ماجرای 125 سالۀ قبری به نام «XYZ»
گورستان شهر کوچک دیپریور در ایالت کنتیکت یک قبر عجیب را در خود جای داده است؛ قبری که به مدت بیش از صد سال برای مردم این شهر منبعی از رازها بوده است.
فرادید| آنها یک باند چهار نفره بودند: دزدان بانک که یک سال قبل از رسیدن به آن شب سرد دسامبر، نقشۀ حمله به بانک پسانداز دیپریور را ریخته بودند. پس از پایان حمله و خاموش شدن صدای تیراندازی، تعداد آنها به سه نفر کاهش یافت.
به گزارش فرادید؛ رئیس گروه که در حال فرار در تلاش برای باز کردن یکی از پنجرههای بلند بانک بود مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد. اما بعد از آن هیچ کس برای تحویل گرفتن جنازۀ او پیدا نشد؛ ظاهرا هیچ کس او را نمیشناخت و هیچ خانودهای که سراغش را بگیرند نداشت. اما مدتی بعد او یک آشنای مرموز و یک نام عجیب پیدا کرد.
این اتفاق در زمستان 1899 افتاد؛ از یک سال قبل در مورد سرقت احتمالی به بانک هشدار داده شده بود. آنها با یک نگهبان اجیر شده آماده بودند، مردی محلی به نام هری تایلر که بسیار هوشیار بود و با تفنگ خیلی خوب کار میکرد. اینکه بانک از قبل چگونه در مورد سرقت میدانست کاملاً مشخص نیست، اما به هر حال آنها تایلر را استخدام کردند و او یکسال هر شب مینشست و منتظر یک اتفاق بود.
در 13 دسامبر، چهار نفر، از جمله یک «جنایتکار تمام و کمال» (این همان چیزی است که روزنامهها در مورد او نوشته بودند) با سبیل بلند سیاه ظاهر شدند. بعد از شلیک دقیق تایلر به سمت یکی از آنها، سه نفر دیگر گریختند و هرگز دستگیر نشدند. مرد ناشناس در یک قطعه اهدایی در نزدیکی ریل راه آهن دفن شد.
در ساختمان سیتیزن بانک که به جای بانک قبلی ساخته شده، هنوز عکسی از تایلر به همراه اسلحهای که با آن به ایکس وای زد شلیک کرد نگهداری میشوند.
اندکی پس از دفن، تایلر نامهای دریافت کرد؛ نامه از یک فرد ناشناس بود اما به نظر میرسید دستخط یک زن باشد. او درخواست کرده بود که روی قبر فقط حروف XYZ نوشته شود؛ درخواستی که خیلی زود پذیرفته شد.
رمز و راز XYZ با گذشت زمان بیشتر هم شد زیرا خیلیها ادعا میکردند که هر سال زنی سیاه پوش در ماه دسامبر به دیپ ریور میآید و بدون اینکه حرفی بزند از ایستگاه قطار تا گورستان را پیاده طی میکند، قبر را بازدید میکند و یک گل کوچک بر روی آن میگذارد. به مدت 40 سال مردم ادعا میکردند که او را میبینند.
افسانه XYZ در این شهر کوچک از ایالت کنکتیکت به خوبی شناخته شده است و بیشتر مردم ادعا میکنند که نام سارق بانک همیشه یک راز بوده است. اما نگاهی به مطالب روزنامههای آن دوران سرانجام باعث شناسایی او شد: یک جنایتکار حرفهای به نام فرانک هاوارد، که در طول زندگی حرفهای خود نامهای متعدد دیگری نیز داشت. اما تنها همین اسم سه حرفی برایش باقی مانده است.