ماجرای یک عکس استثنایی که خرس قطبی را سوار بر نهنگ عنبر نشان می‌دهد

ماجرای یک عکس استثنایی که خرس قطبی را سوار بر نهنگ عنبر نشان می‌دهد

تصاویر نادری از خرس‌های قطبی در حال تغذیه از لاشه یک نهنگ عنبر در قطب شمال ثبت شده که به‌دلیل موقعیت غیرمعمول نهنگ و حضور دو خرس نر و ماده، صحنه‌ای بسیار کم‌سابقه و دیدنی ایجاد کرده است.

کد خبر : ۲۶۱۴۷۴
بازدید : ۲۰

فرادید| یک نهنگ عنبر به پهلوی خود میان قطعات یخ شناور قطب شمال مرده و در حال تجزیه، دهانش باز مانده است. تصویر پهلوی نهنگ روی سطح یخ‌زده شبیه تصویر یک کتاب درسی از یک نهنگ است، با این تفاوت که گوشتش سیاه شده و لکه‌های نارنجی فلس‌مانندِ ناشی از فسادِ روی آن شبیه زنگ‌زدگی روی یک کشتی قدیمی هستند. ترکیب‌بندی تصویر به‌قدری گیراست که بیننده ممکن است ابتدا متوجه خرس قطبی که آرام روی پشت نهنگ قدم می‌زند، نشود. 

به گزارش فرادید، «روی گالیتس» عکاس این صحنه را پس از دریافت پیامی از یک دوست که ابتدا جسد نهنگ را در ۸۲ درجه شمال، بالای مدار قطبی دیده بود کشف کرد. اوایل ژوئیه، گالیتس رهبری سفری اکتشافی برای گروه کوچکی از دوستداران طبیعت و عکاسان را بر عهده داشت که از جزایر نروژی اسوالبارد به سمت اقیانوس قطب شمال و به سوی قطب شمال حرکت می‌کردند. گالیتس و تیمش وقتی این نهنگ را میان دریایی از یخ دیدند، ۲۴ ساعت کامل را صرف هدایت کشتی یخ‌شکن خود کردند تا کنار جسد مستقر شوند و در کمال شگفتی، یک خرس قطبی نر نزدیک آنجا خوابیده بود (تصویر زیر).

1

کلاس عکاسی گالیتس که شامل بازبینی و ویرایش روزانه تصاویر میشد، پس از ورود خرس ماده به صحنه، ابعاد جدیدی یافت، زیرا او برای گرفتن عکس از خرس ماده، خم شد و از روی بدنه کشتی تا حد امکان پایین رفت. 

گالیتس می‌گوید: « چون برای مهمان‌ها نخستین بار بود و برای من سی و چهارمین بار، قدر شانس بی‌نظیرشان را نمی‌دانستند». 

چگونه این نهنگ به شمال رسید

واقعیت اینست که آن عرض جغرافیایی همواره برای نهنگ‌های عنبر بیش از حد شمالی است؛ آن‌ها بیشتر در آب‌های معتدل جهان زندگی می‌کنند و از یخ دوری می‌کنند. گالیتس افزون بر اطلاع دادن به عکاسان دیگر، دو دانشمند نهنگ، میشل دوترو و شان اوکالاگان را هم باخبر کرد. 

«هر دو از دیدن این صحنه هیجان‌زده شدند، چون بسیار نادر بود. نهنگ‌های عنبر غواصان آب‌های عمیق هستند، بنابراین در غرب اسوالبارد می‌مانند و فقط نر هستند. ماده‌ها و نوزادان بیشتر در جنوب، جایی که گرم‌تر است می‌مانند». 

کارشناسانی که گالیتس با آن‌ها صحبت کرد حدس می‌زنند جریان آب و باد، نهنگ را به شمال برده‌اند. درباره دلیل مرگ، دانشمندان هیچ نشانه‌ی قابل‌مشاهده‌ای پیدا نکردند و احتمال می‌دهند مرگ ناشی از کهولت سن، مواجهه با سم کشنده یا شاید آسیب ناشی از یک قایق باشد. گالیتس می‌گوید: «بدون شواهد بهتر، فکر کنم غیرممکن است دلیل مرگش را بفهمیم». 

3

از آنجا که گالیتس در سفرهای اکتشافی همواره به دنبال سوژه می‌رود نه زمان‌بندی، کشتی ۲۴ ساعت دیگر کنار نهنگ مستقر شد و او پهپادش را روی صحنه به پرواز درآورد. او می‌گوید: «می‌دانستم با کمک پهپاد می‌توانم وسعت صحنه را ببینم، اما انتظار چنین صحنه‌ای را نداشتم!» 

گالیتس روی کشتی صفحه‌ای داشت که می‌توانست تصاویر پهپاد را ببیند و تنظیمات شاتر، دیافراگم و ISO را مطابق نیاز تغییر دهد. هیجانش غیرقابل‌وصف بود. «وقتی پهپاد را هدایت می‌کردم، فریاد می‌زدم، چون به عنوان یک عکاس خیلی هیجان‌زده شده بودم. روزی که دیگر هیجان‌زده نشوم، روزیست که دیگر عکسی نخواهم گرفت.» 

تصویر نهایی به‌قدری شگفت‌انگیز بود که برخی کاربران شبکه‌های اجتماعی، گالیتس را به ساخت یا دستکاری آن با هوش مصنوعی متهم کردند. 

«متأسفانه، این چیزیست که این روزها بیشتر و بیشتر می‌بینیم. وقتی یک تصویر خاص و منحصربه‌فرد از آب درمی‌آید، مردم شکاک می‌شوند. درک میکنم چرا، چون قبلاً از این فریب‌ها خورده‌اند و وقتی اعتمادشان به تصاویر شکسته شود، باور کردن یک تصویر واقعی سخت است.» 

با وجود این، گالیتس همیشه مشتاقانه و محترمانه توضیح می‌دهد که نه‌تنها هزاران عکس دیگر از آن روز با زوایای مختلف دارد، بلکه فایل‌های خام را هم دارد. 

2

ثبت صحنه

در طول آن روز در ژوئیه، گروه کنار نهنگ ماند و گالیتس آن را در مه، نور روز و خورشید نیمه‌شب ثبت کرد. چند ساعت بعد، یک خرس ماده به خرس نر پیوست و عکاسان شاهد این بودند که چگونه این جفت برای نفوذ به پوست ضخیم لاشه تلاش می‌کنند. خراش‌هایی روی پوست چرمی نهنگ ظاهر شد، زیرا خرس ماده با لیسیدن، گاز گرفتن و کشیدن فک سعی در نفوذ داشت. «حرکت او، بالا و پایین رفتن، وارد شدن به آب و تلاش برای نفوذ، نشان می‌داد ناامید است». 

لحظاتی، خرس‌ها آب تازه از یخ‌ها را می‌نوشیدند، روی پشت خود غلت می‌زدند و می‌پریدند؛ این رفتار بازیگوشانه یکی از چیزهایی است که گالیتس دوست دارد تماشا کند. 

زیر پنجه‌های خرس‌ها، سطح لاشه نرم و انعطاف‌پذیر بود، زیرا تجزیه موجب آزاد شدن حباب‌های گاز می‌شد. «شبیه یک بالشت هوایی بزرگ، البته نه آن‌قدر محکم که فکر کنید». خدمه کشتی خوش‌شانس بودند که از بوی ناخوشایند آن دور بودند. در قطب شمال، انگار درون یک فریزر بزرگ هستید، اما گاهی بویی هم به مشام می‌رسد.

در نهایت، گروه حرکت کرد و او از همکاران شنید که در عرض چند روز، جسد توسط باد شمالی جابه‌جا شده و در نهایت ناپدید شده است. هفته بعد، گالیتس با گروه دیگری بازگشت و اطمینان یافت که نهنگ دیگر آنجا نیست.

مترجم: زهرا ذوالقدر

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید