اعترافات یک روان‌پریش واقعی در مورد احساس و اخلاقیات افراد مبتلا به این اختلال روانی

اعترافات یک روان‌پریش واقعی در مورد احساس و اخلاقیات افراد مبتلا به این اختلال روانی

مهم‌ترین چیزی که به گفته خودش یک روان‌پریش واقعی را از انسان‌های معمولی جدا می‌کند، بی‌توجهی کامل به پیامدهای اعمال و میزان آسیبی است که به دیگران وارد می‌شود؛ چه این آسیب جسمی باشد و چه روانی.

کد خبر : ۲۷۲۰۸۳
بازدید : ۲۳

لوییک دی ماری، یک مرد بلژیکی که در دوران نوجوانی خود با آزمون PCL-R (مقیاس روان‌پریشی هِر) به‌عنوان یک فرد مبتلا به روان‌پریشی تشخیص داده شد، در پادکست People Are The Deep در تاریخ ۱۸ اکتبر به‌صورت کاملاً علنی و با آرامش مطلق از ویژگی‌های تاریک شخصیت خود سخن گفت و توضیح داد که چرا هرگز از رفتارهای مخرب و آسیب‌رسانش کوچک‌ترین احساس گناه یا پشیمانی نمی‌کند.

مهم‌ترین چیزی که به گفته خودش یک روان‌پریش واقعی را از انسان‌های معمولی جدا می‌کند، بی‌توجهی کامل به پیامدهای اعمال و میزان آسیبی است که به دیگران وارد می‌شود؛ چه این آسیب جسمی باشد و چه روانی. او با صراحت می‌گوید که مهم نیست چه کاری انجام داده، هرگز پشیمان نشده و نخواهد شد. از هیچ چیز پشیمان نیست؛ چون فقط یک بار زندگی می‌کند و این زندگی را فقط و فقط برای خودش می‌خواهد.

110_11zon

علائم روان‌پریشی لوییک از کودکی کاملاً آشکار بود؛ یک بار خواهرش در حال غرق شدن بود و او بدون هیچ ترس یا تلاشی برای نجات، فقط ایستاد و تماشا کرد. با وجود کودکی سخت و زندگی در فقر شدید، دی ماری کاملاً متقاعد است که وضعیتش صد درصد ژنتیکی است و هیچ ارتباطی با شرایط محیطی یا تربیت ندارد.

لوییک تشخیص روان‌پریشی را نه یک نقص، بلکه یک مزیت بزرگ می‌داند؛ هرگز اضطراب، افسردگی یا عذاب وجدان را تجربه نمی‌کند، در شدیدترین فشارها کاملاً آرام می‌ماند و می‌تواند بدون کوچک‌ترین درد عاطفی تصمیمات بی‌رحمانه و سردی بگیرد.

در طول مصاحبه نیز با آرامش کامل و بدون ذره‌ای احساس، از اعمال خشونت‌آمیز خودش حرف زد. یک بار در حال آماده شدن برای حمله به سه نفر با چوب بیسبال توسط پلیس دستگیر شد و فقط اخطار گرفت، اما دو روز بعد بینی یکی از همان افراد را شکست. خودش می‌گوید که دستگیر و به ایستگاه پلیس برده شده، اما هیچ اهمیتی به عواقب کارش نمی‌دهد و اصلاً به آن‌ها فکر نمی‌کند.

سال‌ها با دوست‌دختر سابق بهترین دوستش رابطه مخفیانه داشت و دروغ گفت، چون خطر و ریسک برایش هیجان‌انگیز بود. حتی یک بار مادرش را فقط به این دلیل به ملاقات دوستی در حال مرگ برد که بتواند دختر آن زن را اغوا کند و برای رنج و ناراحتی مادرش هیچ اهمیتی قائل نبود.

دیدگاه لوییک نسبت به انسان‌های دیگر کاملاً ابزاری است. وقتی روان‌پریش هستید، فکر می‌کنید که بقیه آدم‌ها باهوش نیستند، آن‌ها را مثل اشیاء می‌بینید، احمق فرض‌شان می‌کنید و هر چیزی که بخواهید، از آن‌ها می‌گیرید. به همین دلیل از آن‌ها سواستفاده می‌کنید.

با وجود اینکه خیلی‌ها پیش‌بینی می‌کردند که اعترافات علنی لوییک زندگی‌اش را نابود کند، اتفاقی دقیقاً برعکس افتاد. حالا لوییک دی ماری به‌عنوان مربی زندگی و مشاور فعالیت می‌کند و با استفاده از تجربه روان‌پریشی خودش به مردم یاد می‌دهد که چطور بازی روانی و فریب را تشخیص دهند و از آن در امان بمانند.

او این کار را «رستگاری» خود می‌نامد؛ چون حالا بدون اینکه مستقیم کسی را نابود کند، پول، احترام و منزلت به دست می‌آورد؛ چیزی که خودشیفتگی او را تغذیه می‌کند و باور دارد که این مثل یک قرارداد برد-برد بین او و مردم است.

دی ماری معتقد است که بسیاری از افراد فوق‌العاده موفق، از مدیران عامل بزرگ تا بانکدارانی که بحران مالی ۲۰۰۸ را به وجود آوردند، احتمالاً روان‌پریش هستند؛ چون می‌توانند بدون دخالت احساسات، تصمیمات سرد، پرریسک و سودآور بگیرند و قدرت و ثروت جمع کنند، بدون اینکه از آسیب زدن به دیگران عذاب وجدان بگیرند.

با این حال، در مقابل ادعای لوییک که می‌گوید «هرگز افسرده نمی‌شوم»، مطالعه‌ای که فوریه ۲۰۲۵ در مجله Journal of Research in Personality منتشر شد، نشان داده افرادی که ویژگی‌های سه‌گانه تاریک (روان‌پریشی، خودشیفتگی و ماکیاولیسم) را دارند، نرخ بسیار بالاتری از علائم افسردگی را تجربه می‌کنند و ممکن است که به‌طور پنهانی از انزوای ناشی از رفتارهای خودشان رنج ببرند.

لوییک دی ماری با صحبت‌های بی‌پروا و کاملاً بی‌احساسش یکی از نادرترین نمونه‌هایی است که خود را یک «روان‌پریش واقعی» معرفی کرده و همزمان از همین ویژگی برای کسب شهرت، احترام و درآمد استفاده می‌کند؛ آن هم بدون ذره‌ای پشیمانی.

منبع: روزیاتو

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید