شترهای منقرضشدۀ آمریکا؛ از «کملوپس» غولپیکر تا شترهایی به اندازۀ گوسفند

فسیلهای مربوط به شترهای ماقبل تاریخ که مدتها زیر سایهی شهرت فسیلهای اسبها قرار داشتند، اکنون دوباره مورد توجه دانشمندانی قرار گرفتهاند که میکوشند روابط و سازگاریهای این علفخواران عجیب و غریب را بازسازی کنند.
فرادید| غولهای شتری روزگاری در نواحی کنونی لسآنجلس پرسه میزدند. اگر به گودالهای قیر «لا بریا» در این شهر سر بزنید، میتوانید اسکلت بازسازیشدهی آنها را ببینید که زیر نور موزه میدرخشند. دیرینشناسان این جانور را کملوپس (Camelops) مینامند، به معنای «چهرهی شتر»؛ آخرین و بزرگترین شتر آمریکای شمالی.
به گزارش فرادید، شتر بالغ کملوپس حیوانی به راستی بزرگ بود؛ بزرگترین نمونههای آن بیش از دو متر و بیست سانتیمتر ارتفاع شانه داشتند. این قد بلند به آنها کمک میکرد از شاخ و برگ درختان جنگلهای باستانی تغذیه کنند، در کنار ماستودونها، تنبلهای غولپیکر و گربههای دندانخنجری زمان خودشام. آنها فقط در لا برئا زندگی نمیکردند، بلکه چندین گونهی کملوپس در سراسر آمریکای شمالی، از مناطق قطبی تا نواحی کنونی هندوراس، به مدت سه میلیون سال پرسه میزدند. اما نزدیک به ۱۳ هزار سال پیش، هنگامی که کملوپس منقرض شد، شترها از همان قارهای ناپدید شدند که نخستینبار در آن پدید آمده بودند.
امروزه دیگر شترهای وحشی در آمریکای شمالی دیده نمیشوند. شتر دوکوهانهی باختری در آسیا، شتر یککوهانهی دِرومِدری در آفریقا، و لاماها، گوآناکوها، آلپاکاها و ویکونیاها در آمریکای جنوبی تنها بازماندگان این تیرهی پرفرزند پستانداران هستند. بررسی تاریخ ۴۶ میلیون سالهی آنان نشان میدهد این جانوران تغییرات عظیم زیستمحیطی را از سر گذراندهاند. داستان شترها تنها ماجرای علفخوارانی نیست که از بوتهها تغذیه میکردند، بلکه حکایتی است از چگونگی سازگاری حیات با اکوسیستمهای همیشهدگرگونشوندۀ زمین.
شتر کملوپس عصر یخبندان که در موزه و گودالهای قیر لا برئا به نمایش درآمده، آخرین گونهی شتری بود که در آمریکای شمالی پرسه میزد، پیش از آنکه شترهای اهلی در قرن نوزدهم دوباره به این قاره بازگردانده شوند
از دیدگاه فرگشتی، تمام شترهای امروزی به گروهی از علفخواران به نام تیلوپودها (Tylopoda) تعلق دارند، واژهای که به معنای «پای پَددار» است، اشاره به پنجههای نرم و پینهبستهی دوشاخهی آنها. طی بیش از یک قرن گردآوری فسیل، دیرینهشناسان دهها گونهی تیلوپود را در چند قاره کشف کردهاند. به گفتهی سلینا ویکتور رابسون، دیرینشناس بنیاد لایبنیتس آلمان، تنها در آمریکای شمالی حدود ۱۰۰ گونهی منقرضشدهی شترسان شناخته شده است. این فراوانی موجب شده شترها یکی از بهترین سوابق فسیلی میان پستانداران سمدار روی خشکی را داشته باشند.
یک قرن پیش، دانشمندان در لایههای مختلف سنگی به قدری گونههای مختلف شتر پیدا کرده بودند که آن را شواهدی عالی از تغییرات تکاملی میدانستند. همانگونه که فسیلهای اسبها روند تحول از علفخواران کوچک چندسُمی به گونههای بزرگ تکسُم امروزی را نشان میدادند، نویسندگان کتاب درسی «زیستشناسی عمومی» ۱۹۲۲ نوشتند: «تاریخ تکاملی شتر به اندازهی اسب روشن و مستند است.»
با این حال، شترها هرگز به نماد تکامل بدل نشدند، در حالی که اسبها چنین جایگاهی یافتند. جسیکا تئودور، دیرینشناس دانشگاه کلگری، میگوید: «فکر کنم چند دلیل موجب نادیدهگرفتهشدن شترها شده؛ مهمترینش اینست که اروپاییها و مهاجران آمریکای شمالی به شدت شیفتهی اسب بودند.» از آنجا که اسبها در فرایند استعمار و حملونقل نقش عمدهای داشتند، داستان فسیلیشان همیشه بیش از شترهایی که کنارشان زیستند و سپس منقرض شدند، توجه جلب کرد.
رابسون میگوید: «افسوس که سوابق فسیلی شترسانان تا حد زیادی در سایهی توجه به اسبها نادیده گرفته شده است.» او یادآور میشود که مانند اسبها، شترهای آمریکای شمالی هم از علفخواران کلیدی پس از انقراض دایناسورها بودند.
رابسون، تئودور و همکارانشان اکنون در حال بازنگری در روابط و سازگاریهای شترها هستند تا دریابند این علفخواران چگونه خود را با جهانی که از زمان پیدایششان بهمراتب خشکتر شده سازگار کردند. اگرچه دیرینشناسان اوایل قرن بیستم میپنداشتند تکامل شترها را بهخوبی درک کردهاند، رابسون تأکید میکند که بسیاری از شناساییها و فرضیات گذشته نیازمند تفسیر دوباره هستند: «تیلوپودها، اگر دقیق نگاه کنید، دیوانهکنندهاند!»
یکی از دلایل این پیچیدگی آنست که نسلهای پیشین دیرینشناسان، تیلوپودها را نوعی «سطل زبالهی طبقهبندی» میدانستند، گروهی که هر فسیل ناشناختهای را در آن میریختند. از سوی دیگر، اشتباه در شناسایی برخی فسیلها سبب شد گمان کنند شترها سابقۀ ماقبل تاریخی چندانی ندارند. تئودور میگوید: «در واقع، در بسیاری از مجموعهها، جمجمههای شتر به اشتباه بهعنوان اسب برچسب خوردهاند و اگر دنبالشان نباشید، بهسادگی آنها را گم میکنید.»
اسکلت پوئبروتریوم ویلسونی (Poebrotherium wilsoni) در موزهی تاریخ طبیعی شهرستان لسآنجلس به نمایش گذاشته شده است
میان شترهای اولیه، پوئبروتریوم برجستهترین گونه است. این شتر هماندازهی گوسفند (حدود یک متر قد) حدود ۴۶ میلیون سال پیش پدید آمد و «به معنای واقعی کلمه منفجر و بهسرعت تکثیر شد». این علفخواران کوچک به قدری فراوان بودند که به طعمهی اصلی شکارچیان تبدیل شدند. فسیلهایی از وایومینگ نشان میدهد استخوانهای آنها توسط جانور همهچیزخواری به نام آرکئوتریوم جویده شده است.
در آن دوران، زمین گرمتر و مرطوبتر بود و جنگلهای انبوه گسترده بودند. اما با گذشت زمان، زمین سردتر و خشکتر شد و علفزارها گسترش یافتند. خاک سختترِ این دشتها، حیواناتی را ترجیح میداد که قادر به دویدن در فضاهای باز بودند. از سوی دیگر، علفها دارای سیلیس و ذرات ساینده هستند که موجب سایش دندانها میشوند، بنابراین علفخوارانی مانند اسبها، فیلها و شترها مجبور شدند سازگاریهایی برای مقابله با این سایش پیدا کنند. برخی پستانداران، مانند برونتوتِرها، نتوانستند خود را وفق دهند و منقرض شدند؛ اما شترها از بازماندگان بودند و با تغییر زیستبومها دگرگون شدند.
استنومیلوس (Stenomylus) که بازسازیشدهی آن در موزهی طبیعت و علم دنور به نمایش درآمده، هماندازهی یک بچهگوزن بود و بهدلیل سرعت احتمالیاش، اغلب «شترِ غزالگونه» نامیده میشود
میان گونههایی که در زیستگاههای بازتر شکوفا شدند، استنومیلوس جایگاه ویژهای دارد. این شترهای کوچک دو فوت قد داشتند و بین ۱۶ تا ۲۳ میلیون سال پیش در آمریکای شمالی میزیستند. آنها اندامی باریک و پاهایی بلند داشتند و در حاشیهی جنگلها از گیاهان خشن و علفمانند تغذیه میکردند. به سبب شباهت ظاهری، آنها را «شترهای غزالگونه» مینامند.
