ریشه‌ حذف «ظریف» از تلویزیون

کد خبر : ۷۵۲۹
بازدید : ۳۷۹۱

عبدالله ناصری مدیر صداوسیما در دهه ٦٠ در سرمقاله روزنامه شرق نوشت:

آفت دوگانگی در رفتار صداوسیما که این‌بار با پخش‌نشدن مصاحبه ضبط‌شده وزیر امور خارجه در برنامه ورزشی ٩٠ از‌یک‌سو و در سوی مقابل، دادن تریبون زنده به یکی از نامزدهای اصولگرای مجلس که اخیرا به‌عنوان یکی از هِد‌های انتخاباتی اصولگرایان برای ایجاد انسجام و موضع‌گیری سیاسی انتخاب شده است، موضوعی ریشه‌دار و باسابقه است. بااین‌حال نمی‌توان شرایط فعلی این سازمان عریض‌و‌طویل را در دوران مدیریت محمد سرافراز در این بی‌تصمیمی بی‌تأثیر دانست.

دوران مدیریت علی لاریجانی در این سازمان اگرچه با همان گرایش مشخص سیاسی پیش رفت اما شیوه عمل و توانمندی‌های فردی رئیس وقت سبب می‌شد در حوزه‌های غیر‌سیاسی، نوعی انسجام و تصمیم‌گیری متمرکز مشاهده شود. دوران مدیریت ضرغامی با وجود فاصله زیادی که با دوران لاریجانی داشت اما باز هم ردپای برخی جمع‌بندی‌ها و تصمیمات به اتاق ریاست سازمان می‌رسید.

این مسئله در دوران سرافراز، کم‌رنگ‌تر از قبل شده است. رئیس فعلی با وجود تجربه قابل‌توجهی که در سال‌های حضور در این رسانه به دست آورده و حضور در ششمین دهه زندگی، در حوزه تصمیم‌سازی با کاستی‌های محسوسی مواجه است. نوع انتصاب مدیران در شماری از پست‌ها و باکس‌های صداوسیما حاکی از آن است که افراد، توانایی و تخصص کافی برای آن سمت مهم را ندارند.

مسئله بعدی، علاقه‌مندی به برون‌داد سیاسی با گرایش جناحی در هر برنامه‌ای اعم از فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است و غلظت پافشاری بر این «هویت سیاسی» روی آنتن صداوسیما، سایه انداخته است. اگر مشکل این حوزه را تا حدی خارج از حیطه مدیریتی رئیس سازمان صداوسیما و مرتبط با مجموعه‌ای از نظرات بیرونی بدانیم اما حداقل در بخش انسجام سازمانی، رئیس فعلی می‌تواند به نابسامانی‌های موجود سروسامان دهد. دکتر روحانی و دولت یازدهم نیز با میراث یک دستگاه اجرائی در‌هم‌ریخته پس از دولت احمدی‌نژاد مواجه بود اما به سبب تجربه و عملکرد مدیریتی نسبی در شماری از حوزه‌ها نظیر دیپلماسی و اقتصاد، در بازسازی ویرانه‌ها موفقیت‌هایی به دست آورده است. دولت روحانی هم با معوقات هزاران میلیاردی بخش‌هایی نظیر نیرو و راه‌و‌شهرسازی مواجه بوده اما در حال پرداخت آنها و کاهش بار تعهدات است. صداوسیما نیز اگرچه در هنگام ورود سرافراز با مسائل مشابهی دست‌به‌گریبان بوده اما تحول خاصی در این حوزه‌ها مشاهده نمی‌شود.

کوچک‌سازی دستگاه دیوانی عریض‌و‌طویل، فروش برخی ساختمان‌ها در مناطق شمالی تهران و تأکید بر بهره‌وری بیشتر و کار حرفه‌ای رسانه‌ای می‌تواند تا حدودی ذهن رئیس فعلی صداوسیما را آرام کند تا شاید بتواند برای سرمایه اجتماعی در حال آسیب این رسانه عمومی تدبیری بیندیشد. نگاه سیاسی در این رسانه کار را به جایی رسانده که خلاف اصول علمی و روشن رسانه‌ای عمل کند.

در همه‌جای دنیا شبکه‌های تلویزیونی از چهره‌های ملی و جهانی برای گفت‌وگو در مناسبت‌های خاص درباره مسائلی مانند هنر یا ورزش دعوت می‌کنند و حتما شنیدن نگاه فردی مانند دکتر محمدجواد ظریف به فوتبال می‌توانست مخاطبان تلویزیون در شب یلدا را چند‌برابر کرده و تداوم چنین برنامه‌هایی، بحران مخاطب این رسانه را تا حدی درمان کند. اما با وجود اینکه نه عادل فردوسی‌پور و نه جواد ظریف، نامزد انتخابات مجلس یا به دنبال استفاده سیاسی نیستند، باید از آنتن این رسانه حذف شوند.

در سوي مقابل افراد دیگری به‌راحتی از این فضا برای تبلیغ زودهنگام سیاسی خود به بهانه‌های مختلف بهره ببرند. حالا صداوسیما با اعمال نفوذ تفکرات یک طیف سیاسی، تغییرات غیرلازم در معاونت سیاسی و تفکیک‌های غیرحرفه‌ای و نارضایتی در میان برنامه‌سازان و هنرمندان در حوزه‌های تولید و برنامه‌سازی مواجه است و این در حالی است که فضای ارتباطات و حرفه‌ای‌گری شبکه‌های خارجی و حتی برخی سایت‌های اینترنتی دارای برنامه‌های چند‌رسانه‌ای داخلی، بسیاری از عرصه‌ها را از این رسانه ربوده است و مسئولان تلویزیون فکر می‌کنند صرف تغییر ویترین و دکوراسیون برای مشابه‌سازی با برخی برنامه‌های خارجی، مشکل محتوایی رسانه متعلق به ٨٠ میلیون ایرانی را حل می‌کند. خروجی چنین مسائلی، اتفاق دوشنبه‌شب صداوسیما را رقم می‌زند.

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید