تصاویر؛ از ایران تا آلمان با منصوری؛ داستان برندی که ثروتمندان برایش سر و دست میشکنند

خودروهای منصوری به ظاهر مجلل و قیمت نجومیشان در سراسر دنیا مشهورند. کوروش منصوری چگونه راه خود را به بازار خودروهای لوکس باز کرد؟
خودروهای منصوری به ظاهر مجلل و برچسب قیمتی سنگینشان در سراسر دنیا مشهورند. حتی بنیانگذار این شرکت، در مصاحبهای با مجله کپیتال گفته بود که «برای مشتریان منصوری، پول اهمیتی ندارد»، چنانکه سال ۲۰۲۴ برخی خودروهای او ۳ تا ۵ میلیون دلار قیمتگذاری شدند.
خلاصه پادکستی مقاله
ساختهشده با هوش مصنوعی
با این حال کمتر کسی تصور میکرد کارآفرینی با ریشههای ایرانی، در دل شهری آرام در آلمان، یکی از جنجالیترین و جسورترین نامها در دنیای تیونینگ خودروهای فوقلوکس را خلق کند:
در سرزمینی که مرسدس و پورشه را بخشی از هویت ملی خود میداند و مهندسی، مذهب دوم مردم به شمار میرود، برند منصوری در حالی پا به میدان گذاشت که نه از اغراق میترسید و نه به زیبایی کلاسیک وفادار بود. محصولات این برند هم دقیقاً برای آن یک درصدی ساخته میشد که به میانهروی اعتقادی ندارند. برای آنها که به رولزرویس و فراری بسنده نمیکنند، مگر اینکه به رنگی خاص و خیرهکننده درآمده باشد و فیبر کربن در تمام زوایای آن برق بزند.
وقتی دیگر تیونرها به دنبال افزایش چند اسب بخار بودند، منصوری فلسفهی خاص خودش را تیون کرد: زیادهروی، بهعنوان یک امضا. به همین دلیل خودروهایش یا مخاطبان را کاملاً مسحور میکند یا یا عصبی، اما نمیتوان نسبت به آنها بیتفاوت ماند.
از منظر رقابتی، منصوری نه آنقدر فنی است که با AMG و Brabus مقایسه شود، نه آنقدر سنتی که به Alpina نزدیک باشد. او بیش از آنکه تیونر باشد، یک طراح مرزی است: جایی میان هنر و جنون. شاید به همین دلیل هر بار و با هر محصول، نام این برند هم تحسینبرانگیز میشود و هم جنجالی.
با ما همراه باشید تا مروری کنیم بر داستان برند منصوری: از کارگاهی کوچک در بایرن تا خودروهایی که در لیست آرزوهای ثروتمندان دبی و موناکو جا خوش کردهاند.

از ایران تا آلمان: کورش منصوری چگونه راه خود را به بازار خودروهای لوکس باز کرد؟
کورش منصوری سال ۱۳۳۹ (۱۹۶۰ میلادی) در کلاردشت مازندران در خانوادهای تاجر متولد شد و از کودکی علاقهی زیادی به خودروها داشت و اغلب نقاشیهایش را هم با همین موضوع میکشید. در دوران دبیرستان، شیفتگی او عمیقتر شد و رؤیای «ساخت» اتومبیلی متفاوت، سازگار با طبع و روحیهی خودش را در سر میپروراند.
منصوری سال ۱۳۵۹ (۱۹ ۸۰میلادی) کمی پیش از وقوع جنگ ایران و عراق، به انگلیس مهاجرت کرد و همانجا عاشق خودروهای لوکس بریتانیایی با قطعات دستسازیشده و میراث غنیشان شد. رولزرویس، بنتلی، جگوار و استون مارتین او را مبهوت کردند و انگیزهای شدند تا چندین سال را صرف مطالعهی صنعتگری، مهندسی و طراحی خودرو کند.
کورش منصوری پس از مهاجرت به انگلیس، عاشق خودروهای لوکس بریتانیایی با قطعات دستسازیشده شد
چند سال بعد منصوری به شوق مهندسی آلمانی، به این کشور نقل مکان کرد و برای اولین بار یک مرسدس کلاس E مدل W123 خرید. چیزی نگذشت که دریافت فروش خودرو از کار در صنایعی مانند هتلداری سودآورتر است، اما این کافی نبود.
در یک بازهی زمانی کوروش وقتی خودروهای دست دوم میفروخت و میخرید، از طراحیهای AMG الهام گرفت و خیلی زود مسیر جدیدی را آغاز کرد: اضافهکردن لوازم جانبی روی خودروهایی که برای فروش داشت.
یک فرمان چوبی ساده، صندلیهای چرمی بازطراحی شده، یا چرخهای جدید، ماشین دست دوم معمولی را به وسیلهای منحصربهفرد تبدیل میکرد که ارزش بالاتری داشت. حالا او سود بیشتری میبرد و این همان شروع رؤیا بود.
منصوری سال ۱۹۹۰ شرکت MP Design را در شهر مونیخ تأسیس کرد و در زمینهی طراحی و تأمین قطعات، با سایر شرکتهای تیونینگ آلمانی همکاری کرد. پس از ۸ سال او تصمیم گرفت با برند شخصی خود وارد صنعت شود: «کار ما خوب بود، ولی به خودم گفتم تا چه زمانی میخواهیم برای دیگران قطعه تولید کنیم؟ وقتش رسیده که با نام تجاری منصوری وارد میدان شویم.»

منصوری که پیشینهای هم در صنایع دقیق سوئیس داشت، پس از همکاریهای اولیه دریافته بود که بازار فعلی پتانسیل بیشتری برای اصلاحات فوقالعاده روی خودروهای لوکس دارد.
اولین شرکت منصوری قطعات ویژه خود را برای سایر خودروسازان تولید میکرد
در زمانی که شخصیسازی معمولاً حول تغییرات ظاهری سطحی میچرخید، او چیزی رادیکالتر را تصور کرد: تبدیل شخصیسازیشدهای که خودروها را به آثار هنری متحرک ارتقا دهد. این جاهطلبی کاتالیزور موفقیت منصوری شد، هم از لحاظ مالی و هم خلاقانه، و پایهگذاری برندی بود که میخواست صنعت تیونینگ خودروهای لوکس را بازتعریف کند.
تأسیس شرکت Mansory
موفقیتهای اولیه کورش، به تأسیس رسمی منصوری دیزایناند هولدینگز در سال ۱۹۸۹ انجامید. در همین حال او لوازم جانبی خودش را به سایر مشتریان، فروشندگان و نمایندگان شرکتها نیز ارائه میکرد؛ گرچه همیشه کنترل کامل بر فرآیند تولید برایش اهمیت داشت.
امروزه تیونرهای آلمانی به مقر منصوری بهعنوان منبع اصلی متکی هستند. در واقع، کیتهای بدنه فیبر کربن و صندلیهای چرمی که کار تیونرهای مشهور را نمایش میدهند، توسط منصوری تولید میشوند.
اصلاح و بهبود بنتلی کانتیننتال جیتی در سال ۲۰۰۴، یکی از مهمترین قدمهای منصوری در مسیر موفقیت جهانی بود
اولین طراحیهای منصوری در مقایسه با کارهای امروزش تقریباً نامحسوس بودند، تا اینکه یک روز تصمیم جسورانهای گرفت:
بدون اطلاع قبلی راهی مونیخ شد. روز بعد پشت فرمان بنتلی کانتیننتال جیتی ۱۸۰ هزار یوروییاش نشست و شروع کرد به از هم باز کردنش برای طراحی بدنه با فیبر کربن. وقتی در نمایشگاه SEMA لاسوگاس ۲۰۰۴ خودرو را نمایش داد، بیش از صد دستگاه از این نسخه را فروخت. اما بنتلی از این کار راضی نبود و بین آنها اختلافاتی بهوجود آمد.
سه سال بعد، بنتلی متوجه شد که اتفاقاً کار منصوری فروش این شرکت را بالا برده و به همین واسطه دست دوستی به سمت او دراز کرد.

شرکت در ابتدا روی برندهای بریتانیایی متمرکز بود و سفارشیسازیهای منحصربهفردی را برای رولز رویس، بنتلی و استون مارتین ارائه میداد. با گذشت زمان، منصوری عملیات خود را گسترش داد و به سراغ اغلب برندهای لوکس و محبوب دیگر نیز رفت: آئودی، بنتلی، بیامو، بوگاتی، فراری، لامبورگینی، لوتوس، مازراتی، مرسدسبنز و تسلا.
تا سال ۲۰۰۱، شرکت منصوری فراتر از امکانات اولیه خود در مونیخ رشد کرده بود و دفتر مرکزی خود را به براند، شهری کوچک در کوهستانهای فیشتل آلمان منتقل کرد. در مدتی بسیار کوتاه، نام برند به طراحیهای جسورانه و مجلل و ارتقای باکیفیت پرفورمنس شهرت یافت.

منصوری با خرید شرکت سوئیسی Rinspeed، کنترل صنعت تیونینگ پورشه را در دست گرفت
امروزه منصوری یکی از اولین مشتریان برندهای لوکس است: به گفتهی مدیرعامل شرکت هنگامیکه مدل جدیدی به بازار عرضه میشود، این شرکت ۲۰ تا ۲۵ خودرو را برای نمونهگیری از بازار میخرد.
در مقر اصلی برند، جایی که زمانی کفش تولید میشد، حالا بیش از ۲۵۰ نفر به رؤیاهای کوروش منصوری و مشتریانش خدمت میکنند: اینجا است که خودروها متولد میشوند. طراحان، مکانیکها و بدنهسازها دستبهدست هم میدهند تا آرزوهای بلندپروازانه را به واقعیت تبدیل کنند.
حداکثر ۲۲ متخصص میتوانند همزمان روی شش خودرو کار کنند و هر کدام را با صندلیهای چرمی، موتورهای قدرتمندتر و چرخهای بزرگتر به یک شاهکار تمام عیار تبدیل کنند.
فلسفه برند و مأموریت شرکت
در آغاز دههی ۲۰۰۰ شخصیسازی خودرو غالباً به چند قطعه تزئینی یا تغییرات سطحی محدود میشد و از طرفی برابوس، کارلسن، اشنیتزر، تکآرت، گامبالا، ABT و بسیاری دیگر، انواع خودروهای آلمانی را بهینهسازی میکردند.
به همین دلیل او تصمیم گرفت با جسارت، سراغ مدلهایی برود که برای اغلب شرکتهای تیونینگ دنیا دور از دسترس بهنظر میرسید.
منصوری بخشی از بازار را هدف قرار داد که سایر رقبا جسارت ورود به آن را نداشتند
همین جاهطلبی بیپروا، پایههای ثابت برندی شد که نهتنها به موفقیتی مالی دست یافت، بلکه قواعد بازی را در صنعت تیونینگ خودروهای لوکس از نو تعریف کرد.
از همان ابتدا، پروژههای منصوری با همکاری نزدیک با خودروسازان خاصپسند، طراحان داخلی، مهندسان فیبر کربن و متخصصان پرفورمنس شکل گرفت. درحالیکه بسیاری از تیونرها به دنبال خریداران عامپسند بودند، منصوری مسیر مخالف را پیش گرفت: تمرکز بر افراد سختپسند و خبرهای که میخواستند بوگاتی، فراری یا بنتلیشان نسخهای بیبدیل و تکرارنشدنی باشد.
این نگاه، ریشه در همان فلسفهی سفارشیسازی سطح بالایی داشت که پیشتر تنها در «خانههای مد اوت کوتور» به چشم میخورد.
جایی که تیونرهای دیگر معمولاً بین «زیبایی» و «عملکرد» یکی را انتخاب میکردند، منصوری مصمم بود هر دو را در کنار هم ارائه دهد، یعنی آمیختن مهندسی پیشرفته باشکوه طراحی. همین ترکیب منحصربهفرد، فرمول اولیهی موفقیت برند را شکل داد:
تعهد خدشهناپذیر به متریالهای لوکس، خلاقیتی بدون مرز و مشتریانی که به دنبال فردیت، تمایز و نمایش جایگاه بودند.
شخصیت کوروش منصوری از برندش متمایز نیست. او عاشق جزئیات است، شم بینظیری در انتخاب رنگ و بافت دارد و در مصاحبههای بسیار معدودش تأکید میکند که هر پروژهی Mansory باید طوری باشد که مشتری، خودرو را به چشم یک جواهر ببیند.
لوکس، تهاجمی، متفاوت: زبان طراحی منصوری
زبان طراحی این برند، نه با متر و خطکش طراحی صنعتی سنجیده میشود و نه با اصول سنتی زیباییشناسی. منصوری خودرو نمیسازد، بلکه بیانیه صادر میکند و هر بیانیهاش یا عاشق پیدا میکند، یا دشمن.
فلسفهی طراحی منصوری عمدتاً با ۳ اصل تعریف میشود:
اغراق بهمثابه هویت
منصوری از اغراق نمیترسد و برعکس، آن را یکی از ابزارهای کلیدی خود میداند. چه در طراحی بیرونی، چه داخلی. سپرهای جلو و عقب معمولاً کاملاً بازطراحی میشوند تا ظاهری تهاجمیتر، خشنتر، و گاه حتی جنگجویانه به خودرو بدهند. خطوط بدنه تیزتر و برجستهتر از نسخهی کارخانهایاند. گاهی پنجرهها بازطراحی میشوند و در برخی پروژهها اصلاً نشانی از پنجرهی جلوی اورجینال باقی نمیماند.

Mansory Carbondo

Mansory Carbondo

Mansory Carbondo
در پروژههایی مثل Carbonado (بر پایهی لامبورگینی آونتادور) یا Venatus (نسخهی منصوری از لامبورگینی Urus)، اغراق تا مرز دیوانگی میرسد. هودهای فیبر کربنی، اسپویلرهای چندلایه، دیفیوزرهای حجیم و اگزوزهایی که بیشتر به موشک شباهت دارند تا سیستم خروج دود.
استفادهی نمایشی از متریال
فیبر کربن خشک (dry carbon) امضای همیشگی اوست، اما نه فقط در قطعات بدنه. بلکه گاهی اوقات تمام خودرو، از سپر تا سقف، از فیبر کربن خالص ساخته میشود؛ با بافتهای خاص که توسط خود منصوری طراحی شدهاند.

و البته این برند داخل خودرو را نیز میدان خوبی برای بهرخ کشیدن نام خود میداند: چرم کروکودیل، آلکانترا با طرحهای خاص، دوختهای دستی با رنگهای متضاد، قطعات آلومینیومی CNC، صفحات طلا، کریستال، حتی نسخههایی با سنگهای نیمهقیمتی هم گزارش شدهاند. این طراحیها، حتی برای لوکسترین برندها هم «افراطی» بهنظر میرسند، اما دقیقاً همین «زیادهرویها»، بخشی از هویت منصوری را شکل دادهاند.
رنگ بهمثابه امضا
هیچ رنگی برای منصوری «غیرممکن» نیست. اگر مشتری بخواهد، منصوری خودرو را به رنگ رز گلد براق، سبز نئونی، یا حتی رنگی با ذرات فلز مایع درمیآورد.

برخلاف تیونرهایی که اغلب به پالتهای محدود رنگ متعهدند، منصوری آشپزخانهای کامل از رنگسازی دارد، جایی که هر رنگ، برای یک مشتری خاص ترکیب میشود. رنگهای دوگانه، پوششهای کرومی، بدنههای مات با تزئینات درخشان و بدنههای تمامکربنی شفاف از جمله ویژگیهایی هستند که این برند به کمال میرسانند.
هواداران مشتاق، منتقدان سرسخت
هرچند کوروش منصوری ترجیح داد بیشتر پشتصحنه باقی بماند، اما نامش کمکم به نمادی از دگرگونیهای افراطی با فیبر کربن، بازسازیهای داخلی باشکوه و ارتقای قابلتوجه توان خروجی موتور تبدیل شد که بیشتر به رؤیا شباهت داشت تا واقعیت. علاقهمندانی که سودای متفاوتبودن داشتند، به این برند جذب شدند؛ برندی که وعدهی شکوهی یکتا و انحصاری میداد.
اما ساخت چنین هویتی، بدون جنجال هم نبود. منتقدان، منصوری را به زیادهروی در ظاهر یا بیپروایی در طراحی متهم میکردند؛ درحالیکه طرفداران، دقیقاً همین ویژگیها را دلیل ستایشش میدانستند. در میان دهها برند تیونینگ، منصوری با همین تضادها، به پدیدهای تبدیل شد که دیگران نمیتوانستند باشند: بحثبرانگیز، متمایز و فراتر از عرف.



