جای خالی اخبار خوب
به شهادت روانپزشکان و مشاوران کلینیکهای رواندرمانی تعداد مراجعات به آنها بعد از سقوط هواپیمای اوکراینی افزایش محسوسی داشته و اینها همه نشاندهنده اوضاع نامناسب روحی و روانی افراد جامعه از هر قشر و طبقهای است.
کد خبر :
۷۷۷۴۱
بازدید :
۶۶۵۱
نفیسه زارعکهن | سال ۹۸ با اخبار بد کلید خورد؛ سیل سهمگین نوروزی که کام خوش بسیاری از هموطنانمان را تلخ کرد، آغازگر دومینویی بود که تا واپسین روزهای سال ادامه داشته و به احتمال قوی خواهد داشت و بعید نیست گریبان سال ۹۹ را هم رها نکند.
براساس مشاهدات آماری نگارنده بعد از حوادث آبان و البته به شهادت روانپزشکان و مشاوران کلینیکهای رواندرمانی تعداد مراجعات به آنها بعد از سقوط هواپیمای اوکراینی افزایش محسوسی داشته و اینها همه نشاندهنده اوضاع نامناسب روحی و روانی افراد جامعه از هر قشر و طبقهای است.
آمار منتشرشده از سوی وزارت بهداشت و آنچه چندی قبل در روزنامه شهروند منتشر شد هم نشان میدهد ٢٣ درصد جمعیت ١۵ تا ۶۵ سال کشور دستکم از یک اختلال روانی رنج میبرند (از هر چهار نفر، یک نفر) آماری که از وجود بیش از ۶٠ درصد افسردگی روایت میکند و آنطور که روانشناسان میگویند تکرار عوامل استرسزا در یک مدت کوتاه احتمال بروز نشانههای بیماری روانی را بالا میبرد.
در چنین شرایطی است که نقش رسانه پررنگ میشود و اهمیت ویژهای مییابد. اکنون شبکههای اجتماعی گوی سبقت را از دیگر رسانهها ربودهاند و کنترل انتشار اخبار از خوب و بد و راست و دروغ تقریبا غیرممکن است. پس نهتنها باید به مردم آگاهی داد، بلکه باید با هر فیکنیوزی مقابله کرد و در این میان البته یک نکته را نباید از یاد برد که «یک دم نگاه کن که چه بر باد میدهی». برای اولین بار در سال ۱۹۵۵ «گیبر» خبر خوب یا مثبت را بهعنوان خبری که منعکسکننده انسجام و همکاری اجتماعی است، تعریف کرد؛ پسازآن هم هارتونگ و استون (۱۹۸۰) یک خبر مثبت را خبری معرفی کردند که خوانندگان بیشتر از آنکه از رخدادن یا رخندادن واقعه راضی یا خوشحال باشند، لحن داستان به طور کلی مثبت یا خوشایند باشد.
پسازآن مطالعات گستردهای انجام شد و اهمیت خبر خوب در رسانههای دنیا مطرح شد؛ تاجاییکه اکنون بسیاری از رسانههای دنیا از چاپی و تصویری گرفته تا مجازی بخشی به نام خبر خوب (GOOD NEWS) را در سرخط اخبار خود قرار دادهاند.
اما در ایران جای این اخبار خالی است؛ نگاهی به تیتر اول نشریات و خبرگزاریها بهویژه در شش ماه دوم سال (مخصوصا از دی به این سو) نشان میدهد بهندرت میتوان اخبار مثبت را در آنها یافت؛ یا خبر از جنگ است یا ترور یا سقوط یا ... و این روزها هم که ... کرونا؟!
اما در ایران جای این اخبار خالی است؛ نگاهی به تیتر اول نشریات و خبرگزاریها بهویژه در شش ماه دوم سال (مخصوصا از دی به این سو) نشان میدهد بهندرت میتوان اخبار مثبت را در آنها یافت؛ یا خبر از جنگ است یا ترور یا سقوط یا ... و این روزها هم که ... کرونا؟!
اما این یک سوی ماجراست که به نظر در طرف مقابل که افکار عمومی و مخاطبان هستند، هم اوضاع چندان روبهراه نیست و گرایش آنها هم به سوی اخبار منفی است؛ بهگونهایکه اگر از یک ماجرا تیتری مثبت استخراج شود یا خبری خوب منتشر شود، آن را باورناپذیر و گاه دروغ میپندارند که این خود به نظر میرسد ریشه در دو عامل سواد رسانهای و اعتماد اجتماعی جامعه داشته باشد (که البته موضوع این یادداشت نیست و بررسی در مجالی دیگر را میطلبد)؛ اما این گرایش به شهروند-خبرنگاران نیز کشیده شده است.
گردشی در فضای مجازی نشان میدهد بیشتر اخبار و گزارشهای مردمی با زمینه منفی، مورد اقبال است. کمتر کسی است که از شادی مردم یا اخبار خوش فیلم و عکس تهیه کند و با دیگر شهروندان به اشتراک بگذارد؛ چنانکه وقتی یکی از این ویدئوهای مثبت تولید میشود، کافی است به آمار بازنشر آن دقت کنید تا نیاز جامعه به اخبار خوب مشخص شود. نمیتوان منکر ضرورت توجه به اخبار خوب و اهمیت آن برای روح و روان جامعه شد؛ بهویژه جامعهای که در یک سال اخیر از یک سو شرایط مساعدی نداشته و دچار بیاعتمادی به مدیران خود شده است و از دیگر سو در معرض بمباران فیکنیوزها و اخبار دروغ رسانههایی قرار گرفته که هدفشان ایجاد جنگ روانی برای تسویهحسابهای سیاسی است تا آگاهی شهروندان و توجه به نیازهای روحی و روانی آنها.
تأکید بر این ضرورت به معنای این نیست که اخبار بد سانسور شود. رسانه باید روایتگر صادقی باشد، بدیها را ببیند و هشدار دهد؛ مردم را از حقوقشان آگاه کند؛ اما رویکرد مثبت فراموش نشود. آنچه این روزها حال مردم را بهتر خواهد کرد، دیدن و شنیدن اخبار خوب است؛ اخباری که جای خالی آنها مدتهاست روان همه را پریشان کرده است. ما بهعنوان اهالی رسانه نیاز این روزهای جامعه یعنی امید را از یاد نبریم؛ امید راه رهایی از تلخیهاست. امید فراموششده این روزهای ما و بذر هویت ماست.
۰