استتار «خیرهکننده»؛ کشتیهای جنگی که از «گورخر» الهام گرفتند

در آغاز جنگ جهانی اول، نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا با مشکلی جدی مواجه بود: زیردریاییهای آلمانی پیدرپی کشتیهایشان را هدف قرار میدادند. در این زمان، «نورمن ویلکینسون» افسر ذخیره نیروی دریایی ایدهای غیرمنتظره ارائه داد: رنگآمیزی کشتیها با نقشها و رنگهای پرزرقوبرق برای گیجکردن دشمن. این روش بعدها با نام «استتار دازل» (یا استتار خیرهکننده) شناخته شد و شگفتآور اینکه واقعاً کارساز بود.
فرادید| ویلکینسون که علاوه بر شغل نظامیاش یک هنرمند نیز بود، میدانست که کشتیهای عظیم با دودکشهای بلند هرگز نمیتوانند با شیوۀ استتار کلاسیک در دریا پنهان شوند. بنابراین، او طرحی نو پیشنهاد داد: استتاری نه برای مخفیکردن بلکه برای فریبدادن. خطوط راهراه، الگوهای هندسی و رنگهای تند موجب میشد دشمنان نتوانند مسیر و سرعت کشتیها را بهدرستی تشخیص دهند و در نتیجه شلیک اژدرها دقیق نباشد.
به گزارش فرادید؛ گرچه پیش از او نیز یک هنرمند آمریکایی و یک جانورشناس بریتانیایی ایدهای مشابه را به وینستون چرچیل ارائه داده بودند، اما چرچیل آن را «روشهای عجیب» خوانده و رد کرده بود. اما ویلکینسون این ایده را پروراند و آن را در قالبی عملی ارائه داد. او نشان داد همانطور که خطوط بدن گورخر شکارچیان را سردرگم میکند، الگوهای بصری میتوانند زیردریاییهای دشمن را نیز به خطا بیندازند.
با ادامه تلفات، نیروی دریایی سلطنتی سرانجام در ۱۹۱۷ این روش را پذیرفت. ویلکینسون گروهی از هنرمندان را گرد آورد تا الگوهای آزمایشی را روی ماکت کشتیها اجرا کنند. این ماکتها روی میز گردان قرار میگرفتند و از درون پریسکوپ دیده میشدند تا شبیهسازی شرایط واقعی نبرد باشد. حتی پادشاه جورج پنجم نیز در بازدید از استودیو، جهت حرکت یکی از مدلهای رنگآمیزیشده را اشتباه تشخیص داد.
تا پایان جنگ، بیش از ۲۳۰۰ کشتی بریتانیایی با شیوۀ استتار دازل رنگآمیزی شدند. یک سال بعد، ویلکینسون به ایالات متحده رفت و با «فرانکلین روزولت» وزیر نیروی دریایی وقت آمریکا دیدار کرد تا یگان استتار مشابهی در آمریکا تأسیس شود.
یک طراح در حال بررسی عملکرد طرح روی یک ماکت کشتی با استفاده از پریسکوپ
میزان موفقیت
پس از جنگ، کمیسیونهای تحقیق نشان دادند که هرچند شماری از کشتیهای دارای استتار نیز غرق شدند، اما میزان موفقیت این روش قابلتوجه بود. برای نمونه، در بازۀ زمانی مارس تا نوامبر ۱۹۱۸ تنها ۹۶ کشتی از میان ۱۲۵۶ کشتی با استتار دازل آمریکا هدف قرار گرفتند و هیچیک از ناوهای جنگی رنگشده غرق نشد.
با این حال، تنوع بیش از حد در رنگ و الگوها باعث شد ارزیابی دقیق دشوار باشد. با پیشرفت فناوریهایی چون رادار و سونار، کارایی این روش کاهش یافت و بهتدریج کنار گذاشته شد.
کاربردهای امروزی
هرچند استتار دازل دیگر در جنگ مدرن استفاده نمیشود، اما میراث آن در هنر و فرهنگ باقی مانده است. نقاشانی چون «ادوارد وادزورث» این الگوها را به روی بوم آوردند. در سال ۲۰۱۵ تیم فرمول یک «ردبول» خودروی آزمایشیاش را با طرح دازل پوشاند تا رقبا نتوانند جزئیات آیرودینامیکی آن را تحلیل کنند. باشگاه فوتبال منچستر یونایتد نیز در فصل ۲۰۲۰ پیراهنی با طرحی مشابه ارائه کرد.
حتی در دریا نیز این سنت ادامه دارد؛ سازمان «سی شپرد» از سال ۲۰۰۹ کشتیهای خود را با این نقشهای پرهیجان تزئین کرده است. همچنین در ۲۰۲۱، ناو «HMS Tamar» نخستین کشتی نیروی دریایی سلطنتی پس از جنگ جهانی دوم بود که بار دیگر به استتار دازل مزین شد.
استتار دازل، چه بهعنوان یک ابتکار نظامی و چه بهعنوان الهامی هنری، همچنان یکی از نمونههای درخشان پیوند میان خلاقیت هنری و استراتژی نظامی به شمار میرود.