قتل

  • وقتی حامد از من خواست اسلحه را به او نشان دهم اشتباهی تیر شلیک شد. من خودم شوکه شده بودم. به همین خاطر فوری او را به…

    ۱۱۰۳۹
  • آن شب با هومن درگیر شدم و با شالی که دور گردنش پیچیدم او را خفه کردم. بعد از آن جسد را داخل خودرو گذاشته و از خانه‌شان…

    ۱۱۳۶۰
  • ۱۳ دی پارسال پس از اینکه ایرج را برای یک میهمانی سه نفره به باغ کشاندیم او را با ضربه چاقو کشتیم و بعد جسدش را دفن…

    ۱۲۰۴۸
  • من قصد کشتن او را نداشتم و حتی وقتی که دیدم حالش بد است، او را به بیمارستان بردم. قبل از آن هم پماد خریده بودم و روی…

    ۱۱۰۱۶
  • خواهرزاده‌هایم فکر می‌کردند من سهم ارثیه مادرشان را بالا کشیده‌ام، به‌همین‌دلیل با من دعوا می‌کردند. آن‌ها مدرکی…

    ۱۰۹۱۲
  • مدعی شد بعد از ورود به خانه آن‌ها و به محض دیدن مادربزرگ و نوه‌هایش طلب مالی و مدارک خود را از این زن خواسته بود که با…

    ۱۰۸۵۶
  • یک روز من و میترا با هم مشاجره کردیم و من با ضربات چاقو میترا را کشتم و متواری شدم. مدتی در مرز مخفی شدم و بعد به…

    ۱۰۵۳۹
  • من هم یک چاقوی میوه‌خوری از جیبم درآوردم تا بتوانم از خودم دفاع کنم. متهم اعترافاتش را این‌طور ادامه داد: در حین…

    ۱۱۰۲۳
  • برای همین همسر اردشیر به سراغ بهلول رفت تا ردی از شوهرش به‌دست بیاورد، اما زن جوان هم ناپدید شد. آن زمان فرزندان…

    ۱۰۷۶۴
  • من هم عصبانی شدم و سرعتم را کم کردم تا وقتی که داشت از ماشین پیاده می‌شد طوری حرکت کنم که دست و پایش بشکند و تنبیه…

    ۱۱۲۱۴

تازه‌ها

پربازدید

پرطرفدار