برند با آغوش باز از این دوگانگی بازخوردها استقبال کرد. شعار نانوشتهشان این بود: «هر تبلیغی، خوب است». پس بدون لحظهای تردید، سراغ رنگهای غیرمعمول و کیتهای بدنهی نامتعارف رفتند و هیچگاه از امضای طراحی خود عقب ننشستند.
منتقدان، منصوری را به زیادهروی و بیپروایی در طراحی متهم میکنند و میگویند او روح خودروهای اصلی را میکُشد
با گذشت زمان، شرکتی که در ابتدا کارگاهی کوچک بود، به پدیدهای جهانی تبدیل شد. کلید این رشد، پایبندی به همان زبان بصری بود که وفاداری مشتریان ممتاز و پرمنفعت را نیز برای منصوری تضمین کرد.
یکی از بارزترین نمودهای هویت برند را زمانی میبینیم که این شرکت لوگوی خود را جایگزین برند سازنده میکند تا تمایز محصولات خود را نسبت به نمونههای اصلی نشان دهد. معدود غولهای تیونینگ جهان نظیر منصوری، برابوس، کارلسون و چند شرکت دیگر، بهحدی از کیفیت و استاندارد در محصولات خود رسیدهاند که از تولیدکنندگان اصلی، مجوز دخل و تصرف در نماد تجاری را دریافت کردهاند.
عملکردی فراتر از تجمل: جایی که مهندسی، طراحی را همراهی میکند
بسیاری از منتقدان، منصوری را صرفاً برندی پرهیاهو میدانند که روی ظاهر تمرکز دارد. اما این تصور فقط نیمی از واقعیت را منعکس میکند. اگرچه کیتهای بدنهی چشمگیر و کابینهای مجلل تیتر خبرها را میدزدند، ولی آنچه در زیر پوست این خودروها جریان دارد، به همان اندازه عظیم و حسابشده است.
منصوری، سرمایهگذاری سنگینی در حوزهی تیونینگ فنی انجام داده و بسیاری از پروژههایش با تقویتهای قابلتوجهی در قدرت پیشرانه همراهاند:
از تبدیل یک پلتفرم ۵۰۰ اسببخاری به غول ۷۰۰ اسببخاری گرفته، تا اضافهکردن پیچیدگیهای آئرودینامیکی که در سرعتهای بالا واقعاً معنا پیدا میکنند. از توربوشارژرهای اصلاحشده و اینترکولرهای بزرگتر گرفته تا مپینگهای سفارشی ECU، هیچ گوشهای از سیستم مکانیکی خودرو نیست که در منصوری بازنگری نشود.
عملکرد منصوری علاوه بر طراحی، در بخش ازتقای فنی خودرو نیز خیرهکننده است
این تعهد همزمان به طراحی و مهندسی، بخشی از همان راز موفقیتی است که برند را به اوج میرساند. مشتریای که چند صدهزار یورو برای بازطراحی یک رولزرویس یا لامبورگینی با بدنهای تمامکربن پرداخت میکند، هیچگونه سازش یا نیمهکارهبودن را نمیپذیرد.
مهندسان و رانندگان تست برند منصوری، هر پروژه را بادقت تمام آزمایش میکنند تا نهتنها به سطح استاندارد شرکت سازنده برسند، بلکه از آن فراتر بروند. به همین دلیل است که ادعای برند مبنی بر ارائهی «بهترینهای هر دو دنیا»؛ یعنی هم از نظر شکوه بصری و هم از نظر عملکرد واقعی، با رضایت مشتریانش طنینانداز میشود.
کارخانهها و کارگاههای شرکت
منصوری در حال حاضر ۲ کارخانه تولید قطعات فیبر کربن در جمهوری چک و ۳ کارگاه اصلی در آلمان و سوئیس دارد. مراکز مستقر در جمهوری چک مسئول تولید اجزای فیبر کربن در اتوکلاوهای اختصاصی هستند، درحالیکه کارگاههای براند (آلمان)، زومیکون (سوئیس) و مانهایم (آلمان) به پروتوتایپ، تیونینگ، مونتاژ نهایی و تزیینات داخلی اختصاص یافتهاند.



منصوری بهعنوان یکی از معدود شرکتهای تیونینگ دنیا شناخته میشود که تمامی اجزای کار خود را بهطور مستقل و در خانه انجام میدهد. همچنین دپارتمانها مختلف این شرکت بهزیبایی با یکدیگر سازگار و مکملاند:
- درکارخانه اصلی قطعات فیبرکربن به رنگهای سفارشی تولید میشوند و با دپارتمانهای چوب و کامپوزیت در هماهنگی کامل کار میکند. این همکاری بین بخشها منجر به خلق ترکیبهای بینظیری مانند داشبوردهای چوبی-کربنی میشود که نشان تجاری منحصربهفرد منصوری است.
- دپارتمان چرم و خیاطی منصوری، قلب هنری این شرکت محسوب میشود. اینجا صنعتگران ماهر با دستهای هنرمند و ماشینهای برش CNC، طرحهای پیچیدهای را اجرا میکنند که بدون این فناوریها غیرممکن مینمود. صندلیها، داشبوردها و تزئینات داخلی خودروهای منصوری، شاهکارهایی از دقت و خلاقیت هستند.
- دپارتمان تولید رینگ نیز یکی از سودآورترین بخشهای منصوری است. بیش از ۳۰ طرح انحصاری و ثبتشده رینگ از آلومینیوم و فیبرکربن در این بخش تولید میشود که علاوه بر استفاده در خودروهای سفارشی، به صورت مستقل نیز به فروش میرسند.
- فرمان برای منصوری فقط یک قطعه نیست، بلکه بوم هنری است. این شرکت برخلاف غولهایی چون برابوس، بخش ویژهای را صرفاً برای طراحی فرمانهای اختصاصی ایجاد کرده است. فرمانهای منصوری با حفظ تمام قابلیتهای الکترونیکی اصلی، ظاهری کاملاً متفاوت و هماهنگ با فضای داخلی خودرو دارند.
فرایند تیونینگ منصوری چگونه انجام میشود؟
تیونینگ خودرو به شیوهی منصوری، در مراحلی ظریف و پیچیده پیش میرود و مهارت انسانی پایاپای فناوری در تکامل آن نقش دارد:
۱) اسکن سهبعدی خودرو با فناوریهای پیشرفته
وقتی یک خودروی لوکس وارد کارگاه منصوری میشود، اولین کار اسکن سهبعدی دقیق آن است. تیم فنی خودرو را در اتاقی با نور و دمای کاملاً کنترلشده قرار میدهد و با استفاده از دوربینهای فوتوگرامتری، هر میلیمتر از بدنه را ثبت میکند.
اسکنرهای پیشرفته StereoScan neo با نور ساختاریافته، میلیونها نقطه از بدنه را در هر ثانیه برداشت میکنند. برای سطوح براق یا کرومی، از اسپریهای مخصوص ماتکننده استفاده میکنند تا دقت اسکن بالاتر برود.
نرمافزار OptoCat تمام این دادهها را یکپارچه میکند و مدلی سهبعدی میسازد که پایه تمام طراحیهای بعدی خواهد بود. این فناوری پیشرفته، زمان طراحی را تا ۳۰ درصد کاهش میدهد و دقت قطعات را به طرز شگفتانگیزی بالا میبرد.
۲) طراحی دیجیتال؛ آیرودینامیک به سبک منصوری
پس از اینکه مدل دقیق خودرو مشخص شد، طراحان شرکت دستبهکار میشوند و با تمرکز بر خطوط تهاجمی و مدرن، قطعات الحاقی را در نرمافزارهای CAD طراحی میکنند. هر منحنی و زاویه باهدف بهبود آیرودینامیک و افزایش نیروی روبهپایین طراحی میشود.
طراحی دیجیتال، تست در محیطهای شبیهسازی شده و پرینت سه بعدی نمونههای اولیه، بین ۲ تا ۳ ماه زمان میبرد.
طرحها در محیطهای شبیهسازی مورد آزمایش قرار میگیرند تا عملکرد آیرودینامیکی آنها در سرعتهای مختلف بررسی شود. پس از تأیید طرحها، نوبت به ساخت نمونههای اولیه با پرینتر سهبعدی میرسد تا میزان انطباق و ارگونومی آنها روی خودرو آزمایش شود.
در پروژههای پیچیدهای مثل لامبورگینی هوراکان استراتو، مهندسان چندین نسخه پروتوتایپ مختلف میسازند تا از کیفیت و عملکرد هر قطعه مطمئن شوند. این مرحله معمولاً بین ۲ تا ۳ ماه زمان میبرد.
۳) تولید قطعات فیبر کربن و فایبرگلاس: ترکیب سبکی و استحکام
برای ساخت بدنهی جدید، منصوری غالباً از دو روش استفاده میکند:
در روش اول؛ لایههای فیبر کربن با رزینهای مخصوص آغشته میشوند و داخل قالبهای آلومینیومی قرار میگیرند تا سبکترین و مستحکمترین قطعات ممکن تولید شود.
در روش وکیوم اینفیوژن یا پخت اتوکلاو، قطعات تحت فشار بالا و دمای کنترل شده قرار میگیرند تا ساختاری بدون حباب هوا یا نقص داخلی به دست آید. در برخی پروژهها نیز منصوری از ترکیب فایبرگلاس و کربن استفاده میکند: ابتدا لایههای فایبرگلاس کامپوزیت میشوند و سپس جزئیات فیبرکربن بهصورت دستی روی آنها اضافه میشود. این روش ترکیبی هم قیمت را کاهش میدهد و هم زیبایی بصری فیبر کربن را حفظ میکند.
استفاده از فیبر کربن خشک در قالبهای آلومینیومی به انطباق بینقص قطعات با بدنهی خودرو منتهی میشود
مزیت اصلی استفاده از فیبر کربن خشک با قالبهای آلومینیومی، انطباق بینقص قطعات با بدنهی خودرو است که نیاز به تنظیمات دستی را کاهش میدهد. قالبها با دستگاههای CNC و با دقت میکرونی ساخته میشوند و کیفیت هر قطعه با اسکن لیزری مورد ارزیابی قرار میگیرد.
پس از اینکه قطعات را از قالب خارج کردند، زمان عملیات برش، سمبادهزنی و پولیش فرامیرسد تا سطحی یکنواخت حاصل شود. این مرحله حدود یک تا ۲ هفته طول میکشد و پس از آن قطعات آمادهی رنگآمیزی میشوند.
۴) رنگآمیزی و آمادهسازی نهایی
رنگآمیزی قطعات در کارگاه منصوری فرایندی چندمرحلهای است: ابتدا یک لایه پرایمر اپوکسی روی سطح مینشیند، بعد رنگ اصلی اسپری میشود و درنهایت چندلایه پوشش شفاف مقاوم در برابر UV، دوام و زیبایی کار را تضمین میکنند.
پخت رنگ در کورههای مادونقرمز انجام میشود و کیفیت نهایی با نورهای LED و دوربینهای میکروسکوپی بررسی میشود تا حتی کوچکترین نقص هم شناسایی شود.
۵) تیونینگ موتور و ارتقای عملکرد
در این مرحله، ECU خودرو بازخوانی میشود. مهندسان نقشهی موتور را بازنویسی میکنند تا نسبت هوا به سوخت، زمانبندی جرقه و فشار توربو دقیقاً مطابق با قدرت جدید تنظیم شود.
در بعضی مدلها، توربوشارژر و اینترکولر ارتقا مییابد و سیستم اگزوز اسپرت از جنس تیتانیوم نصب میشود. برای مثال:
- Ferrari 296 GTB: افزایش توان از ۶۳۰ به ۸۷۰ اسببخار، شتاب صفر تا صد در ۲٫۸ ثانیه
- Le MANSORY: ارتقا تا ۷۱۰ اسببخار و سرعت نهایی ۳۵۴ کیلومتر در ساعت
۶) مونتاژ نهایی؛ تولد دوباره
در کارگاه مرکزی براند آلمان، استادکاران ماهر تمام قطعات را با دقت میلیمتری روی خودرو نصب میکنند: از کیتهای بدنه گرفته تا رینگهای فورجشدهی ۲۲ اینچی و اجزای داخلی سفارشی.
خودرو پس از مونتاژ، تحت انواع تستهای دقیق و سختگیرانه قرار میگیرد
پس از مونتاژ، خودرو تحت آزمایشهای سختگیرانه قرار میگیرد: تست دینامومتر برای اندازهگیری توان و گشتاور، و آزمایشهای پایداری و هندلینگ در پیست اختصاصی.
پس از مونتاژ، خودرو تحت آزمایشهای سختگیرانه قرار میگیرد: تست دینامومتر برای اندازهگیری توان و گشتاور، و آزمایشهای پایداری و هندلینگ در پیست اختصاصی.
افراطیترین خودروهای منصوری در گذر زمان
سالها است که منصوری با معرفی هر یک از خودروهای خود، بههمان اندازه که طرفداران پرشور را به هیجان میآورد، با نگاه تیز منتقدان نیز مواجه میشود. اما شرکت صرفنظر از هر بازخوردی، مسیر خود را ادامه میدهد و به جذب مشتریان ثروتمند و وفادارشهرت دارد. بیایید نگاهی بیندازیم به برخی از جسورانهترین و افراطیترین خودروهایی که این شرکت خلق کرده است:
Le Mansory Ford GT



