نوروز با کمال و ملال

شاید به همین اعتبار مساله «ملال»، مهم و قابل اعتناست. ملال چیست و چه ممیزاتی دارد؟ فیلسوفان با طرح بحثی تحت نام «فلسفه ملال» سخن‌ها گفته‌اند و روان‌شناسان به عنوان نوعی اختلال نظر‌ها ارائه کرده‌اند.

کد خبر : ۷۸۷۷۰
بازدید : ۴۴۰۲
محمود اسعدی* | تحول حال و مقال ویژگی نوشدن و هر دگرگونی است و نوروز نماد رویش و زایش و نمود طبیعت و خلقت است. ولی حسب حال آدمی از جنس و سنخ دیگری است که اگر تاثر و تالمی بر آن راه یابد، چاره کار بس سخت و بل ناممکن است.

شاید به همین اعتبار مساله «ملال»، مهم و قابل اعتناست. ملال چیست و چه ممیزاتی دارد؟ فیلسوفان با طرح بحثی تحت نام «فلسفه ملال» سخن‌ها گفته‌اند و روان‌شناسان به عنوان نوعی اختلال نظر‌ها ارائه کرده‌اند.
ویتکنشتاین معنی آن را در این پرسش نهفته می‌داند: نمی‌دانم به کدام راه بروم دانش ضمنی که به عنوان یک نیاز انسان را به تفکر فلسفی وادار می‌کند. اما تجلیات ملال در ستیره‌جویی خشونت، مصرف الکل و مواد مخدر، سوتغذیه یا مشکلات جنسی رخ می‌نماید.

با این همه، پرسش اصلی این است چرا متفکران به انحرافات و اختلال ملالی بیشتر از دیگران مبتلا هستند؟ اگر وجه اثباتی این پرسش درست باشد و در برداشت از واژه «ملال» همان رویکرد فلسفی مطمح نظر باشد، پاسخ را باید در کمال‌گرایی اهل فکر و نظر جست‌وجو کرد. چرا که کمال و ملال نسبت دیرینه دارند. هر چه آدمی کمال‌گراتر، تنهاتر است. انسان کمال‌گرا به غایت تنهاست و البته همین موقعیت خطر زاست.

او که دیگری را کج فهم و بعضا نافهم می‌داند، بیش از بقیه خود را محصور و محبوس می‌بیند. اگر ملال عوام با رابطه و گفتگو مرهم می‌یابد. برای او تنهایی راهگشاست. با این حال همراهی، هم‌سرایی، هم‌رایی و هم‌کلامی که نوعی همگرایی را سبب می‌شود در تخفیف ملال کارساز است.

اکنون در آغاز بهار، باغ طبیعت با عطر گل سنبل به استقبال ما آمده است و همه به واسطه کرونا تنها هستند. عوام و خواص! آنچه ملال انگیز است عدم مفاهمه و مکالمه است بین متفکران و توده مردم.

آن که تنهایی را ارج می‌دهد آیا قادر است مزایای آن را به تنهایان اجباری منتقل کند؟ البته «ملال» چند و، چون بسیار دارد، اما تا «نوروز» هست شاید راهی برای نو شدن افکار نیز باشد.

* استاد دانشگاه و دکتری مدیریت رسانه از دانشگاه تهران
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید