تصاویر باور نکردنی از مردی که شبیه درخت شد؛ او نصفش انسان و نصف دیگرش درخت بود

تصاویر باور نکردنی از مردی که شبیه درخت شد؛ او نصفش انسان و نصف دیگرش درخت بود

وقتی مرد درختی در سطح جهان معروف شد، پزشکان زیادی تمایل نشان دادند تا او را برای درمان به کشورشان ببرند. پزشکان آمریکایی جزو این گروه بودند که سعی داشتند تحقیقاتی وسیع روی مرد درختی انجام دهند. آنها به دولت اندونزی پیشنهاد دادند ددی را به آمریکا ببرند و رویش تحقیق کنند و راه درمانی برای این بیماری عجیب پیدا کنند اما در کمال تعجب، مسوولان کشور اندونزی با رفتن ددی مخالفت کردند.

کد خبر : ۱۶۰۸۱۸
بازدید : ۱۱۳

همه ما وقتی بچه بودیم، داستان‌هایی در مورد درخت‌هایی که حرف می‌زنند شنیده‌ایم اما اگر روزی این داستان‌ها تبدیل به واقعیت بشوند، چه؟

 این سرنوشت «ددی کاسوارا» - مرد اندونزیایی- بود؛ کسی که از دست‌ها و پاهایش بافت‌هایی مانند ریشه درخت درآمد! او آن‌قدر شبیه درخت‌ها شد که مردم بومی او را «مرد درختی» صدا می‌زدند و گروه‌های نمایشی او را به عنوان یک انسان عجیب این طرف و آن طرف برده و به مردم نشان می‌دادند.

ددی در روستای دورافتاده‌ای در جاوه غربی در اندونزی زندگی می‌کرذ. در نوجوانی زمانی که هنوز ۱۵ سال داشت، زانویش به شدت زخمی شد؛ طوری که پزشکان مجبور شدند به سرعت زانوی پسرک را جراحی کنند. ددی بعد از مدتی سلامتی‌اش را به دست می‌آورد و ظاهرا همه چیز به حالت اول بازمی‌گردد اما بعد از مدتی بیماری عجیب و غریبی دیگری به سراغش می‌آید؛ به تدریج توده‌هایی به شکل ریشه گیاهان از دست و پایش بیرون می زند.

آن روزها این موضوع چندان توجه مرد اندونزیایی را جلب نکرد. او خودش هم فکر می‌کرد که به زودی این قضیه حل می‌شود و دوباره سلامتی‌اش را به دست می‌آورد. البته این بی‌خیالی ددی یک دلیل عمده داشت؛ آن روزها بیماری او به شکل پیشرفته هم رشد نکرده بود و ددی هنوز ظاهری عادی داشت! مرد جوان همان سال‌ها ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد اما بیماری کم‌کم رشد کرد و ظاهر ددی هر روز بیشتر از گذشته از حالت عادی خارج شد؛ به‌خصوص دست‌ها و پاهایش که کاملا شکل درخت پیدا کردند تا جایی که او دیگر نمی‌توانست از دست‌هایش استفاده کند یا روی پاهایش راه برود؛ طوری که دیگر از انجام کارهای روزانه‌اش هم عاجز شده بود! اما این تازه اول ماجرا بود و اول دردسرهای مرد جوان.

اولین ضربه روحی زمانی به ددی وارد شد که همسرش او را ترک کرد. او به این بهانه که از ظاهر شوهرش می‌ترسد و نمی‌تواند حضور او را در کنار خودش تحمل کند، خانه و زندگی‌اش را گذاشت و رفت و ددی ماند و بچه‌هایی که دست کمی از مادرشان نداشتند. مرد درختی خیلی سعی کرد از دو فرزندش مراقبت کند اما او حتی نمی‌توانست کارهای خود را انجام بدهد چه برسد به بچه‌ها. برای همین مجبور شد فرزندانش را نزد بستگانشان بفرستد و خودش تنها در دهکده دوران کودکی‌اش و همان خانه کوچک چوبی به زندگی‌اش ادامه دهد.

1602902_774

یک بیماری جدید

بیماری ددی سال‌ها پزشکان محلی را گیج کرد. خیلی‌ها درباره بیماری ددی و ابعاد آن صحبت کردند. بیشتر آنها معتقد بودند که بیماری او به خاطر یک نوع ویروس انسانی به نام پاپیلوما (HPV) است که چنین تومورهای سخت و ضخیمی در سطح بدنش به وجود آورده. ظاهرا این ویروس می‌تواند ضایعات پوستی ایجاد کند؛ البته ضایعاتی که در بیشتر موارد خطرناک نیستند و معمولا تنها باعث به وجود آمدن زگیل‌های معمولی، زگیل‌های کف دست و پا، زگیل‌های مسطح و زگیل‌های زیر ناخن می‌شوند. پس اگر این ویروس وارد بدن هرکسی غیر از ددی می‌شد مشکل چندانی به وجود نمی‌آمد اما مساله اینجاست که ددی یک آدم معمولی نبود. ویروس بی‌آزار به صورت خیلی اتفاقی وارد بدن کسی شده بود که سیستم ایمنی خیلی نادری داشت.

سیستم ایمنی بدن ددی قادر به دفع و مبارزه با این ویروس نبود؛ برای همین هم ویروس فرصت کافی پیدا کرد تا در بدن او رشد کند و همه ظاهرش را به هم بریزد. کم کم تمام بدن ددی پر از زگیل شد. البته این زگیل‌ها حتی در بدترین شکل هم در بدنی که سیستم ایمنی طبیعی دارد خطرناک به نظر نمی‌رسند چون سیستم ایمنی بدن با آنها مبارزه می‌کند اما در مورد ددی این طور نبود؛ پوستش کم کم حالت شاخی پیدا کرد و رگ و ریشه‌هایی مانند درخت از اطراف دست و پای او بیرون زد. با گذشت زمان زگیل‌ها بزرگ شدند و به شکل ریشه درخت در آمدند. این ریشه‌ها دست، پا، صورت و قسمت‌هایی از بدن ددی را به انحصار خود درآوردند و هرسال هم چیزی حدود پنج سانتی‌متر رشد کردند.

1602903_817

ددی درمان شد؟

وقتی پزشکان محلی از درمان بیماری ددی ناامید شدند، او را به بیمارستان «حسن سادیکین» در شهر «بندانگ» در غرب اندونزی فرستادند. او برای اولین بار در سال ۱۹۹۶ در بیمارستان بستری شد. اولین راه حل برای درمان ددی عمل جراحی بود. عمل‌های جراحی این مرد درختی سه مرحله اصلی داشت؛ مرحله اول شامل جدا کردن لایه ضخیم زگیل‌ها و دندانه‌های شاخ مانند از روی دستش بود. در این مرحله حتی از اره‌های برقی هم استفاده شد و پزشکان پوست سفت درخت مانند ددی را ورقه ورقه و خیلی نازک تراشیدند و در هر عمل ۸۰ درصد از پوست ضخیم زائد او برداشته شد. مرحله دوم، جداسازی زگیل‌های کوچک‌تر از روی سر، صورت و ساق پاهایش بود و مرحله سوم، پوشاندن دست‌ها با پوست پیوندی! بعد از عمل هم درمان با ویتامین ادامه داشت.

سال ها از آن روزها گذشت و ددی به خاطر بیماری‌اش بارها تحت عمل جراحی قرار گرفت. طبق آمارها او ۹ عمل جراحی روی این مرد درختی انجام شد و ۲/۱۳ کیلوگرم از بافت‌های زائد پوست او برداشته شد. بعد از این عمل‌ها بود که ددی توانست بعد از دو دهه شست پایش را دوباره ببیند. در طول سه دوره عمل، چهار کیلوگرم بافت زائد از روی پاهای او برداشته شد.

بعد از آخرین عمل جراحی مرد درختی توانست از دستانش هم استفاده کند، به تنهایی غذا بخورد، حمام برود، قلم را در دستانش نگه دارد و کمی بنویسد، از موبایلش استفاده کند و از شهر باندونگ به خانه‌اش و نزد بستگانش بازگردد.

یک بیمار زندانی

وقتی مرد درختی در سطح جهان معروف شد، پزشکان زیادی تمایل نشان دادند تا او را برای درمان به کشورشان ببرند. پزشکان آمریکایی جزو این گروه بودند که سعی داشتند تحقیقاتی وسیع روی مرد درختی انجام دهند. آنها به دولت اندونزی پیشنهاد دادند ددی را به آمریکا ببرند و رویش تحقیق کنند و راه درمانی برای این بیماری عجیب پیدا کنند اما در کمال تعجب، مسوولان کشور اندونزی با رفتن ددی مخالفت کردند.

پروفسور آنتونی گاسپاری - استاد دانشگاه مریلند آمریکا- از آن دسته دکترهای کنجکاوی بود که برای دیدن ددی از آمریکا به اندونزی رفت. زمانی که او برای اولین بار ددی را دید، گفت: «من بعد از دیدن ددی در برنامه مستند شبکه دیسکاوری تصمیم گرفتم به او کمک کنم. در نگاه اول نمی‌توان گفت او از چه نوع بیماری‌ای رنج می‌برد. شاید برای درمان او نیاز به تجهیزات بیشتری داشته باشیم ولی نمی‌دانم چرا دولت اندونزی اجازه خروج او از کشور را نمی‌دهد. در هر حال من تا جایی که می‌توانم به ددی کمک خواهم کرد».

دکتر گاسپاری در نهایت مجبور شد نمونه‌هایی از زگیل‌های درختی ددی و نمونه خون او را بردارد و برای تحقیقات بیشتر به آمریکا ببرد.

1602904_552

مشکلات مرد درختی

ددی در اوایل بیماری‌اش بسیار تنها بود؛ از کارش اخراج شد، نمی‌توانست ماهیگیری کند یا حتی با تراکتور سر زمین کشاورزی برود. همسرش ده سال پیش او را ترک کرده بود و او همه این مدت مجبور بود در نهایت فقر دو فرزندش را بزرگ کند. روزی نبود که او مورد ریشخند و استهزای ماهیگیران محلی قرار نگیرد.

اینجا بود که ددی مجبور شد برای گذراندن هزینه‌های زندگی‌اش با یک گروه نمایشی همراه شود تا مردم برای دیدن او به عنوان یک پدیده عجیب پول بدهند. برای اولین بار در نوامبر ۲۰۰۷، ویدئوی کوتاهی از مرد درختی روی اینترنت قرار گرفت. بعد از آن هم شبکه دیسکاوری از زندگی این مرد یک مستند به نام «داستان شوک برانگیز من» تهیه و او را بیش از پیش در جهان معروف کرد. البته عمل‌های جراحی ددی هم به‌صورت انحصاری توسط این شبکه خریداری شد.

منبع: همشهری

۱
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید