مردی که می‌گفت پسر «آمون» است؛ رامسس دوم چگونه بزرگترین فرعون مصر شد؟

مردی که می‌گفت پسر «آمون» است؛ رامسس دوم چگونه بزرگترین فرعون مصر شد؟

رامسس دوم در طی ۶۶ سال فرمانروایی، دست‌کم ۱۵ لشکرکشی نظامی انجام داد و دشمنانی چون هیتی‌ها، سوری‌ها، لیبیایی‌ها و نوبی‌ها را سرکوب کرد. او همچنین نظارت بر بلندپروازانه‌ترین برنامه‌های عمرانی مصر، ازجمله معبد ابو سمبل و معبد رامسئوم را بر عهده داشت.

کد خبر : ۲۷۴۶۰۹
بازدید : ۱۳۷۳

فرادید| رامسس دوم (۱۲۷۹–۱۲۱۳ پ. م) که بیشتر با نام‌های رامسس کبیر و «اوزیماندیاس» نزد یونانیان شناخته می‌شود، از مشهورترین فراعنه مصر است. او سومین فرعون دودمان نوزدهم در دوره پادشاهی نوین بود و در ۱۴سالگی از سوی پدرش، سِتی اول، به ولیعهدی گمارده شد و کمتر از ده سال بعد بر تخت نشست. 

به گزارش فرادید، او در طی ۶۶ سال فرمانروایی، دست‌کم ۱۵ لشکرکشی نظامی انجام داد و دشمنانی چون هیتی‌ها، سوری‌ها، لیبیایی‌ها و نوبی‌ها را سرکوب کرد. او همچنین نظارت بر بلندپروازانه‌ترین برنامه‌های عمرانی مصر، ازجمله معبد ابو سمبل و معبد رامسئوم را بر عهده داشت. 

رامسسِ جنگاور

1

نقش‌برجسته نبرد قادش از معبد بزرگ در ابو سمبل

زمان‌بندی جنگ‌های رامسس

  •  ۱۲۷۹ پ. م: آغاز لشکرکشی علیه قبایل لیبی در مرز غربی
  •  ۱۲۷۸ پ. م: شکست دزدان دریایی شِردن در مدیترانه• ۱۲۷۵ پ. م: آغاز لشکرکشی علیه هیتی‌ها برای بازپس‌گیری سوریه و کنعان
  •  ۱۲۷۴ پ. م: نبرد قادش
  •  ۱۲۵۸ پ. م: امضای نخستین پیمان صلح شناخته‌شده جهان با هیتی‌ها

رامسس اندکی پس از جلوس به تخت، ناگزیر وارد جنگ شد تا از مرز غربی مصر در برابر قبایل لیبی دفاع کند. سال دوم فرمانروایی، او دزدان دریایی شِردِن را که به کشتی‌های حامل کالا برای مصر حمله می‌کردند، شکست داد. رامسس نیرنگی سنجیده به کار بست: نیروها و کشتی‌ها را در نقاط کلیدی ساحل مستقر کرد و به دزدان اجازه داد به اهدافی که در ظاهر بی‌دفاع بودند حمله کنند، سپس ناگهان آن‌ها را محاصره و در یک عملیات واحد دستگیر کرد. بسیاری از شِردِن‌ها بعدها به گارد محافظ شخصی او پیوستند. 

او سپس توجهش را به سوریه معطوف کرد؛ سرزمینی که پیش‌تر زیر سلطه مصر بود اما اکنون در چنگ هیتی‌ها قرار داشت. رامسس در سال چهارم فرمانروایی، نخستین لشکرکشی خود را آغاز کرد و ایالت آمورو را به تصرف درآورد. این اقدامات در سال بعد به نبرد مشهور قادش انجامید. رامسس خود را وقف آمادگی برای جنگ کرد و پایتخت جدید خود، پی‌رامسس را با کارگاه‌هایی عظیم برای تولید سلاح، ارابه و سپر ساخت. 

رامسس بخشی از سپاه را پیشاپیش روانه کرد و خود با بخش عمده نیروهای ارابه‌رانِ همراه از راهی دیگر حرکت کرد. مصریان، سربازان هیتی را اسیر کردند؛ جاسوسانی که رامسس را فریب داده بودند و گفته بودند قادش بی‌دفاع است. رامسس به شهر حمله کرد و در دام هیتی‌ها افتاد. او برای حفظ جان خود می‌جنگید و پیشاپیش سپاهیانِ کم‌تعدادش شجاعانه نبرد می‌کرد تا آنکه نیروی کمکی دیگری از مصر فرا رسید. پژوهشگران نظامی باور دارند نبرد قادش با حضور ۵۰۰۰ ارابه جنگی و تا ۳۰هزار سرباز، نخستین نبرد صف‌آرایی‌شده در تاریخ ثبت‌شده است. 

2

نقش‌برجسته‌ای از معبد کرنک: رامسس کبیر با شمشیر «خِپِش» و افسار ارابه که به کمربندش بسته شده است

با آن‌که مصریان پیروز میدان شدند، توان محاصره شهر را نداشتند. با این همه، رامسس دوم بیش از ده بنای یادبود برای نمایش دلاوری خود در قادش ساخت؛ تبلیغاتی که بر آوازه او افزود و قدرت دولت مصر را استوار ساخت. 

مصریان پس از نبرد، کنعان را تصرف کردند، اما شورش‌های محلی رامسس را ناچار کرد در سال هفتم فرمانروایی دوباره به سوریه بازگردد. او سپاهش را به دو بخش تقسیم کرد: یکی تا دریای مرده پیش رفت و شهرهای اِدوم-سعیر و موآب را گرفت و رامسس خود با بخش دیگر به اورشلیم و اَریحا حمله کرد. سپس نیروها متحد شدند و به هِبسون، دمشق، کومیدی و اوپی یورش بردند تا حوزه نفوذ مصر را بازیابند. 

3

پیمان قادش، هیتی، حدود ۱۲۵۰ پ. م. 

لشکرکشی‌های او در سال‌های بعد نیز ادامه یافت و قلمروی نفوذ مصر را حتی فراتر از دوران تحوتمس سوم گسترش داد، اما نتوانست این نواحی را به شکل پایدار حفظ کند. سرانجام، در سال بیست‌ویکم سلطنت، رامسس پیمان صلح قادش را با هیتی‌ها امضا کرد؛ نخستین پیمان صلح شناخته‌شده در جهان. این پیمان در دو نسخه ثبت شد: یکی به خط هیروگلیف مصری و دیگری به خط میخی. این سنت دوزبانه، بعدها در اسناد دیگر هم رایج شد و نقش مهمی در مطالعات زبان‌شناختی امروز ایفا کرد. 

رامسس همچنین در جنوب علیه نوبی‌ها جنگید؛ سرزمینی که دویست سال مستعمره مصر بود. بااین‌حال، به نظر می‌رسد فتوحات او آنجا گسترده بوده، زیرا نقش آن‌ها بر دیواره‌های معابدش دیده می‌شود. 

رامسسِ خداگونه

4

رامسس دوم

فراعنه همواره برپایه‌ی ارزیابی‌های سیاسی، خدایانی را برمی‌گزیدند و برای رامسس این خدا «آمون» بود. او جایگاه آمون را بسیار بالا برد و تصویرش را در همه سازه‌های خود برجسته ساخت. رامسس حتی خود را در ظاهر این خدا تصویر می‌کرد؛ نمونه‌اش مجسمه «مِمنون جوانتر/خردسال» از رامِسِئوم است. این مجسمه‌ها گاه پیشِ ساخت‌وسازهای فرعون‌های پیشین قرار داده می‌شدند تا مشروعیت او را تقویت کنند. 

فرعون در باور مصر باستان، تجسم زمینی الوهیت بود و آسایش و شکوفایی مصر را در هماهنگی با خدایان تضمین می‌کرد. از این رو، جای شگفتی نیست که رامسس خود را پسر آمون-رع می‌خواند. داستان تولد الهی او در نیایشگاهی وقف مادرش «تویا» روایت شده؛ جایی که او را ظرف زایش خدا معرفی می‌کنند. متن دیگری، «برکت پتاح»، نسخه‌ای دیگر از روایت زایش الهی رامسس را بازمی‌گوید که این‌بار پتاح پدر او معرفی می‌شود. 

5

معبد تدفینی رامسس کبیر، رامِسِئوم، میانه سده ۱۳ پ. م. 

رامِسِئوم دومین معبد بزرگ مصر باستان و نیایشگاه تدفینی رامسس بود. ساخت آن بیش از ۲۰ سال به طول انجامید. این معبد، رامسس را زمان حیات در مقام خدایی زنده گرامی می‌داشت و پس از مرگش نیز محل پرستش او بود. این سازه یکی از چندین معبدی بود که زمان حیات او برایش ساخته شد. 

6

رامسس دوم در حال زانو زدن پیشِ آمون-رع و دریافت نماد جشن سِد، رامِسِئوم

رامِسِئوم صحنه‌ای از جشن سِد رامسس را به تصویر می‌کشد؛ جشنی سلطنتی که برای بزرگداشت سی‌سالگی سلطنت فرعون برگزار می‌شد و سپس هر سه سال یک‌بار تکرار می‌شد. هرچند به‌نظر می‌رسد رامسس جشن خود را هر دو سال یک‌بار برگزار می‌کرد. این صحنه رامسس را در جامه شاهانه نشان می‌دهد که زانو زده و آمون-رع بر تخت نشسته است. آمون-رع به او برکت و نمادی می‌بخشد: محرابی کوچک با دو صندلی بر نیم‌دایره‌ای که نماد جشن سِد بود. 

رامسسِ سازنده

7

معبد رامسس دوم در ابو سمبل، مصر

رامسس دوم بلندپروازانه‌ترین پروژه‌های ساختمانی پس از عصر اهرام را آغاز کرد؛ اهرامی که آن زمان بیش از ۱۵۰۰ سال قدمت داشتند. او در سراسر مصر، از دلتای نیل تا نوبیا، ساخت‌وساز کرد: هم بناهای تازه آفرید و هم سازه‌های گذشته را بازسازی کرد. این اقدامات توجیهی بود برای آن‌که مجسمه‌های او در پیشگاه بناهای کهن قرار گیرند. 

پیش‌تر از پایتخت عظیم او پی‌رامسس گفتیم؛ شهری در دلتای شرقی که جایگزین طیبه شد و به معابد بزرگ و کاخ‌های گسترده‌اش مشهور بود. امروزه تنها جفتی از پاهای یک پیکره عظیم از رامسس در آن محل باقیست. از رامِسِئوم (معبد تدفینی او نزدیکی طیبه) نیز گفته شد. اما دیگر پروژه بزرگ او ابو سمبل بود. 

8

داخل معبد بزرگ، ابو سمبل، مصر

ابوسمبل نزدیک آسوان امروزی، حدود ۲۰۰ مایلی جنوب طیبه و در دل کوه‌ها تراشیده شد. در دهه ۱۸۰۰، کشف آن با معبدی کمابیش دست‌نخورده همراه بود. اما اواخر دهه ۱۹۶۰، با ساخت سد بلند آسوان، لازم شد ابو سمبل را قطعه‌قطعه جدا و به ارتفاعی بالاتر منتقل کنند. حتی کوهی مصنوعی هم بنا شد تا شکل محیطی معبد را بازآفرینی کند. 

این مجموعه شامل «معبد بزرگ» و «معبد کوچک» می‌شود. ورودی معبد بزرگ پیامی آشکار برای مردم نوبیا بود: از رامسس باید هراسید و او را پرستش کرد. چهار تندیس نشسته از رامسس دوم معروف به کلوسی، نمای اصلی معبد را می‌آرایند که هر یک نزدیک به ۲۰ متر ارتفاع دارند. بر پیکره او اعضای خانواده‌اش هم در مقیاس کوچک‌تر و کنار پاهایش نقش شده‌اند. 

9

ورودی معبد کوچک، ابو سمبل

درون معبد بزرگ هم تحت سیطره عظمت کلوسی است و خود به چهار خدا اختصاص دارد: رع-هورآختی، آمون–رع، پتاح و شخصِ رامسس دوم. معبد فضایی کوچک و صمیمی دارد با هیروگلیف‌هایی که رویدادهای مهم سلطنت او را بازگو می‌کنند: نبرد قادش، پیروزی‌های نوبیا و لیبی. 

معبد کوچک ابو سمبل دارای پیکره‌هایی ۱۰متری از نفرتاری، همسر رامسس است و به الهه آسمان، هاتور، اختصاص یافته است. هدف اصلی آن بزرگداشت جنبه الهه‌گون نفرتاری و هماهنگ ساختن آن با مقام الهی شوهرش بود. 

مرگ و میراث رامسس دوم

10

درون آرامگاه رامسس چهارم

رامسس دوم اوایل دهه نود عمر خود، در سال ۱۲۱۳ پ. م. ، پس از ۶۶ سال و دو ماه حکمرانی درگذشت؛ طولانی‌ترین دوران سلطنت در تاریخ مصر باستان. 

مومیایی رامسس دوم امروز در موزه قاهره است؛ پس از آن‌که باستان‌شناسان آرامگاه او را در دره پادشاهان در اواخر دهه ۱۸۰۰ یافتند. آرامگاهی به نام «پسران رامسس دوم» هم همان‌جا کشف شده که پیکر ۵۲ پسر او در آن یافت شده است. گمان می‌رود او نزدیک به ۱۰۰ فرزند داشته است. سیزدهمین پسرش، مرنپتاح، جانشین او شد. آرامگاه همسرش، نفرتاری هم پیدا شده که بیش از همه به سبب نگاره‌های درخشان دیوارهایش شهرت دارد. 

11

مومیایی رامسس دوم

رامسس ابتدا در آرامگاه خود، KV7 دفن شد، اما به دلیل غارت‌ها، پیکرش بیرون آورده و چندین بار جابه‌جا و دوباره کفن‌پیچ شد. سرگذشت جابه‌جایی‌های مومیایی او بر نوارهای کتانی پوشاننده‌اش ثبت شده است. سرانجام پیکرش در آرامگاه TT320 یافت شد؛ آرامگاهی که پیکرهای مومیایی‌شده پادشاهان و ملکه‌ها در آن نگهداری می‌شد و احتمالاً کاهنان آمون برای محافظت، بدن‌های سلطنتی را به آنجا منتقل کرده بودند. 

مترجم: زهرا ذوالقدر

۱
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید