ترس سعودی
در سال 2015 اتفاقات زیادی در خاورمیانه افتاد. مهمترین و در عین حال گستردهترین رویداد چه بود؟ در پایان سال 2015، به نظر میرسید چند پاسخ مهم وجود داشته باشد: ظهور داعش، توافق هستهای با ایران و ورود نظامی روسیه به سوریه.
کد خبر :
۱۰۹۷۱
بازدید :
۱۴۶۸
در سال 2015 اتفاقات زیادی در خاورمیانه افتاد. مهمترین و در عین حال گستردهترین رویداد چه بود؟ در پایان سال 2015، به نظر میرسید چند پاسخ مهم وجود داشته باشد: ظهور داعش، توافق هستهای با ایران و ورود نظامی روسیه به سوریه.
درست چند هفته مانده به آغاز سال 2016، تمام آن پاسخها اشتباه از آب در آمد. اکنون کاملا روشن به نظر میرسد که مهمترین و احتمالا تهدیدآمیزترین تغییر در منطقه مرگ ملک عبدالله، پادشاه عربستان بود که باعث شد ماجراجویانی جوان رهبری رژیم جدید در ریاض را به دست بگیرند. ملک سلمان یک سال پیش و پس از درگذشت برادرش، به تاج و تخت رسید.
او فرزند 30 ساله خود شاهزاده محمد را بهعنوان وزیر دفاع برگزید. از او با عنوان جوانترین وزیر دفاع جهان نام برده میشود. این پسر جوان و بیتجربه معاون ولیعهد، رئیس دربار سلطنتی و ناظر سیاستهای اقتصادی است. او ممکن است جانشین پدر 80 ساله و بیمار خود شود.
سالی که ملک سلمان و فرزند قدرتمندش به قدرت رسیدند، سالی سخت برای عربستان بود. رهبران گذشته عربستان ثبات را بر هر چیز دیگری ترجیح میدادند. این محافظه کاری به دست «باد شمال» سپرده شد؛ بادی که از صحراهای عربستان میوزد.
به جای آن یک کنشگری تهاجمی شکل گرفته که میرود به شکل رادیکالی این پادشاهی و مناطق پیرامونش را تغییر دهد. «ترس» محرک نظامیگری جدید عربستان است. بخشی از چالشهای این کشور داخلی است. یعنی این کشور برای منحرف کردن افکار از بحرانهای داخلی به ماجراجویی خارجی میپردازد.
تفکر افراطی که در وجود طالبان، القاعده و داعش تجلی یافته ریشه در عربستان سعودی دارد. آن «ترس» به ناگزیر از درون این کشور فوران کرده است. اما از آنجا که رژیم برای مشروعیت خود به همراهی روحانیون و نیروهای نظامی تکیه دارد، هر گونه سرکوب داخلی میتواند با بیعلاقگی و تردید همراه باشد.
آنچه برای سعودیها هشدارآمیزتر به نظر میرسد همان چیزی است که در همسایگی و پیرامون خود مینگرند. سیستم دولتی که برای نسلها خاورمیانه را شکل داده بود در حال فروپاشی است. ایران که عربستان سعودی او را دشمن خود میداند، از لاک دفاعی در حال سر بر آوردن است.
رهبران سابق عربستان اگر بودند میل به آرام کردن این بحران داشتند اما وزیر دفاع جوان و بیتجربه واکنشی خشن نشان داد. در همین راستا، نیروهای عربستانی مستقیما در جنگ سوریه وارد شدهاند.
آنها همچنین جناحهای مخالف خود در یمن را به شدت بمباران میکنند زیرا مدعیاند که آنها نیروهای ایران هستند. بر اساس گزارش سازمان ملل، این حملات شامل «حملاتی گسترده و سیستماتیک» به غیرنظامیان است و باعث شده یمن شاهد «فاجعهای انسانی» باشد.
برای تضمین اینکه ما هنوز در کنار سعودی هستیم، آمریکا به تازگی معاملهای یک میلیارد دلاری با آنها انجام داد که باعث شد رهبران سعودی به 19 هزار بمب هوشمند دست یابند و آنها را جایگزین بمبهایی سازند که در یمن فرود آمد؛ این کافی نبود.
