(تصاویر) هنر خیابانی؛ نقاشیهای خلاقانۀ هنرمند روس بر روی دیوارهای فرسوده

این هنرمند روس با استفاده از خطوط و بافتهای فضاهای فراموششده، دیالوگی منحصر به فرد میان هنر و معماری ایجاد میکند.
فرادید| نیکیتا نومرز (Nikita Nomerz) ساختمانهای رهاشده را به چهرههایی زنده و بیهمتا تبدیل میکند و هنر خیابانی را با پوسیدگی طبیعی مناظر شهری میآمیزد. دیوارنگاریهای او به ساختمانهای در حال فروپاشی، پلها و تانکرهای آب سراسر روسیه جان تازهای میبخشد و آنها را به شخصیتهایی پر از روح و عمق تبدیل میکند. این هنرمند روس با استفاده از خطوط و بافتهای این فضاهای فراموششده، دیالوگی منحصر به فرد میان هنر و معماری ایجاد میکند.
به گزارش فرادید، سال ۲۰۱۰، کنار رودخانه اوکا در نیژنی نُۏگورود، پروژه «دیوارهای زنده» با نخستین اثر هنری به نام «برادر بزرگ» آغاز شد. این نقطهی آغاز مجموعهای از آثار بود که هدف آنها زنده کردن دوباره ساختمانهای رهاشده بود. هر اثر با محیط خود تعامل دارد و اجزای معماری (پنجرهها، ترکها و بافتها) را به چهرهها و شخصیتهای گویا تبدیل میکند.
هنر خیابانی و نقاشیهای سنتی استودیویی احساسات کاملاً متفاوتی ایجاد میکنند. هنرآفرینی در فضاهای عمومی، گفتوگویی با رهگذران، معماری و طبیعت به راه میاندازد و محیط را به راستی زنده میکند. اگرچه هنر خیابانی ممکن است موقتی باشد، اما زندگی خاص خود را پیدا میکند که با زمان و محیط آن شکل میگیرد.
1. برج خندان
یک تانک آبی ویرانشده با سوراخهای دایرهای توخالی به جای چشمها و دهانی بزرگ و باز که به آن شکلی شاد و بینظم داده است. این بازی با تضاد بین وضعیت خراب ساختمان و حالت بازیگوشانه جدید آن، این شئ را به یک شخصیت زنده تبدیل کرده است.
2. سه چهره
سه بلوک بزرگ و گرد بتنی با چهرههای بسیار گویا جان گرفتهاند: یکی لبخند میزند، دیگری دندانهایش را از خشم نشان میدهد و دیگری چهرهای ناراضی دارد. قرار گرفتن این چهرهها مقابل پسزمینه صنعتی، تضاد میان محیط مخروبه و حالتهای طنزآمیز را بیشتر کرده و این اثر را به یک تجربه سورئال تبدیل کرده است.
3. لبخند در حال فروپاشی
یک دیوار زرد ترکخورده به یک چهره خندان تبدیل شده و آجرها و سنگهای فرسوده جای دندانهای تیز را گرفتهاند. این اثر هنری فرسایش طبیعی ساختمان را نشان میدهد و به آن شخصیتی منحصر به فرد میبخشد که به طور یکپارچه با محیط خود ترکیب شده است.
4. برج دیدبانی مسن
یک برج آبی بلند و استوانهای به چهره یک مرد مسن با ریش سفید بلند تبدیل شده و به شکل زیبایی با ساختار ساختمان ترکیب شده است. چشمهای گویا و جزئیات بافت آن سبب شده این برج مانند یک شخصیت حکیم به نظر برسد که در حال مراقبت از چشمانداز است.
5. چشمها در برف
دو چشم بزرگ و رنگشده روی بشکههای چوبی از برف بیرون زدهاند و به خیابان شهری زل زدهاند. این چیدمان زمستانی، ترسناکی اثر را تقویت کرده و انگار خود شهر در حال تماشا است.
6. تانک فریادزن
یک تانک صنعتی زنگزده به چهرهای با دهان باز و اغراقشده تبدیل شده که توهم یک فریاد بلند را ایجاد میکند. این اثر با کمک شکل خود تانک، اثر احساسی آن را تقویت کرده و آن را به شکلی زنده میان محیط شهری به نمایش میگذارد.
7. دیواری با چشمان درخشان
یک دیوار آجری به یک چهره محزون تبدیل شده و دو پنجره درخشان جای چشمها را گرفتهاند. این اثر جوّ ترسناکی ایجاد میکند که با نور مصنوعی تعامل دارد، طوری که احساس میشود تقریباً فراطبیعی است.
8. زندانی
یک ساختمان متروکه به یک توهم جالب تبدیل شده که مردی را در حال گرفتن میلههای آهنی نشان میدهد، انگار در تلاش است از زندان فرار کند. خطوط عمودی سیاه و سفید ایده زندانی بودن را تقویت کردهاند و این ساختار در حال فروپاشی را به بیانی قدرتمند درباره اسارت و فرار تبدیل کردهاند.
9. برج مراقب
یک برج صنعتی بلند به یک چهره کشیده با الگوهای پیچیده منقوش شده و یک بیان سورئال و بیزمان ایجاد کرده است. ترکیب منحنیهای طبیعی با ساختار سبب شده که این برج حضوری فرازمینی و کم و بیش شبیه یک نگهبان در آسمان داشته باشد.
10. چهره کودک غولپیکر
داخل یک ساختمان متروکه، هنرمند چهره بسیار بزرگی از یک کودک واقعی و دلهرهآور را روی دیواری در حال فروپاشی کشیده است. تضاد میان حالت چهره کودک و پوسیدگی و زوال ساختار، این اثر را به شکلی ترسناک و جذاب تبدیل کرده است.
11. پناهگاه فریادزن
یک پناهگاه قدیمی بتنی به چهرهای هیولامانند تبدیل شده، با دهانی باز که در ورودی است. سنگهای سفید و تیز داخل آن شبیه دندان هستند و آن را به شکلی درآوردند که انگار هر کس وارد پناهگاه شود قرار است بلعیده شود!
12. چنگ محکم
دو گنبد صنعتی بزرگ منقوش به دستهایی شدند که به میلهها چنگ زدهاند. این اثر هنری این توهم را ایجاد میکند که کسی داخل گنبدها گیر کرده یا از رها کردن ساختار خودداری میکند.
13. پل دنداندار
یک پل سنگی به چهرهای با دهانی گشاد تبدیل شده که چشم هم دارد. ردیف طولانی دندانها زیر قوس پل این تصور را ایجاد میکند که انگار رودخانه از داخل دهن آن عبور میکند.
14. کلیسای تسخیرشده
یک کلیسای آجری قدیمی به چهرهای تسخیرشده تبدیل شده که روی پنجرهها چشم دارد و دهانش با دندانهای سنگی تیز، درب ساختمان است. وضعیت فرسوده ساختار اثر ترسناک آن را تقویت کرده است.
15. دعای خیر
یک ساختمان بلند منقوش به یک شخصیت در حال دعا شده که دستانش در حالت مدیتیشن است. سقف مثلثی ساختمان جای کلاه شخصیت را گرفته است. این اثر معماری را با طراحی دیوارنگاری به طور یکپارچه ترکیب کرده است.
16. زندانی پنهان
یک دیوارنگاره از مردی که از شکاف درب به بیرون نگاه میکند روی یک ساختار کوچک کشیده شده و با معماری ساختمان به طور یکپارچه ترکیب شده است. دستان چنگزده و نگاه تند و تیز زندانی حس رمز و راز ایجاد میکند، طوری که انگار کسی آن داخل گرفتار شده و دنیای بیرون را نظاره میکند.
17. سه جنگجو
سه ساختمان بزرگ گنبدی به چهرههای مردان ریشدار با کلاههای نظامی قرون وسطایی بر سر تبدیل شده است. آجرهای تیره و گنبدهای فلزی این توهم را ایجاد کردهاند که این ساختمانها جنگجویانی خسته از نبرد هستند.
تصویر هنرمند؛ نیکیتا نومِرز
عکسی از خود هنرمند در حال اسپری کردن رنگ روی یک دیوار آجری قدیمی
مترجم: زهرا ذوالقدر