۱۰ فیلم عاشقانه جذاب و متفاوت برای کسانی که به ژانر رمانتیک علاقهای ندارند
فیلمهای عاشقانه زیادی ساخته شده که خارج از این احساسات سنتی هستند و همزمان روابطی تاثیرگذار را به تصویر میکشند. عشق یک موضوع جهان شمول و یک جنبه قابل درک از زندگی همه انسان هاست که باعث میشود که شخصیتهای فیلمهای عاشقانه قابل همزاد پنداری بوده و اتفاقاتی که آنها را درگیر میکند را برای مخاطب مهم میسازد.
ژانر عاشقانه یکی از محبوبترین ژانرهای سینمایی است که بسیاری از سینما دوستان به آن علاقه خاصی دارند. این ژانر و ژانرهای مشابهش مانند کمدی رمانتیک، کلیشهها و فرمولهای خاص خود را دارند که اغلب حال و هوایی شیرین و خوشایند دارند.
اما حتی همان فیلمهای عاشقانهای که انتظارات مخاطب را غافلگیر میکنند نیز پیش همه محبوب نیستند. حتی وقتی که این فیلمهای عاشقانه با صداقت و جزییات کامل، داستانی عاشقانه را به واقعیترین شکل ممکن روایت میکنند نیز برخی به آنها اهمیتی نمیدهند.
اما فیلمهای عاشقانه زیادی ساخته شده که خارج از این احساسات سنتی هستند و همزمان روابطی تاثیرگذار را به تصویر میکشند. عشق یک موضوع جهان شمول و یک جنبه قابل درک از زندگی همه انسان هاست که باعث میشود که شخصیتهای فیلمهای عاشقانه قابل همزاد پنداری بوده و اتفاقاتی که آنها را درگیر میکند را برای مخاطب مهم میسازد.
در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ فیلم عاشقانه متفاوتی آشنا کنیم که حتی کسانی که از ژانر رمانتیک متنفرند نیز از تماشای آنها لذت خواهند برد.
۱- The Princess Bride
این نزدیکترین فیلم این فهرست به یک داستان عاشقانه شیرین بدون نزدیک شدن به فیلمهای عاشقانه کلیشهای است؛ و این موضوع بدین خاطر است که فیلم The Princess Bride در تمام طول داستانش از خود آگاه است، و عناصر عاشقانه اش را با دقت و ملاحظه خاصی بروز میدهد. این فیلم یک هجو گستاخانه و بیش از همه یک کمدی بسیار جذاب و دیدنی است؛ و همانند هر فیلم هجوآمیز دیگری، میتواند کلیشههای این ژانر را تغییر داده و به سرعت از آنها برای بالا بردن کیفیت روایی خود استفاده کند.
این موضوع به خاطر نمایش متفاوت فیلم از یک رابطه عاشقانه است. این فیلم اغلب با همان ویژگیهایی بازی میکند که مخاطبان همیشه به آنها واکنش منفی نشان میدهند. همواره به شکلی بیش از حد به بزرگنمایی سازی روی میآورد و به طور کلی با عشق شوخی میکند. اما کشش متقابل دو شخصیت اصلی و استعداد بازیگران آن تردید ناپذیر است که باعث میشود علاقمندان و متنفران از ژانر عاشقانه از دیدن آن لذت ببرند.
۲- High Fidelity
این فیلم واقعاً یک فیلم ضد عاشقانه است، علیرغم اینکه جان کیوزاک در آن بازی میکند. در واقع، انتخاب او برای این فیلم انتخابی عامدانه به نظر میرسد، شاید به این خاطر که انتظار مخاطب را غافلگیر کنند، زیرا وی اغلب در آن دوران در فیلمهای کمدی رمانتیک یا عاشقانه محض بازی میکرد. کیوزاک در فیلم High Fidelity نقش راب گوردون را بازی میکند، کسی که به جداییهای بزرگش فکر میکند، بدون اینکه به نقش خود در این جداییها فکر کند. داستان این فیلم مملو از گفتگوها و مشاهدات در مورد روابط عاشقانه است، اما خود ماهیت عشق را به چالش میکشد.
ماهیت چالش برانگیز شخصیت اصلی چیزی است که باعث میشود کسانی که به عشق علاقه ندارند خود را جای شخصیت کیوزاک بگذارند. فیلم کاملاً یک درام کمدی زیرکانه است، در مورد مرد معمولی که میخواهد با خودش کنار بیاید و خودش را بفهمد. اما پایان فیلم باعث نمیشود که طرفداران فیلمهای عاشقانه به طور کلی از این فیلم دور شوند. همچنین فضای مغازهای و علاقه شدید شخصیتها به موسیقی کاملاً جذاب است و مخاطب را به خود جلب میکند. قرار است به زودی اقتباسی سریالی از این فیلم نیز ساخته شود.