نسخهی خاصی از فورد GT که برای جشن گرفتن ۳۰ سالگی منصوری معرفی شد. این خودرو نسبت به مدل استاندارد، بدنهای پهنتر با کیت فیبرکربن تهاجمی دارد که عرض آن را ۵ سانتیمتر افزایش داده است.
چراغها بازطراحی شدهاند، رکابهای جانبی، ورودی هوای کاپوت و بال عقب بزرگ همگی ظاهری فضایی به آن دادهاند. موتور ۳٫۵ لیتری V6 توئینتوربو حالا ۷۰۰ اسببخار قدرت دارد درحالیکه مدل اصلی تنها ۶۶۰ اسببخار داشت. تنها سه دستگاه از این مدل ساخته شد که هرکدام بیش از ۲ میلیون دلار قیمت دارند.
Linea Vincero D’Oro



شاهکاری تکنسخهای بر پایهی بوگاتی ویرون. با بدنهای از فیبرکربن آغشته به رشتههای مسی، گلگیرهای تغییر یافته، کاپوت کوتاهشده و سپر جلوی منحصربهفرد با حرف V بزرگ. داخل کابین، ترکیبی از چرم حکاکیشده، نورپردازی خاص و تزئینات طلایی به چشم میخورد. موتور W16 هم ارتقا یافته و حالا ۱۱۰۹ اسببخار قدرت دارد (در مقابل ۱۰۰۱ اسببخار مدل اصلی).
Mansory Centuria



اگر فکر میکنید بوگاتی شیرون بهاندازهی کافی دیوانهوار است، منصوری نسخهای از آن ساخته بهنام Centuria که همهچیز را چند درجه بالاتر برده. کیت آیرودینامیک جدید، بدنهی فیبرکربن گسترده، فرمان ارگونومیک تازه و کابینی با تم آبی روشن، همه با هم ترکیب شدهاند. قیمت این هیولا؟ حدود ۴٫۸ میلیون دلار!
DB11 Cyrus



منصوری DB11 را به بوم نقاشی خود تبدیل کرده: سپر جلوی فیبرکربنی، دریچههای هوا، دیفیوزر عظیم عقب و کابینی بازطراحیشده با ترکیبی از نقرهای، آلکانترا و فیبرکربن. حتی موتور V12 توربوی دوبل آن هم تقویت شده و حالا ۷۰۰ اسببخار قدرت دارد. صفر تا صد؟ تنها ۳٫۴ ثانیه. قیمت؟ حدود ۸۰۰ هزار دلار.
Carbonado Evo



یک لامبورگینی آونتادور در شمایل هیولایی از جنس فیبرکربن. طراحی آن از هواپیماهای رادارگریز الهامگرفته شده و از موتوری با قدرت ۱۲۵۰ اسببخار بهره میبرد. این خودرو در ۲٫۶ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت میرسد؛ با حداکثر سرعت ۳۸۰ کیلومتر.
Stallone GTS



این خودرو بر پایهی فراری 812 GTS ساخته شده، اما با چهرهای تهاجمیتر و ۸۳۰ اسببخار قدرت. بدنهی خاکستری تیره با کابینی آبی و خطوط سفید شیری، ترکیب بصری چشمگیری ایجاد میکند. بال عقب بزرگ و دریچههای روی گلگیرها هم از ویژگیهای بیرونی آن هستند. قیمت این مدل در زمان معرفی حدود ۶۹۰ هزار دلار بود.
Mansory McLaren 720S



مدلی که اولین بار در نمایشگاه ژنو ۲۰۱۸ رونمایی شد. رنگ سفید مات، فیبرکربن جعلی و بالچههای آیرودینامیکی، به آن ظاهری خشن و فضایی دادهاند. نسخهی استیلت (stealth) تمام مشکی آن هم بعدها معرفی شد. قیمت؟ بیش از نیم میلیون دلار.
SLS AMG Cormeum



یک مرسدس SLS اما ۹۰ کیلوگرم سبکتر از نسخهی معمولی، مزیتی که به لطف فیبرکربن کامل بدنه حاصل میشود. طراحی بیرونی با شکافها و خطوط عمیق همراه شده و موتور آن به ۷۳۱ اسببخار ارتقا یافته است (در برابر ۵۸۳ اسببخار نسخهی کارخانهای).
Vitesse Continental GTC



این خودرو بر پایهی بنتلی کانتیننتال GTC ساخته شده، اما با رنگآمیزی نامتقارن و جسورانهاش قطعاً توجه همه را جلب میکند. تنها یک نمونه از این مدل وجود دارد و نشان «One of One» درون کابین همین امر را نشان میدهد. صفر تا صد آن تنها ۳٫۳ ثانیه است و به سرعت بیش از ۳۲۰ کیلومتر میرسد.
Mansory F9XX



بر اساس فراری SF90 ساخته شده؛ خودرویی که در نسخهی استاندارد هم بهعنوان یک اتومبیل هیبریدی هزار اسببخاری شهرت بالایی به دست آورده بود. اما منصوری با بدنهای از فیبرکربن مشکی با جزئیات زرد، دیفیوزر جدید، بالچههای تهاجمی و اگزوز چهارتایی این محصول را به چیزی فراتر از یک خودرو تبدیل کرد. قدرت نهایی؟ ۱۱۰۰ اسببخار، صفر تا صد در ۲٫۴ ثانیه و سرعت نهایی بیش از ۳۵۰ کیلومتر در ساعت!
پروژههای ویژه و همکاریها
در این بخش، Mansory وارد پروژههایی فراتر از خودرو میشود. برای مثال به مشارکتهای جذاب زیر توجه کنید:
موتورسیکلت زاپیکو
منصوری با استفاده از پیشرانهی سفارشی ساخت شرکت S&S امریکا، موتورسیکلت زاپیکو را تولید کرد.



موتور ۲۰۸۰ سیسی با قدرت ۱۶۰ اسببخار، زاپیکو را در زمانی حدود ۳٫۳ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت میرساند. این موتورسیکلت، از بدنه، شاسی، دیسک و رینگهای فیبرکربن بهره میبرد و ۳۴۰ کیلوگرم وزن خالص دارد.
طراحی گلفکارهای فیبر کربنی با برند دانمارکی Garia
گلف کارها معمولا در زمینهای گلف برای جابهجایی افراد و تجهیزات آنها استفاده میشوند. این خودروها کوچک و کمسرعت هستند؛ اما برای طبیعتگردی در املاک شخصی و محیطهای وسیع، کاربرد دارند.

گاریا، نام زیرمجموعهای از منصوری است که خودروهای گلف کارت ۲ سرنشینه تولید میکند. بعضی از این محصولات، استاندارد لازم برای تردد در جادههای عمومی اروپا و امریکا نیز دارند. کیفیت بسیار بالا در ساخت بدنه و صندلیها، درکنار موتور برقی فاقد آلودگی که نهایت سرعت ۶۰ کیلومتربرساعت فراهم میکند؛ مهمترین ویژگی مدلهای مختلف گاریا است.
جتاسکی Black Marlin

قایقهای لوکس



پس از عرضه جتاسکی، ورود منصوری به حوزه دریانوردی دور از انتظار نبود. Pirelli 42 و Pirelli 50 قایقهای بادی لوکسی هستند که با طراحی داخلی چرم و نشان تجاری منصوری بازسازی شدهاند. این مدلها دارای موتورهای ۶۰۰ اسب بخاری Mercury هستند و در نمایشگاههای قایق ۲۰۲۴ در کن و جنوا به نمایش درآمدهاند.
هوانوردی منصوری



منصوری تخصص خود در زمینهی شخصیسازی لوکس را به صنعت هواپیمایی نیز گسترش داده و با راهاندازی برنامهای به نام Mansory Luxury Aviation در این زمینه فعالیت میکند. این برنامه شامل موارد زیر است:
- طراحی داخلی کابینها: طراحی داخلی هواپیما با ظاهری کلاسیک و مجهز به فناوریهای خاص برند منصوری برای افزایش راحتی و زیبایی
- تغییرات خارجی: رنگآمیزی سفارشی و بهبودهای ظاهری برای ارتقای جلوهی بیرونی هواپیما
منصوری خدمات فوق را به هواپیماهای جت و هلیکوپترها ارائه میدهد و در هر پروژه، سلیقه و ترجیحات شخصی مشتری به طور کامل در نظر گرفته میشود.
محصولات جانبی منصوری
اگر علاقهمند خودروهای مدرن و اتقاءیافته باشید؛ مسلما تصاویر خودروهای مختلف با لوگوی منصوری را دیدهاید؛ اما احتمالا از دیگر فعالیتهای این شرکت که در ادامهی مطلب معرفی میشوند، بیخبر هستید.
لوازم لوکس با کاربری شخصی
بسیاری از خودروسازان دنیا، مثل رولزرویس، بوگاتی و بی ام و دارای خط تولید پوشاک و دیگر اقلام لوکس هستند. در این زمینه، منصوری دارای دپارتمانهایی است که تولید لباس و کفش (Luxury Fashion)، عینک، کیف و چمدان و همچنین اقلام تزئینی از جنس فیبرکربن مثل النگو یا جاسیگاری را شامل میشود.

صندلی، مبلمان و تزئینات معماری داخلی
خرید بالشت از برند منصوری، عجیب به نظر میرسد؛ اما چنین محصولی با چرم مرغوب و کیفیت دوخت بسیار بالا در فروشگاه منصوری به قیمت ۱۲۹ یورو فروخته میشود. صندلیهای اداری هم با ترکیب چرم و فیبرکربن، توسط منصوری تولید میشئوند که البته، ۱۵۰۰ تا ۱۵ هزار یورو، قیمت دارند. علاوهبر محصولات استاندارد، خریدار میتواند به سفارش خود و مطابق اندازهی دقیق بدن، صندلی مخصوص به خود را سفراش دهد.

مشتریان جهانی
مشتریان برند منصوری مسلماً همان گروهی نیستند که در نمایشگاههای معمولی یا وبسایتهای فروش آنلاین سراغ خودرو بگردند. این برند بهجای تعقیب هزاران خریدار متوسط، تصمیم گرفت تنها به دستهای بسیار خاص و محدود خدمات بدهد: شاهزادهنشینهای خاورمیانه، غولهای فناوری در سیلیکونولی، کلکسیونرهای اروپایی و مولتیمیلیاردرهایی که دنبال چیزی فراتر از کمیاباند.
ساخت هر خودرو ممکن است هفتهها یا حتی ماهها زمان ببرد و در طول این مدت، مشتری با تیم طراحی و مهندسی برند در انتخاب رنگ، متریال، تریمها و حتی تنظیمات فنی همکاری مستقیم دارد. این سطح از مشارکت، نه فقط وفاداری ایجاد میکند، بلکه رابطهای احساسی و عمیق با خودرو میسازد.
منصوری با آغوش باز از سفارشهای ریسکپذیری استقبال میکند که دیگر برندهای تیونینگ از آنها طفره میروند
برخی مشتریان گاه تقاضاهایی دارند که دیگر برندهای تیونینگ از آنها طفره میروند؛ مثل ترکیب رنگدانهای نادر در رنگآمیزی، استفاده از چرم دستدوز با نقوش خانوادگی، یا حتی قطعات طلاکوب و جواهرنشان. با این حال منصوری با آغوش باز از سفارشهای ریسکپذیر استقبال میکند.
در طول زمان، این رویکرد شخصیسازی افراطی، بهجای تبلیغات پرخرج، برای منصوری اعتبار آفریده است. تعاریف دهانبهدهان میان افراد خاص و ثروتمند، بیش از هر کمپین بازاریابیای عمل کرده و امروز، این برند برای آنهایی که به دنبال تعریف جدیدی از «لوکس» هستند، مقصدی امن محسوب میشود.
گرچه شخص کورش منصوری در مصاحبههای خود تمایل چندانی به افشای نام مشتریانش نشان نمیدهد و کسب اعتماد آنان را به حواشی ترجیح میدهد، ولی طبق گزارشها چهرههایی مانند دیجی مارشملو، لیل اوزی ورت (رپر آریکایی)، ساموئل اتوئو، مارکوس رشفورد و مارکو آرناتوویچ از مشتریان این برند هستند.
در حال حاضر نمایشگاههای رسمی عرضهکنندهی محصولات منصوری در سراسر جهان، به ۲۰ مرکز میرسند که علاوهبر اروپا، کشورهای امریکا، افریقا جنوبی، هند، چین، کرهجنوبی و ژاپن را شامل میشود.
در سال ۲۰۲۵، منصوری همچنان بهعنوان یکی از شاخصترین برندهای تیونینگ خودروهای فوقلوکس شناخته میشود و با پروژههای جدیدی همچون نسخههای بازطراحیشده رولزرویس کالینان، مرسدس G63 و فراری پوروسانگو، دامنهی نوآوریهای خود را گسترش میدهد.
ورود رسمی به بازار آمریکا، تمرکز ویژه بر بازار چین و مشارکت در پروژههای املاک لوکس دبی نیز نشان میدهند که منصوری دیگر صرفاً یک تیونر خودرو نیست و میخواهد در افقی بالاتر، جایگاه برتری در در سبک زندگی لاکچری پیدا کند.
منبع: خبرآنلاین