رهبران عربستان ظاهرا قانع شدهاند که آمریکا دیگر دوست آنها نیست و آمریکا تلاش خزندهای را شروع کرده که آنها را به ایران بفروشد. در این مورد بسیار اغراق شده است اما اعتقاد به آن بر «ترس»ی میافزاید که اکنون محرک تهاجمگرایی جدید عربستان شده است.
تقابل مستقیم با ایران و تحقیر آمریکا گامهایی هستند که رهبران قبلی سعودی اتخاذ نکرده بودند. رویکرد رژیم جدید به خاورمیانه - همان طور که سرویس اطلاعاتی آلمان به تازگی اعلام کرد- «سیاست مداخلهگری فعال» است.
در پس زمینه تمام اینها کاهش شدید قیمت نفت است؛ کالایی که از 83 سال پیش تا کنون باعث ثروتمند شدن عربستان شده است. ماجراجوییهای نظامی مانند آنچه در یمن رخ داد نه تنها موجب برانگیختن خشم ضد عربستان شد؛ بلکه برای این کشور گران هم تمام شد. پول نقدی هم که دولت به شهروندانش میداد، رو به پایان است و این موضوع بدون ناآرامی نخواهد بود.
طی سال 2015، ذخایر خارجی عربستان سعودی از 728 میلیارد دلار به 640 میلیارد دلار کاهش یافت. این وضعیت ادامه دارد. تحولات خونین در ماههای اخیر احساسات ضد سعودی را تشدید کرده است. در ماه اکتبر، ماجرای منا باعث شد بیش از2 هزار نفر جان خود را از دست بدهند.
سپس، ماه گذشته دولت عربستان یکی از وحشتناکترین اتفاقات را که گردن زنی 47 نفر از جمله شیخ شیعی بود، به نمایش گذاشت. این موجب فوران اعتراضات در اجتماعات شیعی منطقه شد. دولت عربستان اکنون مانند بوکسوری که در گوشه رینگ افتاده به نظر میرسد؛ قدرتی وحشت زده که با چرخاندن شلاق در برابر دشمن دست به کاری زده که پیش از آن چنین نکرده بود.
خویشتنداری محتاطانه که مدتهای طولانی نشانه رفتار حاکمان این کشور بود، در سال 2015 ناپدید شد. در سالی که تغییرات بسیاری در خاورمیانه رخ داده، اتفاقات در عربستان سعودی بزرگترین و مهمترین تغییر بوده است.
* نویسنده و روزنامهنگار آمریکایی
درست چند هفته مانده به آغاز سال 2016، تمام آن پاسخها اشتباه از آب در آمد. اکنون کاملا روشن به نظر میرسد که مهمترین و احتمالا تهدیدآمیزترین تغییر در منطقه مرگ ملک عبدالله، پادشاه عربستان بود که باعث شد ماجراجویانی جوان رهبری رژیم جدید در ریاض را به دست بگیرند. ملک سلمان یک سال پیش و پس از درگذشت برادرش، به تاج و تخت رسید.
او فرزند 30 ساله خود شاهزاده محمد را بهعنوان وزیر دفاع برگزید. از او با عنوان جوانترین وزیر دفاع جهان نام برده میشود. این پسر جوان و بیتجربه معاون ولیعهد، رئیس دربار سلطنتی و ناظر سیاستهای اقتصادی است. او ممکن است جانشین پدر 80 ساله و بیمار خود شود.
سالی که ملک سلمان و فرزند قدرتمندش به قدرت رسیدند، سالی سخت برای عربستان بود. رهبران گذشته عربستان ثبات را بر هر چیز دیگری ترجیح میدادند. این محافظه کاری به دست «باد شمال» سپرده شد؛ بادی که از صحراهای عربستان میوزد.
به جای آن یک کنشگری تهاجمی شکل گرفته که میرود به شکل رادیکالی این پادشاهی و مناطق پیرامونش را تغییر دهد. «ترس» محرک نظامیگری جدید عربستان است. بخشی از چالشهای این کشور داخلی است. یعنی این کشور برای منحرف کردن افکار از بحرانهای داخلی به ماجراجویی خارجی میپردازد.
تفکر افراطی که در وجود طالبان، القاعده و داعش تجلی یافته ریشه در عربستان سعودی دارد. آن «ترس» به ناگزیر از درون این کشور فوران کرده است. اما از آنجا که رژیم برای مشروعیت خود به همراهی روحانیون و نیروهای نظامی تکیه دارد، هر گونه سرکوب داخلی میتواند با بیعلاقگی و تردید همراه باشد.
آنچه برای سعودیها هشدارآمیزتر به نظر میرسد همان چیزی است که در همسایگی و پیرامون خود مینگرند. سیستم دولتی که برای نسلها خاورمیانه را شکل داده بود در حال فروپاشی است. ایران که عربستان سعودی او را دشمن خود میداند، از لاک دفاعی در حال سر بر آوردن است.
رهبران سابق عربستان اگر بودند میل به آرام کردن این بحران داشتند اما وزیر دفاع جوان و بیتجربه واکنشی خشن نشان داد. در همین راستا، نیروهای عربستانی مستقیما در جنگ سوریه وارد شدهاند.
آنها همچنین جناحهای مخالف خود در یمن را به شدت بمباران میکنند زیرا مدعیاند که آنها نیروهای ایران هستند. بر اساس گزارش سازمان ملل، این حملات شامل «حملاتی گسترده و سیستماتیک» به غیرنظامیان است و باعث شده یمن شاهد «فاجعهای انسانی» باشد.
برای تضمین اینکه ما هنوز در کنار سعودی هستیم، آمریکا به تازگی معاملهای یک میلیارد دلاری با آنها انجام داد که باعث شد رهبران سعودی به 19 هزار بمب هوشمند دست یابند و آنها را جایگزین بمبهایی سازند که در یمن فرود آمد؛ این کافی نبود.
رهبران عربستان ظاهرا قانع شدهاند که آمریکا دیگر دوست آنها نیست و آمریکا تلاش خزندهای را شروع کرده که آنها را به ایران بفروشد. در این مورد بسیار اغراق شده است اما اعتقاد به آن بر «ترس»ی میافزاید که اکنون محرک تهاجمگرایی جدید عربستان شده است.
تقابل مستقیم با ایران و تحقیر آمریکا گامهایی هستند که رهبران قبلی سعودی اتخاذ نکرده بودند. رویکرد رژیم جدید به خاورمیانه - همان طور که سرویس اطلاعاتی آلمان به تازگی اعلام کرد- «سیاست مداخلهگری فعال» است.
در پس زمینه تمام اینها کاهش شدید قیمت نفت است؛ کالایی که از 83 سال پیش تا کنون باعث ثروتمند شدن عربستان شده است. ماجراجوییهای نظامی مانند آنچه در یمن رخ داد نه تنها موجب برانگیختن خشم ضد عربستان شد؛ بلکه برای این کشور گران هم تمام شد. پول نقدی هم که دولت به شهروندانش میداد، رو به پایان است و این موضوع بدون ناآرامی نخواهد بود.
طی سال 2015، ذخایر خارجی عربستان سعودی از 728 میلیارد دلار به 640 میلیارد دلار کاهش یافت. این وضعیت ادامه دارد. تحولات خونین در ماههای اخیر احساسات ضد سعودی را تشدید کرده است. در ماه اکتبر، ماجرای منا باعث شد بیش از2 هزار نفر جان خود را از دست بدهند.
سپس، ماه گذشته دولت عربستان یکی از وحشتناکترین اتفاقات را که گردن زنی 47 نفر از جمله شیخ شیعی بود، به نمایش گذاشت. این موجب فوران اعتراضات در اجتماعات شیعی منطقه شد. دولت عربستان اکنون مانند بوکسوری که در گوشه رینگ افتاده به نظر میرسد؛ قدرتی وحشت زده که با چرخاندن شلاق در برابر دشمن دست به کاری زده که پیش از آن چنین نکرده بود.
خویشتنداری محتاطانه که مدتهای طولانی نشانه رفتار حاکمان این کشور بود، در سال 2015 ناپدید شد. در سالی که تغییرات بسیاری در خاورمیانه رخ داده، اتفاقات در عربستان سعودی بزرگترین و مهمترین تغییر بوده است.
* نویسنده و روزنامهنگار آمریکایی
۰