معمای قتل ۳ طلافروش با اسلحه شکاری
به همین سبب خودم را سریع رساندم و وارد باغ شدم. در نگاه اول همه چیز مرتب بود و حتی خودروی این افراد نیز سر جایش پارک…
به همین سبب خودم را سریع رساندم و وارد باغ شدم. در نگاه اول همه چیز مرتب بود و حتی خودروی این افراد نیز سر جایش پارک…
سیمکارت داخلش نبود و من حدس زدم متعلق به مسافری باشد. موبایل را خاموش کردم و بعد از چند ماه وقتی دیدم صاحبش پیدا نشد…
به همین دلیل درگیری بین ما شروع شد که من هم با چاقو ضربهای به سینه اش زدم، اما قصد کشتن او را نداشتم! فقط میخواستم…
من قصدی برای قتل نداشتم، اما حامد به من حمله کرد و مجبور شدم از خودم دفاع کنم. بعد از گفتههای متهم، کیفرخواست علیه او…
رامین اسلحه درآورد و به سمت من نشانه گرفت. من با او گلاویز شدم تا سلاح را بگیرم. میخواستم جان خودم را نجات دهم. هر دو…
اول فکر کردم بابک به خاطر قراری که من گذاشتم و باعث شد او با دایی هایم درگیر شود با من قهر کرده و نمیخواهد با من حرف…
در یک لحظه چاقو را بیرون آوردم. او به سمت من آمد و گفت تو جرئت استفاده نداری، گفتم برو عقب، دوباره حمله کرد؛ چون من…
مدام میگفت برو از خانه بیرون و من که دیگر تحمل حرفهایش را نداشتم با او درگیر شدم میخواستم با چاقو او را بزنم که از…
روز حادثه برای صحبت بیرون رفته بودیم که موضوع شک خود را مطرح کردم و بعد از آن درحالیکه عصبانی شده بودم، سر سمیرا را…
برای رسیدن به هدفم با تهیه ۳۰ قرص خوابآور شام مرد مسن را مسموم کردم و پول به مبلغ یک میلیون تومان و اسناد و مدارک او…