سفر در تاریخ؛ یادداشتهای اسدالله علم، سه شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۵۱: کار فوری کاردار سفارت آمریکا و پیامی که از کاخ سفید منتقل کرد

یادداشتهای اسدالله علم: صبح خیلی زود کاردار سفارت آمریکا به من تلفن کرد که کار فوری دارم - هنوز سفیر جدیدشان نیامده است. ساعت ۸ به او وقت دادم پیام نیکسون را برای شاهنشاه آورد، که تصمیم خودش را در مورد مین گذاری آبهای ویتنام شمالی و بمباران ویتنام شمالی و قطع مذاکرات پاریس به اطلاع شاهنشاه رسانده بود. گفت: فقط به لندن پاریس بروکسل، رم، بن توکیو و تهران اطلاع میدهیم، چون متحد ما محسوب میشوید.
اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهمترین چهرههای سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخستوزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.
یادداشتهای اسدالله علم: بعد از ظهر با دخترم رودابه و نوه ام نیلوفر گذراندم. تقریباً دو ساعت خیلی خوش گذشت. یک قسمت وصیتهای خودم را به طور شفاهی به دخترم گفتم که اگر غفلتاً مردم، بداند چه بکند. از اهم آنها، تربیت استادان علوم برای بیرجند و سیستان و بلوچستان است. گفتم: چهارصد هزار دلار از ثروت مرا باید برای این کار کنار بگذارد و از منافع آن این مهم را انجام دهد.
در ادامه بخشی از یادداشت های او را بخوانید.
۱۹ اردیبهشت ۱۳۵۱: صبح خیلی زود کاردار سفارت آمریکا به من تلفن کرد که کار فوری دارم - هنوز سفیر جدیدشان نیامده است. ساعت ۸ به او وقت دادم پیام نیکسون را برای شاهنشاه آورد، که تصمیم خودش را در مورد مین گذاری آبهای ویتنام شمالی و بمباران ویتنام شمالی و قطع مذاکرات پاریس به اطلاع شاهنشاه رسانده بود. گفت: فقط به لندن پاریس بروکسل، رم، بن توکیو و تهران اطلاع میدهیم، چون متحد ما محسوب میشوید. من پیام او را وقتی شرفیاب شدم به عرض رساندم و عرض کردم: شاهنشاه باید جواب مثبتی مرحمت فرمایید. فرمودند: آخر ما همه جا گفتهایم باید مقررات کنفرانس ژنو اجرا شود. چه طور جواب مثبت بدهم؟ عرض کردم: با کمال تأسف شیشه عمر ما هم در دست آمریکاست، یعنی اگر آمریکا این جا شکست بخورد، دیگر فاتحه دنیای آزاد خوانده شده. فرمودند: درست است، ولی با این گردن کلفت شمالی چه کنم؟ عرض کردم: من جوابی تهیه خواهم کرد و به عرض مبارک میرسانم بعد که مرخص شدم جوابی تهیه کردم... ولی باز هم شاهنشاه با فکر تیزبین و دوراندیش خودشان هر جا که رایحه پشتیبانی هم داشته حذف فرمودند...
امشب مهمانی در کاخ نیاوران از دیپلماتها و ایرانیها بود - سه دفعه در سال مهمانی میدهیم، یعنی دیپلماتها را سه دسته میکنیم و با ایرانیها مخلوط میکنیم، شام میدهیم؛ این از اختراعات من است. از طبقات مختلف ایرانی هستند: عالم، تاجر، نویسنده، انتلکتوئل، صاحبان صنایع، وزرا و غیره. خیلی خوب است و حسن اثر کرده... دیروز و امشب تمام باران آمد. تگرگ عجیب و بی سابقه که مثل یک پرده سفید آسمان را به زمین وصل میکرد، باعث تأخیر ورود مهمانها به کاخ شد.
منبع: انتخاب