(تصاویر) بهترین فیلم های استنلی کوبریک؛ از درخشش تا چشمان باز بسته
کوبریک را با وسواس بیحدواندازه نسبت به جزئیات میشناسند. کارگردانی که تمام کموکیف آثارش را زیر نظر خودش داشت و رسما همه چیز را تا منتهای مراتب کنترل میکرد.
استنلی کوبریک را یکی از بزرگترین کارگردانهای تاریخ سینما میدانند. کارگردانی که در دوران حرفهای یکهاش به سراغ چندین ژانر مختلف رفته و در هرکدام اثری قابل تامل و درخور تحویلمان داده است.
فیلمسازی که اگر لازم بود، یک برداشت را بیش از صدبار هم ضبط میکرد. او در زمانه ی خود از جنجالیترین فیلمسازها بود، رمانهای پرفروش را برای اقتباس انتخاب میکرد، دل و رودهی رمان را بیرون میریخت، قصه را به شکلی کوبریکی شخصیسازی میکرد و درنهایت برداشتی منحصر به خود از اثر جلوی دوربین میبرد. او سالها است که یکی از تاثیرگذارترین کارگردانهای زمانه ما محسوب میشود.
درنهایت فراموش نکنید دربارهی کسی صحبت میکنیم که میگویند عملیات سفر به ماه مشهور امریکا را در یکی از استودیوهای هالیوودی فیلمبرداری کرده است و بهدلیل این کار، موفقشده فیلم تاریخیاش یعنی بری لیندون را با لنزهای شخصیسازیشدهی ناسا جلوی دوربین ببرد.
در مطلب پیشرو تمام ساختههای استنلی کوبریک فقید را رتبهبندی کردایم و توضیحی هم دربارهی هرکدام بهدست دادهایم. رتبهبندی کردن آثار کوبریک کار بسیار سختی است. از همین رو هدفمان در این مطلب بیش از هرچیزی بهدست دادن شرحی از تکتک فیلمهای کارگردان شهیر و معرفی آنها است. البته دربارهی فیلم آخرش یعنی چشمان باز بسته کمی بیشتر از سایرین نوشتهام.
بهترین فیلم های استنلی کوبریک
- فیلم اسپارتاکوس
- فیلم لولیتا
- فیلم بوسهی قاتل
- فیلم کشتن
- فیلم هراس و هوس
- فیلم راههای افتخار
- فیلم غلاف تمام فلزی
- فیلم بری لیندون
- فیلم دکتر استرنجلاو
- فیلم پرتقال کوکی
- فیلم درخشش
- فیلم ۲۰۰۱: ادیسهای فضایی
- فیلم چشمان باز بسته
۱۳. فیلم اسپارتاکوس
فیلم Spartacus
- ژانر: تاریخی - جنگی
- بازیگران: کرک داگلاس، لارنس الیویه، پیتر اوستینوف، جان گوین، جین سیمونز و چارلز لوتن
- سال اکران: ۱۹۶۰
- میانگین امتیازات Spartacus در IMDB: ۷.۹ از ۱۰
اسپارتاکوس از اولین ساختههای کوبریک و اولین فیلم بزرگش (از لحاظ ابعاد تولید) محسوب میشود. همانطور که از نامش پیداست، فیلم دربارهی اسپارتاکوس مشهور است. بردهای در بند اما آزاده. داستان اسپارتاکوس، داستان آدمهایی است که در بردگی به دنیا میآیند.
ترسناکترین جنبهی زندگی چنین آدمهایی این است که در زندگیشان هرگز طعم آزادی را نچشیدهاند، آنها در بند به دنیا آمدهاند و طبیعتا دوران پیش از اسارات را به یاد ندارند، چراکه هرگز در چنین دورهای زندگی نکردهاند. برای مثال، کشوری را تصور کنید که بیش از ۳۰ سال درگیر جنگ نظامی است.
از ترسناکترین جنبههای زندگی در چنین کشوری این است که اگر سی سالتان باشد، جنگ بر تمام تجربهی زیستهتان سایه انداخته است. بهعبارت دیگر یک مرد یا زن سی ساله در چنین کشوری هرگز زندگیِ بدون جنگ را تجربه نکرده و این هراسی بزرگ است.
اسپارتاکوس در بردگی به دنیا میآید اما در بردگی زندگی نمیکند. داستان او داستان کسانی است که میخواهند از بند رها شوند. او هرگز طعم آزادی را نچشیده و همین خود بزرگترین انگیزهاش برای آزاد زیستن است. او با بهدست آوردن آزادی خود به قلمرویی بکر پا میگذارد.
سرزمینی ناشناخته. جهانی که در آن جایی برای او و امثالش در نظر گرفته نشده است. به همین ترتیب اسپارتاکوس و امثال او نهتنها باید آزادی خود را بهدست بیاورند، بلکه مجبورند جایگاه خود در جهان آزاد را هم تعیین کنند. آزادی راحتتر از اسارت نیست، اما مسیر رستگاری در هیچکجای تاریخ مسیر راحت و بدون دستاندازی نبوده است. اسپارتاکوس و اسپارتاکوسها برای دستیابی به آزادی راهی سخت در پیش دارند.
آنها لحظاتی پس از شکستن حصار بندگی تحت تعقیب قرار میگیرند و احتمالا تا آخر عمرشان هم قرار است تحت تعقیب باشند. نیروی در تعقیب آنها گارد سلطنتی پادشاه یا چیزی شبیه به این نیست، بلکه بردگیشان است که آنها را دم آخر سایه به سایه تعقیب میکند. اسپارتاکوس استنلی کوبریک دربارهی همین تعقیبِ مداوم، پایانناپذیر و خفهکننده است.
۱۲. فیلم لولیتا
فیلم Lolita
- ژانر: عاشقانه - جنایی
- بازیگران: جیمز میسون، پیتر سلرز، شلی وینترز، سو لاین و ماریان استون
- سال اکران: ۱۹۶۲
- میانگین امتیازات Lolita در IMDB: ۷.۵ از ۱۰
لولیتا شاید غیرکوبریکیترین اثر استنلی کوبریک باشد. فیلم اقتباسی از رمان مشهور و جنجالبرانگیز ولادمیر ناباکوف به همین نام است. لولیتای کوبریک اما بهدلیل موضوع جنجالبرانگیزش قربانی سانسور شدید هم شده است.
کوبریک بهخاطر موضوع ملتهب فیلم مجبور به حذف بسیاری از بخشهای فیلمنامهی خود شد. همانطور که اشاره کردیم کوبریک به وسواسِ شدید و دیوانهوارش در فیلمسازی مشهور است. محدودیتها و سانسور شدیدِ فیلم لولیتا، کوبریک را در چنان موضع ضعفی قرار داد که نهتنها نمیتوانست آنچه که میخواهد را بسازد، بلکه درنهایت اجازه داد نظرات و آراء دیگران هم بر ساختهاش تاثیر بگذارند.
زمانیکه فیلم را تماشا کنید، احتمالا شما هم با من موافق خواهید بود که لولیتا فیلمی کوبریکی نیست. اما درهرصورت، فیلمی که نام کوبریک را بهعنوان کارگردان دارد، باید در فهرست تماشای هر علاقهمند به سینمایی باشد.
۱۱. فیلم بوسهی قاتل
فیلم Killer's Kiss
- ژانر: نوآر - جنایی
- بازیگران: جیمی اسمیت، آیرن کین، فرانک سیلورا و روث سابوکا
- سال اکران: ۱۹۵۵
- میانگین امتیازات killer's Kiss در IMDB: ۶.۶ از ۱۰
بوسهی قاتل داستان رابطهای عاشقانه بین یک بوکسور و یک رقاص باله است. رابطهای عاشقانه که البته یک ضلع سوم هم دارد؛ یک پیرمرد پولدار و هوسباز. فیلم ماجرای کشمکش بین این سه شخصیت است. رابطهای که بنیانی نهچندان قوی دارد و هربار به نحو ویژهای شخصیتها را به چالش میکشد. فیلم دربارهی حسادت، حسهای غریب و توهمات عاشقانه است.
کوبریک در بوسهی قاتل بهمان نشان میدهد که گاهی چطور خودمان را توجیه میکنیم که احساسات زودگذر ماندگار هستند، چطور به خودمان دروغ میگوییم و سرنوشتمان را به بازی میگیریم. از دیگر مفاهیم قابلتوجه فیلم، رویکرد کوبریک در پرداختن به مثلث عاشقانهی بین شخصیتها است. او برخلاف رسوم سینمای عامهپسند، نگاهی مکانیکی به این پدیده دارد.
اگر برای فیلمهای رمانتیک مثلث عاشقانه پدیدهای است در خدمت تحریک احساسات، در فیلم کوبریک اما شاهد جنبههای رنجآور، دلسردکننده، اضطرابآور و ناراحتکننده آن هستیم. اگر بهدنبال یک داستان عاشقانه هستید که نمیخواهد با هر دوز کلکی که شده اشکتان را دربیاورد و احساساتتان را به بازی بگیرد و همچنین شخصیتهایش را مدام به چالش میکشد، بوسه قاتل را از دست ندهید.
۱۰. فیلم کشتن
فیلم The Killing
- ژانر: نوآر - جنایی
- بازیگران: استرلینگ هایدن، کالین گری، وینس ادواردز، جی سی. فلیپین و الشا کوک جونیور
- سال اکران: ۱۹۵۶
- میانگین امتیازات The Killing در IMDB: ۷.۹ از ۱۰
کشتن را میتوان نقطهی عطف بلوغ تکنیکی کوبریک دانست. او در این فیلم به لحاظ تکنیکی و بهخصوص در زمینه تدوین برگ جدیدی در آثارش را رقم میزند. داستان فیلم برخلاف ساختههای پیشین کوبریک ساختاری خطی ندارد.
کوبریک همچنین در کشتن تمرکز ویژهتری روی تکامل شخصیتهایش گذاشته است. شخصیت اصلی کشتن دچار تحولی عمیق و بنیادین میشود، بهاینترتیب تحول شخصیتی او نشان از بلوغ جهانبینی خود کوبریک هم دارد. فیلم داستان یک سرقت است. مردی که تازه از زندان آزاد شده گروهی متشکل از دزدهای حرفهای و آدمهای تازهکار را دور خود جمع میکند تا با انجام سرقتی غیرقابلپیشبینی آیندهی کمال مطلوب خود را بسازد.
مسئله اما تقابل جهانبینی ساختارمند خود مرد با جهان بیساختار و مرکزگریزی است که در آن زندگی میکند. جانی کلی، شخصیت اصلی فیلم از یکسو میکوشد با پایبندی به ساختار حرفهای موردنظرش عملیات سرقتش را به نحو احسنت پیش ببرد، از سوی دیگر اما جهان ساختارگریزِ فیلم مدام اصول و مبانی زندگی او را به چالش میکشد. کشمکش نفسگیر این شخصیت با جهانی که در آن زندگی میکند، احتمالا برای خیلی از ما حسی آشنا دارد.
۹. فیلم هراس و هوس
فیلم Fear and Desire
- ژانر: تریلر - جنگی
- بازیگران: فرانک سیلورا، پل مازورسکی، کینث هارپ، استیو کویت و ویرجینیا لیت
- سال اکران: ۱۹۵۳
- میانگین امتیازات Fear and Desire در IMDB: ۵.۳ از ۱۰
این ادعا شاید چندان محبوب نباشد: اما بهنظر نویسنده متن حاضر فیلم هراس و هوس اگر مهمترین فیلم استنلی کوبریک نباشد، قطعا یکی از سه فیلم بسیار مهم او است. فیلم شامل اساسیترین ایدههای آثار برتر استنلی کوبریک است. هراس و هوس از لحاظ مفهومی دارای شباهت قابلتوجهای با آخرین ساختهی کوبریک و بهعقیدهی بسیاری بهترین ساختهی او، یعنی چشمان بازِ بسته است.
هراس و هوس که اولین ساختهی کوبریک هم محسوب میشود، درباره سفر و ماجراجویی به فراسوی مرزها است. شخصیتهای اصلی فیلم درست مانند بیل در چشمان بازِ بسته پا به آنسوی مرزی ممنوعه میگذارند، عبوری که زندگیشان و نگاهشان به دنیا را دچار تغییری ابدی میکند.
آنها در ابتدای فیلم در سرزمین آشنایان هستند و در انتها از ناکجاآبادی غریب سر در میآورند. سفرهای معنوی و پرمخاطرهی اینچنینی همواره جایگاه ویژهای در ادبیات و سینما داشتهاند.
داستان غریب شخصیتهایی که در طول ماجراجوییهای معنوی خود دچار تغییراتی بنیادین و تحولاتی ویرانگر اما روشنایی بخش میشوند. شخصیتهایی که تمام جهانبینیشان زیر و رو میشود. به بیان دیگر، شخصیتهایی که در پایان این آثار میبینیم، کسانی نیستند که در ابتدای فیلم دیدهایم. اولین فیلم کوبریک از این دست آثار است.
۸. فیلم راههای افتخار
فیلم Paths of Glory
- ژانر: تریلر - جنگی
- بازیگران: کرک داگلاس، رالف میکر، جورج مکریدی، وین موریس و کریستین کوبریک
- سال اکران: ۱۹۵۷
- میانگین امتیازات Paths of Glory در IMDB: ۸.۴ از ۱۰
اگر مجبور به اجرای دستوری غیرمنطقی باشید که میتواند زندگی صدها نفر را به خطر بیاندازد، چه میکنید؟ حاضرید زندگی خودتان را بهخاطر نجات زندگی صدها نفر بهخطر بیاندازید؟ سیستم اخلاقی شما بهتان اجازه میدهد زندگی صدها نفر را به خاطر نفع شخصی خودتان به خطر بیاندازید؟
فیلم راههای افتخار درباره همین دوراهی اخلاقی است. یک افسر نظامی در دوران جنگ جهانی، دستوری غیرمعقول دریافت میکند و باید بین اطاعت کردن و سرپیچی کردن یکی را انتخاب کند. اطاعت کردن منجر به بقای او در سیستم میشود و سرپیچی موجب حذف او. برای اسپویل نشدن فیلم، بیشتر دربارهاش توضیح نمیدهم، اما بگذارید با یک مثال از دنیای ادبیات مفهوم اساسی فیلم را بیشتر روشن کنم.
دوراهی اخلاقی راههای افتخار مرا به یاد مفهوم مشابهای از رمان مجوس نوشتهی جان فاولز میاندازد. جایی در رمان، روایت چریکی را میخوانیم که زیر وحشیانهترین شکنجهها اعتراف نمیکند، چون به یک اصل اساسی پایبند است. بخشی مرتبط و البته کلیدی از رمان را برایتان میآورم. دربارهی مجوس هم در مطلبی دیگر نوشتهام. آن مطلب که درباره ده ۱۲ فیلم اقتباسی است را هم میتوانید بخوانید.
اون کلمهای که پشت سر هم فریادش میکشید بالاخره طاقتشون رو طاق کرده بود. و در اون پنچ ثانیهی حیرتانگیز، خطیرترین لحظات زندگیم، اون چریک رو درک کردم. میخوام بگم خیلی بیشتر از میزانی که خودش رو میشناخت ازش شناخت پیدا کردم.
خیلی ساده. به من کمک کرد. چون تونست سرش رو بگیره سمت من و کلمهای رو بگه که نباید میگفت. نمیشد بهش گفت صدا، انقباضی در گلو، خفگیای پنجسیلابی. ولی دوباره، برای آخرینبار، بدون شک همان کلمه بود. و کلمه در چشمانش بود، در وجودش، کاملا در وجودش. مسیح روی صلیب چه گفت؟ چرا مرا به خود وانهادی؟ چیزی که این مرد گفت خیلی کمتر همدردی برانگیز بود، کمتر رقتانگیز، حتی کمتر انسانی، ولی بسیار ژرفتر.
از دنیایی حرف میزد درست در تضاد با دنیای من. در دنیای من زندگی هیچ قیمتی نداشت. بهقدری ارزشمند بود که عملا نمیشد قیمتی براش تعیین کرد. در دنیای او فقط یک چیز با بیقیمتی همارز بود. اِلوثِریا، آزادی.
مجوس - جان فاولز
۷. فیلم غلاف تمام فلزی
فیلم Full Metal Jacket
- ژانر: اکشن - جنگی
- بازیگران: متیو موداین، آدام بالدوین، وینسنت دن آفریو، آر. لی ارمی و دوریان هاروود
- سال اکران: ۱۹۸۷
- میانگین امتیازات Full Metal Jacket در IMDB: ۸.۳ از ۱۰
غلاف تمام فلزی بدون شک یکی از تندوتیزترین و صریحترین ساختههای کوبریک است. فیلم به موضوع جنگ میپردازد. عدهای سرباز جوان در یک اردوگاه زیرنظر فرماندهای جبار و شلاق بهدست برای اعزام به جبهه جنگ آموزش میبینند.
سخنرانیهای آموزشی فرماندهی خشن با توهینآمیزترین فحشها مزین شدهاند و به شدیدترین و عاری از احساسترین شکل ممکن در صورت سربازان بختبرگشته کوبیده میشوند. موسیقی پسزمینهی رژهی سربازان بیمعنیترین و جنسیتزدهترین اشعار ممکن است و در این بین، زندگی و روحیات آنها بیارزشترینِ چیزها. آنها در فضایی کاملا ماشینی فقط برای یک هدف تربیت میشوند: بکش تا کشته نشوی.
اردوگاهِ غلاف تمام فلزیِ کوبریک شیره و عصارهی رحم، انسانیت و مروت را در سربازان میخشکاند و هدف نهاییاش تبدل کردن آنها به حیواناتی خونخوار است. باز هم به قول جان فاولز در رمان مجوس، جنگ درنهایت تمام میشود و شاید سیزده هزار کشته هم برجا بگذارد، اما نتیجهی وحشتناک جنگ صرفا به جا گذاشتن سیزده هزار کشته نیست، نتیجهی جبرانناپذیر چنین جنگی نابودی سیزده هزار ذهن، خاطره، عشق، دنیا و کهکشان است.
۶. فیلم بری لیندون
فیلم Barry Lyndon
- ژانر: تاریخی - جنگی
- بازیگران: رایان اونیل، ماریسا برنسون، پاتریک مگی، هاردی کروگر و دایانا کورنر
- سال اکران: ۱۹۷۵
- میانگین امتیازات Barry Lyndon در IMDB: ۸.۱ از ۱۰
وقتی کارگردانی کمالگرا مانند استنلی کوبریک به سراغ ساخت یک فیلم تاریخی با محوریت طبقهی اشراف میرود، نتیجه چه میشود؟ نتیجه چیزی نیست جز اثری فاخر مانند بری لیندون. فیلمی تاریخی که با وسواسی دیوانهوار در جزئیات ساخته شده است.
دربارهی فیلمی صحبت میکنم که سکانسهایش حکم تابلوهای نقاشی مهمترین موزههای جهان را دارند. از اهمیت بیحدوحصر کوبریک به رعایت جزئیات همین بس که بدانید او برای فیلمبرداری بری لیندون از لنزهای خاصِ طراحیشده توسط ناسا استفاده کرده است.
کوبریک بهلطف این لنزها توانسته فیلم را بدون استفاده از نورپردازیهای مرسوم استودیویی تولید کنند، چراکه به این ترتیب میتوانست فیلم را با نور واقعی محیط جلوی دوربین ببرد. همچنین نور پروژکتورهای مخصوص نورپردازی ممکن بود به عمارتهای مجلل محلِ فیلمبرداری فیلم آسیب برساند.
داستان فیلم روایت مردی بهنام بری لیندون در قرن ۱۸ میلادی است. شخصیتی مفلوک و تو سری خورده که در روایتی مفصل با دروغ و بیاخلاقی راه خود را به طبقات بالای جامعه باز میکند. بری لیندون سرگذشت غریبی دارد. او شخصیتی است به راستی غیرقابل دوست داشتن، اما اگر با بریِ تنها همراه شوید، احتمالا دلیلی برای درک حال و روز و انتخابهای معمولا غیرقابل توجیه او پیدا خواهید کرد. اگر دوست دارید فیلمی مفصل که به واسطهی وسواسی دیوانهوار با فضای قرن هجدهم اروپا تزئین شده است تماشا کنید، بری لیندون را از دست ندهید.
۵. فیلم دکتر استرنجلاو
فیلم Dr. Strangelove or: How I Learned to Stop Worrying and Love the Bomb
- ژانر: کمدی - جنگی
- بازیگران: پیتر سلرز، جرج سی. اسکات، استرلینگ هایدن و کینن وین
- سال اکران: ۱۹۶۴
- میانگین امتیازات Dr. Strangelove در IMDB: ۸.۴ از ۱۰
دکتر استرنجلاو یکی از سیاسیترین فیلمهای استنلی کوبریک است. کوبریک در این ساختهی خود نشستِ سیاستمداران تصمیمگیرنده دربارهی جنگهای هستهای را به تصویر میکشد. فیلم درباره این است که آنها چطور بهسادگی برای زندگی میلیونها انسان تصمیمگیری میکنند و شلیک یک بمب اتم که میتواند فاجعهای وحشتناک باشد، چقدر برای او موضوعی دمدستی است.
کوبریک با دکتر استرنجلاو نقدی تندوتیز را در قالب کمدی به ساختارهای سیاسی و نهادهای قدرت وارد میکند. فیلم فضایی مضحک و خندهدار دارد اما در پس همین فضای مضحک، به موضوعاتی مهم و اساسی پرداخته میشود.
مسئله کوبریک در دکتر استرنجلاو تاریخ مصرف ندارد (به برندههای اسکار امسال نگاه کنید)، بالاخره هرچه نباشد داریم درباره پدیدهی شوم جنگ صحبت میکنیم. پدیدهای که سایهی فراگیر و دهشتناکش موجب ایجاد روانزخمهای تاریخی و نازدودنی میشود، زخمهایی که همیشه سرِ باز دارند و مدام تازه میشوند.
از جنگ گریزی نیست و استنلی کوبریک در دکتر استرنجلاو به شکل ویژه و کوبریکی خودش به سراغ بیان این موضوع رفته است. دکتر استرنجلاو را همچنین از مهمترین فیلمهای سینما با موضوع جنگ میدانند، فیلمی شلوغ، پرجزئیات و متفاوت.
۴. فیلم پرتقال کوکی
فیلم A Clockwork Orange
- ژانر: جنایی
- بازیگران: مالکوم مکدوول، پاتریک مگی، میریام کارلین، آدرین کوری و مایکل بیتس
- سال اکران: ۱۹۷۱
- میانگین امتیازات A Clockwork Orange در IMDB: ۸.۳ از ۱۰
پرتقال کوکی نهتنها خشنترین و بیپردهترین ساختهی استنلی کوبریک به شمار میرود، که یکی از بیپردهترین و به تعبیر بسیاری از خشنترین فیلمهای تاریخ سینما است. فیلم داستان سرکردهی یک گروه گنگستری انگلیسی است که طی یک اتفاق توسط پلیس دستگیر میشود.
فیلم درواقع روایتی است از آنچه پس از این دستگیری اتفاق میافتد. برخورد پلیس با مجرم جوان، نگاه سیستم حاکم به او، زندگی جدیدش و پذیرفته شدن یا پذیرفته نشدنش در جامعه مهمترین مسائل فصل اصلی فیلم هستند. سرگذشت عجیب الکس فیلم را به نقدی سیاسی، تندوتیز و بُرنده تبدیل میکند.
در نتیجه فیلم بیش از آنکه صرفا سرگذشت اوباشی جوان باشد، تصویری است از یک جامعه و سیستم حاکم بر آن. تصویری روشنگر و البته قلب شرحهشرحهکن.
تصویر بهدست داده شده در پرتقال کوکی از آن دست تصاویر است که هرگز دست از سرتان برنمیدارند و از جلوی مردمکهای چشمتان پاک نمیشوند. گویی یک تصویرپرداز بیملاحظه و ستمگر با سبعیتی مثالزدنی تصاویر مدنظرش را به چشمانتان تزیرق کرده باشد و شما هم چارهای جز بلعیدن این نمودهای بصری دهشت نداشته باشید.
۳. فیلم درخشش
فیلم The Shining
- ژانر: ترسناک
- بازیگران: جک نیکلسون، شلی دوال، دنی لوید، اسکاتمن کروترس و بری نلسون
- سال اکران: ۱۹۸۰
- میانگین امتیازات A Clockwork Orange در IMDB: ۸.۳ از ۱۰
درخشش از مشهورترین آثار اقتباسی استنلی کوبریک به شمار میرود. فیلم اقتباسی از رمان پرفروش درخشش اثر استیون کینگِ مشهور است. اما اگر کمی کوبریک را بشناسید، از فهمیدن اینکه فیلم او بههیچعنوان اقتباسی وفادار نیست، تعجب نخواهید کرد.
فیلم به جز یک سری شباهتهای کلی، تشابه چندانی به رمان منبع اقتباسش ندارد. درخششِ کوبریک داستان مردی به نام جک تورنس است که به همراه همسر و پسر بچهاش بهعنوان سرایدار هتل مرموز اوورلوک استخدام میشود. فیلم بیش از هرچیز دربارهی تحولات درونی (بخوانید مجنون شدن) جک پس از اسکان در هتل است.
اینکه او چطور او از پدری بهظاهر موجه، به روانپریشی تبر بهدست بدل میشود. داستان جک در درخشش داستان پدری است که فقط در زمان غیبتش آرامش بر جهان خانهاش حاکم میشود. آرامش هتل محل اقامت خانواده جک در زمان حضور او، آرامشی است بیبنیاد و سست.
جک خانوادهاش را در شرم میخیساند، اهالی خانهی او به جنسی غیرقابل زدودن از نحسی آغشته میشوند. خلاصهی کلام: اگر به آثار ترسناک با درونمایههای روانشناختی علاقه دارید، درخشش استنلی کوبریک را از دست ندهید.
۲. فیلم ۲۰۰۱: ادیسهای فضایی
فیلم 2001: A Space Odyssey
- ژانر: علمی تخیلی
- بازیگران: کِیِر دولِی، گری لاکوود، ویلیام سیلوستر، دنیل ریچر و لئونارد راسیتر
- سال اکران: ۱۹۸۶
- میانگین امتیازات 2001: A Space Odyssey در IMDB: ۸.۳ از ۱۰
حماسهای تماموکمال. اگر قرار باشد ادیسهی فضایی استنلی کوبریک را با کمترین کلمات توصیف کنم، بدون شک انتخابم همین است: حماسهای تماموکمال. داستان اودیسهی فضایی کوبریک از دیرزمانی تاریخی آغاز میشود و تا سالهای معاصر ما ادامه پیدا میکند.
یکی از مضامین برجستهی فیلم، وجودِ فقدانی اساسی و پاکنشدنی در مفهوم زندگی ما و در درونیاتمان است. فقدانی که به شکل مونولیتی عجب و غریب در بعد زمان و فضا در تعقیبمان است. مونولیتی که انگار در گوشهای ایستاده و زوال بشر را زلزل نگاه میکند. غریبتر آنکه هرچه تلاش میکنی رمزگشاییاش کنی، مفهوم غریبش پیچیدهتر و مرکزگریزتر از قبل میشود.
هنگامی که در فرت پیری، با پشتی خمیده و حتی در ساحتی دیگر بازهم با آن فقدان لعنتی روبهرو میشوی، احتمالا وحشتناکترین و البته روشنگرترین لحظه زندگیات رقم میخورد. این فقدان را نمیشود فهمید، نمیتوان در مشتش گرفت و نمیتوان سرش فریاد کشید.
درنهایت شاید با فقدانت به نتیجهای برسی، شاید درنهایت بفهمی که احساس گمگشتگی، سرگشتی و فقدان همیشگی زندگیات ذاتی است، شاید درک کنی که با این فقدان زاده شدهای، اما ممکن است در آن زمان دیگر در موزهی ناکامیهایت ایستاده باشی و به این فهم دیرهنگام با حسرتی تمام و کمال نگاه کنی.
۱. فیلم چشمان باز بسته
فیلم Eyes Wide Shut
- ژانر: تریلر - رازآلود
- بازیگران: تام کروز، نیکول کیدمن، سیدنی پولاک و ماری ریچاردرسون
- سال اکران: ۱۹۹۹
- میانگین امتیازات Eyes Wide Shut در IMDB: ۷.۵ از ۱۰
اگر قرار باشد بهترین اثر استنلی کوبریک را انتخاب کنم، بدون شک انتخابم چشمان باز بسته است. به قول یکی از استادانم سکانسهای چشمان باز بسته بهطرز شگفتانگیزی با مفاهیم روانکاوانه صیقل خورده است. جزییات بیحدوحصر، دقت در اجرا، قابهای مزین به کمالگرایی کوبریکی و بازیهای تماما حسابشده تنها برخی از ویژگیهای مهم فیلم به حساب میآیند. چشمان باز بسته بیش از تمام فیلمهای کوبریک دربارهی تغییر و تحولات درونی است.
فیلم ماجرای سفر به جایی ناشناخته در دل تاریکی است، جایی در غیابِ خورشید. آرمانشهر ذهنی مردی توسط همسرش و همچنین در خصوصیترین ساحت زندگیاش - یعنی اتاق خوابش - چنان ویران شده است که او در جستوجوی معنایی تازه و اثربخش به دل شب میزند.
اما جستوجوی معنا همیشه خوشآیند نیست، در مسیر معمولا سخت و پرپیچ و خم یافتن معنا، لزوما با آنچه که میخواهی مواجه نمیشوی. گاهی ممکن است در عمارتی مجلل به چیزی برخورد کنی که نهتنها معنای امیدبخشی پیش پایت نمیگذارد، بلکه آرمانشهر ویرانشدهات را ویرانتر از پیش میکند. آن زمان است که -باز هم!- به قول جان فاولز دیگر انسان نخواهی بود، به فضایی خالی تبدیل میشوی با قیافهی مبدل انسان.
چشمان باز بسته از جمله آثار بهشدت سیاسی-انتقادی استنلی کوبریک هم به شمار میرود. اجازه بدهید صحنهی مشاجرهی بیل و الیس در اتاق خواب و سکانس بعد از آن را مرور کنیم. الیس در این صحنه و تحت تاثیر مواد مخدر دربارهی یکی از سفرهای مشترکشان با بیل صحبت میکند.
او بهاینترتیب از علاقهی مخفیانه خود به یک افسر دریانوردی در جریان این سفر پرده برمیدارد و مدعی میشود که اگر پیشنهادی از سوی این افسرِ همهچیز تمام دریافت میکرد، حاضر بود همسر و فرزندش را در چشم به هم زدنی ترک کند. پس از این پردهبرداری و بهدنبال یک تماس تلفنی نابههنگام، بیل مجبور میشود برای عرض تسلیت به دختر یکی از بیمارهای تازه درگذشتهاش خانه را ترک کند.
او در تاکسی رابطهی الیس و افسرِ دریانورد را تصویرسازی میکند. این تصویرسازی و آنچه بر بیل میگذرد اما صرفا تصویرپردازی ذهن هذیانی مردی خمشگین دربارهی خیانت هرگز رخ ندادهی همسرش نیست. در تصویرسازی ذهنیِ بیل، افسرِ دریانورد لباس اتوکشیدهی نظامیاش را هم به تن دارد.
بهاینترتیب افسر اتوکشیده نمایندهی طبقهی قدرتمندِ مسلط بر جامعه است که همسر بیل و مهمتر از آن فانتزیِ (فانتزی بهمعنای روانکاوانه آن در آراء ژاک لکان) او را هتک حرمت میکند.
بیل که پس از ملاقات با دخترِ بیمار از دست رفتهاش به دل شب میزند، همانطور که اشاره کردم، در پی یافتن معنایی تازه برای زندگیاش است. کار بیل اما به حضور در یک مهمانی مرموز در عمارتی مجلل میرسد. مهمانی که مهمانانش تنها با لیموزین اجازهی ورود به آن را دارند.
به قول دکتر زیگلر با بازی سیدنی پولاک، بیل حتی نمیتواند تصورش را بکند که چه آدمهای مهمی در آن مهمان کذایی حاضر میشوند. نحوهی حضور مهمانها در مراسم، نحوهی صحبت کردن زیگلر برای توجیه بیل و همچنین تاکید او بر هویت مهمانها همگی دال بر آن هستند که مهمانهای حاضر در عمارت افرادی متعلق به طبقهی صاحب قدرت جامعهاند.
آنها از همان طبقهای هستند که در یکی از سکانسهای آغازین فیلم نمایندهشان در قامت یک دنیانورد همسر و فانتزی بیل را هتک حرمت میکند. نمایش افسرِ دریانورد در تصوارت معصیتآمیز بیل و همچنین اعمال شنیع مهمانهای قدرتمندِ حاضر در مهمانی دال بر معصوم نبودن طبقهی صاحب قدرت در امریکا و همچنین آلوده بودن آنها به معصیت است.
کوبریک بهاینترتیب (خواه خودآگاهانه یا ناخودآگاهانه) نقدی تندوتیز بر پیکر سازوکار قدرت وارد میکند. چشمان باز بسته محل تفسیرهای گوناگون است و آنچه خواندید، اشارهای است کوتاه و گذرا به یکی از این تفسیرها.
منبع: زومجی