هشت شاهکار سنتی برای مدیریت آب؛ از «آبانبار ایرانی» تا «مزارع شناور مکزیکی»
«جولیا واتسون» در کتاب تازۀ خود به بررسی هشت نمونه موفق از ساختارهای سنتی مدیریت منابع آب میپردازد؛ نمونههایی متنوع در سراسر جهان که از ایران تا مکزیک میتوان آنها را جستجو کرد.
فرادید| «جولیا واتسون» معمار پس از کتاب تاثیرگذار خود «Lo-TEK»، کتاب جدیدی منتشر کرده که بهشکل خاص به رویکردهای بومی در مواجهه با شرایط شدید آب اختصاص دارد. در این نوشتار، او فهرستی از هشت نمونه موفق مدیریت سنتی آب از مزارع شناور تا پارکهای اسفنجی را ارائه میدهد.
به گزارش فرادید، واتسون در کتاب اول خود «Lo-TEK» با نام فرعی «طراحی توسط بومیگرایی رادیکال»، خوانندگان را (بسیاری برای نخستین بار) با ایده TEK یا دانش اکولوژیکی سنتی (Traditional Ecological Knowledge) آشنا کرد.
این کتابها شامل شیوههای ساخت و ساز، طراحی منظر و کشاورزی میشوند که متعلق به جوامع بومی جهان و حاوی درسهای بزرگی برای طراحان غربی هستند که جویای طراحی برای تابآوری اقلیمی هستند.
این معمار استرالیایی با «Lo-TEK Water»، قصد داشت به بررسی موشکافانه آب بپردازد، عنصری که چهار فاجعه مرتبط با تغییر اقلیم را به هم پیوند میدهد: خشکسالی، سیل، افزایش سطح دریا و طوفانهای شدید. کتاب همچنین توجه ویژهای به مواردی دارد که در آنها TEK و طراحی شهری معاصر در حال همکاری هستند.
به نقل از خود واتسون: «از دریچه آب، میخواستم پتانسیل تلفیق دانش بومی و فناوریهای معاصر و طراحی مشترک را درک کنم. چگونه یک طراح غیربومی یا دانشمند با یک جامعه بومی و دانش آنها همکاری میکند تا برخی از مقاومترین چشماندازهای شهری شکل بگیرند؟»
کتاب Lo-TEK Water با همکاری نگهدارندگان و کارشناسان دانش بومی تألیف شده و پروژههای سنتی و معاصر از کشورهایی مانند مکزیک، ایران، چین، تونس، کانادا، پرو و هند را معرفی میکند.
واتسون میگوید: «راههای زیادی وجود دارد که در آنها دانش بومشناختی سنتی با سیستمهای مهندسی، پوششدهی، سقفسازی (در معماری و همچنین طراحی منظر) ترکیب میشود و زیرساختهای بزرگ و مقاومترین پارکهای شهری روی زمین را خلق میکند.»
در ادامه، مقدمه واتسون درباره هشت پروژه کلیدی کتاب ارائه شده که نشاندهنده تنوع شکلگیری TEK مبتنی بر آب در سراسر جهان است.
آبانبار (برفانبار)، ایران

«در بیابانهای ایران، گنبدهای خاکی زمانی یخ و آب را در گرمای تابستان حفظ میکردند. این یخچالها (گنبدی، زیرزمینی و با جهتگیری به سمت باد) هوای شب را در خود نگه میداشتند و سرما را در دیوارهای ضخیم کاهگلی ذخیره میکردند. هندسه آنها قرنها تجربه اقلیمی را جمعبندی کرده و خاک خام را به ابزاری برای ایجاد تعادل تبدیل میکرد.
در سرزمینهای خشک امروز، استودیو طراحی Emerging Objects این سنت را با فرمهای کاهگل چاپ سهبعدی احیا میکند (تصویر بالا) و ترمودینامیک آبانبارها را از طریق هنر دیجیتال بازخوانی میکند. خاک رس، که زمانی با دست کوبیده میشد، اکنون با کد و فناوری شکل داده میشود، اما اصل همچنان پا برجا است: خنکسازی با جریان هوا، پایداری از طریق خاک.
در طول هزاران سال و رسانههای مختلف، همین درس پایدار مانده است – اینکه فناوری از زمین آغاز میشود و طراحی اقلیمی، عملی است برای به یاد آوردن گذشته.»
تراسهای نائیس پاسی، اندونزی

«در دامنههای آتشفشانی جزیره جاوا (تصویر بالا)، مزارع تراسدار مانند آمفیتئاترهای سبز پلهپله پایین میآیند و لبههای آنها باران را مهار میکند. این تراسها که به نام نگایس پاسی شناخته میشوند، به صورت دستی تراشیده شده و روشی موثر برای آبیاری هستند که خاک و آب را در مسیر کنترلشدهای از کوه به دشت نگه میدارند. این فرم، کشاورزی را با مدیریت حوزه آبریز پیوند میدهد و تعادلی میان فراوانی و فرسایش ایجاد میکند.
در بانکوک، همین منطق در قالب شهری در پارک «چولالونگکورن سِنتِنِری» شکل میگیرد، جایی که یک سلسله تراسهای سبز آب طوفان را جمعآوری و از راه تالابها تصفیه کرده و سپس به سفره آب زیرزمینی شهر بازمیگرداند. آنچه زمانی زیرساختی کشاورزی بود، اکنون به چشماندازی شهری تبدیل شده و هوشمندی مزارع را به تابآوری کلانشهری منتقل میکند.
از ارتفاعات جاوا تا قلب بانکوک، این پیوستگی طراحی یک درس مشترک را آشکار میکند: هر دامنه، چه روستایی و چه شهری، حافظه باران را در خود نگه میدارد.»
سیستم کشاورزی سانجییوتانگ، چین

«در دلتاهای رودخانه گوانگدونگ، شبکهای از برکهها و سیلبندها مانند یک موزاییک زنده گسترده شده است. سیستم سانجییوتانگ برکههای پرورش ماهی، درختان توت و کرمهای ابریشم را در یک چرخه پیوسته به هم میپیچد: درختان توت کرمهای ابریشم را تغذیه میکنند، کرمها ماهیها را تغذیه میکنند، ماهیها برکهها را کوددهی میکنند و برکهها سیلها را کنترل میکنند، در حالی که لجن استخراجشده از ته برکه حلقه را کامل کرده و درختان را تغذیه میکند.
این یک اکوسیستم است که بر پایه الگوها و نظم طبیعی حفظ میشود، نه کنترل مستقیم؛ جایی که کشاورزی، آبزیپروری، تولید نساجی و جنگلداری در یک متابولیسم واحد ترکیب میشوند. این ریتم باستانی اکنون در پارک مانگرو سانیا دوباره ظهور کرده، جایی که تالابهای مهندسیشده و باغهای جزر و مدی، طوفانها را جذب و روانآابها را در طول سواحل شهری چین تصفیه میکنند.»
حوضچههای نمک میتچاچه آگور، هند

«در طول مصبهای جزر و مدی گوآ، جایی که آب شور و شیرین در هم میآمیزند، حوضچههای سنتی نمکسازی در نور خورشید مانند آینههای موزاییکی آسمان میدرخشند. این حوضچهها که بیش از هزار سال پیش از تالابهای خازان الهام گرفتهاند. هر دیوار، کانال و خاکریز، یادآور تلاش جمعی انسانهاست، اقتصادی از نمک که با دقت جزر و مد حفظ میشود.
با بازگشت باران، این حوضچهها در برابر سیلاب تسلیم میشوند و به برکههای آبزیپروری تبدیل میشوند که خاک را تجدید و شاهپسندها را تغذیه میکنند. این دگرگونی فصلی، چشمانداز هندسی را به چرخهای زنده از آب و بازآفرینی تبدیل میکند. معماری آگور هم صنعتی و هم اکولوژیک است، هر کریستال نمک، سندی از تعادل میان مردم و جزر و مد است.
با ظهور زیرساختهای جدید ساحلی برای مقابله با افزایش سطح دریا، این سازهها باید بازتاب این میراث خاموش باشند: طرحی که با فصل موسمی حرکت میکند، نه علیه آن.»
مزارع شناور چینامپا، مکزیک

