مرد جوان؛ قربانی دعوای برادرها
برادرم رمضان به همراه سعید (یکی دیگر از برادران) به منزل محل سکونتم آمدند در حالی که دوستم مصطفی حسینی مهمان من بود.…
برادرم رمضان به همراه سعید (یکی دیگر از برادران) به منزل محل سکونتم آمدند در حالی که دوستم مصطفی حسینی مهمان من بود.…
بعد از من خواست کمی صبر کنم تا کیک تولد برایم بیاورد. من هم مقابل در ورودی ساختمان به انتظار ایستادم که فرشته سقوط…
اما ناگهان همسرم به آشپزخانه رفت و چاقویی از آنجا برداشت و به یاشار حمله کرد. آنقدر این اتفاق سریع رخ داد که فرصت…
پس از این جنایت در حالی که پدر و مادر شیما خواهان قصاص قاتل بودند بازپرس پرونده در ادامه تحقیقات متوجه شد شیما فرزند…
در غذای شوهرم قرص خوابآور ریختم و به همراه دختر و پسرم خانه را ترک کردم. طبق نقشه شوهر خواهرم به خانه ما آمد و شوهرم…
ما هم در دفاع از خود دست به چاقو شدیم و یکی از برادرانم که از کشتارگاه میدان بهمن آمده بود مورد حمله چاقو قرار گرفت و…
شهرام سگ گرانقیمتی داشت که آن را چند روز قبل دزدیدم و به خانه یکی از دوستان مشترکمان بردیم. بعد با شهرام تماس گرفتیم…
ما یک نوزاد داریم که گرسنهاش شده بود و مدام گریه میکرد، اما همسرم از شیر دادن به کودک خودداری میکرد با دیدن این…
بهسمت جاده تلو رفتیم. در راه دست و دهان پیرمرد را بستیم و با شوکر او را وادار کردیم که کارت عابر بانک و رمز کارتش را…
روز حادثه با کامبیز و دختر ۶ سالهام به باغی در محمدشهر کرج رفتیم دقایقی بعد کیوان و دوستش ساسان هم به آنجا آمدند و…