قتل

  • متهم گفت: مقتول همین‌طور که داشت من را می‌زد و بالا و پایین می‌رفت، ضربه به شاهرگش برخورد کرد. من قصد کشتن او را…

    ۱۱۱۰۹
  • فندک را روشن کرد و ناگهان شعله‌ور شد. خواستم کمکش کنم، اما چون در آکاردونی قفل بود نمی‌توانستم وارد شوم بعد خودش…

    ۱۱۰۴۱
  • به خاطر کینه‌ای که از او داشتم، دست به قتل زدم. او به برادر کوچک‌ترم فحاشی کرده و او را زده بود، من هم وقتی با او…

    ۱۰۸۳۱
  • در مدتی که مقتول بیمارستان بود حالش خوب بود، اما بعد زخمش عفونت کرد و به خاطر عفونتی که وارد خونش شد، جانش را از دست دا…

    ۱۰۷۳۸
  • روز حادثه به تصور اینکه او را از زندان به دادگاه منتقل می‌کنند با همدستی دو نفر از دوستانم نقشه را اجرا کردیم، اما…

    ۱۰۶۵۸
  • یک مشت به چانه‌اش زدم و بعد هم هلش دادم. پویان عقب‌عقب رفت و به زمین افتاد، وقتی روی زمین افتاد، من دیدم از سرش خون…

    ۱۰۷۲۷
  • روز حادثه پس از تعقیب سعید در میدان اصلی ورامین کمین کردم و وقتی که می‌خواست از آنجا عبور کند به سمتش حمله کردم و با…

    ۱۰۹۶۶
  • آن روز وقتی من وارد خانه شدم شوهر فریبا مرده بود و این من بودم که برای دفن جسد کمک کردم. وقتی ما شناسایی شدیم به خاطر…

    ۱۰۷۸۸
  • به دنبالش رفتم عصبانی شده بودم، آنجا، چون منطقه صعب‌العبور و کوهستانی است، نور کافی ندارد و من فانوس همراهم داشتم. با…

    ۱۰۳۵۹
  • آن روز پدربزرگم بی‌حوصله بود و از طرفی مادر بزرگم هم بیمار بود و حال خوبی نداشت. ساعت حدود ۲ بعد ازظهر بود که غذا…

    ۱۰۸۷۷

تازه‌ها

پربازدید

پرطرفدار