چاقو

  • آن روز هم وقتی سعید با آن پسر درگیر شد من اصلاً نمی‌دانستم چرا با هم درگیر شده‌اند فقط وقتی دیدم سعید دارد کتک می‌خورد…

    ۲۱۸۴
  • وی در دادگاه اتهام قتل همسر، مادر زنش و آن مرد غریبه را پذیرفت و گفت: زنم را کشتم، چون او به من خیانت کرده و مهدورالدم…

    ۱۰۳۳۸
  • او به جای اینکه کوتاه بیاید، بدتر کرد و من خیلی ناراحت شدم. نتوانستم خودم را کنترل کنم به آشپزخانه رفتم و یک چاقو…

    ۱۰۶۲۰
  • راستش بعد از کشتن مادر و برادرم کمی ناراحت بودم، اما از کشتن پدرم به هیچ وجه حس بدی نداشتم. او باید می‌مرد.

    ۱۳۹۳۵
  • با توجه به درخواست اولیای دم از دادگاه و اعلام اینکه حاضر هستند تفاضل دیه را بپردازند، قضات دادگاه، حمید را به قصاص و…

    ۱۳۰۰۴
  • من نمی‌خواستم همسرم را بکشم وقتی درگیر شدیم او عصبانی شد و به من گفت: دیگر نمی‌خواهد با من زندگی کند و از اینکه مدام…

    ۱۳۲۴۵
  • در همین هنگام مردی که در صندلی عقب نشسته بود چاقوی بزرگی را از زیر صندلی درآورد، ضرباتی را با انتهای دسته چاقو به پایم…

    ۱۲۵۳۵
  • کمی جلوتر دو موتورسوار جلوی ما را گرفتند یکی از آن‌ها فردی بود که نزدیک بود با شوهرم تصادف کند. او پیاده شد و چاقویی…

    ۱۰۸۴۲
  • روز حادثه به خانه آن‌ها رفتم، می‌خواستم وارد خانه شوم که مقتول مانع ورودم شد و شروع به داد و فریاد کرد. من هم که…

    ۱۰۴۸۲
  • ما با هم شوخی داشتیم و آن شب با هم شوخی می‌کردیم. دوستم حالت عادی نداشت و انگار مست بود و در ادامه شوخی الفاظ رکیکی به…

    ۱۲۳۶۰

تازه‌ها

پربازدید

پرطرفدار