۳- Her
این فیلم یک مدیتیشن بی نقص در مورد دروغ بودن تعامل دیجیتالی انسان است. واکین فینیکس، بازیگر نقش جوکر، هرگز طرفدارانش و کلیت سینمادوستان را ناامید نمیکند. توانایی او در بازی در مقابل یک صدای تنها بسیار تاثیرگذار و قابل توجه است. شخصیت او در فیلم Her در چنان رویای دیجیتالی زندگی میکند که به رابطه واقعی انسانی تبدیل میشود. او عاشق یک صدای برنامه ریزی شده کامپیوتری میشود که برای سیراب کردن شخصیت خاص او طراحی شده است.
این فیلم یک نقد اجتماعی به شدت تاریک است در مورد اینکه چطور انسانها علیرغم تمام پلتفرمهای اجتماعی که در دسترسش است، چطور ارتباط با هم را از دست داده اند. مجهول الهویه ماندن و میل شدید به اعتبار اجتماعی باعث یک رابطه عجیب و اغلب سمی میشود. این فیلم اگر چه به شکل غیرمنتظرهای بامزه است، اما عشق واقعی بین انسانها را ارج مینهد، بدون اینکه حتی یک قدم به داخل دنیای فیلمهای عاشقانه کلیشهای بگذارد.
۴- True Romance
به نویسندگی کوئنتین تارانتینو، این فیلم تمام ویژگیهای فیلمهای او را دارد که باعث میشود برخی حس کنند نمیتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. اما جای تردید نیست که رابطه کانونی داستان یک رابطه عاشقانه است. داستان این فیلم تقریباً در قلمرو فانتزی است. فیلم True Romance یک زبان تصویری، خشونت فراوان و هیجانی افسارگسیخته در سراسر روایت خود دارد.
فیلم True Romance پیش از هر چیزی یک داستان جنایی است به کارگردانی تونی اسکات فقید که یک کارگردانی بسیار باهوش و به شدت با استعداد بود؛ و علیرغم همه این ها، داستان عاشقانه فیلم به شدت احساس برانگیز است. شخصیت اصلی فیلم عامدانه تنها و متفاوت است، اما بزودی عاشق دختری روسپی میشود. این روایت خود کلیشهای است، اما زیرکی و نیش تند همیشگی و منحصربفرد تارانتینو، یک داستان احساسی بسیار بی نقص را روایت میشود.
۵- Let The Right One In
این فیلم که در هیچ ژانری نمیگنجد یکی از تاثیرگذارترین و تازهترین داستانها در ژانر خون آشام هاست. خون آشامها به شکل خسته کننده و پرتکراری به کار گرفته شده اند، اما فیلم Let The Right One In حتی Twilight را نیز شرمنده کیفیت و متفاوت بودن خود میکند؛ و اگر با زیرنویسها مشکلی دارید، نسخه آمریکایی فیلم که بازسازی نسخه اصلی است نیز به همان اندازه فیلم اورجینال جذاب و تاثیرگذار است. این فیلم یک داستان عاشقانه است که به مسیری کمتر شناخته شده میرود.
این درام ترسناک در مورد یک پسر به شدت تحت آزار است که با دختر مریض احوال همسایه دوست میشود. رابطه آنها به شکل غیرمعمولی واقعی و با صداقت بوده و در تمام طول فیلم به شکلی ارگانیک به پیش میرود. به طور خاص، بازیگران کودک فیلم خارق العاده و بی نقص ظاهر میشوند. دوستی بین این دو به شدت عمیق میشود، اما یک دوستی با خشونت متهورانه و تکان دهنده. این فیلم کسانی که به یک اندازه از فیلمهای عاشقانه و ترسناک بیزارند را راضی خواهد کرد.
۶- Groundhog Day
این کمدی کلاسیک با بازی بیل ماری اغلب اوقات به یک فیلم عاشقانه تبدیل میشود و کسانی که از این ژانر خوششان میآید به سختی متوجه آن خواهند شد. داستان این فیلم کلاسیک به خوبی با طنازی خشک ماری ترکیب میشود و از زمان انتشار این فیلم بارها فیلمهایی در تلاش برای تقلید از آن ساخته شده اند. البته نیمه دوم فیلم به شدت در مورد تلاشهای شخصیت ماری برای بدست آوردن دل معشوقش است. اما مسیر او باثبات و ماجراجوییهای او بامزه است.
در نهایت، فیلم در واقع در مورد مردی خشن است که یاد میگیرد اخلاقش را بهتر کند، بعد از اینکه در یک حلقه زمانی تکرار شونده گرفتار میشود. داستان عاشقانه فیلم جنبه ثانویه دارد، اما بخش بزرگی از درسی است که شخصیت اصلی باید بیاموزد. کمدی داستان فراوان بوده و بخش فانتزی داستان نیز با پتانسیل کاملش مورد بحث قرار میگیرد و البته ماری مانند همیشه بسیار جذاب ظاهر میشود.
۷- Shaun Of The Dead
حتی فیلم آخرالزمانی زامبی محور ادگار رایت هم یک داستان عشقی صادقانه در خود دارد. در اصل، فیلم Shaun Of The Dead در مورد مردی با شخصیت نابالغ است که عامدانه با زندگی به عنوان فردی کوچک و کم اهمیت کنار آمده است؛ و این موضوع باعث میشود که جدایی او از دوست دخترش اجتناب ناپذیر باشد.
فیلم بخش قابل توجهی از بخش اول خود را به تلاشهای شخصیت شان برای بدست آوردن دوباره دل لیز اختصاص میدهد. دلشکستگی او واقعی به نظر میرسد و همین موضوع باعث میشود که روایت عاشقانه آنها قابل درک باشد؛ و همچنان، چیزهای زیادی در تار و پود داستان گنجانده شده که باعث میشود تماشاگر یک فیلم لذت بخش و بامزه باشید. این فیلم یک نقد تند اجتماعی است، با طنز هوشمندانه و یک کمدی موقعیت بسیار خلاقانه. این فیلم ژانر زامبی را ارج نهاده و به سخره میگیرد در حالی که به خوبی این ژانر را درک میکند. کمدی، رومانس و وحشت به خوبی در این فیلم با هم ترکیب شده اند تا دل همه طرفداران و منتقدان این ژانرها را بدست بیاورد.
۸- WALL-E
شاید انتخاب این یکی فیلم در ظاهر با عقل سلیم جور در نیاید، اما در اینجا با یک انیمیشن پیکساری در مورد یک ربات کوچک عاشق مواجهیم. اما فیلم ما، عشق شیرینش را با حسی ترسناک از طنز، تصاویر زیبا و روایت بامزه علمی تخیلی ترکیب میکند. همچنین، در WALL-E، نقد اجتماعی نیز از نظر دور نمیماند. در حالی که شخصیت اصلی فیلم سینمای موزیکال را دوست داشته، با یک حشره دوست شده و عاشق میشود، انسانها هیچ ارتباطی با هم ندارند.
آنها در فضا به این سو و آن سو میروند، بعد از اینکه خود باعث نابودی و ویرانی و البته غیرقابل سکونت شدن زمین شده اند و تنبلانه برای همه چیز به ماشینها و رباتها متکی شده اند. اما این فیلم از اول تا آخر، مملو از جذابیت، کمدی و ماجراجویی است؛ و زندگی بسیار متواضعانه شخصیت ربات اصلی داستان و تعهد و علاقه شدیدش به شخصیت ایو به شدت بامزه و دوست داشتنی است. داستان عاشقانه فیلم نیشدار و تند است، اما دوست داشتنی و به همین خاطر برای بسیاری از کسانی که به ژانر عاشقانه علاقه ندارند، به شکل منحصربفردی دوست داشتنی است.
۹- Deadpool
این یکی فیلمی است که در آخر هفته روز ولنتاین منتشر شد. اگر چه وجود عشق و کمدی در Deadpool انکارناپذیر است، اما وفاداری کاملش به کمیکهای ددپول باعث خلق داستانی تازه و خلاقانه میشود. بامزگی و طنز خاص فیلم به آن امکان میدهد تا موجی از فیلمهای ابرقهرمانی را هجو نماید، فیلمهایی که به نظر نمیرسد به این زودیها به پایان برسند. اما رابطه مرکز داستان بین وید و ونسا بسیار بامزه و طبیعیتر از آن چیزی است که بی علاقگان به ژانر عاشقانه را پس بزند.
آنها به سرعت کشش جذابشان را به نمایش میگذارند، کششی که با حس شوخ طبعی خاصشان بیشتر میشود. علیرغم تمام خشونت شدید و سکشوالیتی اش، فیلم یک عشق جدید را به شکلی باورپذیر و جذاب به تصویر میکشد. به ویژه بعد از تراژدی سرطان شخصیت وید، فیلم مقدار مناسبی از ژانرهای مختلف را با هم ترکیب میکند که با طنز هوشمندانه و خاصش برای همگان جذاب و دیدنی میشود.
۱۰- Baby Driver
این تریلر جنایی آتشین و دیوانه وار ریشه در عشق شخصیت جوان اصلی فیلم دارد. در واقع، فیلم از یک زوج از هم جدا شده یک شخصیت منفی میسازد و به همین خاطر عشق نقش مهمی در داستان دارد. اما داستان مملو از سکانسهای اکشن جذاب و خلاقانه نیز هست. همچنین موسیقی مجذوب کننده فیلم را نیز نباید نادیده گرفت که برای شرایط قابل درک شخصیت اصلی بسیار حیاتی است.
این فیلم به شدت بامزه و مملو از شخصیت برنده ادگار رایت به عنوان کارگردان فیلم است. ساده بگوییم، فیلم Baby Driver دارای حجم زیادی از بامزگی است، اما صداقت و خطرات داستان هرگز قربانی نمیشود. یک انرژی جنبشی مداوم و حس جوانی در فیلم وجود دارد که احساساتی بودن داستان را توجیه میکند. به همین خاطر است که شاید Baby Driver باعث شود کسانی که به ژانر عاشقانه علاقه ندارند نیز در عقیده خود در این باب تجدیدنظر کنند.
منبع: روزیاتو