«طوفان خورشیدی» چه ارتباطی با «حملۀ قلبی» دارد؟

«طوفان خورشیدی» چه ارتباطی با «حملۀ قلبی» دارد؟

پژوهش جدیدی این پرسش ساده را مطرح کرده که زمانی که میدان مغناطیسی زمین بر اثر طوفان‌های خورشیدی دچار آشفتگی می‌شود، آیا ارتباط مستقیمی با افزایش حملات قلبی در انسان وجود دارد؟

کد خبر : ۲۶۳۳۲۲
بازدید : ۱۲

فرادید| ما روی سیاره‌ای زندگی می‌کنیم که در سپری مغناطیسی پیچیده شده؛ سپری که نوسان آن همسو با فعالیت‌های خورشیدی است. در بیشتر روزها، این تغییرات به‌سختی قابل‌توجه هستند، اما در برخی روزها شدت بیشتری پیدا می‌کنند.  پژوهش جدیدی این پرسش ساده را مطرح کرده که زمانی که میدان مغناطیسی زمین بر اثر طوفان‌های خورشیدی دچار آشفتگی می‌شود، آیا ارتباط مستقیمی با افزایش حملات قلبی در انسان وجود دارد؟ 

به گزارش فرادید، پزشکان در برزیل آمار بستری‌شدن بیماران دچار انفارکتوس میوکارد (سکته قلبی) را در خلال چند سال بررسی کردند.  آن‌ها سن، جنسیت و زنده ماندن بیماران تا زمان ترخیص را دنبال کردند و سپس این داده‌ها را کنار شاخص‌های روزانه فعالیت مغناطیسی زمین قرار دادند تا ببینند آیا الگوها هم‌راستا هستند یا نه. تنها پس از آنکه تیم پژوهشی، سوابق سلامت را با داده‌های آب و هوای فضایی تطبیق داد، الگویی به‌اندازه‌ی کافی روشن پدیدار شد که بتوان درباره آن بحث کرد. 

لوئیز فیلیپه کامپوس از «بنیاد ملی پژوهش‌های فضایی برزیل» توضیح داده که چه چیزی مشاهده شده و چطور آن را اعتبارسنجی کردند. این کار شامل مقایسه‌هایی میان گروه‌های سنی مختلف و یک تحلیل دوم رایانه‌ای برای تأیید سیگنال می‌شد. 

طوفان‌های خورشیدی و حملات قلبی در انسان

پرسش اصلی این بود: آیا بستری‌ها و مرگ‌های بیمارستانی ناشی از حمله قلبی در روزهایی که میدان مغناطیسی زمین آشفته‌تر است، تفاوتی با روزهای آرام دارد؟  پژوهشگران همچنین می‌خواستند بدانند آیا زنان و مردان واکنش یکسانی نشان می‌دهند یا خیر.  این تیم تلاش نکرد رابطه‌ی علت و معلولی را ثابت کند؛ بلکه به دنبال همبستگی زمانی میان رویدادها در روزهای آرام، متوسط و آشفته بود. 

برای این منظور از شاخص سیاره‌ای (Kp-Index) استفاده شد؛ شاخصی جهانی که هر روز را از «بسیار آرام» تا «بسیار آشفته» طبقه‌بندی می‌کند.  سپس روزها به سه دسته آرام، متوسط و آشفته تقسیم شدند و شمار بستری‌ها و مرگ‌های بیمارستانی در هر دسته بررسی شد. این داده‌ها همچنین بر پایه سن و جنسیت تفکیک شدند. 

یافته‌ها چه بودند؟ 

در روزهایی که خورشید فعال‌تر بود و طوفان‌های خورشیدی میدان مغناطیسی زمین را مختل می‌کردند: 

  • زنان به‌ویژه در گروه‌های سنی میانسال و سالمند، نرخ بستری بالاتری به دلیل حمله قلبی داشتند. 
  • در همین گروه‌های سنی، مرگ‌های بیمارستانی نیز در روزهای آشفته بیشتر از روزهای آرام بود. 
  • مردان اگرچه در کل آمار بستری بیشتری داشتند، اما در روزهای آشفته افزایش معناداری مانند زنان نشان ندادند. 

هدف پژوهش این نبود که نشان دهد چه کسی بیشتر دچار حمله قلبی می‌شود، بلکه این بود که آیا زمان‌بندی بروز رویدادها با شرایط فضایی تغییر می‌کند یا نه. 

تفاوت واکنش زنان و مردان

رزنده در این باره گفته: «تعداد حملات قلبی در مردان کمابیش دو برابر زنان است، گذشته از شرایط ژئومغناطیسی. اما وقتی به نرخ نسبی نگاه می‌کنیم، می‌بینیم برای زنان، در شرایط مغناطیسی آشفته به‌شکل قابل‌توجهی بالاتر است. در گروه سنی ۳۱ تا ۶۰ سال، این نرخ تا سه برابر افزایش دارد. بنابراین نتایج نشان می‌دهد زنان حساسیت بیشتری به شرایط ژئومغناطیسی دارند.» 

لایه‌های اعتماد بیشتر

تیم برای جلوگیری از خطاهای آماری از روش «خوشه‌بندی» استفاده کرد. در این روش، داده‌ها بدون برچسب‌گذاری قبلی دسته‌بندی می‌شوند.  یکی از خوشه‌ها نشان داد که در روزهای مغناطیسی آشفته، بیشتر موارد مربوط به زنان حدود ۶۰ سال هستند. این نتیجه با شمارش‌های ساده نیز همخوان بود و اعتماد بیشتری به الگو بخشید. 

ارتباط آماری معنادار

این پژوهش از نوع مشاهداتی بود و تنها بر داده‌های تاریخی یک شهر تکیه داشت. چنین پژوهشی نمی‌تواند اثبات کند آشفتگی مغناطیسی به‌شکل مستقیم حمله قلبی ایجاد می‌کند. اما نشان می‌دهد در زنان، به‌ویژه در گروه‌های سنی بالاتر، بستری‌ها و مرگ‌ها بیشتر در روزهای آشفته رخ داده‌اند تا روزهای آرام. 

چرا این ارتباط محتمل است؟ 

قلب با سیگنال‌های الکتریکی ظریفی می‌تپد. اعصاب نیز با پالس‌های الکتریکی کار می‌کنند و بسیاری از ریتم‌های بدن با نشانه‌های بیرونی هماهنگ می‌شوند.  برخی دانشمندان معتقدند تغییرات الکترومغناطیسی بیرونی می‌توانند فشار کوچکی بر این سیستم‌ها وارد کنند. اگر کسی رگ‌های آسیب‌پذیر یا ریتم قلبی ناپایدار داشته باشد، همین فشار اندک می‌تواند زمان وقوع یک رویداد قلبی را تغییر دهد.  این تنها یک فرضیه است و این پژوهش به‌دنبال اثبات مکانیسم نبود، بلکه پرسش تازه‌ای را برای پژوهش‌های بعدی مطرح می‌کند. 

نیاز به داده‌های گسترده‌تر

برای درک بهتر، پژوهش‌های آینده باید داده‌های بیشتری از مناطق و عرض‌های جغرافیایی مختلف گردآوری کنند. همچنین افزودن داده‌های دقیق‌تر از بیماران (مانند داروها، بیماری‌های زمینه‌ای و عوامل روزمره) می‌تواند روشن کند چه کسانی حساس‌تر هستند و چرا. 

رزنده می‌گوید: «دانشمندان سال‌هاست تلاش می‌کنند وقوع اختلالات ژئومغناطیسی را پیش‌بینی کنند، اما دقت در حال حاضر پایین است. اگر تأثیر این اختلالات بر قلب تأیید شود، می‌توان راهبردهای پیشگیرانه‌ای را از دید سلامت عمومی در نظر گرفت، به‌ویژه برای افرادی که از مشکلات قلبی رنج می‌برند.» 

گام‌های بعدی در سلامت عمومی

امروزه تیم‌های بهداشت عمومی هشدارهای کوتاه‌مدت برای گرما و آلودگی صادر می‌کنند.  اگر ارتباط میان طوفان‌های خورشیدی و افزایش بستری‌های قلبی قطعی تأیید شود، بیمارستان‌ها می‌توانند زمان اختلالات شدید مغناطیسی، خود را برای افزایش اندک بار بیماران قلبی آماده کنند.  افراد مبتلا به بیماری‌های قلبی هم می‌توانند با رعایت توصیه‌های رایج (مصرف منظم دارو، توجه به نشانه‌های هشدار و پرهیز از فعالیت‌های سنگین) در زمان هشدارهای طوفان خورشیدی احتیاط بیشتری کنند. 

نتیجه‌گیری

اگرچه پرسش‌های بسیاری همچنان بی‌پاسخ مانده، اما شواهد این پژوهش نشان می‌دهد چیزی در کار است که ارزش بررسی‌های بیشتر را دارد. تا آن زمان، پیگیری هشدارهای «مرکز پیش‌بینی وضعیت آب‌وهوای فضایی» و رعایت اقدامات احتیاطی منطقی، بهترین کار است.

مترجم: زهرا ذوالقدر

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید