(تصاویر) بیوگرافی، عکس های شخصی و زندگی خصوصی دواین جانسون

دواین داگلاس جانسون (Dwayne Douglas Johnson) در هفتم ماه می سال ۱۹۷۲ در شهر هیوارد در ایالت کالیفرنیا به دنیا آمد. او فرزند آتا مایویا و وید داگلاس بولز مشهور به راکی جانسون، یکی از قهرمانان کشتی حرفه‌ای در دهه‌ی هفتاد و هشتاد میلادی است.

پدر بزرگ مادری دواین نیز همچون پدر وی، کشتی‌گیر حرفه‌ای با نام پیتر مایویا بود که در سال ۱۹۸۲، در سن ۴۷ سالگی در اثر سرطان درگذشت. دواین از طرف پدری، ریشه‌ای کانادایی دارد و از سمت مادری نیز اصالت وی به جزایر پُلی‌نز در نزدیکی هاوایی برمی‌گردد.

دواین جانسون در آغوش محمد علی کلی

دواین برای به دست آوردن پول مورد نیازش تصمیم گرفت تا به سراغ ورزشی برود که همچون خون در رگهایش جریان داشت. وقتی نخستین بار، ماجرای علاقه‌اش به حضور در رقابت کشتی را با پدرش مطرح کرد با مخالفت جدی وی روبرو شد ولی در ادامه با اصرار زیاد دواین، راکی ضمن اعلام موافقت خود، خودش شخصا کار آموزش فرزندش را بر عهده گرفت. اولین نصیحتی که راکی به دواین کرد، این بود که این عرصه بسیار بی‌رحم است و دوام آوردن در آن، کار چندان ساده‌ای نیست.

جانسون در سریال That '70s Show

نخستین تجربه‌ی بازیگری دواین در سال ۱۹۹۹ با سریال That '70s Show رقم خورد؛ یعنی زمانی که وی در یکی از اپیزودهای این مجموعه نقش پدرش را ایفا کرد. او در ادامه در یکی از اپیزودهای سریال پیشتازان فضا: ویجر (Star Trek: Voyager) در نقش کشتی گیری بیگانه ظاهر می‌شود که با شخصیت Seven of Nine با بازی جری رایان به مبارزه می‌پردازد.

دواین در سال ۲۰۰۱، در نخستین حضور سینمایی خود در فیلم بازگشت مومیایی (The Mummy Returns) به کارگردانی استیون سامرز، نقش ماتیوس را ایفا کرد که این اثر با فروش جهانی ۴۳۳ میلیون دلار، ضمن تجربه‌ی یک موفقیت مالی بزرگ، زمینه را برای ساخت فیلم پادشاه عقرب (The Scorpion King) با محوریت شخصیت ماتیوس فراهم کرد که در این میان، جانسون نیز یک بار دیگر برای ایفای این نقش به دنیای سینما بازگشت. او برای حضور در این فیلم، ۵ میلیون دلار دریافت کرد که این رقم پرداختی در تمام تاریخ سینما، برای بازیگری که نخستین حضورش در نقش اصلی یک فیلم را تجربه می‌کرد کاملا بی‌سابقه بود و با همین عنوان، در کتاب گینس نیز ثبت شد.

جانسون که پس از حضور در دو فیلم بسیار پرفروش، دوباره به دنیای کشتی بازگشته بود، پس از کسب چند عنوان قهرمانی عنوان کرد که عرصه‌ی بازیگری برای وی نسبت به کشتی در اولویت بالاتری قرار دارد.

اکشن کمدی The Rundown به کارگردانی پیتر برگ که در ایران بیشتر با نام تعقیب کوبنده به شهرت رسیده است، فیلم بعدی جانسون بود که او در آن نقش جایزه بگیری به نام بک را ایفا می‌کند که برای پیدا کردن شخصی، راهی جنگل‌های آمازون می‌شود. این فیلم علیرغم نقدهای عموما مثبتی که دریافت کرد ولی در گیشه با شکست مواجه شد. تانوی رید که از بستگان نزدیک جانسون به حساب می‌آید، در این فیلم نیز همچون فیلم‌های بازگشت مومیایی و پادشاه عقرب، به عنوان بدل وی سر تصویربرداری صحنه‌ها حضور داشت. او در ادامه، در تمام فیلم‌های جانسون، به عنوان بدلکار ثابت وی خود را معرفی کرد.

جانسون و بدل ثابت وی، تانوی رید

فیلم بعدی جانسون، سربلند (Walking Tall) به کارگردانی کوین بری، بازسازی فیلمی به همین نام محصول سال ۱۹۷۳ بود که او در آن نقش یک افسر سابق ارتش به نام کریس وان را بازی می‌کند که پس از ۸ سال به زادگاهش بازگشته تا در کارخانه‌ی چوب‌بری محلی به کار مشغول شود. اما پس از مدتی، متوجه می‌شود که کارخانه توسط دوست قدیمی وی به کازینو تبدیل شده و تمام شهر را مواد مخدر و خشونت فرا گرفته است.

او در ادامه پس از ناامید شدن از قانون، تصمیم می‌گیرد تا خودش در برابر جرم و جنایت ایستادگی کند. جانسون دلیل پذیرش نقش کریس را اینگونه عنوان می‌کند که او بلافاصله پس از خواندن فیلمنامه، به این نتیجه رسید که برای ایفای این نقش از هر کسی مناسب‌تر است.

جانسون در ادامه در فیلم رستاخیز (Doom) به کارگردانی آندری بارتکویاک که بر اساس مجموعه بازی ویدئویی به همین نام ساخته شده بود، نقش تفنگداری به نام سارج را ایفا می‌کند که به منظور بررسی دلیل قتل عام شدن برخی از پژوهشگران، با تعدادی از افرادش وارد مؤسسه‌ای تحقیقاتی در مریخ می‌شود.

این فیلم با توجه به بودجه‌ی ۶۰ میلیون دلاری خود، به فروش قابل قبولی دست نیافت. جانسون که به واسطه‌ی نقش آفرینی در رستاخیز، نامزد دریافت تمشک طلایی در بخش بدترین بازیگر مرد شده بود، در ادامه از این فیلم به عنوان یک نمونه‌ی خوب برای تلاش در جهت ساخت فیلمی قابل قبول بر اساس بازی‌های ویدئویی نام برد که در ادامه با شکست روبرو شد و اینکه معمولا اقدام به این کار، نتیجه‌ی مطلوبی در پی نخواهد داشت.

ریچارد کلی، کارگردان جوان سینما که با نخستین فیلم بلند خود یعنی دانی دارکو (Donnie Darko) تحسین گسترده‌ی منتقدان را به خود جلب کرده بود، برای نقش اصلی فیلم بعدی خود، اثری پسا آخرالزمانی به نام داستان‌های ساوت‌لند (Southland Tales) به سراغ دواین جانسون رفت. دواین در این فیلم، نقش جریکو کین، ستاره‌ی فیلم‌های اکشن، را ایفا می‌کند.

داستان‌های ساوت‌لند با وجود انتظارات زیادی که ایجاد کرده بود، در پایان به یک شکست خورده‌ی بزرگ تبدیل شد. جانسون در ادامه در فیلم دار و دسته فوتبالی‌ها (Gridiron Gang) نقش زندانبانی به نام شان پورتر را ایفا می‌کند که پیشنهاد تشکیل تیم فوتبالی متشکل از زندانیان را ارائه داده و در ادامه نیز، مربیگری این تیم را بر عهده می‌گیرد.

او که در سال‌های جوانی‌اش، تجربه‌های بسیار خوبی را از حضور در سطح بالای فوتبال آمریکایی برای خود اندوخته بود، در فیلم بعدیش یعنی نقشه بازی (The Game Plan) نقش ستاره‌ی فوتبالی به نام جو کینگمن را ایفا می‌کند که ناچار است از دختر کوچکش که حاصل ازدواج ناموق اوست نگهداری کند.

این فیلم که بیشتر مخاطبان کودک و نوجوان را در بر می‌گرفت، با وجود دریافت نقدهایی منفی به فروش فوق العاده‌ای دست یافت و در این میان، جانسون نیز برای نخستین بار نامزد دریافت جوایز برگزیده کودکان در بخش محبوب‌ترین بازیگر مرد شد که در نهایت، رقابت را به جانی دپ واگذار کرد.

جانسون پس از سریع و خشمگین، در ادامه‌ی حضورش در مجموعه‌های پرفروش، در فیلم‌های سفر ۲: جزیره اسرارآمیز (Journey 2: The Mysterious Island) و جی. آی. جو: تلافی ( G.I. Joe: Retaliation) به ایفای نقش پرداخت. رنج و گنج (Pain & Gain) به کارگردانی مایکل بی، فیلم بعدی جانسون بود که وی در آن برای ایفای نقش یک بدنساز، دوره‌های فشرده‌ی بدنسازی را برای عضلانی‌تر شدن بدنش پشت سر گذاشت.

او برای صرفه جویی در بودجه‌ی فیلم نیز، دستمزد خود را به شکل قابل توجهی کاهش داد. دواین در فیلم هرکول (Hercules) برای به تصویر کشیدن این قهرمان اسطوره‌ای، ضمن پیگیری تمرینات خود، برنامه‌ی غذایی طاقت فرسایی را از سر گذراند و برای ارتباط بیشتر با ویژگی‌های شخصیتی وی و گرفتن حس و حال آن، مدت زیادی را به تنهایی زندگی کرد.

هرکول پس از نمایش در آمریکا، با شکستی بزرگی روبرو شد البته در ادامه فروش جهانی آن، وضعیت را تا حدود زیادی تغییر داد. دواین در فیلم بعدیش یعنی سن آندریاس (San Andreas) به کارگردانی برد پیتون نقش خلبانی به نام ریموند گینس را ایفا می‌کند که پس از وقوع یک زمین لرزه‌ی بزرگ، سوار بر هلیکوپتر خود سراسر کالیفرنیا را به جستجوی دخترش می‌گردد. سن آندریاس پس از نمایش، با فروش ۱۵۵ میلیون دلار در آمریکا و ۴۷۳ میلیون دلار در سراسر جهان، به پرفروش‌ترین فیلمی تبدیل شد که جانسون در نقش اصلی آن به ایفای نقش پرداخته است.

دواین در دو فیلم اطلاعات مرکزی (Central Intelligence) و گارد ساحلی (Baywatch)، توانایی‌های خود را در آثار کمدی نیز به چالش کشید. اطلاعات مرکزی به واسطه‌ی شیمی مناسب بین جانسون و کوین هارت، مورد توجه ویژه‌ی مخاطبان قرار گرفت و در گیشه نیز به فروش بسیار خوبی دست یافت.

در نقطه‌ی مقابل، گارد ساحلی با واکنش بسیار منفی منتقدان روبرو شده و نمرات بسیار پایینی را دریافت کرد تا جایی که در ادامه صدای دواین نیز درآمد. او با بی اهمیت خواندن نظرات منتقدان، اشاره کرد که این فیلم برای رضایت عامه‌ی مردم ساخته شده است و به آنها هیچ ربطی ندارد. جانسون که قبل‌تر نیز در انیمیشن سیاره ۵۱ (Planet 51) به جای شخصیت اصلی داستان به صداپیشگی پرداخته بود، در انیمیشن موآنا (Moana) به جای نیمه خدایی به نام مائونی صحبت کرد که همچون خود او اهل جزایر پُلی‌نز بود.

جالب اینجاست که سازندگان کار برای طراحی شخصیت مائونی از پیتر مایویا، پدربزگ دواین، الهام گرفتند و از نظر ظاهر و حتی شکل خالکوبی این شخصیت نیز او را شبیه به مایویا کردند. دواین اعتقاد دارد که سخت‌ترین بخش بازیگری، بحث نوع بیان بازیگر و انتقال احساسات از این طریق است و از همین رو، صداپیشگی در انیمیشن را بسیار دشوارتر از بازیگری می‌داند.

او که از طرفداران انیمیشن علاءالدین (Aladdin) است و دخترش نیز علاقه‌ی زیادی به انیمیشن پری دریایی کوچولو (The Little Mermaid) دارد، پس از حضور در این اثر اعلام کرد که یکی از مهمترین آرزوهایش که همکاری با ران کلمنتس و جان ماسکر بود رنگ حقیقت به خود گرفته است.

دواین جانسون به همراه ویل فرل در Saturday Night Live

دواین در سوم می سال ۱۹۹۷ با دنی گارسیا ازدواج کرد و آنها در سال ۲۰۰۱ صاحب یک فرزند دختر با نام سیمونه الکساندرا شدند. اگرچه دواین و دنی در سال ۲۰۰۷ از یکدیگر جدا شدند ولی این جدایی نقطه‌ی پایانی بر رابطه‌ی آنها نبود و این زوج سابق، در مسائل تجاری همچنان شرکای بسیار خوبی برای یکدیگر به حساب می‌آیند.

آنها با همکاری هم کمپانی سون باکس پروداکشن (Seven Bucks Productions) را راه اندازی کردند که از طریق آن به تولید آثار سینمایی و تلویزیونی می‌پردازند. فیلم‌های جومانجی: به جنگل خوش آمدید (Jumanji: Welcome to the Jungle)، رمپیج (Rampage)، آسمان خراش (Skyscraper) و سریال تلویزیونی فوتبالیست‌ها (Ballers) از جمله محصولات این کمپانی هستند.

طبق اظهارات جانسون، او به این دلیل این نام را برای کمپانی خود انتخاب کرده که همیشه به یاد داشته باشد که در روز نخست، کار خود را تنها با هفت دلار آغاز کرد. دواین مدت کوتاهی پس از جدایی‌اش، با لورن هاشین وارد رابطه‌ی عاشقانه شد که روابط آنها تا به امروز نیز پابرجا باقی مانده است. دواین و لورن، در دسامبر ۲۰۱۵ صاحب دختری به نام جاسمین شدند و در دسامبر ۲۰۱‌۷ نیز دومین فرزندشان را به دنیا آوردند که او نیز همچون دو فرزند قبلی دواین، یک دختر بود.

دواین در کنار همسر سابق و شریک تجاری‌ کنونی‌اش دنی گارسیا

در کنار لورن هاشین

به همراه دخترش سیمونه الکساندرا

به همراه دخترش جاسمین