داستان واقعی یک «ببر» که 3 سال در «آپارتمان» زندگی کرد

داستان واقعی یک «ببر» که 3 سال در «آپارتمان» زندگی کرد

آنتوان یِیتس، مردی اهل محلۀ هارلم، مخفیانه یک ببر حدودا 200 کیلوگرمی به نام مینگ را در آپارتمان خود نگهداری می‌کرد تا اینکه در سال ۲۰۰۳ پلیس آن را کشف کرد و حیوان به پناهگاه منتقل شد.

کد خبر : ۲۷۰۰۱۰
بازدید : ۳۳

فرادید|  در قلب هارلم، جایی که بلوک‌های آپارتمانی شلوغ با صداهای زندگی شهری طنین‌انداز می‌شوند، کمتر کسی تصور می‌کرد یکی از این واحدها یک جنگل زنده در خود پنهان کرده باشد.  هر روز، آنتوان یِیتس، مردی بلندقد و آرام که در محله به‌عنوان راننده تاکسی نیمه‌وقت شناخته می‌شد، با کیسه‌هایی پر از مرغ خام به خانه بازمی‌گشت. 

به گزارش فرادید، همسایه‌ها درباره رژیم غذایی عجیب او شوخی می‌کردند و تعجب می‌کردند چگونه یک نفر می‌تواند این همه گوشت بخورد. هیچ کس حقیقت را حدس نمی‌زد؛ اینکه پشت در آپارتمان او، یک ببر سیبری-بنگالی 200 کیلوگرمی به نام «مینگ» زندگی می‌کند.  از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۳، یِیتس موفق شد این راز را حفظ کند. او باوجود برخورد آرام و دوستانه‌اش، یکی از عجیب‌ترین و خطرناک‌ترین شرایط زندگی در تاریخ نیویورک را ایجاد کرده بود. 

داخل آپارتمان E۵ از مجتمعDrew-Hamilton، یِیتس یک جنگل موقت برای همدم غیرمنتظره خود ساخته بود.  او مینگ را با سطل‌هایی پر از مرغ خام تغذیه می‌کرد و سعی داشت محیطی برای مینگ بسازد که بتواند در فضای کوچک و محدود حرکت کند. اگرچه او ادعا می‌کرد مینگ را مثل خانواده‌اش دوست دارد، این وضعیت نه ایمن بود، نه قانونی. حیوانات وحشی، حتی اگر به نظر اهلی برسند، غیرقابل پیش‌بینی هستند. این واقعیت سال ۲۰۰۳ وقتی داستان «ببر هارلم» به سرخط اخبار ملی رسید، به وضوح آشکار شد. 

کشف مینگ

داستان سال‌ها پیش آغاز شد. در آوریل ۲۰۰۰، آنتوان یِیتس که آن زمان ۳۱ سال داشت، یک توله ببر سیبری-بنگالی ۸ هفته‌ای نر را از پارک حیوانات BEARCAT Hollow در راسین، مینه‌سوتا خریداری کرد. 

او توله ببر را به خانه‌اش در هارلم آورد، جایی که در یک آپارتمان ۵ خوابه عمومی زندگی می‌کرد. علاقه اولیه به حیوانات عجیب به مرور به یک وسواس تبدیل شد.  با گذشت زمان، یِیتس خانه خود را با موجودات مختلفی مانند گربه، سگ و حتی یک تمساح پر کرد، اما مینگ همچنان مرکز توجه مجموعه مخفی او باقی ماند.  سال‌ها، یِیتس یک زندگی دوگانه داشت.

او برای همسایگانش مردی مؤدب و آرام بود، اما پشت درهای بسته، یکی از قدرتمندترین شکارچیان جهان را در یک آپارتمان طبقه پنجم پرورش می‌داد.  او فقط یک بار در روز از خانه خارج می‌شد، معمولاً برای خرید غذا (هر بار بیست پوند مرغ، جگر و استخوان) تا ببر خود را تغذیه کند.  برخی ساکنان متوجه خریدهای عجیب شدند، اما آن را صرفا یکی دیگر از عجایب هارلم تصور کردند. تا سال ۲۰۰۳، داستان «مردی که تمام این مرغ‌ها را می‌خورد» به یک شوخی رایج میان ساکنان ساختمان تبدیل شده بود. 

