درباره اوضاع و احوال تولیدات سینمای ایران در آستانه جشنواره فیلم‌فجر؛ سکوت به مثابه اثرِهنری

درباره اوضاع و احوال تولیدات سینمای ایران در آستانه جشنواره فیلم‌فجر؛ سکوت به مثابه اثرِهنری

پیش از آن ابتدا باید نگاهی بر وضعیتِ امروزِ سینمای ایران اندازیم تا از دلِ آن منظور از اصالت در سینما و نامیدن اثر به مثابه اثر سینمایی را در مفهومی یگانه بازشناسیم. از آنجا که مفهومِ «اصالت» جزو مفاهیم انتزاعی می تواند باشد، پس باید مفهوم بازنمایی اصالت را در قصد این مجال به شکل بینااذهانی روشن کنیم. اصالت یک اثر سینمایی بر دغدغه های هنرمند پیرامون مسایل انسان(نوع نگاهش به خود، دیگری، هستی و پیامدهایش)، جامعه، روابط اجتماعی و معیارهای سینمایی به مثابه زبان استوار است.

کد خبر : ۲۲۵۹۴۶
بازدید : ۱۶

هنگامی که جان کِیج قطعه 4:33 (چهار دقیقه و سی وسه ثانیه) را در سال 1952 در ماوریک کنسرت هال (Maverick Concert Hall) نیویورک در ووداستاک (Woodstock) اجرا می کرد ، کسی چه می دانست که قطعه ی سراسر سکوت او بتواند یکی از مهم ترین قطعات موسیقی در قرن بیستم باشد!

در این زمانِ چهاردقیقه و سی و سه ثانیه، تکنوازِ(سولیست)پیانو پشت پیانو نشست، عینک به چشم گذاشت، درپوش پیانو را باز کرد، نگاهی به برگه نت ها انداخت و درپوش را بست و ثانیه شمار ساعت را زد. او سه بار با پایان زمان بندی هر ثانیه شمار در سه موومنت این کار را تکرار کرد. سپس در پایانِ اجرا درپوش پیانو را باز کرد و به نشانه احترام به مخاطبانش ایستاد و تعظیم کرد سپس از صحنه خارج شد. آنچه کیج بعنوان آهنگساز این قطعه نوشته بود، هیچ بود، هیچ نتی غیر از سکوت.کِیج حتی یک نت را به صدا درنیاورد و تنها صدای محیط (آمبیانس و همهمه خفیف تماشاگران) در سالن بود که شنیده شد.

 ذهنِ رئالیستی که همه پدیده ها را مستقل از «خود» می بیند در مواجه نخست با چنین اثری از خود می پرسد: «پس قطعه موسیقی کجاست؟!» ذهنِ نقاد ایدئالیستی اما می تواند موسیقی را در تماما سکوت تجربه کند. به حوزه خودآگاهی آورده و شناخت را حاصل کند. همان زمان تماشاگران و منتقدین بسیاری با بهت و شُک به موضوع نگاه کردند. اما اندیشه این اثر بسیار پیش از آنکه قطعه 4:33 به اثر هنری تبدیل شود پدیدآمده بود.

و آن این اصل مهم است که سکوت را نمی توان هیچ دانست.در واقع «هیچ» را  هم نمی توان و نباید هیچ دانست. امرمنفی خودش در آگاهی برسازنده است. از قضا امرمنفی ست که می سازد. خود کیج هم در جایی پس از اجرایش گفته بود: «صدایی بالاتر از سکوت نیست».

3

جان کیج خالق قطعه ماندگار چهار دقیقه و سی وسه ثانیه

به لحاظ فرم هنری و موسیقایی، نظریه پردازان موسیقی قطعه 4:33 را شروعِ جریان مدرنِ موسیقی محیط(noise music) دانسته اند. جریانی از موسیقی که انسانِ شهرنشینِ آلوده به سروصدایِ محیط شهری، جزئی از دریافت شنوایی اش شده.و حالا در همین برساختن امرمنفی زیبایی شناسی آن را پدید آورده. عده ای آن را از توابع مکتب دادائیسم می دانند و اندیشمندان ساخت گرا و پساساخت گرایان این قطعه را با روان کاویِ ژاک لَکان بازخوانی می کنند.

 اگرچه کیج متاثر از ذن بودیسم و مراتب معنای سکوت در آن ساحت بود،اما قصد من در اینجا بازخوانیِ هرمنوتیکِ قطعه 4:33 و اجرای سکوت به مثابه اثر هنری و تعمیم آن به وضع کنونی سینمای ایران با تکیه بر نظام سه وجهی دیالکتیک هگل (تز- آنتی تز- سنتز) است. و استوار بر این نظام نشان خواهم داد که سکوت و کار نکردنِ فیلمسازان اصیل سینمای ایران با تکیه برامرِمنفی، نه تنها به معنای «هیچ» نیست بلکه خود بعنوان اثری هنری در پیکره تاریخ سینماست. آنچه در این تاریخ نقش ضدقهرمان را ایفا می کند، همان نظام سرکوب، سانسور و بسته ای است که نه تنها به تولید آثار فاخر کمک نمی کند بلکه به زعم خود می اندیشد که بازداری و سرکوب می تواند «تک صدایی» را بعنوان یک نظامِ موجه وضع، ایجاد و پایدار نماید.

4

«شهر هرت» یکی از خیل کمدی‌های تولید شده در سال‌های اخیر است.

پیش از آن ابتدا باید نگاهی بر وضعیتِ امروزِ سینمای ایران اندازیم تا از دلِ آن منظور از اصالت در سینما و نامیدن اثر به مثابه اثر سینمایی را در مفهومی یگانه بازشناسیم. از آنجا که مفهومِ «اصالت» جزو مفاهیم انتزاعی می تواند باشد، پس باید مفهوم بازنمایی اصالت را در قصد این مجال به شکل بینااذهانی روشن کنیم.

اصالت یک اثر سینمایی بر دغدغه های هنرمند پیرامون مسایل انسان(نوع نگاهش به خود، دیگری، هستی و پیامدهایش)، جامعه، روابط اجتماعی و معیارهای سینمایی به مثابه زبان استوار است.

آنچه که نه منفعت طلبی اقتصادیِ صرف -به معنی غایت و هدف- دارد و نه ایدئولوژی نظام سلطه را در بطن خود نهادینه کند. اثری که در آن هنرمند به مسئله، بعنوان پرسش دوره ای از زیست و آگاهی اش، در اجتماع فارغ از منافع دیگر بپردازد.برکسی پوشیده نیست که مراد از اصالت الزاما به معنای قدمت و قدیمی بودن هم نیست.

5

نمایی از فیلم «پالایشگاه» که با سرمایه گذاری یک نهاد دولتی تولید شده است.

ما وضعیت سینمای ایران را اکنون چگونه می بینیم؟ غالب محتوای سینمای امروزِ ما ترکیبی از کمدی، سینمای ایدئولوژیِ نظام سلطه و فیلم های زیر زمینی است. فصل مشترک این آثار این است که هرسه این جریان ها از اصالت به دور هستند. تولیدات سینمای کمدی ما، فیلم های فست فودی و مشمئز کننده اند که بخوبی توانسته اند جای شبکه های مبتذل ترکی را پر کنند، سلیقه و گفتار اجتماعی را نازل و سینمای فیلمفارسی قبل از انقلاب را روسفید کنند!

سینمای ایدئولوژی نظام بنا به ماهیت و ذات اش برمعیار ایده تبلیغات محتواهای ضروری اش نفس می‌کشد، به این اعتبار که  با دارا بودنِ ردیف بودجه و اغلب سفارش ، به بازگشت سرمایه بعنوان گردش صنعت سینما نظرِ حیاتی ندارد. سینمای زیرزمینی هم غالبا با وجوه احساسی، بغض آلود و عجولانه،به مسائل می نگرد. اگرچه با فیگور دعوی اجتماعی اما با نگاه فرصت طلبانه- آن هم در شرایطی که اکنون گریبان همه را گرفته- به اقبال در سطح جشنواره های جهانی چشم دارد و تمام قصداش – غالبا- نوعی فردیت گرایی قهرمانانه در ظاهر دغدغه اجتماعی ست.

از آنجا که ما هم ملت سرکوب شده از خواسته ها هستیم به آنان به چشم قهرمان می نگریم. قهرمانانی تو خالی که در تحلیل پدیدارها نه تنها دردی را درمان نمی کنند بلکه موضوعات را رادیکالیزه کرده و روز به روز بر خط قرمزها می افزایند. در این میان تک صداهایی که بتوان عنوان سینما را برآن نهاد دیده می شود اما جریان اصلی سینما – آنچه سینمای ایران می نامیم و می دانیم- در سکوت می گذرد. در سکوت سانسور، ممنوع الکاری، بی بودجه ماندن، توقیف و مهاجرت و کارنکردن خودخواسته.

6

«دانه زنجیر معابد» یکی از فیلم‌های زیرزمینی است که در سال‌های اخیر تولید شده است.

در اوضاعی که برما می گذرد و ما بر آن می گذریم، اگرآثار هنری را تز، و سانسور/ توقیف/ ممنوع الکاری را آنتی تز بدانیم آنگاه باید سکوت را بعنوانِ سنتز این دیالکتیک برشماریم. به باور هگل، دیالکتیک، یک نظام پیشرونده و درونی است که دیگر دووجهی های نظام ارسطویی را ندارد.یعنی مثلا تنها صدق و کذب یا خوب و بد نیست که مسائل را رقم بزند. وجه سومی از دل دو عنصر متناقض و متضاد بیرون می آید. از همین حیث هم پیشرونده است که وجه سومی را بازتولید می کند که همان وجه سوم هم آغاز چرخه دیالکتیک بعدی است.

در شرایطی که روزهای امروز سینما و فیلم ندیدن ما را به سمت نوستالژی سینمای از دست رفته می برد قصد دارم بودن در وضعیت سکوت را در کلیت آنان که مبتلا هستند به مثابه یک اثرهنری ماندگار ببینم. همان گونه که کیج در قطعه 4:33 خود با سکوت یکی از آثار ماندگار تاریخ موسیقی را به جهان تقدیم کرد.   

منبع: فیلم نیوز

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید