نقد و بررسی فصل دوم سریال The Last of Us؛ وقتی اکشن جای احساس را میگیرد

شخصیتها یکی از مهمترین دلایل موفقیت آخرین بازمانده از ما در فصل اول بودند و در فصل دوم هم بیتردید، حضور جوئل و الی همچنان مرکز ثقل داستان است. با این حال، زمانی که الی را در فصل دوم میبینیم، چیزی در نگاه و رفتارش تغییر کرده است. در فصل اول، الی شاید نوجوانی بود که با کنجکاوی و بیپروایی به دنیای تاریک و خطرناک نگاه میکرد، اما حالا، در سن ۱۹ سالگی، این نوجوان شورشی به یک جوان جدیتر و پر از دردی تبدیل شده که گذشتهی وحشتناک خود را بر دوش میکشد.
فرادید| فاطمه شیرسرکانی؛ وقتی اولین بار فصل اول «آخرین بازمانده از ما» را دیدم، حس میکردم که با یک تجربه خاص روبرو شدهام. یک داستان زامبیمحور، اما متفاوت. نه فقط برای تاریکیها و وحشتهایش، بلکه به خاطر عمق روابط انسانی که از دل این دنیای پرآشوب و سیاه بیرون میآید.
به گزارش فرادید، شخصیتهایی مثل جوئل و الی، با تمام آسیبها و پیچیدگیهای درونیشان، در دنیای آخرالزمانی خود در جستجوی انسانیت بودند. اما وقتی فصل دوم شروع شد، احساس کردم کردم که نمیتوانم بدون شک و تردید، به این دنیای پسا-آخرالزمانی بازگردم. دنیایی که با گذشت پنج سال، حالا پر از پیچیدگیهای جدید و شخصیتهای متفاوت شده بود.
حالا که فصل دوم را دیدم، هنوز درگیر این سوال هستم که آیا توانستیم آنچه را که در بازی تجربه کرده بودیم را در تلویزیون نیز پیدا کنیم یا نه؟ آیا این نسخه تلویزیونی میتواند به اندازه نسخه بازی آن، ما را با شخصیتها و داستان درگیر کند؟
نگاه به شخصیتها و تغییرات در فصل دوم
شخصیتها یکی از مهمترین دلایل موفقیت آخرین بازمانده از ما در فصل اول بودند و در فصل دوم هم بیتردید، حضور جوئل و الی همچنان مرکز ثقل داستان است. با این حال، زمانی که الی را در فصل دوم میبینیم، چیزی در نگاه و رفتارش تغییر کرده است. در فصل اول، الی شاید نوجوانی بود که با کنجکاوی و بیپروایی به دنیای تاریک و خطرناک نگاه میکرد. اما حالا و در سن ۱۹ سالگی، این نوجوان شورشی به یک جوان جدیتر و پر از درد تبدیل شده که گذشتهی وحشتناک خود را بر دوش میکشد.
اما در همین جاست که شک و تردیدهایم شروع میشود. چرا این شخصیت به این شکل در سریال بازسازی شده است؟
با دیدن الی در فصل دوم، حس میکنم او هنوز آن بچهی سرکش فصل اول است، فقط با ظاهری بزرگتر. اما چیزی در درونش باید تغییر کرده باشد، چیزی که هنوز در اجرا یا شخصیتپردازی به چشم نمیآید.
در حقیقت، این تغییراتی که باید در شخصیت الی با گذشت پنج سال اتفاق بیفتد، به نظرم هنوز بهطور کامل در سریال به نمایش در نیامده است.
از طرفی، شخصیت جوئل هم در فصل دوم تغییراتی را تجربه کرده که در نوع خود جالب است، اما در عین حال کمی ناهمخوان با آن جوئل فصل اول است. او که در فصل اول بیش از هر چیزی با تصمیمات دشوار و غیرقابل برگشت خود درگیر بود، حالا در فصل دوم به نظر میرسد که وارد دنیایی پیچیدهتر از همیشه شده است. جوئل در فصل دوم در تلاش است تا در دنیای جدید، همچنان جایگاه خود را حفظ کند، اما این تلاش او بیشتر از هر زمانی، نتیجهگیریهایی تلخ و پیچیدهتری به دنبال دارد.
همچنین فصل دوم آخرین بازمانده از ما، تمرکز خود را فراتر از جوئل زخمی و الی سرسخت گسترش میدهد. این بار، ایزابلا مرسد نقش دینا، دوست جدید الی، را بازی میکند. دینا به یک شخصیت مرکزی در داستان تبدیل میشود که نشاندهنده ارتباطات عمیق انسانی است که در دل دنیای خشونتبار این سریال شکل میگیرد. شخصیت او علاوه بر جنبههای احساسی، به نوعی شجاعت را نیز به نمایش میگذارد که در کنار الی، تعاملات جذابی خلق میکند.
در این میان، چیزی که برای من بهعنوان تماشاگر نگرانکننده است، این است که در فصل دوم، سریال بهجای تمرکز بر درونمایههای روانی و پیچیدگیهای شخصیتها، بیشتر روی اتفاقات و رویدادها متمرکز شده است. در حالی که شخصیتها، و بهویژه روابط میان آنها، در فصل اول از اهمیت ویژهای برخوردار بودند، در فصل دوم گویی رویدادها و صحنههای اکشن به جای روابط انسانی عمق پیدا کردهاند.
این تغییر رویکرد در روایت، ممکن است در ابتدا جذاب به نظر برسد، اما برای من که بهعنوان یک تماشاگر به روابط انسانی و پیچیدگیهای روانی در دنیای داستانی اهمیت زیادی میدهم، اینطور به نظر میآید که آخرین بازمانده از ما، دیگر آن فضای احساسی و انسانی خود را بهطور کامل از دست داده است. شاید این از دست دادن احساسی بودن داستان، بیشتر بهخاطر تمرکز بیشتر بر اکشن و درگیریهای بیرونی باشد که دنیای پسا-آخرالزمانی را بهعنوان یک زمین بازی برای شخصیتها و حوادث تبدیل کرده است.
در نهایت، در حالی که فصل دوم آخرین بازمانده از ما همچنان توانسته است نگاههای تازهای به دنیای پسا-آخرالزمانی ارائه دهد، اما بهنظر من، چیزی از آن احساسی که در فصل اول داشتم، در این فصل کمرنگتر شده است. شاید بتوان گفت که سریال اکنون بیشتر از آنکه بخواهد بهعنوان یک تجربهی احساسی و انسانی به تماشاگران خود نفوذ کند، بیشتر تبدیل به یک میدان نبرد برای نمایش قدرت و مقاومت شخصیتها شده است.
فصل دوم آخرین بازمانده از ما همچنان دیدنی و جذاب است، اما بهنظر میرسد که آن لایههای عمیق انسانی که باعث جذابیت و تأثیرگذاری فصل اول شده بود، اکنون جای خود را به سرعت و هیجان داده است. این تغییر میتواند برای بسیاری از تماشاگران جذاب باشد، اما برای من که بهعنوان یک طرفدار اصلی بازی، همچنان به آن فضای احساسی و عمیق اولیه وفادارم، کمی نگرانکننده است.