تحلیل اسکلت این جانوران نشان میدهد دوندگان ماهری بودند. برخلاف بسیاری از چهارپایان که با گام مورب حرکت میکنند، شترها از همان اوایل تاریخ گام جانبی یا موازی برمیداشتند، حرکتی که در آن پاهای جلو و عقبِ یک سمت همزمان جابهجا میشوند. به گفتهی تئودور، «این نوع حرکت بازدهی بالاتری دارد اما در فضاهای تنگ چابکی کمی دارد»، بنابراین شترها برای زندگی در دشتها سازگارتر از جنگلهای انبوه بودند.
اوکسیداکتیلوس (Oxydactylus) شتری گردندراز بود که احتمالاً از این امتداد اضافی برای چریدن از گیاهانی استفاده میکرد که دیگر علفخواران به آنها دسترسی نداشتند
در همان دوران، گونههای دیگری از شترها مسیر متفاوتی را در پیش گرفتند. اوکسیداکتیلوس، با گردن بلندش، بیشتر شبیه زرافهای کوچک بود و میتوانست از شاخ و برگهایی تغذیه کند که دیگر علفخواران به آن دسترسی نداشتند.
اما شاید عجیبترین فسیل شتر، فلوریداتراگولوس باشد، جانوری ۱۸ میلیونساله با صورتی بسیار دراز که رابسون و تئودور هر دو آن را یکی از «عجیبترین فرزندان» در شجرهی شترها میدانند. رابسون میگوید: «نمونههای کمی از فلوریداتراگولوس داریم، اما از همان اندک میتوان فهمید این شتر واقعاً ظاهری مضحک داشته است!» پوزهی بلندش فاصلهی بیدندانی بزرگی در جلوی دندانهای آسیا ایجاد کرده بود و هنوز روشن نیست این ویژگی چه کاربردی داشته است.
یک تصویر خطی از فلوریداتراگولوس (Floridatragulus) فاصلهی بین دندانهای آن را نشان میدهد
از دوندههای غزالگونه تا شترهای صورتدراز، این گروه میلیونها سال در آمریکای شمالی شکوفا بودند، اما سرانجام با تغییر قارهها و سطح دریاها مهاجرت کردند. حدود هفت میلیون سال پیش، شترهای غولپیکر در مناطق قطبی آمریکای شمالی میزیستند و از شاخههای سوزنیبرگ تغذیه میکردند. با باز شدن گذرگاه زمینی به روسیهی امروزی، آنها به آسیا کوچ کردند و نیاکان شترهای یککوهانه و دوکوهانهی امروز شدند.
حدود سه میلیون سال پیش نیز با شکلگیری پل زمینی پاناما، شترها از شمال به آمریکای جنوبی رفتند و نیای لاماها و آلپاکاهای امروزی را پدید آوردند.
اما سرنوشت شترهای بومی آمریکای شمالی تلخ بود. گونههای غولپیکری چون کملوپس تا حدود ۱۳ هزار سال پیش دوام آوردند و سپس ناپدید شدند. شکار انسانهای عصر یخبندان تنها عامل نبود. شواهد لا برئا و مناطق دیگر نشان میدهد خشکسالیهای شدید، کاهش درختان و تغییرات زیستمحیطی نقشی بزرگتر داشتند. در جنوب کالیفرنیا، شترها حتی پیش از انقراض دیگر پستانداران بزرگ ناپدید شدند.
گرمایش و خشکی فزایندهی اقلیم، همراه با آتشسوزیهای انسانی که جنگلها را به بوتهزار تبدیل کرد، فشار زیستی شدیدی بر شترها و دیگر غولهای عصر یخبندان وارد آورد؛ فشاری که در نهایت، این بازماندگان کهن را از قارهای که در آن پدید آمده بودند، ریشهکن کرد.
شترها از زادگاهشان ناپدید شدند، اما تاریخ طولانیشان در این قاره بود که به آنها امکان داد در سراسر جهان گسترش یابند. شاید روزی در آینده، نوادگان امروزی آنها دوباره آغازی تازه در مسیر تکامل رقم بزنند.
مترجم: زهرا ذوالقدر