۱۴ وسیله روزمره در مصر باستان
مصریان باستان گنجینهای از مصنوعات را از خود به جای گذاشتند که زندگی روزمره در زیستِ ۳۰۰۰ سالهی این تمدن را آشکار میکند.
فرادید | مصریان باستان حدود ۳۰۰۰ سال به عنوان تمدن برتر در مدیترانه درخشیدند. میراث آنها با انبوهِ اشیا بجامانده زنده مانده است، بناهای باشکوه، اسناد مکتوب، مصنوعات و هنر از جملهی آنهاست. باستانشناسان و محققان از این گنجینهی اطلاعات اقلامی را شناسایی کردهاند که بخشی از زندگی روزمرهی مصریان باستان بوده است.
به گزارش فرادید؛ در فرهنگی که روی زندگی پس از مرگ و اهمیت حفظِ نظمِ شکنندهی جهان هستی تاکید داشته حتی اشیاء روزمره اهمیت شگرفی داشتهاند. لارِلای اِیچ. کورکورِن استاد تاریخ هنر که بسیاری از مطالب این مقاله از زبان اوست میگوید: «در مصر باستان، سحر و جادو جزء لازم یک شیء مادی بود و درست به اندازهی کارکرد عملی اون شئ اهمیت داشت. زیباییشناسیِ یک شئ متکی بر مشاهدهی دقیقِ دنیای طبیعی و زیبایی ذاتی اَشکال و الگوهای موجود در آنها بود.»
افزون بر این، توسعهی تمدن مصریان آنها را قادر ساخت در یک مکان باقی بمانند و این سکون به آنها فرصت پیشرفت و ارتقاء طراحی و مهارتهای ساخت را داد. کورکورِن میگوید: «اونا تکنیکهای فلزکاریِ بسیار پیچیدهای رو توسعه دادن. چیزهای زیبایی خلق کردن، با طبع ظریفی از زیبایی که از طبیعت گرفته بودن.»
گاهیاوقات در طراحی اشیاء نیز معانی ظریفی نهفته بود. برای نمونه شکلِ یک آینهی گرد یا بیضی و دستههای آن به شکل حروف تصویریِ ankh بود که دو معنا داشت: آینه و زندگی؛ بنابراین وقتی از آینه استفاده میکنید، به نوعی بازتاب زندگی خودتان را تماشا میکنید. در این مطلب با ۱۴ شئ آشنا میشوید که از اجزای رایج زندگی روزمره در مصر باستان بودهاند.
۱. جام
جامِ لوتیفورم Lotiform یک جام برجستهی لعابی است. تصاویر انسانها، حیوانات و شکوفههای نیلوفر روی جام حک شده است. این تصاویر احتمالاً نمایانگر افسانههای مربوط به طغیان رود نیل است، رویدادی که اهمیت اقتصادی و معنوی قابلتوجهی برای مصریان باستان داشت. مصریان برای نوشیدنیهایشان ظروف سرامیکی میساختند و گاهیاوقات آنها را به آثار هنری تبدیل میکردند. به عقیدهی کورکورِن این جامها انفجار شگفتانگیز دنیای طبیعی را در خود دارند.
۲. چراغ ایستاده
مصریان برای روشن کردن خانههایشان اساساً از چراغهای نفتی، کاسههای سادهی سفالی یا سنگی استفاده میکردند. برخی از آنها را روی زمین قرار میدادند و برخی دیگر را روی ستونهایی میگذاشتند که از ستونهای معبد الگوبرداری شده بود.
۳. زیرسری
مصریان باستان به جای بالش از زیرسری یا تکیهگاههایی از جنس سنگ یا چوب استفاده میکردند. این زیرسری اساساً یک قطعهی منحنیشکل بوده که یک دنباله داشته و به یک سکو متصل بوده است. مصریان روی این سکو دراز میکشیدند و سرشان را روی قطعهی منحنیشکل قرار میدادند. این ساختار سبب قرار گرفتن سر بالاتر از سطح میشده تا هم خنک شود و هم از شر حشرات در امان باشد.
۴. تیغ
مصریان باستان به بهداشت بسیار اهمیت میدادند. آنها موهایشان را کوتاه کرده یا میتراشیدند تا جلوی شپش را بگیرند. این تیغ که لبهی تیز آن به یک دستهی چوبی متصل است درون سبدی در مقبرهی یک زن لای نوارهای کتانی پیدا شده و در مجموعهی مِت Met از مصنوعات مصری نگهداری میشود.
۵. کلاهگیس
مصریان هم برای حفاظت از سرشان در برابر نور خورشید و هم به عنوان روشی برای نشان دادن طبقه یا رتبهی اجتماعیشان از کلاهگیس استفاده میکردند. جنس این کلاهگیسها از موی انسان یا حیوان و یک لایی از جنس فیبر گیاهی روی یک پایهی توری احتمالاً از جنس کتان است. به این کلاهگیس موم زده شده و لایهای از چربی حیوانی کل کلاهگیس را پوشانده است. زنان در قیاس با مردان کلاهگیسهایشان سادهتر بود، گرچه گاهیاوقات به مناسبت جشنها کلاهگیسهای پُرکارتری استفاده میکردند.
۶. موچین
مجموعه اقلام نظافت شخصیِ یک مصری شامل یک جفت موچین از آلیاژ مس مانند تصویر میشد که هماکنون در مجموعهی مِت Met از آن نگهداری میشود.
۷. صندل
مصریان پاپوشهایی میپوشیدند که از جنس پوست گاو، بز و غزال بود یا از مواد گیاهی از قبیل پاپیروس و علف بافته میشد. صندلهای غیرچرمی شبیه دمپاییهای لاانگشتی امروزی بودند با نواری که از انحنای روی پا رد میشد و با یک بند بین نوک انگشتان پا محکم میشد. اعضای نخبگان سلطنتی صندلهای پُرکارتری میپوشیدند نظیر همین صندل طلایی در تصویر که متعلق به ملکه تحوتموس سوم بود.
۸. جواهرات
مصریان عاشق جواهرات رنگارنگ بودند، جواهراتی که معمولاً به شکل خدایان، حیوانات مقدس و طرحهای دیگر بود. احتمالاً از این جواهرات به عنوان طلسمی استفاده میشد که به طرز جادویی میتوانست از فرد در برابر بیماری، حوادث یا اتفاقات بد دیگر محافظت کند. دستبندها و پابندهای طلایی و ارغوانی که در تصویر میبینید نماد شیر و پنجههای شیر هستند.
۹. جوراب
مصر در تصور ما یک مکان گرم است، اما دمای هوای صبح زود و عصر پایین آمده و پای مصریان سرد میشود. این جوراب پشمیِ رنگی و راهراه که از قسمت انگشت بزرگ پا شکاف دارد طوری طراحی شده که با صندل پوشیده شود.
۱۰. آینه
پیداست مصریان به ظاهرشان اهمیت زیادی میدادند مثلاً مردان و زنان مصری آرایش میکردند و از آینهای شبیه این که در مجموعه موزههای ملی اسکاتلند است استفاده میکردند. آلیاژِ مسِ این آینه را جلا میدادند تا سطح آن براق شود و تصویر شفافتری از خودشان ببینند. یکی از اصطلاحات مصری برای آینه به «صورت رو ببین» ترجمه میشود که توصیف کاملیست. امروزه آینهها برای ما عادی شدند، اما نمونههای شگفتانگیزی از گذشته موجود است که نشان میدهد برای حفاظت از آینهها و نشان دادن ارزشمندی آنها از قابهای چوبی استفاده میکردند.
۱۱. بالاتنهی اجداد
این قبیل مجسمههای کوچک آهکی در طاقچههای درون دیوار خانههای مصری قرار داده میشدند. از آنجا که مصریان دوربین نداشتند، این بالاتنهها به آنها کمک میکرد خویشاوندانِ از دنیا رفتهشان را به یاد بیاورند.
۱۲. پتک
این ابزار چوبی با یک دستهی استوانهای و یک سر مخروطی یکی از نمونه وسایلیست که مصریان استفاده میکردند. آنقدر از این پتک چوبی استفاده شده که روی سطح چوبی آن در هر چهار طرف جای ضربات عمیق به جا مانده است. چوب باکیفیت کالای نسبتاً کمیابی در مصر بود بنابراین تعجبی ندارد که از این پتک مدتهای مدیدی استفاده شده باشد.
۱۳. چرکنویس
به گزارش فرادید؛ درست مثل خودِ ما که گاهیاوقات روی کاغذهای باطله (یا چرکنویس) خطخطی میکنیم، مصریان باستان هم از ورقههای آهکی که نسبت به تکههای پاپیروس راحتتر در دسترسشان بود به عنوان چرکنویس استفاده میکردند. در این چرکنویس تصویر یک مرد یا پسر که میمونی را تا بالای یک درخت نخل دنبال میکند میبینید. پیکری که در وسط ایستاده شبیه پادشاهیست که روی دیوارهای معبد هنگام شکست دشمن نشان داده میشود، پس احتمالاً خالق این تصویر اندکی قصد شوخی داشته است.
۱۴. بازی روی تخته
قرنهای زیادی قبل از بازی مونوپولی و ریسک، بازیهای روی تخته یکی از تفریحات رایج مصریان بود. یکی از این بازیهای رایج Senet بود که دو بازیکن داشت. در این بازی، دو بازیکن برای مشخص کردن اینکه تا چند خانه میتوانند مهرههایشان را جابجا کنند چوبی را پرتاب میکردند. عبور مهرهها روی تخته استعارهای بود از زندگی پس از مرگ که روی دیوارهای مقبرهها به تصویر کشیده شده بود.
منبع: History
مترجم: زهرا ذوالقدر