کدام جانوران در جهان بهترین «بینایی» را دارند؟
هر یک از حیوانات چشمانی تکاملیافته دارند که درست با سبک زندگی آنها مطابقت پیدا کرده است. بینایی این حیوانات موضوع برتری نیست بلکه موضوع بقاء است. همانطور که دید ما انسانها ممکن است تیزترین یا وسیعترین نباشد، اما برای نیازهای ما عالیست.
فرادید| حیوانات صاحب بینایی فوقالعادهای هستند؛ گونههایی مانند عقابها و شاهینها در دید دوربرد مهارت دارند و از چند مایلی طعمه را تشخیص میدهند. میگوی مانتیسی و آفتابپرست قابلیتهای بصری منحصربهفردی دارند، از طیف دید ما فراتر میروند و چشمهایشان مستقل از هم حرکت میکنند. جغدها و گربهها نیز استادان شب هستند و از دید ویژهای برای شرایط کمنور استفاده میکنند، در حالی که سنجاقکها در تشخیص حرکت کموبیش بینظیرند.
به گزارش فرادید، «بینایی» یکی از مهمترین تواناییها در قلمرو حیوانات است. از پرندگانی که میتوانند طعمه را از چند کیلومتر دورتر ببینند تا موجودات دریایی که نوری را میبینند که حتی ما نمیتوانیم تصور کنیم، حیوانات دنیا را از دریچه چشمهایی تجربه میکنند که همواره از محدودیتهای انسانی فراتر هستند. آنچه بینایی آنها را فوقالعاده میکند اینست که هر گونه چگونه با محیط خود تطبیق یافته است. در حالی که ما انسانها در نور روز خوب میبینیم و رنگها را بهخوبی تشخیص میدهیم، بسیاری از حیوانات فراتر از طیف مرئی ما میبینند. برخی نور فرابنفش را تشخیص میدهند و برخی دیگر نیز در تاریکی کامل میبینند. بنابراین، وقتی میپرسند «کدام حیوان بهترین بینایی را دارد؟» پاسخ ساده نیست و به تعریف ما از «بهترین» بستگی دارد.
عقابها و شاهینها: فرمانروایان دید دوربرد

میان تمام موجودات، عقابها تاجدار دقیقترین بینایی هستند. گفته میشود بینایی آنها تا هشت برابر واضحتر از بینایی ماست. یک عقاب میتواند خرگوش کوچکی را از بیش از سه کیلومتر فاصله تشخیص دهد. دلیلش اینست که چشمان عقاب پر از سلولهای حساس به نور هستند که به آنها امکان میدهد جزئیات بصری استثنایی داشته باشند. همچنین چشمان بزرگشان نور بیشتری را وارد میکند و کمک میکند حتی از ارتفاعات زیاد هم خوب ببینند. آنها دید دوچشمی دارند، یعنی هر دو چشم روی یک نقطه تمرکز میکنند؛ این موضوع به درک عمق کمک میکند که هنگام شیرجه زدن به سمت طعمه بسیار مهم است. قابلیت تشخیص نور فرابنفش (UV) هم مزیت دیگر بینایی آنهاست، زیرا برخی حیوانات کوچک ردهایی از نور UV باقی میگذارند که عقابها میتوانند دنبال کنند.
شاهینها و عقابها، بسیاری از این ویژگیها را به اشتراک دارند. برای نمونه، یک شاهین دمقرمز میتواند موشِ در حال حرکت را از فاصلهی بیش از یک و نیم کلیومتر ببیند. بینایی دقیق به آنها کمک میکند حرکت را دنبال کنند و طعمهای را که میان شاخ و برگ پنهان شده تشخیص دهند. برای هر دو گونه، بینایی تیز، فقط یک مزیت نیست، بلکه برای بقاء حیاتی است.
میگوی مانتیسی و آفتابپرست: بینایی آنها قوانین طبیعت را به چالش میکشد

عقابها در آسمان حکمرانی میکنند، اما میگوی مانتیسی در اقیانوس با چشمهای فوقالعادهاش سلطه دارد. هر یک از چشمهای او بهشکل مستقل حرکت میکنند و ۱۶ نوع متفاوت از سلولهای حساس به نور دارند، در حالی که ما انسانها فقط سه نوع داریم. معنایش اینست که او رنگهایی را میبیند که در واژگان ما حتی وجود ندارند، از جمله نور فرابنفش و نور قطبیده. بینایی آنها شبیه داشتن چندین لایه بینایی است که همزمان کار میکنند. میگوی مانتیسی از این توانایی نهتنها برای شکار، بلکه برای ارتباط برقرار کردن، تشخیص جفتها و شناسایی بازتابهای بسیار ضعیف از طعمهای که میان صخرههای مرجانی پنهان شده، استفاده میکند.

در خشکی، آفتابپرستها سیستم بصری ویژه خودشان را دارند. چشمهای آنها میتوانند بهشکل مستقل حرکت کنند و کمابیش ۳۶۰ درجه دید داشته باشند، بدون آنکه سرشان را بچرخانند. این یعنی میتوانند با یک چشم طعمه را رصد کنند و با چشم دیگر به دنبال شکارچی باشند. وقتی هدف را میبینند، هر دو چشم آنها به سمت هدف متمرکز میشوند تا با زبان سریعشان طعمه را نشانه بگیرند. آفتابپرستها هم نور فرابنفش را میبینند که در ارتباط و تشخیص حشرات نقش دارد. هر دوی این گونهها ثابت میکنند طراحی بصری طبیعت میتواند هم خلاقانه و هم مؤثر باشد.
جغدها، گربهها و سنجاقکها؛ استادان شب و حرکت

جغدها در تاریکی رقیب ندارند. چشمهای بزرگ و روبهجلو دارند که حتی کمترین نور را جذب میکنند و به آنها امکان میدهد صحنههایی را ببینند که ما انسانها کمابیش قادر به تشخیصشان نیستیم. چشمهایشان پر از سلولهای میلهای است که نور و حرکت را بهتر از رنگ تشخیص میدهند. از آنجا که چشمهایشان در حدقه ثابت هستند، جغدها سرشان را تا ۲۷۰ درجه میچرخانند تا حرکت را دنبال کنند. این ترکیب حساسیت و تحرک، آنها را شکارچیان ماهر شبانه میکند.

گربهها نیز، چه وحشی و چه اهلی، دید شبانه چشمگیری دارند. چشمهایشان لایهای به نام تاپِتوم لوسیدوم دارد که نور را از شبکیه بازتاب میدهد. این ویژگی به آنها کمک میکند از کمترین نور موجود بیشترین بهره را ببرند. اگرچه گربهها رنگها را به وضوحِ انسانها نمیبینند، اما حرکت را بسیار بهتر تشخیص میدهند. میدان دیدشان گسترده و مردمکهای بزرگ دارند که آنها را برای شکار هنگام گرگومیش و سحر کاملاً مناسب میکند.

از سوی دیگر، سنجاقکها از سریعترین و پیچیدهترین تواناییهای تشخیص حرکت را میان جانوران دارند. چشم مرکب آنها شامل هزاران لنز میشود که در کل دید نزدیک به ۳۶۰ درجه را فراهم میکنند. این ویژگی به آنها کمک میکند چندین حشرهی پرنده را همزمان تشخیص دهند و دنبال کنند. توانایی آنها در پیشبینی حرکت طعمه به میزان موفقیت شکار بیش از ۹۰ درصد منجر میشود که آنها را به یکی از کارآمدترین شکارچیان دنیای حشرات تبدیل میکند.
درک بینایی حیوانات فراتر از محدودیتهای انسانی
بینایی حیوانات تحت تأثیر چند عامل کلیدیست: وضوح دید، درک رنگها، دید در شب و تشخیص حرکت. این تواناییها بین گونهها متفاوت است و به هر حیوان برتری خاصی میدهد.
چشمهای ما انسانها دو نوع سلول فوتورسپتور دارند: میلهایها و مخروطیها که به ما کمک میکنند در نور و تاریکی ببینیم. اما حیوانات اغلب تعداد زیادی از این سلولها دارند و از انواع متفاوتی استفاده میکنند. این به آن معناست که آنها طیف وسیعتری از رنگها و شدتهای نور را میبینند. برخی مانند حشرات و پرندگان قادر به تشخیص اشعه فرابنفش هستند که برای ما نامرئی است. گونههایی مانند گربهها و جغدها، در نور کم بسیار خوب میبینند، جایی که ما انسانها تقریباً هیچچیز را تشخیص نمیدهیم.
مترجم: زهرا ذوالقدر