خاطرات ناصرالدینشاه در آمستردام؛ «زنها تمام چاق و گنده و مقبول، زشت ندارند»!
ناصرالدین شاه به نوشتن خاطرات روزانۀ خود اهتمامی جدی داشت و این کار را در سفرهای دور و درازش هم ترک نمیکرد. خود او نام یادداشتهایش را «روزنامه» گذاشته بود؛ این روزنامهها جزئیاتی بسیار جالب و خواندنی از کارها و احوالات روزمرۀ شاه و درباریانش را در اختیار ما میگذارند. در اینجا گزیدهای از خاطرات یک روز از سفر سوم شاه به فرنگستان را میخوانید.
فرادید| سومین سفر ناصرالدین شاه به اروپا در فروردین سال 1268 شمسی آغاز شد؛ او در این سفر ابتدا به روسیه رفت و سپس عازم کشورهای آلمان، هلند و انگلستان شد.
به گزارش فرادید؛ در اینجا گزیدهای از روزنامۀ خاطرات او در روز یکشنبه 26 خرداد سال 1268 شمسی (شوال سال 1306 قمری) را میخوانید که مربوط است به سفر شاه از آلمان به شهر آمستردام هلند:
بعد از ده دقیقه که رفتیم داخل خاک هلاند شدیم و فورا معلوم شد خاک هلاند است، وضع تغییر کرد، در دهات خانههای کوچک که دیده میشد خیلی نالایق و پست بود، با گچ سفید کرده بودند . . . اغلب این صحراها آب بوده است و منجلاب که خشک کردهاند و جای آنها را کاج کاشتهاند که جنگل شود . . . خلاصه رسیدیم به آمستردام . . . بسیار شهر معتبری است و معظم . . . از ترن پایین آمده با حاکم و سایرین تعارف کرده از جلو سربازها گذشتیم . . . سوار کالسکه شده راندیم برای منزل . . .
بسیار شهر خوبی، کوچههای وسیع، سنگفرش بسیار خوب کرده، عمارتهای سه چهار مرتبه [طبقه] عالی، بناهای محکم، پاک، تمیز، شسته، خیلی خیلی قشنگ . . . راه پر بود از جمعیت، الی منزل زنهای خوشگل خوب خیلی بود که از جاهای دیگر مقبولتر بودند، به خصوص خدمتکارهای اینجا که تاجی از تور سفید سرشان است، تمام چاق و گنده و مقبول، زشت ندارند، مگر پیر باشند . . .
اهل این شهر هم چون ایرانی ندیده بودند برای تماشا آمده بودند و کم مانده بود از زور تماشا چشمهایشان از کاسه بیرون بیاید . . . همینطور با جمعیت آمدیم تا رسیدیم به هتل . . . منزل ما خیلی خوشمنظر است، اطاقهای خوب روشن، چشمانداز به رودخانه نگاه میکند . . . چون خیلی خسته بودیم، شام خورده خوابیدیم، صدای این شهر و های و هوی آنجا نسبت به شهرهای دیگر خیلی کمتر و بهتر است.