقانونی در اینجا زندگی میکردم، مجبور شدم هرکاری میگوید، انجام دهم.
او در پاسخ به این سؤال که آیا پسر جوانی که همراه سینا بود به او تجاوز کرد یا نه؛ گفت: نه، فقط سینا به من تجاوز کرد. روز حادثه نیز سینا تنها آمده بود. سپس پسر مقتول از جایش بلند شد و گفت: علی دروغ میگوید؛ پدر من انسان پاکی بود؛ همچنین او به دلیل بیماریاي که داشت نمیتوانست این کار را بکند.
این مرد پس از کشتن پدرم سه عدد چکپول و تلفن همراه او را به سرقت برده است. علی در آخرین دفاع به قضات گفت: قسم میخورم که هرچه بر زبان آوردهام حقیقت داشت و من فقط میخواستم از شرافتم دفاع کنم.
بعد از این حادثه نیز هیچچیزی از سینا سرقت نکردم، تلفن همراهش را شکستم تا کسی شماره من را در آن پیدا نکند.
با پایان گفتههای متهم و اولیای دم، وکیل متهم در جایگاه حاضر شد؛ او دفاعیات خود را از متهم انجام داد و سپس ختم جلسه از سوی رئیس دادگاه اعلام شد. با پایان جلسه رسیدگی، قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.
۰