«در آبهای کمعمق دریاچه زوکِمیلکو، جزایری از خاک و نی مانند لحافی بافته، میدرخشند. این چینامپاها (مزارع شناور که با درختان بید ثابت شدهاند) پایتخت آزتک پیشاستعماری، تنوچتیتلان، را به شهری دوزیست تبدیل کردند؛ جایی که کشاورزی، تصفیه آب و سکونت بهشکل یکپارچه وجود داشت. کانالها مانند رگهای شهر عمل میکردند: آب را تصفیه میکردند، مواد مغذی منتقل میشد، کربن ذخیره و هوا خنک میشد، در حالی که هر چینامپا رسوبات دریاچه را به خاک حاصلخیز تبدیل میکرد و تا هشت برداشت در سال ارائه میداد.
وقتی شهر استعماری دریاچهها را خشک کرد، این هوشمندی هیدرولوژیکی قطع شد. با این حال، بخشهایی از سیستم چینامپا هنوز پابرجا هستند و با احیاء آنها، مکزیکوسیتی دوباره به اصول و خرد پایهای خود پی میبرد.
اکنون طراحان این شبکههای باستانی را نمونههای اولیه برای مفهوم (شهر اسفنجی) میبینند، شبکهای از باغها و کانالها که سیلابها را جذب و هوا را تصفیه میکنند. زیر پوست بتنی پایتخت مدرن، دریاچه هنوز میتپد و منتظر است دوباره شناخته شود و راهحلهایی برای نوسان همیشگی بین سیل و خشکسالی ارائه دهد.»
جزایر شناور بایرا، بنگلادش

«در دشتهای سیلابی بنگلادش، جایی که زمین هرساله زیر باران فرو میرود، کشاورزان یاد گرفتند زمین را شناور کنند. بایرا (تختههایی از نیهای مهاجم و کاه که در بسترهای حاصلخیز قرار داده شدهاند) سیلاب را به محصول تبدیل میکنند. با افزایش آب، باغها شناور میشوند و با کاهش آن، تختهها خاک را تغذیه میکنند.»
حصارهای ماهی اِیک و باغهای صدف سوئینومیش، آمریکا

«در سواحل جزر و مدی شمال غربی اقیانوس آرام، خطوط خمیدهای از سنگ، نشانهای از توافق باستانی با دریا هستند. حصارهای ماهی اِیک به شکل پیکانهایی به سمت دریا دیده میشوند و ماهیها را برای بیش از سه هزار سال هدایت کردهاند. باغهای صدف سوئینومیش نیز ساحل را تراسبندی کردهاند و رسوبات را حفظ و زیستگاه را گسترش میدهند و طوفانها و افزایش سطح دریا را مهار میکنند.»
همکاری با مرجان، هاوایی و جزایر سلیمان

«قرنها، مردم واله آی آسی در جزایر سلیمان، جزایری از صخرههای زنده ساختهاند، طوری که قطعات مرجانی و شن را روی هم میچینند تا سکویی بسازند که هم خانه، هم باغ و هم محل ثبت نسلها باشد. هر جزیره مرجانی با مراقبت و بازسازی رشد میکند و سکونت انسان را با عمل بازآفرینی طبیعت پیوند میدهد. خود مرجان هم به عنوان یک همکار عمل میکند، ساختارها را به صخرهها میبافد و سکونت را به بازسازی تبدیل میکند.
مردم هاوایی همچنین برکههای ماهی لولو ایآ را شکل دادند؛ برکههایی محصور با سنگهای آتشفشانی و مرجان که با جریان جزر و مد نفس میکشند. دیوارهای سنگی دریا را قاب میکنند و درگاههای باریک آنها، ماهیها را با ریتم ماه هدایت میکنند. آب در این برکهها شبیه ریه زنده جریان دارد و هم مردم و هم صخرههای مرجانی را تغذیه میکند.
در هر دو سنت، ساخت و ساز به شکلی از شنیدن و درک محیط تبدیل میشود: مرجان و جریان آب در یک تعامل متقابل به هم میپیوندند. امروزه با بازسازی پروژههایی که صخرههای مرجانی را ترمیم و برکههای ماهی را احیا میکنند، این معماریها سلسلهای پیوسته از طراحی دریایی را نشان میدهند، جایی که ساختن، حیات را حفظ میکند به جای اینکه بر آن تسلط یابد.»
مترجم: زهرا ذوالقدر