2 

مینگ در ویدئوی پلیس نیویورک، سال ۲۰۰۳

داستان روز ۳۰ سپتامبر ۲۰۰۳ جدی شد. یِیتس با جای گزش‌های عمیق در بازو و پای خود به بیمارستان هارلم مراجعه کرد. او ادعا کرد سگ پیت بولش او را گاز گرفته، اما پزشکان مشکوک شدند؛ زخم‌ها خیلی بزرگ‌تر از توانایی فک یک سگ بودند. وقتی از او بازجویی شد، سرانجام اعتراف کرد هنگام جدا کردن مینگ از یک گربه جدید به نام شَدو گاز گرفته شده است. این افشا موجب آغاز زنجیره‌ای از رویدادها شد که شهر را شگفت‌زده کرد. 

دو روز بعد، پلیس یک گزارش ناشناس دریافت کرد که می‌گفت «یک حیوان وحشی بزرگ مردم را گاز می‌گیرد». تماس‌گیرنده مکان را فاش کرده بود: آپارتمان یِیتس.  افسران برای بررسی اعزام شدند و وقتی به در آپارتمان رسیدند، صدای غرش‌های غیرقابل انکاری از داخل شنیدند. هیچ‌کس جرأت ورود نداشت. 

3

جای زخمی از گازی که مینگ سال ۲۰۰۳ به آنتوان ییتس زد

واحد پاسخ فنی پلیس نیویورک به سرعت رسید و برای عملیاتی آماده شد که در تاریخ شهر بی‌سابقه بود. افسران سوراخ‌های کوچکی در دیوار آپارتمان مجاور ایجاد کردند و دوربینی متصل به یک میله را وارد کردند. در صفحه نمایش، یک چیز غیرممکن دیدند: یک ببر عظیم در حال قدم زدن در آپارتمان بود.  مارتین دافی، افسر آموزش‌دیده برای نجات‌های پرخطر، از پشت بام با یک طناب پایین آورده شد تا از راه پنجره دید واضحی داشته باشد. 

وقتی داخل را نگاه کرد، مینگ چشمانش را روی او قفل کرد و غرشی عمیق و زلزله‌وار کشید. دکتر رابرت کوک، دامپزشک ارشد انجمن حفاظت از حیات وحش، یک تیر آرام‌بخش آماده کرد و دافی آن را از شیشه شلیک کرد. تیر به هدف خورد، اما مینگ عصبانی به پنجره هجوم برد و آن را شکست، سپس به داخل عقب‌نشینی کرد. 

4

یک افسر پلیس نیویورک در سال ۲۰۰۳ روبه‌روی مینگ قرار می‌گیرد، که مخفیانه در یک آپارتمان در هارلم زندگی می‌کرد

پس از چند دقیقه‌ی پرتنش، داروی آرام‌بخش اثر کرد. تیم کنترل حیوانات وارد آپارتمان شد و دکتر کوک یک آرام‌بخش دوم تزریق کرد تا مطمئن شود ببر بیهوش باقی می‌ماند.  برای بلند کردن حیوان روی برانکارد و حمل آن به آسانسور، بیش از شش نفر لازم بود.  افسران متوجه شدند یک تمساح پنج و نیم فوتی هم در اتاق دیگری زندگی می‌کند.  یِیتس که به فیلادلفیا فرار کرده بود، بعدها در یک بیمارستان آنجا پیدا شد و تحت مراقبت پلیس قرار گرفت. 

5

آنتوان یِیتس هنگام دستگیری

وقتی خبر نگهداری یک ببر در آپارتمان هارلم توسط یک مرد منتشر شد، بسیاری از ساکنان محلی کمتر از آنچه دیگران انتظار داشتند، شگفت‌زده شدند. مصاحبه‌ها نشان داد وجود این حیوان سال‌هاست در ساختمان زمزمه می‌شده، هرچند تعداد کمی آن را باور می‌کردند. یکی از همسایه‌های طبقه پایین گفت که دخترش یک بار ببر را از شکاف در دیده بود، اما فکر می‌کرد این یک شوخی یا سوءتفاهم است.

6

آنتوان یِیتس و ببرش

روال غذا دادن ییتس را نمیشد نادیده گرفت. او هر روز کیسه‌های بزرگِ پر از مرغ را به ساختمان می‌کشاند و ادعا می‌کرد همه برای خودش است.  کمتر کسی از او درباره‌ی جزئیات پرس‌وجو می‌کرد. برای کسانی که گه‌گاه مینگ را دیده بودند، او تقریباً موجودی افسانه‌ای بود، بخشی از فولکلور هارلم. حتی کسانی که با ییتس زندگی می‌کردند، در دنیای عجیب آن آپارتمان غرق شده بودند.  به گزارش نیویورک دیلی نیوز، زنی به نام کارولین دومینگو که مدتی در آن آپارتمان زندگی کرده بود، گفته: «اولش وحشت‌زده بودم، اما خیلی زود به زندگی با آن آدم‌خوار در انتهای راهرو عادت کردم.» او افزود: «ما همه تبدیل به یک خانواده شدیم.» 

7

آنتوان ییتس هنگام خروج از دادگاه در سال ۲۰۰۴

پیامدهای قانونی و زندگی تازه‌ی مینگ

پس از افشای ماجرا، ییتس به اتهامِ به‌خطر انداختنِ جان دیگران و نگهداری غیرقانونی حیوان وحشی بازداشت شد. مادر او نیز متهم شد، زیرا در همان آپارتمان، جایی که ببر حضور داشت، از کودکان مراقبت می‌کرد و به این ترتیب رفاه آنان را به خطر انداخته بود.  ییتس برای محافظت از خانواده‌اش، یک توافق قضایی پذیرفت و به اتهامِ «به‌خطر انداختنِ جان دیگران» اعتراف کرد. او پنج ماه را در زندان گذراند و به پنج سال آزادی مشروط محکوم شد. 

واکنش عمومی نسبت به این پرونده متفاوت بود. برخی، ییتس را ماجراجویی بی‌پروا می‌دانستند که جان مردم را در معرض خطر قرار داده؛ اما گروهی دیگر او را فردی گمراه توصیف می‌کردند که عشقش به حیوانات از حد گذشته است.  این ماجرا بحث‌های گسترده‌تری را درباره‌ی نگهداری حیوانات خاص و عجیب به‌عنوان حیوان خانگی در آمریکا برانگیخت، به ویژه در محیط‌های شهری که چنین موجوداتی هرگز نمی‌توانند در امنیت یا به‌طور انسانی زندگی کنند. 

پس از خارج کردن مینگ از آپارتمان، او و تمساح به پناهگاه‌هایی منتقل شدند که امکانات لازم برای مراقبت از آن‌ها را داشتند.  مینگ به پناهگاه حیوانات Noah’s Lost Ark در شهر برلین سنترِ ایالت اوهایو فرستاده شد؛ مکانی که مخصوص نگهداری حیوانات عجیب و غریبی بود که رها شده یا توقیف شده بودند. تمساح نیز در ایالت ایندیانا خانه‌ی جدیدی پیدا کرد. چندین سال، بازدیدکنندگان اجازه‌ی نزدیک شدن به مینگ را نداشتند، زیرا کارکنان پناهگاه می‌خواستند استرس او را به حداقل برسانند و کمک کنند تا به زندگی در زیستگاهی مناسب عادت کند. 

با گذشت زمان، پناهگاه سیاست خود را تعدیل کرد. مینگ سال‌های باقیمانده‌ی عمرش را در فضاهای باز و گسترده گذراند، محیطی کاملاً متفاوت با دیوارهای سیمانی هارلم. او شنا می‌کرد، بازی می‌کرد و حتی با ببرهای دیگر رابطه برقرار کرد. 

9

 دو واحد از  پنج واحد   مجتمع درو-همیلتون ۲۰۱۲

به‌گفته‌ی مدیر پناهگاه: «مینگ اینجا زندگی خوبی داشت. می‌توانست در محوطه بدود و بازی کند. دوستانی از جنس خودش داشت. استخر مخصوص خودش را داشت. و می‌توانست عناصر طبیعی را تجربه کند.» 

مینگ در ۴ فوریه‌ی ۲۰۱۹ بر اثر نارسایی کلیه و قلب درگذشت. بقایای او سوزانده شد و در قبرستان حیوانات خانگی هارتس‌دِیل در نیویورک به خاک سپرده شد؛ جایی که این قبرستان، هم محل دفن و هم آرامگاه را به یاد او اهدا کرد. 

10

آرامگاه مینگ در هارتس‌دِیل، نیویورک

مترجم: زهرا ذوالقدر

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید