سفر در زمان؛ یخچال سید استخوانی تهران کجاست؟

پهلوان اکبر قاسم، میراب معروف محله نفرآباد آنقدر نزد اهالی به نیکی و مردمداری شهره بود که وقتی جان به جانآفرین تسلیم کرد یک محله برایش به سوگ نشستند.
آب و تأمین آب در زمینهای جنوبی تهران بهخصوص در محدوده ری از اهمیت خاصی برخوردار بود. رونق زمینهای کشاورزی و گندمزارهای وسیع و سبزیکاریهای ری به آب و آبیاری وابسته بود. ناصر قاسم پسر مرحوم اکبر قاسم که به پهلوان اکبر نفرآباد معروف بود میگوید: «آب بسیار گرانبها بود. پدرم این را خوب میدانست و ۲ چاه عمیق حفر کرده بود و با موتور آب از آن میکشید.
آن روزها مردم برای تأمین آبیاری زمینهایشان مجبور بودند علاوه بر حق آب قنات آب چاه نیز بخرند. پدرم اغلب آب را رایگان به کشاورزان میداد. ازآنجاییکه آب برای کشاورزان حکم گنج را داشت برای همین پدرم بسیار موردقبول و احترام اهالی بود و لقب میراب را به او داده بودند. پدر نسبت به همه رئوف بود. بهرسم پهلوانی به زورخانه میرفت و دستگیر مردم بود. همه میگفتند پهلوان اکبر دعوایی نیست. راستش پهلوان حسین کمرهای همیشه دست پدرم را میگرفت و در قهوهخانه بازارچه باباخان مینشستند و به همه میگفت احترام به پهلوان اکبر احترام به من است.»

ناصر قاسم میگوید: «مردم با آب شوخی نمیکردند و آن را سهم همه میدانستند. مثلاً برخی آبانبارهای نفرآباد عمومی بود مثل آبانبار متولی. برخی آبانبارها هم خصوصی بود و در خانهها برای مصرف شخصی اهل خانه ساخته میشد. ولی در این میان افرادی بودند که بهحق آب مردم احترام میگذاشتند و اگر آبانباری در خانه داشتند درهایش را برای استفاده عموم باز میگذاشتند. مرحوم ارباب سیفالله که خانهشان در کوچه ای به نام خودش یعنی کوچه ارباب سیف الله بود همیشه در خانهاش باز بود تا مردم از آبانبار استفاده کنند. اکبرقربان نیز اجازه می داد تا اهالی از آب انبار خانه اش استفاده کنند. »
ناصر قاسم در ادامه از یخچالهای قدیمی نفرآباد نام میبرد و میگوید: «چند یخچال قدیمی در نفرآباد بود که آلان تنها یکی باقیمانده که آنقدر مخروبه و خراب است که درواقع میتوان گفت دیگر چیزی به نام یخچال وجود ندارد. درگذشته این یخچالهای دستساز نقش مهمی در تأمین آب گوارا برای تابستان اهالی نفرآباد و هاشمآباد داشت. یک زمین مربعی را گود میکردند و حوضچه درست میشد. برف را آنجا جمع میکردند. کمی آب رویش میریختند تا یخ بزند بعد با کاه رویش را میپوشاندند. دوباره رویش برف ریخته و این کار را تا چند مرحله انجام میدادند. درنهایت یخهای تولیدشده را در خمرههای گلی ریخته و درجای خنک نگاه میداشتند. تنها یخچال باقیمانده و مخروبه نفرآباد یخچال سید استخوانی یا سید رضی است که سالها قبل مردی به نام سید رضی یا سید استخوانی که استخوانهای حیوانات و ضایعات را آنجا دپو کرده بود درآن زندگی میکرد.»
منبع: همشهری