آدمخواری یا سرخک؛ راز گور دسته‌جمعی کشف شده در «فیجی» چیست؟

آدمخواری یا سرخک؛ راز گور دسته‌جمعی کشف شده در «فیجی» چیست؟

بازرگانان و مبلغان مذهبی روزگاری به این منطقه «جزایر آدمخوار» لقب داده بودند. حالا کشف بقایای انسانی در یک گور دسته‌جمعی در آنجا موجب حدس‌های متفاوتی شده است؛ برخی آن را نشانه آدمخواری گسترده می‌دانند و برخی نتیجۀ یک بیماری همه‌گیر.

کد خبر : ۱۸۷۵۲۸
بازدید : ۷۶۴

فرادید| سواحل صخره‌ای بزرگ‌ترین جزیره فیجی به نام ویتو لِوو، گردشگران مشتاق غواصی در آب‌های گرمسیری را جذب خود می‌کند. با این حال، تنها چند مایل داخل خشکی، روستاییان اخیراً یک گور دسته‌جمعی نادر را کشف کردند که می‌تواند دوره‌ای آشفته و ترسناک در تاریخ این مجمع‌الجزایر جنوبی اقیانوس آرام را روشن کند. 

به گزارش فرادید، روز ۲۹ فوریه در قله‌ییک  قلعه‌تپۀ عظیم مشرف به رودخانه گل‌آلود سیگاتوکا که به شکل مارپیچ از ارتفاعات ناهموار ویتو لوو بیرون آمده، بقایای انسان پیدا شد. این بقایا باید تجزیه و تحلیل شوند، اما مردم محلی حدس می‌زنند آن‌ها قربانیان آدمخواری آیینی بودند که مدت‌ها در طول جنگ‌های قبیله‌ای انجام می‌شد. 

اما باستان‌شناسان حدس می‌زنند این قربانیان به احتمال زیاد در اثر بیماری همه‌گیر سرخک جانشان را از دست داده‌اند. این بلای ویرانگر که به طرز غم‌انگیزی از پادشاه فیجی پس از سفرش به استرالیا در سال ۱۸۷۵ منتقل شد، از هر سه ساکن این منطقه یک نفر را کشت. 

فیجی از بیش از سیصد جزیره آتشفشانی تشکیل شده و در هزار مایلی شمال نیوزیلند قرار دارد. افرادی معروف به مردمان لاپیتا (اجداد دریانورد پلینزیایی‌های امروزی) حدود سه هزار سال پیش اینجا ساکن شدند. استعمارگران بعدی از جزایر ملانزی به غرب و همچنین مرزهای پلینزی در شرق مانند ساموآ و تونگا وارد شدند. هزار سال پیش، فیجی به عنوان یک چهارراه تجاری مهم در اقیانوس آرام جنوبی ظاهر شده بود. 

جنگ و همه‌گیری

سال ۱۷۸۹، کاپیتان ویلیام بلای نخستین اروپایی بود که سواحل فیجی را ترسیم کرد و تجار و مبلغان مذهبی آمریکایی و اروپایی در اوایل و اواسط قرن نوزدهم عازم آنجا شدند. آن‌ها این منطقه را «جزایر آدم‌خوار» نامیدند و به دنبال از بین بردن آدم‌خواری آیینی بودند که در آن، فاتحان کسانی را که در جنگ شکست خورده بودند می‌خوردند تا قدرت آن‌ها را به دست آورند. مسیحیان غربی نیز از خیارهای دریایی این منطقه برای صادرات به چین بهره‌برداری کردند و کشاورزان بریتانیایی و آمریکایی چندی بعد در جستجوی زمین برای تولید پنبه به آنجا رفتند. تحولات مذهبی و اقتصادی منجر به افزایش درگیری میان قبایل مختلف فیجی شد، چرا که بریتانیا و ایالات‌متحده دسیسه کردند تا این مجمع‌الجزایر حاصلخیز را به زور تصاحب کنند. 

این بحران سال ۱۸۶۷ وقتی مبلغ مذهبی بریتانیایی، توماس بِیکِر تلاش کرد اعضای یک قبیله کوهستانی در امتداد رودخانه سیگاتوکا را به مسیحیت ترغیب کند، به اوج خود رسید. گفته می‌شود او با دست زدن به سر رئیس قبیله، خشم مردم محلی را برانگیخت، چون این کار یک تابوی جدی فرهنگی بود. بیکر و هفت نفر از نوکیشان فیجیایی او توسط روستاییان ویتو لوو قطعه قطعه، سوزانده و خورده شدند. صندل‌های چرمی این مبلغ در موزه فیجی در پایتخت سووا به نمایش گذاشته شده است. مرگ بیکر، حملات بومیان و کشتن متعاقب دو مهاجر سفیدپوست، سفیدپوستان متعصب از جمله گروهی که خود را سازمان برتری‌طلب سفیدپوست آمریکایی، کو کلاکس کلان می‌نامیدند، به پرسه زدن در جزایر برای انتقام‌جویی واداشت.

یک یافته تصادفی

لانیتا لالو که در روستایی نزدیک تاوونی بزرگ شده می‌گوید: «همه‌اش جنگل بود. ما برای جمع کردن هیزم به اینجا می‌آمدیم، اما از گذشته آن چیزی نمی‌دانستیم.» در دهه ۱۹۸۰، مردم محلی محل را پاکسازی کردند و باستان‌شناسان ده‌ها شالوده خانه و دیوارهای حفاظتی اطراف دامنه‌های شیب‌دار را کشف کردند. لاولائو جزو کسانی بود که به پاکسازی این دشتستان کمک کرد و حالا به عنوان نگهبان بنای تاریخی ملی که توسط یک قبیله محلی به دولت اجاره داده شده، کار می‌کند. 

ماه فوریه، پس از مرگ رئیس قبیله محلی، روستاییان تصمیم گرفتند او را در بالاترین نقطه در تاونی دفن کنند. حین کندن قبر، مقادیر زیادی بقایای اسکلت انسان پیدا شد. لاولائو می‌گوید: «تپه‌های زیادی از استخوان وجود داشت. قبر یک نفر نبود. همه آن‌ها با هم داخل قبر بودند.» 

لالائو به تصمیم روستاییان برای حفر قبر در یک مکان تاریخی اعتراض کرد، اما ده‌ها استخوان را برای تجزیه و تحلیل علمی در اختیار محققان قرار داد. باقی استخوان‌ها دوباره دفن شدند. 

به گفته اِلیا ناکوُرو، باستان‌شناس ارشد موزه فیجی، تنها دو گور دسته‌جمعی نظیر این در این مجمع‌الجزایر پیدا شده، هرچند بقایای آن‌ها بدون تجزیه و تحلیل دوباره دفن شدند. هر دو گور دسته‌جمعی در مجاورت قلعه‌های تپه‌ای بودند. برخی از قطعات اسکلتی خارج از گورهای سنتی یافت شدند، چون اطراف سکونتگاه با قرار دادن استخوان مزاحمان را می‌ترساندند. 

با توجه به اینکه فقط فیجی‌های سنتی در تاوونی ساکن شده بودند، لاولائو استدلال می‌کند که کشته‌شدگان احتمالاً جنگ‌جویان شکست‌خورده‌ای بوده‌اند که مدافعان قلعه آنها را کشته  و خوردند. 

لاولائو می‌گوید: «آن‌ها گوشتها را خوردند و استخوان‌ها را گذاشتند و سپس آنها را به صورت یکجا با هم دفن کردند.» شواهد باستان‌شناسی از استخوان‌های قصابی‌شده انسان در زنجیره جزیره نشان می‌دهد این عمل باستانی بوده، هرچند ممکن است این عمل را فقط در شرایط سخت آیینی انجام می‌دادند. 

با این حال، ناکورو تصور می‌کند به احتمال زیاد، استخوان‌ها متعلق به کسانی است که در طول همه‌گیری سرخک در سال ۱۸۷۵، قبل از سوزاندن قلعه، جان باختند. پاتریک نون، باستان‌شناس با این موضوع موافق است و می‌گوید: «تقریباً با اطمینان این گور دسته‌جمعی متعلق به قرن نوزدهم است، زمانی که جمعیت فیجی‌ها بر اثر سرخک و آنفولانزا که هیچ مقاومت طبیعی در برابر آن نداشتند، از بین رفتند». کودکان به ویژه آسیب‌پذیر بودند. این بیماری بیش از پنج هزار سال پیش از گاوهای بین‌النهرین سرچشمه گرفت و تا زمان ورود اروپاییان به اقیانوس آرام جنوبی نرسیده بود. شمار کشته شدگان به قدری بود که بازماندگان ضعیف برای دفن آن‌ها تقلا می‌کردند. 

ناکورو قصد دارد استخوان‌ها را برای مطالعه به آزمایشگاه نون بفرستد. با تجزیه و تحلیل این استخوان‌ها، سن، جنسیت و علت مرگ قربانیان و همچنین سرنخ‌هایی از زمان مرگ آن‌ها بدست خواهد آمد. شاید بتوان شواهد آدم‌خواری را از آثار قصابی روی استخوان‌ها پیدا کرد، با این حال ممکن است از طریق مطالعات مولکولی بقایا، مشخص شود بیماری علت مرگ بوده است. 

تا آن زمان، لالائو چشم از این یافته برنمیدارد و در مرکز بازدیدکنندگان می‌خوابد تا از استخوان‌ها در برابر آسیب یا سرقت محافظت کند. شوهرش از همراهی با او در این نگهبانی شبانه خودداری کرد. لالائو با لبخند می‌گوید: «او به من گفت من اینجا نمی‌خوابم. اینها اجداد تو هستند، اما من از استان دیگری هستم و ممکن است به من حمله کنند!»

مترجم: زهرا ذوالقدر 

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید